تفاوت نیکی کریمی با نیکول کیدمن چیست؟!
در حوزه سینما بوده است؛ رخدادی که به طور نسبی از سوی سینماگران صورت پذیرفته، ولی آیا این روحیه شفافیت
نزد سینماگران ایران نیز هست یا وقتی به این سو میآییم، اعداد و ارقام، مسألهای شخصی میشود؟!به گزارش «تابناک»، همان
زمان که پروژه لاله بالا گرفت و تابناک از پرداخت ۶۵۷۰ میلیون تومان به این پروژه خبر داد، شنیدههایی درباره
عوامل این پروژه نیز مطرح شد که در نوع خود جالب بود.
ظاهراً با برخی از عوامل این فیلم قراردادی این گونه بسته شده که حتی در دوران تعطیلی پروژه نیز در
اختیار این پروژه باشند و ماهیانه رقمی دریافت کنند؛ برای نمونه، تورج منصوری، فیلمبردار این پروژه با همین فرمول عجیب،
ماهیانه ۳۵ میلیون تومان دریافت میکرد و بنا بر این قرارداد، این رقم حتی در روزهایی که پروژه تعطیل بوده،
به وی تعلق گرفته است.
در این میان، درباره دستمزدهای بازیگران این فیلم نیز گفتوشنودهای فراوانی درگرفته بود که «تابناک» به واسطه اطمینان نداشتن از
رقم آنها، از بیانش صرفنظر کرد؛ هرچند نمیشد از رقمهای چشمگیر آنها به سادگی گذشت.
برخی از بازیگران قراردادهایی شبیه منصوری امضا کرده بودند و در واقع حتی بدون حضور جلوی دوربین و در زمان
تعطیلی پروژه نیز دستمزد ماهیانهشان برقرار بود که شیوه چندان اقتصادی نیست؛ اما وقتی بودجه از بیتالمال پرداخت میشود، میلیونها
تومان کمتر یا بیشتر چه توفیری میکند؟ در همین پروژه درباره رقم قرارداد نیکی کریمی نیز اعداد بسیار بزرگی مطرح
میشد که سرانجام یکی از آگاهان به خبرنگار «تابناک» گفت: رقم قرارداد بسیار پایینتر از آنچه در افکار عمومی مطرح
شده و حتی زیر ۱۰۰ میلیون تومان است؛ عددی که چند روز پیش در برخی رسانهها منتشر شد.
اما اعلام حدودی این رقم با یک واکنش همراه بود: «اجازه ندارم رقم را بگویم.
رقم قرارداد بازیگران، خصوصی و جزو مسائل شخصیشان است».
نیکی کریمی نیز اساساً حاضر به گفتوگو نشد و گویا احتمال میدهد این روزها درباره چه از او خواهند پرسید.
همین وضعیت درباره حمید فرخنژاد نیز درست بود و از قرارداد میلیاردی او برای فیلم پرهزینه استرداد متعلق به فارابی
سخن به میان میآمد و در نهایت تهیه کننده اعلام کرد او برای این پروژه ماهیانه ۸۰ میلیون دریافت کرده
که با یک حساب سرانگشتی، برای شش ماه، ۴۸۰ میلیون تومان برآورد شد و در نهایت تهیهکننده اعلام کرد، فرخنژاد
۳۰۰ میلیون تومان برای این پروژه دریافت کرده و در نهایت مشخص نشد، فرخنژاد دقیقاً چه رقمی گرفته، همان گونه
که مشخص نشد نیکی کریمی چه رقمی دریافت کرد و آیا اعدادی که درباره قرارداد کریمی برای لاله گفته میشود
درست و آیا او گرانترین بازیگر کنونی سینمای ایران شده است؟ این فضا در حالی پیش روی سینمای ایران است
که سینماگران به محض تغییر مدیریت درخواست شفافسازی در خصوص پروژهها کردند و امروز نیز بیش از صد سینماگر از
شیوه تازه سازمان سینمایی و طباطبایینژاد، رئیس مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی حمایت کردند؛ اما این حمایت احتمالاً مشمول
حال خودشان نمیشود.
در واقع حتی بسیاری از سینماگرانی که پای این لیست را امضا کردهاند، اگر بحث انتشار رقم دقیق قراردادهایشان در
یک دهه اخیر پیش کشیده شود، نخستین اشخاصی هستند که نسبت به این موضوع موضع منفی خواهند گرفت، چه رسد
به آنهایی که در قبال این شفافیت اطلاعات سکوت کردند.
بگذارید نیکی کریمی را که حاضر به گفتوگو نشد و هنوز درباره رقم قراردادش حرف و حدیثهایی در میان است،
با نیکول کیدمن، بازیگر مشهور آمریکایی مقایسه کنیم.
در یک سو، بعید است قیمت یکی از قراردادهای کریمی را شفاف بیابید و در سوی دیگر، سنت به سنت
قراردادهای خانم بازیگر برای افکار عمومی مشخص است.
کیدمن که با دریافت ۹۲۸ هزار دلار برای هر دقیقه حضور در یک مجموعه فیلم تبلیغاتی ـ که هر یک
چهار دقیقه و معادل ۳.۷۱ میلیون دلار تمام شد ـ عنوان گرانترین بازیگر را در کتاب گینس به نام خود
ثبت کرده بود، کارنامه مالی کاملاً شفافی دارد که میتوان درباره تمامی بازیگران مطرح حاضر در اروپا و آمریکا، مشابهش
را یافت.
روزهای تندر (۱۹۹۰) ۲۰۰ هزار دلار بیلی باتگیت (۱۹۹۱) ۲۰۰ هزار دلار دور و دراز (۱۹۹۲) ۲۵۰ هزار دلار زندگی
من (۱۹۹۳) ۵۰۰ هزار دلار بتمن برای همیشه (۱۹۹۵) ۲.
۵ میلیون دلار تصویر یک بانو (۱۹۹۶) ۲.
۵ میلیون دلار مصلح (۱۹۹۷) ۵ میلیون دلار جادوی سیاسی (۱۹۹۸) ۶ میلیون دلار چشمان کاملاً بسته (۱۹۹۹) ۶.
۵ میلیون دلار شهر فرشتگان (۲۰۰۱) ۷ میلیون دلار دیگران (۲۰۰۱) ۷ میلیون دلار دختر جشن تولد (۲۰۰۱) ۱.
۵ میلیون دلار ساعتها (۲۰۰۲) ۷.
۵ میلیون دلار داگویل (۲۰۰۳) ۲.
۸ میلیون دلار کوهستان سرد (۲۰۰۳) ۱۵ میلیون دلار تولد (۲۰۰۴) ۱۵ میلیون دلار مترجم (۲۰۰۵) ۱۵ میلیون دلار افسونشده
(۲۰۰۵) ۱۷ میلیون دلار تهاجم (۲۰۰۷) ۱۷ میلیون دلار استرالیا (۲۰۰۸) ۱۳ میلیون دلار و به این صفحه نگاه کنید که برای سایر بازیگران نیز وجود دارد و درآمد بازیگران را به طور متوسط در ثانیه ارزیابی میکند؛ شفافیتی
که بعید است در سالهای آتی نیز به سادگی در کشورمان شاهدش باشیم و بزرگترین مانعش، بزرگترین ذینفعهایشان یا همان
سینماگران هستند.
آیا این محرمانهها به مدد تدابیر مدیریتی در چهار سال پیش رو، کاملاً شفاف خواهد شد و اعلام دستمزدهای سینماگران
به امری روتین و عادی مبدل خواهد شد که ارزیابی اقتصادی در سینمای ایران را سادهتر از گذشته سازد؟