ازدواج پوریا پورسرخ ؛ از تحصیلات تا شهرت و ازدواج (۲۹۶)
پوریا پورسرخ بازیگر مشهور و تحصیلکرده کشورمان دکترای رشته فیزیولوژی گیاهی را دارد و علاوه بر بازیگری یک شرکت تبلیغاتی در دبی دارد به تازگی به جرگه متاهلان پیوسته و رضا عنایتی پیشکسوت محبوب ورزشی و هم چنین پیمان عباسی نویسنده مشهور هر کدام به طریقی ازدواج این بازیگر را به وی تبریک گفته اند. به همین بهانه مروری می کنیم بر زندگی کاری و شخصی و ازدواج پوریا پورسرخ . با ما در پرشین وی همراه باشید.
ازدواج پوریا پورسرخ
پوریا پورسرخ بازیگر سینما و تلویزیون متولد ۴ تیرماه ۱۳۵۶ در منطقه جردن تهران می باشد. وی که دکترای فیزیولوژی گیاهی است؛ قبل از شروع فعالیت هنری در سینما به عنوان خبرنگار در نشریات هنری و اجتماعی از جمله دنیای جوانان مشغول به کار بود و هم زمان در یک شرکت تبلیغاتی در دبی نیز فعالیت می کرد.
پوریا فرزند اول خانواده می باشد و دو خواهر و یک برادر کوچکتر از خود دارد. مادر وی معلم زبان می باشد و پدرش بازنشسته شرکت نفت می باشد.
گفتنی است وی پس از آشنایی اتفاقی با آقای لطیفی که در یک میهمانی برای بازی درمجموعه های ساخت ایشان “فرار بزرگ و وفا” دعوت شد که به عنوان چهره ای جدید مطرح و پس از آن این مسیر را با ایفای نقش های متنوع و متعدد دیگری ادامه داد. وی توانست با بازی در سریال وفا در سال ۸۵ به خوبی شناخته شود.
تبریک ازدواج پوریا پورسرخ توسط پیمان عباسی و رضا عنایتی
پیمان عباسی نویسنده مطرح سینما و تلوزیون با انتشار عکس در صفحه شخصی اش ازدواج پوریا پورسرخ را لو داد.
پیمان عباسی با انتشار استوری در صفحه شخصی اش در اینستاگرام به پویا پورسرخ تبریک
گفت برای او ارزوی خوشبختی کرد. هنوز مشخص نشده که دلیل این تبریک چیست، ولی اینطور برداشت
میشود که پوریا پورسرخ ازدواج کرده و این تبریک برای متاهل شدن اوست.
هنوز پوریا پورسرخ واکنشی به این خبر نشان نداده است.
رضا عنایتی هم با انتشار عکسی در پست اینستاگرام خود از ازدواج پوریا پورسرخ خبر داد.
بازیکن سابق استقلال نوشت: پوریا دوست عزیز من از صمیم قلب برایت آرزوی سلامتی میکنم و امیدوارم. قطار زندگی مشترکتان همیشه بر روی ریلهای خوشبختی حرکت کند پیوندتان مبارک.
ازدواج پوریا پورسرخ و گفتگویی متفاوت با وی درباره ازدواجش
نزدیک به ۱۴ سال از حضورم در عرصه بازیگری میگذرد و هرکسی در هر شرایطی وقتی ۱۴ سال از عمرش سپری میشود، تغییرات زیادی میکند، بزرگتر میشود، پختهتر میشود و… من هم طبیعتا در این سالها تغییرات زیادی کردهام.
مثلا شاید نسبت به برخی مسائل که قبلا خیلی سریع ریاکشن نشان میدادم، دیگر الان واکنش خاصی نداشته باشم، شاید مسائلی بوده که در گذشته باعث آزارم میشده ولی حالا برایم تبدیل به سوژه خنده شده است.
خیلی خاطرات از آن دوران اولیه حضورم دارم که از ذهنم پاک نمیشود، ولی آزارم نمیدهد
بلکه برایم به تجربیاتی ارزشمند تبدیل شده است. ناپلئون میگوید هیچگاه به گذشتهام
نگاه نمیکنم، مگر اینکه بخواهم از آن درس بگیرم. من هم سعی میکنم از تجربیاتی
که از گذشتهام کسب کردهام به عنوان توشه راهم استفاده کنم.
آرامش حرف اول را میزند
هر انسانی اخلاق و رفتار خاص خودش را دارد و من هم در تمام این سالها سعی کردهام زندگی شخصی و خانوادهام را وارد مسائل رسانهای مرسوم این حرفه نکنم و البته ایرادی هم به دیگران نمیگیرم که چنین کاری کردهاند چون این موضوع کاملا شخصی است.
شما خودتان بهتر این موضوع را میدانید چون از اولین کسانی بودید که با من مصاحبه کردید،
اینکه من در همان سالهای اول حضورم در این حرفه، همیشه از این فضا
دور بودم و بعضا اذیت میشدم از اتفاقاتی که به زندگی شخصیام ورود پیدا میکرد.
ولی با تجربیاتی که کسب کردم و آنها را به کار گرفتم، حالا آرامش بسیار خوبی دارم
و آن را با یک دنیا عوض نمیکنم. برای من آرامش امروزم از همه چیز مهمتر است
و به همین دلیل همیشه سعی کردم زندگی شخصی و خانوادگیام را از رسانهای
شدن و حواشی دور نگه دارم تا این آرامش را داشته باشم.
من هم ازدواج میکنم
ازدواج یک برگ از صفحات زندگی هر آدم نرمالی است که باید یک روز اتفاق بیفتد. به نظرم این عقیده و صحبت یک آدم نرمال نیست که مثلا بیاید در مصاحبهاش بگوید که «من امسال میخواهم ازدواج کنم!» چون به نظرم ازدواج اتفاقی است که نیاز به آن باید حس شود
و سپس طرف مقابلت را پیدا کنی که این پروسه ممکن است یک ماه طول بکشد یا یکسال یا حتی بیشتر…
مطمئنا من هم مثل هر آدم نرمال دیگری این اتفاق را در زندگیام تجربه خواهم کرد، قطعا به آن فکر میکنم و ایدهآلهای خودم را دارم ولی تا زمانیکه پیش نیاید، لزومی نمیبینم که راجعبه آن صحبت کنم و حواشی رسانهای برای خودم ایجاد کنم
چون زمانی که این اتفاق بیفتد، همه متوجه خواهند شد.
و بالاخره در برنامه زنده تلویزیونی در نوروز ۹۹ ماجرای ازدواج پوریا پورسرخ علنی شد
ماجرای علنی شدن ازدواج پوریا پورسرخ
جزئیات آشنایی پوریا پورسرخ با همسرش در برنامه دورهمی گفته شد
کمالگرایی مخصوص من
هر کسی در زندگی به دنبال کمال است و این ذات بشر است و تنها تفاوت انسان
با سایر مخلوقات این است که همیشه به دنبال کمال و کمالگرایی است و این موضوع در زندگی،
در شغل، در ازدواج و در تمام مسائل زندگی وجود دارد ولی من شخصا تا جایی به دنبال
کمالگرایی هستم که تبدیل به آفت برای انجام کارهایم نشود و زمانیکه حس کنم این کمالگرایی
به کاری که میخواهم انجام بدهم، ضربه میزند، قطعا جلوی آن را میگیرم
و نمیگذارم تبدیل به وسواس شود.
ضمن اینکه کمالگرایی و ایدهآلگرایی تا یکجاهایی دست خود آدم است و بخشی از آن از عهده انسان خارج است. مثلا من به عنوان یک بازیگر دوست دارم با بزرگترین فیلمسازان جهان مثل اسکورسیزی یا اسپیلبرگ کار کنم ولی آیا واقعا این شرایط در حالت نرمال و عادی وجود دارد؟ پس همه ما دنبال رسیدن به کمال هستیم ولی تا جاییکه دست خودمان است و به زندگیمان لطمه نزند.
معرفت و علم مکمل هماند
خانواده من خانوادهای است که به شدت به تحصیل اهمیت میدهد و به همین دلیل است
که اهمیت به تحصیل همیشه در وجود من بوده و هست. هرچند معتقد هستم که انسانیت
و رشد فکری و اخلاقی به تحصیل و مطالعه نیست.
من افرادی را میشناسم که دائم کتابهای روانشناسی در دست دارند و پُز روشنفکری میدهند و صبح تا شب درباره روانشناسی، انرژی مثبت، دوستداشتن همنوع، محبت، عشق و علاقه صحبت میکنند ولی در رفتار و کارهایشان دائم دنبال خرابکردن دیگران، حسادت و زیرآب زدن هستند!
«چارپایی بر او کتابی چند، نه زاهد بود، نه دانشمند»، من معتقد هستم که بهتر است
آدم یک کتاب بخواند ولی آن را بفهمد و نمود و اثر آن کتاب در رفتارش نمایان شود
تا اینکه دائم در صفحهاش کتابهای مختلف را معرفی کند ولی میزان کینهاش نسبت
به دیگران وحشتناک باشد و به شدت به روانکاو نیاز داشته باشد!
هرچند این موضوع نیاز به روانکاو و روانشناس در جامعه ما جا نیفتاده است و در حالیکه در کشورهای دیگر این کار به یک روتین در زندگیشان تبدیل شده است و درواقع اتفاقات و ناراحتیهای شخصی و کاری خودشان را نزد پزشک تلطیف میکنند ولی ما چون این
کار را انجام نمیدهیم، خروجی آن میشود دعواهای روزانه در ترافیک و کوچه و خیابان.
شایعه ازدواج پوریا پورسرخ و مهراوه شریفی نیا
بعد از پخش سریال کیمیا با بازی پوریا پورسرخ و مهراوه شریفی نیا شایعه ازدواج این دو بیشتر از قبل بر سر زبان ها افتاده و هر روز اسمی را کنار اسم پوریا پور سرخ قرار می دهند… اسم هایی که خود پوریا پورسخ از آن ها اظهار بی اطلاعی می کند!
فضای مجازی هم که مملو از شایعات ریز و درشت درباره هنرمندان است. کسی در وب سایت خود خبر ازدواج پوریا را می گذارد یکی در فیسبوک می گوید ازدواج کرده و تمام شده و آن یکی هم در اینستاگرام آرزو می کند مهراوه و پوریا واقعا ازدواج کنند.
پوریا پورسرخ بازیگر سریال کیمیا در گفتگو با تی وی پلاس در مورد شایعاتی که هول
ازدواجش است صحبت کرده بود وی درپاسخ به این سوال که چرا تا الان ازدواج نکرده گفته بود:
ازدواج باید در شرایطش انجام شود و تا موقعیت مناسبی پیش نیاید نباید ازدواج کرد،
وی ادامه داد که هر انسان نرمال و طبیعی باید ازدواج کند.
گفتگویی خواندنی درباره ازدواج پوریا پورسرخ و خانواده اش
تو جزو کسانی هستی که به خانواده خیلی اهمیت می دهی و این در همه مصاحبه هایت هم هست. خانواده ات هم یک خانواده باسواد و فرهیخته ای بودند. طبیعتا آدم با پدر و مادرش در هر سطح از سواد و جایگاه باشند احساس نزدیکی می کند اما اینکه تو این قدر به آنها وابستگی و ارادت ویژه داری به خاطر فرهنگی بودن و همراهی شان هم هست؟
– من نمی خواهم به قولی وسط دعوا نرخ تعیین کنم و بگویم من خیلی آدم خانواده داری هستم
ولی حالا که این بحث را مطرح کردی، دوست دارم اینجا یکسری نکات را مطرح کنم.
من وقتی به یک رستوران می روم بعضی وقت ها دلم می گیرد و می گویم چند درصد از این آدم ها که اینجا هستند خانوده هستند و مثلا یک پدر است و یک مادر و بچه شان و با هم آمده اند در کنار هم شام بخورند. مثلا همین دوست مشترک ما کورش جون
عزیز وقتی یک جا رفتیم و او را با بچه اش دیدم برایم عزیزتر شد.
خیلی بد است که این عشق بین اعضای خانواده کمتر شده است. تعارف نداریم که اینها خیلی بد است.
در همه دنیا همین جور است. یک خانواده نشسته اند، یکی کله اش توی گوشی اش رفته،
یکی تلویزیون می بیند. این قصه ها مال الان و پنج سال و دو سال نیست.
شیاد الان به خاطر وضعیت فضای مجازی بیشتر به چشم آمده چون تبدیل به یک بحران
شده ولی در سال های پیش هم بود.
شاید الان سرها توی گوشی است و سال های پیش توی تلویزیون بود. من می گویم
معاشرت ها باید به اندازه اش باشد اما نه این قدر که وقتی به رستوران می روی
می بینی بیشتر آدم ها کسانی هستند که اکیپی و دوستی آمده اند بیرون تا خانواده.
من الان نزدیک به ۴۰ سال از خدا دارم عمر می گیرم و به جرات بگویم شاید دوتا عید نبوده باشد
که من در کنار خانواده ام نباشم یا اینکه شاید همیشه این توانایی را داشتم
که بتوانم به همراه دوستانم هر جای دنیا بروم اما این کار را نکردم.
همه می دانند که من رقم ها و قراردادهای خوب را از دست دادم به این خاطر که کارش
می آمد توی ایام عید. معتقدم عیدم مال خانواده من است و امکان ندارد که با دوستانم
و مجردی جایی بروم. شاید تا به این سن که رسیدم دو بار اتفاق افتاده باشد آن هم
به این خاطر بده که آنها رفتند جایی و من نمی توانستم به آن کشور یا آن مسافرت بروم یا دوست نداشتم.
حالا که این قدر به خانواده علاقه داری و برایت مهم است چرا ازدواج نمی کنی؟
– پوریا: به نظر من ازدواج کردن مثل کت و شلوار خریدن نیست. ازدواج یکی از سخت ترین تصمیمات زندگی است اما من هم مثل هر آدم نرمال دیگری به آن فکر می کنم و مطمئنا به این خاطر ازدواج نکردم که شاید تا به حال در شرایطی نبودم که این کار
مهم را انجام بدهم. به محض اینکه شرایطش ایجاد شود ازدواج می کنم.
خیلی سخت می گیری یا واقعا شرایطش پیش نیامده و به دنبال موقعیت خیلی مناسب می گردی؟
– وقتی سن بالا می رود معیارهایت هم عوض می شود ولی از آنجایی که تمام مصاحبه هایی که
آدم می کند سریع این قسمت هایش تیتر می شود، خیلی سعی می کنم
این سوال ها را زیاد با جزییات جواب ندهم.
خیالت راحت، ما اینجاها را تیتر نمی کنیم.
– بله، وقتی سن بالاتر می رود معیارها خیلی پخته تر می شود.
حاشیه ای برایت به وجود آمده بود راجع به عکس های عروسی خواهرات. ماجرا چقدر بود و چقدر آزرده شدی از این کار؟
– طبیعتا خیلی ناراحت شدم چون هیچ کس دوست ندارد عکس های خانوادگی اش بیاید روی اینترنت. البته این اتفاق خاصی نبود و اینها فقط عکس عروسی بود و این اتفاق قبل از من برای بزرگتر از من هم افتاده اما وقتی نگاه می کنم می بینم
دوستان اخیرا به لحظه جان دادن و عکس میت و اینها هم رو آوردند واقعا ناراحت می شوم.
اتفاقی که اخیرا در مورد زنده یاد حبیب افتاد و سال قبل هم در مورد مرتضی پاشایی افتاد.
وقتی به این حمله های مجازی فکر می کنی پیش خودت می گویی خدایا، ادعای فرهنگ
۲۵۰۰ ساله مان را نگاه کنیم یا این رفتارها و حرکت ها را. من هم مثل همه آدم ها در
این اجتماع چاره ای نداشتم و ندارم و فقط مجبورم که تحمل کنم.
پوریا پورسرخ مهمان برنامه «دورهمی» در اردیبهشت ۹۹
پوریا پورسرخ، بازیگر تلویزیون و سینما چهارشنبه۱۷ اردیبهشت ۹۹ ) مهمان برنامه «دورهمی» بود.
پورسرخ درباره دکتری فیزیولوژی گیاهی در برنامه دورهمی گفت: هنوز دکتری را نگرفته ام چراکه در آن زمان مرخصی
گرفتم به همین دلیل نتوانستم مدیریت کنم و دوسالی است که دوباره شروع کرده ام.
مدیری درباره آشنایی اتفاقی پورسرخ با محمد حسین لطیفی سوال کرد که او پاسخ داد:
من شاگرد آقای لطیفی در کلاس کارگردانی بودم، روز اول در کلاس حاضر شدند و گفتند
به دلیل اینکه فیلم جدیدی شروع کرده ام نمیتوانم کلاسها را برگزار کنم من خیلی
محترمانه گفتم ما همه آمده ایم از کسی که صاحب نام است، درس بگیریم که این
موضوع باعث شد یک حس خوبی بین ما برقرار شود.
پورسرخ در پاسخ به سوال همیشگی مدیری درباره ازدواج گفت: سال گذشته ازدواج کردم
و این پیشنهاد را من به همسرم دادم. به نظرم اولین انتخاب اصلی زندگی من است و ما از قبل با هم آشنا بودیم، البته در حرفه بازیگری نیستند.
پورسرخ درباره سختگیری در زندگی گفت: آدم سختگیری نیستم جز اینکه کنترل تلویزیون
باید دست من باشد! چون من میدانم چه سریالهایی دیدم که بهتر است و آنها را انتخاب میکنم.
مدیری گفت: همسرتان گفتند که در همه کارها حتی آشپزی و کارهای منزل دخالت میکنید.
پورسرخ ضمن تایید گفت: من یک مدتی مجرد زندگی میکردم به همین دلیل درباره همه چیز نظر میدهم!
پوریا پورسرخ از کم بودن دستمزد خود در برنامه دورهمی گفت
بازیگر سریال «صاحبدلان» درباره کم بودن دستمزد خود گفت:کاملا به این قضیه معتقد
هستم که دستمزدم بالا نیست، من آدم زرنگی نیستم اتفاقا این موضوع را جزو ضعفهای
خودم میدانم، البته من در ذهن خودم یک جملهای را پرورش دادم که بعضی اتفاقات ارزش
آرامش ندارند، پس رهایش کردم. اما به خودم آمدم دیدم هر کسی توانست یک ضربهای
به من می زند! من هم معتقدم مثل همه بازیگران کار خوب یا بد دارم ومعمولا کارهای بد
را به دلیل رو در بایستی رفتم اما در این سالهای اخیر سعی کردم کمتر اتفاق بیفتد،
چون حق من این است دستمزد بیشتری بگیرم.
بازیگر سریال «کیمیا» درباره اتفاقات بعد از مشهور شدن گفت:سال اول سریال «وفا»
را بازی کرده بودم و فکر میکردم، اتفاق مهمی افتاده است. میخواستم در هفت تیر داخل طرح
ترافیک بروم، طوری چهره خود را نشان میدادم که پلیس من را بشناسد گفتم میخواهم
سر فیلمبرداری بروم اما جریمه را نوشت و گفت: من آقای پرستویی، شکیبایی و اصلانی را جریمه کردم!
در ادامه مدیری هم خاطره جالبی از اولین سریال خود تعریف کرد: اولین سریال را سال ۶۶ در دو پلان بازی کردم که برای شبکه دو بود. سرویس ما مینی بوس بود و من از استودیو بیرون آمدم. روی صندلی مینی بوس نشستم و عینک دودی زدم و طوری رفتار میکردم که از پشت شیشه مردم من را ببینند. (خنده)
بازیگری که کنارمن نشسته بود، گفت: مهران جان هنوز پخش نشده است. (خنده) من سریع عینک را برداشتم!
رکنا , آریا پیکس , مجله سیب سبز , نیوز پارسی , آینه جم , باشگاه خبرنگاران