پنج شنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

داستان پندآموز کسی هست که مسلمان باشد؟

اشتراک:
داستان پندآموز کسی هست که مسلمان باشد؟ پیامک و تبریک تولد
داستان کسی هست که مسلمان باشد؟ جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت: «بین شما کسی هست که مسلمان باشد؟»همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما شد.بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت: «آری من مسلمانم.» داستان پند آموز جوان به پیرمرد نگاهی کرد […]

داستان کسی هست که مسلمان باشد؟

جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت: «بین شما کسی هست که
مسلمان باشد؟»همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما شد.
بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت: «آری من مسلمانم.»

داستان پند آموز

جوان به پیرمرد
نگاهی کرد و گفت با من بیا.
پیرمرد بدنبال جوان براه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند.
جوان با اشاره به گله گوسفندان به پیرمرد گفت که می‌خواهد تمام آنها را قربانی کند و بین فقرا پخش
کند و به کمک احتیاج دارد.
پیرمرد و جوان مشغول قربانی کردن گوسفندان شدند و پس از مدتی پیرمرد خسته شد و به جوان گفت که
به مسجد بازگردد و شخص دیگری را برای کمک با خود بیاورد.

داستان پندآموز

جوان با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید: «آیا مسلمان دیگری در بین شما
هست؟»افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان پیرمرد را به قتل رسانده نگاهشان را به پیش‌نماز مسجد دوختند.

داستان پند آموز

پیش نماز رو به جمعیت کرد و گفت: «چرا نگاه می‌کنید؟ به عیسی مسیح قسم که با چند رکعت نماز
خواندن کسی مسلمان نمی‌شود!»

یکی بود

گردآوری:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
آرون گروپس