چهارشنبه, ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

رضا رویگری به همراه همسر و عروس و نوه اش / عکس

اشتراک:
رضا رویگری به همراه همسر و عروس و نوه اش / عکس چهره ها
بدون اغراق باید گفت یکی از پرانرژی‌ترین بازیگران سینما و تلویزیون ایران است، در تمامی نقش‌هایی که به او محول می‌شود، با درایت بازی می‌کند و نقش‌هایش بسیار پررنگ است. مدت‌ها بود که دوست داشتیم با این هنرمند محبوب که در همین یک سال اخیر، کارهایی از جمله دارا و ندارا، به کجا چنین شتابان، […]
رضا رویگری به همراه همسر و عروس و نوه اش

بدون اغراق باید گفت یکی از پرانرژی‌ترین بازیگران سینما و تلویزیون ایران است، در تمامی نقش‌هایی که به او محول می‌شود، با درایت بازی می‌کند و نقش‌هایش بسیار پررنگ است.

مدت‌ها بود که دوست داشتیم با این هنرمند محبوب که در همین یک سال اخیر، کارهایی از جمله دارا و
ندارا، به کجا چنین شتابان، ملکوت، اخراجی‌های ۳ و مختارنامه (نقش کیان ایرانی) را از او دیده‌ایم، یک گفتگوی خانوادگی
انجام دهیم.
سرانجام این شد که رضا رویگری به همراه عروس، همسر و نوه‌اش «آوا» مقابل دوربین «محسن بیگلری» قرار گرفتند که
این امر برای اولین بار اتفاق افتاد، با تشکر از رضا رویگری که به این درخواست ما احترام گذاشت…

 رضا رویگری

لحظات شیرین با نوه بودن

خانواده برایم «کانون» و «سرپناه» است.
دور هم بودن را دوست دارم.
تک فرزند بودم، سن پدر و مادرم بالا بود و من بعد از ۱۴ سال ازدواج با نذر امام رضا(ع)
به دنیا آمدم.

تفاوت سنی داشتیم، خانواده‌ام مذهبی بودند و من روحیه هنرمندی داشتم که با عقاید آنها متفاوت بود و از هم
دورمان می‌کرد.

چون جمع بودن را دوست داشتم همیشه سراغ همسایه بغلی‌مان که خانواده پرجمعیتی بود، می‌رفتم و حتی اگر کنارم می‌گذاشتند
باز هم به سراغشان می‌رفتم! که تو جمع آنها باشم.
همیشه دلم می‌خواست خانواده زیادی داشته باشم دارای خواهر، برادر و بچه‌های زیاد باشم، که متاسفانه نشد!

در سن کم
ازدواج کردم در همان سال اول صاحب پسری شدم و با این‌که تصمیم داشتم چند بچه داشته باشم، متاسفانه همین
یک پسر ماند و باز همان اتفاق خودم برای بچه‌ام هم افتاد.

پسرم در سن کم ازدواج کرد و به خارج رفت و صاحب یک دختر به نام آوا شد در نتیجه
من پدربزرگ شدم.
پسرم در حال حاضر در خارج از کشور به سر می‌‌برد و عروس و نوه شیرین و دوست‌داشتنی‌ام هم در
ایران هستند.
با این‌که کارم خیلی زیاد است به شوق دیدار نوه‌ام در هر فرصتی به سراغ او می‌روم.
لحظاتی که با نوه‌ام می‌گذرانم برایم فوق‌العاده لذت‌بخش است.
شوق و ذوق کودکی او مرا هم به وجد می‌‌آورد سادگی و خلوص او مرا به یاد کودکی خودم می‌‌اندازد.

در کنار عروس، نوه و همسرم کانون گرم خانواده را احساس می‌کنم و خانواده‌های عروسم و خانواده همسرم همه با
همدیگر جمع هستیم که فضایی پر از عشق را برای نوه‌ام به وجود بیاوریم.

تحصیل و کار از زبان فرشته‌خانم

فرشته میرهاشمی همسر رضا رویگری می‌گوید: از بچگی درس خواندن را خیلی دوست داشتم اولین آموزگار زندگی‌ام مادرم بود که
درس عشق و ایثار را از او گرفتم.
از پنج سالگی به مدرسه رفتم.
از ۱۴ سالگی تدریس را آغاز کردم و بدین‌گونه کمک مادرم هم بودم.

تحصیلات دانشگاهی‌ام براساس «سازندگی» بود.
از «ساختمان‌سازی» به «شهرسازی» و بعد به «انسان‌سازی» رسیدم.

فوق‌لیسانس معماری از دانشگاه تهران، فوق‌لیسانس شهرسازی و دکترای روان‌شناسی را از کالیفرنیا گرفتم.
در تمام سال‌های تحصیلم کار کردم و درس خواندم و برای «سازندگی» خودم قدم برداشتم.

مقصدم در زندگی «تاثیرگذاری» و «سازندگی» در زندگی انسان‌ها بوده است به همین خاطر با علاقه‌ای که به مردم داشتم
و با ایمان به انسان‌ها و گوهر وجود و توانایی‌هایشان در سال ۱۳۶۸ برنامه‌های آموزشی تجربی «بنیان» را پایه‌گذاری کرده
و به تدریج «متد بنیان» را جهت «موفق و موثر بودن در زندگی» و تنظیم رابطه با خود و دیگران
طرح کردم و در برنامه‌ها، دوره‌ها و سمینارهای بنیان ارائه دادم.

«متد بنیان» تکنیک ساده‌ای را در اختیار شخص قرار می‌دهد که در مراجعه با هر پدیده‌ای نسبت به برداشت‌ها و
رفتارهای خود آگاه بوده و به آنها احاطه داشته باشد و با تمیز و تشخیص، با حال و احوال روحیه
سازنده، اقدام سازنده‌ای را انتخاب کرده تا نتیجه مطلوب را ایجاد کند.

بنیان، اولین برنامه آموزشی تجربی جهت رشد و موفقیت در خارج از کشور در ایران می‌باشد.

در مدت ۲۲ سال گذشته عده بسیار زیادی در برنامه‌ها و در کشورهای مختلف شرکت کرده‌اند.
در حال حاضر کارم در ایران متوقف شده است که امیدوارم با نیت خیری که مسئولان در این مورد دارند
برنامه‌هایم در ایران تدوین شده ارائه گردد.
ایمان دارم که خیری در پیش است و به این پدیده هم خوشامد می‌گویم.

به پدرشوهرم افتخار می‌کنم

هیلدا حاج میرزا ۳۱ ساله، اهل تهران و عروس رضا رویگری است، دخترش آوا(نوه رضا رویگری) در ۳ شهریور سال
۱۳۸۶ در شهر «گوا»ی کشور هندوستان به دنیا آمد و ۱۰ ماهی است که در ایران زندگی می‌کنند.

«آوا» نوه رضا رویگری، در خانواده‌ای هنرمند به دنیا آمد، مادرش، خاله‌اش و مادربزرگ مادری‌اش در نقاشی تخصص دارند، پدرش
در موسیقی فعالیت می‌کند و پدربزرگش هم که همه می‌شناسند، «رضا رویگری» یک هنرمند به تمام معناست

هیلدا عروس رویگری
می‌گوید: از ۲۳ سال قبل و پیش از ازدواج با «کیارش» (پسر رضا رویگری)، این خانواده را می‌شناختم، هیچ وقت
فکر نمی‌کردم، روزی ایشان پدر شوهرم شود، به داشتن پدرشوهری مثل او افتخار می‌کنم، چرا که بسیار دوست‌داشتنی و خانواده‌دوست
است.
وی به عنوان پدربزرگ دخترم، دلسوز و مهربان، در قالب پدرشوهر صمیمی و پرمحبت و در قالب یک هنرمند تحسین‌برانگیز
و…
من با تمام وجود، هنرش را دوست دارم و به او فتخار می‌کنم.

از او بیشتـر بــدانید

پدرم در تجریش باغبان بود و من تنها پسر او، وقتی که بچه بودم، نقاشی می‌کردم، در کوچه پس کوچه‌های
خلوت تجریش به همراه دوستانم.

از زمانی که در دوران کودکی به سینما بهار تجریش می‌رفتم به سینما و هنرپیشگی علاقه‌مند شدم.

پدرم مخالف هنرپیشه شدن من بود، حتی می‌گفت نقاشی هم نباید انجام بدهی.

وقتی رضایت پدر را به دست آوردم، سر از تئاتر در آوردم آن زمان او تازه به دبیرستان راه یافته
بودم.

نمایشی داشتیم در رابطه با تعزیه امام حسین(ع)، وقتی پدرم آمد نمایش مرا دید (البته از دور که من نبینمش…
نمی‌دانم چه کسی به او خبر داده بود که من دارم نمایش بازی می‌کنم). ناراحت نشد و گفت اینها مطرب
نیستند،؛ دیگر هم کاری به کارم نداشت.

وقتی در اوایل انقلاب ترانه معروف «ایران ایران ایران، رگبار مسلسل‌ها» را خواندم، سربلند شد و گفت کار ما هنر
است نه مطربی.

۲۶ دی‌ماه سال ۵۷، روزی که شاه رفت به استودیوی صبا در خیابان کاخ آن زمان و فلسطین کنونی در
حالی که حکومت نظامی بود، رفتم و آن ترانه با شعر «حسین سرفراز» را خواندم.

بعد از انقلاب با یکی از دوستانم کارگاه کوچکی درست کرده و ترشی تولید می‌‌کردیم، اسمش را نیز گذاشته بودیم
«محصولات خانگی کدبانو»…
کارمان رونق گرفت تا این‌که «رضا ژیان» خدا بیامرز مرا دوباره به سوی هنر سوق داد.

گل کارمان «اجاره‌نشین‌ها» بود، یک فیلم جذاب برای همه خانواده‌ها…

از سال ۷۳ دور بازیگری را خط کشیدم و دوباره به نقاشی روی آوردم.

مدتی به آمریکا رفتم، در آنجا با همسرم آشنا شدم و ازدواج کردم…

پس از بازگشت و دوری چندین ساله از سینما، در سال ۸۰ با فیلم «بوتیک» به سینما بازگشت.

در سال‌های اخیر در بیشتر مجموعه‌های تلویزیونی بازی کرد اما تک و توک در سینما، مثل اخراجی‌های ۳…
اوج هنرنمایی‌اش، بازی در سریال مختارنامه و نقش کیان بود.

به خاطر بازی در این مجموعه سیگار را ترک کرد و چند سالی است که دیگر سیگار نمی‌کشد.

به ورزش علاقه فراوانی دارد و بیشتر عصرها اگر سرصحنه نباشد، باید او را در باشگاه بدنسازی ببینید.

سعی می‌کند غذاهای دریایی میل کند و به پوست صورتش برسد، او یکی از محبوب‌ترین بازیگران میانسال است.

صدای بسیار گیرایی دارد و تاکنون ۲ آلبوم موسیقی سنتی روانه بازار کرده است.

آدم حساس و دل نازکی است، می‌گوید: کودک درونم حضور پررنگی در زندگی‌ام دارد.

در سال‌های اخیر، هر سال، در بیش از چند پروژه بازی کرده است که در نوع خود رکورد محسوب می‌شود.

ایمان برومند

اردیبهشت ۹۰

گردآوری:
برچسب ها:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
آرون گروپس