چگونه همسر خود را بشناسیم
برای داشتن یک روابط زناشویی کامل و موفق شناخت همسر بسیار ضروری است شناخت همسر و
شناخت روحیات همسر به شما کمک خواهد کرد که درک بهتر و بیشتری از روابط زناشویی خود داشته
باشید بیشترین مشکلات زناشویی ناشی از درک نکردن متقابل و عدم شناخت کافی از همسر است ما
در این مطلب از پرشین وی قصد داریم نکاتی پیرامون شناخت همسر را برایتان به اشتراک بگذاریم
شناخت همسر
زنان و مردان در رفتار تفاوت های زیادی دارند .
مثلاً وقتی یک زن می خواهد سر صحبت را با همسرش باز کند از موضوعهای کاملاً متفاوتی آغاز می کند،در
حالی که مردان زمانی که صحبت می کنند می خواهند افکار و اطلاعاتی را بیان کنند .
برای مردان ارتباط برقرار کردن یعنی تبادل اطلاعات، در حالی که برای زناناین امر به معنی سهیم شدن ، سهیم
کردن و صمیمیت و لذت بردن است .
هدف زنان از مکالمه این است که احساسِ حمایت کنند و تا جایی پیش بروند کهخودشان را بفهمانند و دیگران
را بفهمند .
مردان به دنبال صحبت های سریع وترجیحاً جالب و بامزه و از همه مهمتر علمی و مفید هستند .
آنها به ندرت”حرف زدن برای حرف زدن” را دوست دارند.
در حالی که زنان دوست دارند ازاحساسات و علائقشان سخن بگویند.
زنان بدانند که مردان چگونه ارتباط برقرار می کنند و مخصوصاً بدانند که آنها چگونه ارتباط کلامی ایجاد می کنند
.
به مردان کمک کنند تا آنچه را که در درونشان می گذرد،بهتر و بیشتر با آناندر میان بگذارند .
زن عادی ، در مقایسه با مرد عادی در ایجاد ارتباط کلامیاستاد است،مخصوصاً زمانی که ابراز احساسات در میان باشد
.
مردان بدانند به شیوه ارتباط برقرار کردن خود و همسرشان توجه کنند .
آنان باید بدانندکه بین شیوه ارتباط برقرار کردن آنها و همسرشان تفاوت بسیار زیادی وجوددارد .
با این شناخت آنان می توانند از خود رفع اتهام کنند و نگرش های دفاعی خودرا درباره زنان کنار بگذارند
و آنها را متهم نکنند که به طور دائم انتقادمی کنند و نق می زنند .
مردان احتمالاً می توانند متوجه شوند که زنان ازبیان کردن حالت های روحی خود لذت می برند .
زنان این کار را به منظورانتقاد از مردان انجام نمی دهند بلکه بیشتر برای بهبود رابطه و نزدیکترکردن خود به
همسرشان و احساسِ داشتن یار و همراه انجام می دهند .
برایزنان بیان کردن حالت های روحی ، حتی احساسات منفی ، نوعی اثباتعلاقه است.
تفاوت های روانی زنان و مردان از دهه ۱۹۵۰ به این طرف ، روانشناسی جدید خواسته است از تفاوت های
زن ومرد بکاهد؛زیرا این تفاوت ها در گذشته ، اغلب برای مطیع کردن و به خدمتگرفتن زنان به کار رفته
است .
طبق آمار سازمان بهداشت جهانی در مورد ۶۱جامعه،تقریباً ۵۰ درصد زوجها طلاق می گیرند یا می خواهند طلاق بگیرند واین
اتفاق معمولاً در سال چهارم یا پنجم زندگی مشترک آنها رخ می دهد .
درصد ازدیاد طلاق بین سال های ۱۹۶۰ و ۱۹۹۰ به ۳۰۰ درصد می رسد.
۵۹ درصد خصوصیات و رفتار زیست شناختی مردان و زنان یکی است.
هر دو یک مغز، یک بدن ، دو دست ، دو پا و …
دارند ، نفس می کشند ، غذا می خورند ، میخوابند و ….
اعتقاد به این که تفاوت های ژنتیکی ، غددی ، هورمونی ، اندامی و …
نمیتوانند روی روان و رفتار زنان و مردان اثر بگذارند ، کاملاً غلط و ضد علمیاست.اگر روان شناسی تفاوت های
دو جنس در قرن ۱۹ این اشتباه را مرتکب شد کهمرد را به عنوان جنس برتر شناخت تا بتواند زن
را پایین بیاورد و او را فقطبه نقش های معمولی بارداری ، تربیت فرزندان و تغذیه محدود کند ، این
باورنیز می تواند کاملاً اشتباه و خطرناک باشد که زن و مرد مشابه هستند .
زن ومرد در حقیقت انسانند ،اما متفاوت .
در کتاب ،” کشف کردن تفاوت هایمان” ،اثر ژورتانبنوم ، گفته شده استکه برای درک واقعیت چهار روش وجود دارد
:فیزیکی ، احساسی ، عقلانی و روحانی.
زنان به راحتی می توانند از یک روش بهروش دیگر بروند اما مردان با روش فیزیکی و عقلانی راحت ترند
.
به عنوانمثال مردی که غمگین یا شاد است این حالت ها را با رفتار ( فیزیکی ) خودنشان می دهد.به
عبارت دیگر مرد به عمل،ارجحیت می دهد .
زن غم را احساس میکند و حتی می تواند بی دلیل احساساتی شود،ولی درک این موضوع برای مر بسیارسخت است
.
زن به رابطه خود و محیط،بیشترین ارجحیت را می دهد .
برای مرد، هیجان بیانگر یک مشکل یا تعارض است؛پس به دنبال این هیجان میرود تا آن را از بین ببرد
و آرامش روحیاش را دوباره به دست بیاورد .
برایزن هیجان به صورت بهانه برای ایجاد ارتباط در می آید .
زن می خواهد هیجانخود را بیان کند،آن را با دیگران تقسیم کند و در مقابل ، هیجانهای دیگرانرا به دست
آورد .
وقتی زن هیجان خود را برای شوهرش تعریف می کند شوهر بهطور خودکار فکر می کند که خودش قسمتی از
مشکل است،او دلیل یا یکی ازدلایلی است که این هیجان را به وجود آورده است .
بنابراین اغلب به حالت دفاعی ،واکنش نشان می دهد .
شوهر برای آن که به زنشکمک کند تا هیجان او از بین برود،به جستجو و پیدا کردن راه حلی برای
مشکلمی گردد .
نکات شناخت همسر
این کار موجب می شود که زن فکر کند مرد می خواهد عیب او راجبران کند یا می خواهد همیشه
حرف آخر را بزند؛زیرا مرد هیجان خود را بهشیوه عقلانی و اندیشمندانه بیان می کند ،برای همیناحساس می کند که
موردحمله قرار گرفته،و زن احساس می کند که درک نشده است .
یک متخصص در زبان شناسی اجتماعی برای درک این که چرا مردان و زنان درارتباط برقرار کردن اینقدر مشکل دارند،به
تحلیل روش های مکالمه و گفتگوبین زنان و مردان پرداخته است.
او نشان داده که مردان به اندازه زنان حرفمی زنند اما آنها در همان شرایط از همان موضوعها و برای
همان هدف ها حرفنمی زنند .
زنان برای ایجاد ارتباط و بیان حالت های روحی خود از زبانارتباطیو صمیمانه ، استفاده می کنند .
مردان از زبان برای انتقال اطلاعاتو دریافت آن بهره می گیرند .
برای مرد ، زبانِ عملکرد ابزاری دارد و برایحفظ استقلال به کار می رود .
مردان از واقعیت های عینی و خارجی حرف میزنند ، در حالی کهزناز زندگی خصوصی خود برای استراحت و تجدید
قوا در سکوتبهره می گیرند .
راهکارهای شناخت همسر
مرد در جمع بیشتر حرف می زند ، مرد سخنرانی می کند و زن تظاهر می کند کهگوش می دهد؛
زیرا برای زن زندگی خصوصی اهمیت دارد و نه موقعیت اجتماعی .
به علاوه مردان تنها زمانی در جمع صحبت می کنند که هر بار فقط یک نفر حرفبزند در حالی که
زنان وقتی بیشتر از یک صدا شنیده می شود ، راحت تر حرف میزنند.
هنگام حرف زدن،زنان معمولاً به دنبال تأیید شدن هستند ، در حالی کهمردان قدرت طلبی می کنند.
زنان برای ارتباط برقرار کردن ، ناراحتی ها یانگرانی های کوچک خود را تعریف می کنند ، مرد بیان ناراحتی
ها یا نگرانی هارا به حساب سرزنش یا انتقاد از خود می گذارد .
با درنظر گرفتن این موضوع که بین زنها و مردان تفاوت های زیادی وجود دارد(که این تفاوت ها مکمل یکدیگرند).
مردان می خواهند که زنان، کمتر حرف بزنند ، فعالیت های بدنی بیشتری داشتهباشند،کمتر رمانتیک باشند، کمتر فکر خود را
به دیگران مشغول کنند، بهکارشان بیشتر مشغول باشند، بیشتر منطقی باشند، بیشتر در خانه بمانند، کمترحساس باشند، خوش قول تر
باشندو زودتر حاضر شوند .
روش های شناخت همسر
زنان می خواهند که مردان، بیشتر حرف بزنند، بیشتر عاطفی باشند، فعالیت هایبدنی کمتری داشته باشند، بیشتر رمانتیک باشند،وقت خود
را کمتر به کار وبیشتر برای خانواده صرف کنند، کمتر حسابگر باشند، بیشتر به بیرون از خانهبروند و همدردی بیشتری
نشان دهند، کمتر عجله داشته باشندو به سلامت خودبیشتر برسند .
با مقایسه یک به یک خواسته های زنان و مردان به نظر می رسدشاهد یک صفآرایی برای نبرد هستیم .
نبردی که در آن هر کسی ادعا می کند طرف مقابلاورا دوست ندارد؛هر کس ، ادراک خود را به عنوان
هنجار معرفی می کند که بایددنبال شود.هر دو طرف خیال می کنند که مسئله ، مسئله عشق یا اراده است
امانمی دانند که تفاوت های ذاتی باعث به وجود آمدن این تفاوت ها می شود ودشواری ها را به وجود
میآورد .
باید تفاوت های زنان و مردان را شناخت و به آنها اهمیت داد نه این کهبرای” هنجارسازی” جنس مخالف به
کار گرفت .
با این کار یکی دیگری را متهمنخواهد کرد که صداقت ندارد یا نمی تواند ارتباط برقرار کند .
بیشتر بدانید از شناخت روحیات همسر
زمان شناخت روحیات شخصی
شناخت حساسیتهای شخصی همسر در زندگی از اهمیت ویژهای برخوردار است. تنها توجه به
روحیات نوعی کافی نیست؛ چرا که هر کسی معمولاً علاوه بر روحیات نوعی، روحیات شخصی
هم دارد که بی توجهی به آنها، زندگی کردن با هر فردی را دچار مشکل می کند.
اگر روحیّات و حسّاسیتها را شناختیم، حتماً باید آن را درک کرده و با این کار، مژده درک متقابل را به همسرمان بدهیم.
به دست آوردن روحیات شخصی، می تواند در سه مرحله انجام بگیرد:
الف) قبل از ازدواج و در زمان خواستگاری
اصلی ترین و مهم ترین مرحله شناخت روحیات، زمان خواستگاری است؛ چرا که برخی از افراد به جهت اختلاف
بسیار زیاد روحی که با هم دارند، نمی توانند زندگی مشترک موفّقی را با هم آغاز کنند؛ پس در مرحله
خواستگاری باید دقت زیادی در شناخت روحیات طرف مقابل به خرج داد.
برای شناخت روحیات در این مرحله، کتابهایی که درباره انتخاب همسر نوشته شده می تواند
تا اندازه زیادی به جوانانی که در موقعیت انتخاب همسر هستند کمک کند؛ به ویژه مطالبی که درباره گفتگوی
خواستگاری، مشاوره و تحقیق در آن آمده است.
ب) دوران عقد
متأسفانه جوانان ما مرحله عقد را- که یکی از بهترین زمانها برای شناخت دقیق همسر می باشد-
به راحتی از دست می دهند. معمولاً این مرحله تنها به تبادل احساسات خلاصه می شود.
اگر چه دوران عقد، مرحله اوج احساسات بوده و باید ابراز احساسات هم به خوبی در این دوران
انجام پذیرد؛ اما خلاصه کردن دوران عقد به ابراز محبت، کار درستی نیست.
گفتگوهای جدّی درباره
زندگی در این دوران میتواند ما را به روحیّات همسرمان آشنا کند. بهتر آن است که هم زن و هم
شوهر در دوران عقد به صورت صریح از حساسیت های خود سخن بگویند تا همسرشان بتواند با توجه به حساسیتهای طرف مقابلشان رفتار کند.
ج) دوران زندگی مشترک
اگر چه شناخت روحیّات اصلی در این دوران کمی دیر به نظر می رسد؛ ولی به هر حال زندگی مشترک؛
به ویژه اوایل آن می تواند انسان را در کم کردن اختلافات کمک کند.
راههای به دست آوردن روحیّات شخصی
به دست آوردن روحیّات همسر بعد از عقد و در دوران زندگی مشترک از دو راه بسیار ساده ممکن است.
الف) گفتگو
گفتگو با خود همسر درباره روحیّات او بسیار راه گشا است. گرهای که با دست باز می شود، با دهان
باز نمی کنند. چرا باید به انتظار نشست تا گذر زندگی به ما از روحیّات همسرمان خبر دهد؟ خوب است
در گفتگوهایی صمیمی از همسرمان بخواهیم تا از حساسیت ها و روحیات خاص خود صحبت کند.
خودمان هم بدون این که منتظر بمانیم تا همسرمان در یک گفتگو از روحیات ما جویا شده و یا با
واکنشهامان از حساسیتهایمان سر در بیاورد، او را از حساسیتها و روحیاتمان با خبر کنیم تا روند آگاهی از روحیات به درازا نکشد.
ب) واکنشها
در طول زندگی، کارهای ما از سوی همسرمان با واکنشهایی مواجه می شود که نشان دهنده
حساسیت ها و روحیات ویژه او خواهد بود؛ مثلاً نسبت به اصرار بر یک خواسته، یا تعلّل در اجرای
درخواست او، میزان رفت و آمد به خانه فامیل، کم حرفی، پُرحرفی، آمدن زیاد مهمان و…، همسر
ما واکنشهایی را خواهد داشت که نشان می دهد نسبت به این موارد و مسائل دیگر چه نوع و تا چه اندازه حساسیت دارد.
اگر روحیّات و حسّاسیتها را شناختیم، حتماً باید آن را درک کرده و با این کار، مژده درک متقابل را به همسرمان بدهیم.
سلامانه / تبیان