حضور دختران برای کشیدن قلیان در سفره خانه ها ! ( مصاحبه با برخی دخترانی که در این مکانها تردد می کنند)
خروج حلقههای دود قلیان همراه خندههای معصومانه مات شده …در پس انبوه دود بیش از گذشته به چشم میآید و این ناهنجاری را میتوان در مراکز ییلاقی، تفرجگاه و برخی سفرهخانهها سنتی دید.
برخی عقیده دارند که براساس آثار و شواهد موجود برپایی قهوهخانه، از حدود ۵۰۰ سال قبل در ایران شکل گرفته
و جمعی دیگر عمر آن را افزونتر محاسبه میکنند.
همچنین گفته میشود، قهوهخانه در ایران به سالها قبل از ورود چای باز میگردد و اولین بار دو برادر آلمانی
که برای آموزش ارتش به ایران آمده بودند آن را افتتاح کردند و در آن قهوه میفروختند.
سالها بعد و با کشت چای در شمال ایران که سوغات ˈکاشفالسلطنهˈ از هند بود، هرچند قهوهخانه هنوز همان ˈقهوهˈخانه
بود اما چای خوشطعم و خوشعطر ایرانی که به مراتب از اجداد هندی خود نیز مرغوبتر بود جای قهوه را
گرفت.
قهوخانههای سنتی و قدیمی
قهوهخانه ها در گذر زمان همانگونه که با شاهنامهخوانی، داستانسرایی، مدیحهسرایی، نقالی، غزلخوانی، سخنرانی و مشاعره در ترویج تاریخ، فرهنگ
و ادب و نیز تبادل افکار و معرفی آثار در روزهای خاص نقش مهمی را ایفا کردهاند، از بهترین و
جذابترین اماکن عمومی شهرها برای گذراندن اوقات فراغت به شمار میروند.
نخستین قهوهخانه ها در ایران، در دوره صفویان، و به احتمال زیاد در زمان سلطنت شاهطهماسب (۹۳۰-۹۸۴ق)، در شهر قزوین
پدید آمد و بعد در زمان شاه عباس اول (۹۹۶-۱۰۳۸ق) در شهر اصفهان توسعه یافت.
ˈقهوهخانه ˈ محلی برای تبادل اطلاعات، انجام برخی معاملات، انتقال دستاوردها و تجربیات و حتی در نهضت انقلاب اسلامی به
پایگاهی برای انتقال پیامها و بیانیههای تبدیل شده بود.
در زمان گذشته افراد کم سن و سال و جوانترها نیز برای حضور در قهوهخانهها شهر و روستا شرم داشتند
و اغلب ریشسفیدان و مردان برای در جریان قرار گرفتن اخبار و اطلاعات و تامین بخشی از نیازهای خود به
این مکان مراجعه میکردند.
محلی برای دور هم نشینیهای مردانی که در راس هیچ نبودند و اما از دور دستی بر آتش افکار و
اخبار اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی داشتند و قهوهخانه یکی از محافل تبادل اخبار شهری و روستایی بود.
صاحبان این محلهای به واقع مردمی، کمی بعد و پس از اندکی رونق پا را فراتر گذاشتند و به این
ترتیب سرگرمیهایی چون مدیحهسرایی، نقالی، شاهنامهخوانی، غزلخوانی، سخنوری و مشاعره نیز جای در میان دود و دم فضا یافتند.
قهوهخانه در جامعه سنتی به عنوان فضایی فرهنگی جایی برای خود یافت اما محل آواز قلیان نیز از آسیبهای همیشگی
که دستخوش جامعه سنتی در حال گذر به امروز میشود در امان نماند.
تغییر قهوخانههای سنتی به مدرن
جامعه سنتی در طول زمان لباس نو بر تن کرد و رنگ نو به خود گرفت، زمانهای شد که برخی
از جوانان شهر و روستا آرامش را در دود و دم جستجو میکنند و قلیان دیگر جزه دکوراسیون منازل نیست
و حال همدم و یار برخی از خانواده های ایرانی شده است.
زنان در عرصه مصرف قلیان پا به پای مردان و بدون توجه به هشدارها رقابت میکنند.
به راستی چه آسان سلامتی حراج میشود!
این روزها ظهور و وجود فروشگاههای عرضه لوازم و مواد قلیان در خیابانها
خودنمایی میکند و مصرف اقسام مواد دخانی در اقشار مختلف مردم جامعه افزایش یافته است، بسیاری از مستعملان دخانیات و
دخترانی که لب بر قلیان میزنند نگاه تفریحی به آن دارند و دلیل آن را نیز تنها نبود تفریح جایگزین
برای آن میدانند و نکته جالبتر اینکه با توجه به آگاهی از آسیبها و زیانهای کشیدن قلیان روز بروز شاهد
افزایش جمعیت مصرفکننده از آن هستیم.
قلیان به صورت سنتی از چندین جز تشکیل شده که در دانشنامه ایرانیکا چنین ذکر شدهاند، بادگیر، آتشدان؛ محل قرارگیری
تن باکو و ذغال گداخته، تنه یا میانه که میتواند فلزی باشد یا از چوب ساخته شود، میلاب، نیپیچ یا شلنگ،
کوزه (یا قُلک) که منبع آب است و میتواند به اشکال مختلف باشد از جمله به شکل نارگیل، یا به
شکل ساده.
جنس آن نیز میتواند فلز، سفال، شیشه یا کریستال و یا برنج باشد.
برخلاف اینکه استعمال سیگار هنوز در میان برخی از زنان ایرانی به عنوان یک رفتار زشت و ناپسند شناخته میشود،
اما کشیدن قلیان در خانوادههای ایرانی با ممنوعیت مواجه نیست.
قلیان دیگر پای ثابت بسیاری از تفریحات جوانان و خانوادههای ایرانی شده، اما تصورات مردم در رابطه با مصرف قلیان
جالب و متاسفانه کمی عجیب است.
اکثر مردم مصرف قلیان را تفریحی میدانند که آرامش را به آنها هدیه میدهد که هر چه ˈپک ˈعمیقتر باشد
به آرامش رسیدن بیشتر و …
اگر مصرف سیگار در زنان را با نگاهی متفاوت بررسی کنیم، میبینیم که مصرفکنندگان مواد دخانی تهدید کننده سلامت مادران
فردا است که با مصرف دخانیات نه تنها خانواده بلکه جامعه را نیز دچار مشکل خواهد کرد.
افزایش استعمال دخانیات توسط دختران جوان به خودی خود تهدیدی جدی برای نسل آینده بشمار میآید.
اما باید گفت که یکسری تصورات غلط در میان مردم ریشه دوانده که اگر دود قلیان وارد ریه نشود و
فقط از راه دهان خارج شود، آسیبی به ریهها وارد نمیشود اما در حقیقت دود قلیان از طریق مخاط دهان
و حنجره جذب بدن شده و آثار سوء خود را به جا میگذارد.
مصرف سیگار و قلیان موجب اختلال در جذب کلسیم و ساخت استخوان، کاهش وزن و بسیاری از مشکلات دیگر میشود.
گاهی اوقات دیده میشود که دختران جوان برای کسب پرستیژ اجتماعی کاذب در بین دوستان و همسن و سالان اقدام
به استعمال سیگار و قلیان میکنند.
برای بررسی این موضوع تصمیم گرفتم سری به سفرهخانهها و مراکز تفریحی بزنم…
یکی از مکانهای پر ازدحام ساعت ۵ بعدازظهر
از روی فرش قرمز که بگذری در انتهای سالن راهروی باریکی است که مشتریان را به سمت سفرهخانه هتل هدایت
میکند.
اینجا چادری برپاست که پاتوق عصر گاهی بسیاری از دختران و پسرانی است که برنامهای برای اوقات بیکاریشان ندارند.
بیشتر مشتریان اینجا دائمی هستند.
این را از سلام و علیک گرم مرد پشت دخل و کارکنان با مشتریان میتوان فهمید.
پیرمرد قهوهچی دائما در حال چای آوردن است.
با بیشتر مشتریان شوخی میکند و همه او را عمو صدا میزنند، اینجا نیز مشتریان خانم بیشتر از مردان هستند.
سحر یکی از دخترانی است که به قول خودش هر غروب به این سفرهخانه میآید.
میگوید به جز رفتن به کافی شاپ و سفرهخانه تفریح دیگری ندارد.
بیشتر مکانهای تفریحی مانند استخرها و ورزشگاهها عصرها برای آقایان است.
با سینما و تئاتر هم مگر چند روز را میتوان پر کرد؟
سحر میپرسد: کدام تفریحی را سراغ دارید که
پنج نفره بتوان رفت و تنها ۱۰ تا ۱۲ هزار تومان پرداخت کرد.
استدلالهای سحر برای کشیدن قلیان را دوستش نسیم رد میکند.
او که مدتی است برای استعمال زیاد قلیان به تنگی نفس دچار شده و تنها برای همراهی دوستانش به سفرهخانه
آمده است میگوید: بسیاری از کسانی که قلیان میکشند بدون آن که خود متوجه شوند به آن معتاد میشوند.
میتوانیم غروبها در پارک دور هم جمع شویم و بی آنکه هزینهای بدهیم پیادهرویی کنیم.
اما قلیان با اسانسهای شیمیایی و میوهاش ما را به خود وابسته کرده.
نسیم معتقد است: بسیاری از دختران دور از چشم خانوادهها قلیان میکشند و هنوز هم سایه سنگین نگاهها بر روی دختران قلیانکش وجود دارد.
او که پس از چند سال قلیان کشیدن دچار مشکل تنفسی خفیف شده است میگوید: شاید حالا عوارض این قلیان
کشیدنها مشخص نشود اما بعدها خودش را نشان میدهد، سخنان نسیم از لحاظ علمی نیز درست است.
سخن ما به عنوان رسانه این است، هر چیزی که قانون میشود باید همه ملزم به رعایت آن شوند و
هیچگونه ملاحظه و مصلحتی هم درکار نباشد.
اما چرا هنوز برای قانونهای موقتی و ناپایدار پشتوانهای محکم در نظرگرفته نشده است، برای مثال همین جمعآوری قلیان، چرا
هنوز قلیان از چایخانهها و سفرهخانههای سنتی سرو میشود؟!
متاسفانه اگر بخواهیم نگاه بدبینانهای نداشته باشیم کم نیستند دختران و
پسرانی که این روزها یکی از ابزار تفریحی و سرگرمیشان کشیدن قلیان با اسانسهای شیمیایی میوهای است.
اگر بعدازظهر یک روز تعطیل گذرتان به پارکهای سطح شهر و یا مناطق تفریحی افتاده باشد، نوجوانان و جوانانی را
میبینید که مشغول قلیان کشیدن هستند و ای کاش مسئولان برای جمع کردن این سنت غلط به جا مانده از
گذشتگانمان، قانونی معتبر و جدی تصویب میکردند و عملا آن را دنبال میکردند نه فقط در حد حرف و قانون
و تبصره، تا شاهد چنین صحنههایی نباشیم.
قهوهخانه سنتی در شهرری یکی از صدها مکانهای مصرف قلیان و جذب جوانان است، منطقهای خوش آب و هوا که
بعد از خانوادهها، میتوانی دختر و پسرهای زیادی را ببینی که بعد از خوردن کباب، آبگوشت دیزی و در نهایت
قلیان به همراه چای با نبات زعفرانی و یا خ