بیوگرافی حمید ماهی صفت (مستربین ایرانی)
حمید ماهی صفت کمدین ایرانی و متولد سال ۱۳۳۸ در شیراز می باشد .او استعداد زیادی در بیان کمدی دارد و با لهجه های مختلف استدآپ کمدی می کند .او متاهل است و دارای دو فرزند است . بد نیست بدانید او در زمینه فرهنگی نیز فعالیت دارد و تاکنون کتاب های زیادی با موضوع آموزش نماز به دانش آموزان اهدا کرده است . برای آشنایی بیشتر با بیوگرافی حمید ماهی صفت با پرشین وی همراه باشید.
بیوگرافی حمید ماهی صفت کمدین
حمیدرضا ماهی صفت استندآپ کمدین ایران زاده ۲۰ بهمن ماه سال ۱۳۳۸ در شیراز است. از او با نام مستر بین ایران یاد میشود.
در بیوگرافی حمید ماهی صفت آمده است پدر این هنرمند شیرازی و مادری اصفهانی دارد. دیپلم ریاضی دارد. دارای دو فرزنداست که پسرش گرافیست
و دخترش کارشناس نرمافزار و همسرش نیز خانه دار است.
بد نیست بدانید که او به بمب خنده ایران معروف است. به غیر از خنداندن مردم که مهمترین دغدغه زندگی اوست
در کارهای فرهنگی نیز فعالیت زیادی دارد. چاپ و نشر چندصدهزار کتاب آموزش نماز به صورت رایگان در سراسر کشور،
تهیه پیامکهای قرآنی، تهیه و تنظیم احادیث و پخش در سراسر کشور و… گوشهای از فعالیتهای فرهنگی ماهی صفت محسوب میشود.
بیشتر بدانید گفتگو با حمید ماهیصفت، کمدین قدیمی و نوستالژیک
از اوایل دهه ۷۰ بود که بهعنوان کمدین مشهور شدید. اجرای کمدی از چه زمانی نبدیل به شغل شما شد؟
از ۸سالگی علاقه زیادی به خنداندن اطرافیانم داشتم. در سال ۵۷ که از طرف مدرسه به اردوی رامسر رفتیم
در رشته کمدی اول شدم، اما نخستینبار در سال ۱۳۵۰، وقتی ۱۲سالم بود در مدرسه روی سن رفتم
و برنامه اجرا کردم.
در سال ۱۳۷۰ در کنار شغلم که تولید پوشاک در ساختمان پلاسکو بود، کمدی هم اجرا میکردم و در سال ۱۳۷۵،
بعد از اجرای یک برنامه در سفرهخانه حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی به شغل اصلیام تبدیل شد.
یک شب با سفارش صاحب سفرهخانه روی سن رفتم که ۲دقیقه برنامه اجرا کنم اما نیمساعت طول کشید و
بعد از آن قرارشد هر شب همانجا برنامه اجرا کنم.
وقتی برای نخستین روی سن رفتید، کمدینهای امروزی چندساله بودند؟
وقتی در اینترنت جستوجو کردم متوجه شدم به عنوان مثال مهران مدیری در سال ۱۳۵۰ که برای نخستینبار کمدی اجرا کردم
چهارساله بوده و دوست خوبم حسن ریوندی ۲ یا ۳سال بعد به دنیا آمده است.
بیوگرافی حمید ماهی صفت استندآپ کمدین
شما بهعنوان یکی از کمدینهای پولساز شناخته میشوید. بابت نخستین اجراها چقدر دستمزد گرفتید؟
در آن سالها وضع مالی خوبی نداشتم و تا یک سال در سفرهخانه حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی مجانی
کمدی اجرا میکردم اما آرامآرام مردم مرا شناختند تا جاییکه وقتی به مراسم مختلف دعوت میشدم
درباره دستمزد هم صحبت میکردند.
کارم را با دستمزدهای خیلی کم شروع کردم و بابت یکشب اجرا ۴۰هزار تومان میگرفتم. کمکم دستمزدم را افزایش دادم
تا امروز که ۱۰میلیون تومان بابت هر اجرا دریافت میکنم.
پس بهطور میانگین ماهی ۲میلیارد تومان بابت اجرای کمدی و جوکگویی درآمد دارید؟
البته هر شب برنامه اجرا نمیکنم و برخی برنامهها خیرخواهانه است. علاوه بر این در ماههای محرم و صفر هم
اجرای کمدی تعطیل است. به جایی رسیدهام که انگیزه مالی ندارم و صرفا با خنداندن مردم راضی میشوم؛
مثلا گاهی برای زندانیان کمدی اجرا میکنم و گاهی به آسایشگاه کهریزک میروم
و با سالمندان حرکات موزون انجام میدهم.
در این سالهای طولانی که مشغول اجرای کمدی هستید پایتان به عروسیها باز شده است؟
در عروسیهای لاکچری و مراسم قانونمند و تفکیکشده که در هتلها برگزار میشود برنامه اجرا کردهام،
چون میخواهم در این حرفه پایدار باشم و به همین دلیل خیلی راحت به ارشاد و اداره اماکن چشم میگویم؛
مثلا میگفتند به عروسیهای مختلط نروید و من هم میگفتم چشم.
در برنامههای مختلف صدای افراد سیاسی و برخی مقامات را هم تقلید کردهاید
و بین افراد سیاسی دوستان و دشمنان زیادی دارید. واکنش آنها به تقلید صدایشان چه بوده است؟
واکنش ها به تقلید صدای حمید ماهی صفت
مواردی از این دست زیاد نبوده است؛ مثلا نوحههای صادق آهنگران را میخواندم و تقلید صدای او را بلد بودم،
اما فقط برای خودش و بهصورت تلفنی اجرا کردهام. به خاطرعلاقه بسیار زیادی که به مرحوم هاشمیرفسنجانی داشتم
صدایش را تقلید میکردم.
ایشان معتقد بود کسی که صدای مرا تقلید میکند حرفهای خودم را بزند. ۳ماه قبل از فوت آقایهاشمی
برای کسب حلالیت خدمت ایشان رسیدم و گفتم که از من راضی باشید که صدای شما را تقلید کردم.
آقایهاشمی هم لبخند زد و گفت: «بله شنیدهام. به هر حال مردم باید شاد باشند، موفق باشید».
خود مردم به جوکهایی که با گویشهای مختلف تعریف میکنید چه واکنشی نشان میدهند؟
جالب است که مردم از شهرها و اقوام مختلف روی پیامگیر تلفن خانهام برایم جوک تعریف میکنند. این جوکها را
ویرایش میکنم و به قول معروف زهرشان را میگیرم و درنهایت به این موضوع فکر میکنم که اصلا به صلاح است
که چنین جوکی را تعریف کنم یا نه؟
بعضی جوکها خاطرات واقعی من است و بهنظرم بیشتر جوکها میتواند یککلاغ چهلکلاغشده یک واقعیت باشد.
جوک گفتن آدابی دارد اما متأسفانه برخی بازیگران سینما حرفهایی به زبان میآورند که بدآموزی دارد.
در مقایسه با دودهه قبل کم کار شدهاید. فکر میکنید رقبا زیاد شدهاند یا ترجیح میدهید در سکوت به فعالیت هنری ادامه دهید؟
در مورد رقبا باید بگویم بهعنوان یک جوکر رقیب ندارم. کمدینهای امروزی در استندآپها برای مردم
خاطره یا داستانهای خندهدار تعریف میکنند اما جوکر نداریم.۳-۲ سالی است که تشخیص دادهام اجرای خصوصی
داشته باشم؛ درواقع بهدلیل کثرت اجراهای خصوصی فرصت حضور در مراسم عمومی را ندارم.
یک برنامه پرسروصدا در ماه را به ۳۰اجرا برای ارگانها و سازمانهای مختلف تبدیل کردهام و از طرفی
ترجیح میدهم بدون سروصدا و با چراغ خاموش کار کنم. میخواهم فرصت را هم غنیمت بشمارم و به سایتهای
داخلی و شبکههای ماهوارهای بگویم که راضی نیستم کلیپهایم را پخش کنند.
بیوگرافی حمید ماهی صفت هنرمند ایرانی
از برنامههای تلویزیونی مثل خندوانه برای اجرای استندآپ پیشنهاد داشتهاید؟
یک بار از دفتر رامبد جوان تماس گرفتند و در پاسخ به آنها گفتم چون از ابتدای کارم با تلویزیون همکاری نکردهام
ترجیحم این است که همین شیوه را ادامه بدهم. فقط یکبار به برنامه «خوشا شیراز» که توسط علی ضی
در شیراز اجرا میشد رفتم که خوشبختانه ادامه پیدا نکرد.
ماهیصفت و صداوسیما از ابتدا کاری بهکار هم نداشتهاند و ترجیح میدهم این قطع رابطه ادامه داشته باشد.
با صداوسیما همکاری نمیکنم، اما در جشنها و عروسی فرزندان مسئولان آن حضور دارم.
چهره شما شباهت زیادی به مستربین دارد و چه بسا همین شباهت کمک کرد تا زودتر مشهور شوید
ز این موهبت بهخوبی استفاده کردهاید؟
وقتی شروع بهکار کردم یکبار با گریم، خیلی شبیه روآن اتکینسون شدم و این کار سکوی پرتاب من شد،
اما خیلی زود جلویش را گرفتم. حتی در سال ۱۳۷۷ به دفتر روزنامه همشهری مراجعه کردم و در یک گفتوگوی
کوتاه از مردم خواستم به من نگویند مستربین.
حتی به شوخی گفتم به مستربین باید بگویند ماهیصفت انگلیس. الان خوشحالم که مردم در کوچه و خیابان
آقای ماهیصفت یا حمید صدایم میکنند.
بیوگرافی حمید ماهی صفت مستربین ایرانی
در خانه عصبانی هم میشوید؟
چند اتفاق مرا عصبانی میکند؛ یکی برهم زدن قرار و دیگری خلفوعده. عدمرعایت قوانین راهنمایی و رانندگی
هم مرا اذیت می کند. یک بار در خیابان با صدای بلند فردی را که قانون را رعایت نکرده بود صدا زدم
و آن طرف وقتی مرا دید خندید و مسئله حل شد.
وضع ظاهری برخی خوانندههای جوان هم مرا متاثر میکند؛ مثلا زیورآلات، مانتو، تتو، شلوار تنگ و آرایش از قدیم
برای زنها بوده، اما برخی خوانندههای مرد را با چنین هیبتی میبینیم.
کسی که روی سن میرود آرامآرام به الگو تبدیل میشود.
بیوگرافی , همشهری