سه شنبه, ۲۹ اسفند , ۱۴۰۲
درخواست تبلیغات

زندگی بیتا فرهی ؛ از طلاق و ازدواج تا کتک خوردن از خسرو شکیبایی | سبک زندگی افراد مشهور(۳۲۳)

اشتراک:
بیتا فرهی چهره ها
شاید از بیتا فرهی بتوان به عنوان خوش شانس ترین بازیگر زن ایرانی نام برد. با خواندن این مطلب همه چیز از زندگی خصوصی و هنری بیتا فرهی را بداید. از هامون و بانو تا از یادها رفته و رقص روی شیشه ؛ از ماجرای طلاق و ازدواج مجدد تا کتک هایی که از خسرو شکیبایی خورد .

اگر به بیتا فرهی نگوییم خوش شانس ترین بازیگر زن ایران پس چه کس دیگری را می توانیم نام ببریم. بازیگر زن زیبایی که با فیلم درخشان داریوش مهرجویی کارش را شروع کرد و هنوز هم یکی از زیباترین و دوست داشتنی ترین بازیگران زن ایران است. به بهانه بازی بیتا فرهی در سریال شبکه نمایش خانگی رقص روی شیشه و سریال از یادها رفته در این شماره از سبک زندگی افراد مشهور با زندگی این بازیگر بیشتر آشنا می شویم. با ما همراه باشید.

بیتا فرهی بازیگر رقص روی شیشه

بیتا فرهی در تاریخ در تاریخ ۱ فروردین ۱۳۳۷ به دنیا آمد
و اکنون ۶۱ ساله می باشد.

بیتا فرهی تک فرزند بوده و خواهر و برادری هم ندارد.
خودش هم یک دختر دارد و یک نوه به نام تسا که ایران زندگی نمی کند.

از مدرسه پاورس آمریکا در رشته هنر فارغ التحصیل شده است.

بیتا فرهی

زندگینامه بیتا فرهی

آغاز درخشان در سینما

بیتا فرهی با بازی در فیلم سینمایی هامون به کارگردانی داریوش مهرجویی
وارد عرصه سینما شد.

نحوه انتخاب در نقش مهشید برای فیلم سینمایی هامون

بیتا فرهی در خندوانه در اینباره گفت :
ناصر چشم آذر از دوستان دایی من بود.
یک بار من را در خانه دایی ام دید و گفت تو مناسب نقش مهشیدِ فیلمنامه ی
داریوش مهرجویی هستی.

من در آن زمان هیچ قصدی برای بازیگر شدن نداشتم و در ابتدا مخالفت کردم
ولی بعد به خانه داریوش مهرجویی رفتم .
در آنجا مرحوم عزت الله انتظامی و ژیلا مهرجویی هم برای عکاسی حضور داشتند.
یک روز دیگر هم برای تست صدا و فیلم قرار گذاشتیم و اینطور بود که نقش مهشید
برایِ من شد.

بیتا فرهی

بیوگرافی بیتا فرهی

ازدواج بیتا فرهی

بیتا فرهی یک بار با فردی بنام قریشی ازدواج کرد و حاصل این ازدواج
دختری بنام مهسا قریشی هست ،
او پس از جدایی با فردی بنام علی آزموده ازدواج کرده است .
طبق گفته بیتا فرهی در برنامه خندوانه همسرش فوت شده است.

دختر و نوه بیتا فرهی

بیتا فرهی دختری به نام مهسا قریشی دارد که در پاریس زندگی می کند و
نوه ای چهار ساله به نام تسا که قرار او را در تهران می‌ گیرد و مادر بزرگش
را مدام راهی پاریس می‌ کند.

بیتا فرهی

بیتا فرهی و دخترش

درگذشت مادر بیتا فرهی

بیتا فرهی در این رابطه در حالی که اشک هایش سرازیر شده می گوید :
فرانسه بودم که حال مادرم نامساعد شد. بلافاصله خود را رساندم. مرا دید و ۲۴ ساعت بعد فوت کرد.

این ماجرا تاثیر عمیقی روی بیتا فرهی گذاشت
اما تسا اکنون انگیزه و شوق وی برای زندگی است.

بیتا فرهیبیتا فرهی و نوه اش تسا

مصاحبه با بیتا فرهی

خوش شانس تر از بیتا فرهی هم در سینمای ایران هست؟ نخستین بازی دریکی از بهترین فیلم های تاریخ سینما، با یکی از بهترین کارگردان های در مقابل بازیگری تک…و آغازی برای زوج هنری شدن با همان ستاره.

– بله … می توانم بگویم خوش شانس بودم چون اولین کار سینمایی ام را با آقای مهرجویی شروع کردم و همچنین در مقابل خسرو شکیبایی نازنین که البته در آن زمان شهرت زیادی نداشت بازی کردم. مرحوم شکیبایی بازیگر تئاتر بود و آقای مهرجویی ایشان را برای نقش هامون انتخاب کردند که در آن فیلم استعداد درجه یک او را در بازگیری شناختم. من بسیار خوش شانس بودم که به طور اتفاقی وارد سینما شدم و با بزرگان کار کردم

اگر آن شب در منزل دایی شما، معرفی بیتا فرهی توسط ناصر چشم آذر به داریوش مهرجویی اتفاق نمی افتاد، شاید امروز فقط یک تماشاگر سینما و یا درنهایت یکی از هامون بازها بودید

– می شود گفت تمام این جریان تقدیر بود و من به تقدیر اعتقاد دارم. در مورد اینکه اگر من در آن فیلم بازی نمی کردم آیا امروز از هامون بازها بودم یا نه، باید بگویم این مساله بسته گی داشت که آیا هامون همین هامون می شد یا اینکه چیز دیگری از آب در می آمد.

بیتا فرهیگفتگو با بیتا فرهی

پس از حدود ۳۰سال، می دانید هنوز جمعیت زیادی هامون باز داریم؟

– بله می دانم و با بسیاری نیز برخورد داشتم. بیشتر آنها نسل جوانی هستند که فیلم هامون را بسیار دوست دارند و برخی بارها و بارها این فیلم را دیده اند تمام دیالوگ های من و خسرو شکیبایی را حفظ شده اند.

خودتان سالی چندبار هامون را می بینید؟

– به طور میانگین سالی ۳ تا ۴ بار.

این فیلم را که می بینید حسرت هم می خورید؟

– به هر حال آن زمان من در دوران جوانی بودم و در فیلمی بازی کردم که بسیار خاص بود و تاریخ مصرف نداشت.

بیتا فرهی

مریلا زارعی و بیتا فرهی و لیلا حاتمی

بیتا فرهی بازیگر فیلم سینمایی هامون

شما هم شیفته یا مرید علی عابدینی (علی جونی ) شدید؟

– آقای اکبر مشکات را جدا از شخصیتی که در فیلم داشتند، بسیار دوست دارم. انسان عارف، درویش مسلک و با سوادی بودند. ایشان از دوستان نزدیک آقای مهرجویی است. امروز از این دست انسان ها کم پیدا می شود. در آن زمان با توجه به سنی که داشتم،برایم آدم جالبی بود که متاسفانه بعد ها ارتباط زیادی با ایشان نداشتم. در فیلم هم شخصیت بسیار گیرای است. شخصیت علی عابدینی یا علی جونی را بسیار بسیار دوست داشتم.

جالب است که یک نابازیگر به اندازه خسرو شکیبایی در این فیلم طرفدار پیدا کرد و هنوز هم مرداینی دنبال او هستند.

– داریوش مهرجویی به یک طریقی همه ما را از بازگیر تا نابازیگر، جلوی دروبین برد و ما زندگی کردیم و او هامون را ساخت.

بیتا فرهی

تهمینه میلانی و بیتا فرهی

وقتی هامون را کار می کردید، متوجه بودید که این فیلم قرار است سرنوشت شما تغییر دهد؟

– نه … فکر نمی کردم. البته چون در کنار کارگردان بزرگ و مهم سینما بودیم
بی شک کار پخته و سنجیده ای از آب در می آمد. در آن دوران جوان تر از این حرف ها بودم
که بخواهم پیش بینی کنم. هنوز بعد از گذشت سال ها هامون بهترین فیلم
تاریخ سینمای ایران لقب گرفته است.
در آن زمان با شناختی که از مهارت فیلم سازی مهرجویی داشتم
اما فکر نمی کردم این فیلم تا این اندازه خوب شود.
با گذشت زمان ثابت شد که یک فیلم بسیار درخشان است.

بیتا فرهی

بیتا فرهی در خندوانه

خاطرات بیتا فرهی از زنده یاد خسرو شکیبایی

با وجود چندین همکاری با شادروان شکیبایی به عنوان زوج هنری، کمتر از دیگران از هم کاری و هم اندیشی با او در رسانه ها صحبت کرده اید.

– من در ۵ اثر با خسرو شکیبایی هم بازی بودم اما در کل آدم رسانه ای و اهل مصاحبه نیستم.
شکیبایی یار و یاور پارتنر بسیار خوبی بود و
من بسیار زیاد از او آموختم و همیشه از او یاد می کنم که چقدر من را یاری کرد،
به ویژه در فیلم هامون که یک پارتنر درجه یک بود. مرحوم شکیبایی هنگام فیلم
برداری برای سیاهی لشگر هم وقت و زمان و عشق می گذاشت،
چه برسد به بازیگر مقابلش. بعد از هامون در «بانو، زندگی،سرزمین سبز و کیمیا»
هم بازی بودیم.

بیتا فرهی

بیتا فرهی و رضا یزدانی

سیلی خوردن بیتا فرهی از خسرو شکیبایی

برای آن سیلی مشهور و ناگهانی که در هامون خوردید از شکیبایی دلخور نشدید؟ گویا چند روزی از گروه رفتید چون در فیلم دیده می شود که آن صحنه سریع کات می خورد.

– نه…کار را ترک نکردم. آقای مهرجویی ابتدا گفتند که آقای شکیبایی در صحنه زیر گوش ات می زند ،
بعد آمدند و گفتند این کار به دلیل اینکه خطرناک است انجام نمی دهد.
در واقع با مرحوم شکیبایی توافق کرده بودند که بزنند اما به من نگفتند
تا صحنه طبیعی جلوه کند. در واکنش به آن سیلی جا خورده بودم. قرار بود سیلی را نزند.
به خاطر همین شوک من کات شده است. بی درنگ دهانم را که ورم کرده بود گرفتم.

مرحوم شکیبایی دستان سنگینی داشت. یادم هست در صحنه پشت بام که
مهشید ملحفه ها را پهن می کند، به طرز وحشتناکی از ایشان کتک خوردم تا
جایی که همسایه ها از صدای جیغ من از خانه ها بیرون آمده بودند.
بعد از این صحنه بود که به داریوش مهرجویی گفتم خسرو شکیبایی به قصد کشتن می زند.

به خسرو شکیبایی هم می گفتید؟

– بله…خیلی هم ناراحت می شد اما به هر حال فیلم برداری بود و باید صحنه درست و طبیعی گرفته می شد.

بیتا فرهیعکس بیتا فرهی

گویا مرحوم شکیبایی هم برای این صحنه خیلی ناراحت شدند و حتی شنیده ام بعد از این صحنه گریه کردند.

– گریه را یادم نیست اما برای اینکار بسیار ناراحت شده بود.

بیش از هامون بازها، در ایران خسرو باز داریم که عاشقانه او را دوست دارند. آیا هنوز به خاطره های مشترک همکاری با او فکر می کنید؟

– بله … البته گرفتاری های روزمره اجازه نمی دهد که به طور مدام به این خاطره ها فکر کنم. گاهی برای مقایسه فکر می کنم که اگر بازیگر دیگری به جای شکیبایی بود می توانست این اندازه به من یاری برساند و پارتنر خوبی باشد یا نه.

تصویر شما از خسرو شکیبایی چقدر با تصویر عمومی مردم از او تفاوت دارد؟

– من نمی دانم مردم چه تصویری از ایشان دارند.
مرحوم شکیبایی انسان مهربان و احساساتی بود.
از طرفی هم خسرو یک همسر بی نظیر داشت که همواره برای او سنگ تمام می گذاشت.
شکیبایی هم عاشق همسرش بود.
من به عنوان یک بازیگر با شخصی بسیار مهربان و احساساتی بازی می کردم
که می توانست این ویژگی را به بازی اش وارد کند و به طور طبیعی این حس را در بازی
به من هم منتقل می کرد.
با اینکه او تکنیک در بازیگری می دانست، به صورت موازی عاطفه درونش با تکنیک
در بازی اش جاری می شد. من هنوز بعد از گذشت این همه سال تکنیک
زیادی نمی دانم و بازیگر حسی هستم.

بیتا فرهیبیتا فرهی در کنار تهمینه میلانی و همسرش

البته بازی های شما نشان نمی دهد که تکنیک نمی دانید.

– خوشحالم که کمبود تکنیک بازیگری ام در نقش ها حس نشده است.

پیش از هامون در مدرسه هنری آمریکا درس خواندید و در آنجا علاقه ای به بازیگری تئاتر و فیلم پیدا نکردید؟

– سال ۵۷ به آمریکا رفتم و مدتی بعد وارد مدرسه هنری شدم.
در آن زمان هدفی برای بازیگری نداشتم. ۱۳۶۰ به ایران بازگشتم
و بعد از چند سال بازی در هامون پیشنهاد شد.

چگونه بدون تجربه قبلی چنین بازی سختی را پذیرفتید؟

– اول کمی جا خوردم و پذیرش آن نقش برایم مشکل بود
اما چون با کارهای آقای مهرجویی آشنا بودم و می دانستم ایشان کارگردان
به نام و با شخصیتی هستند، به خودم گفتم این همان شانس است
که در خانه ام را زده است، پس پذیرفتم. ابتدا از من تست صدا و دوربین گرفتند و قابل قبول بود.
روز اول فیلم برداری قرار بود سکانس کتاب سرا را بگیریم. آن روز آقای مهرجویی
همراه همسرشان دنبال من آمدند و باهم به لوکیشن رفتیم و
من خیلی راحت برای اولین بار در مقابل دوربین بازی کردم

بیتا فرهیاستایل بیتا فرهی

بسیاری تصور می کنند که شخصیت شما بسیار به «مهشید» در «هامون» نزدیک است. دکور خانه شما که چنین می گوید.

– شاید چیزهایی از آن شخصیت در وجود من هم باشد. من خطاطی و یک سری کارهای هنری انجام داده ام اما تاکنون نقاشی نکردم.

درست است که سینمای ما دیگر آثار درخشانی همچون« هامون» و «کیمیا» ندارد اما گویا شما هم به خاطر دیدن نوه خود در پاریس برخی پیشنهاد های خوب را از دست می دهید ؟

– نه … من زیاد پاریس نمی روم. این ماجراها را برخی رسانه ها اعلام می کنند
چون بعضی ها می خواهند یک بازیگر را با هر ترفندی کم کار کنند.
مدتی است هر کس را که می بینم می گوید شما فرانسه نبودید؟
در صورتی که من در نهایت سالی یه ماه برای دیدن نوه ام در پاریس هستم.

چرا در این سال ها هیچ گاه تجربه تئاتر را به کارنامه خود اضافه نکردید؟

– تئاتر یک مقوله هنری بسیار سخت است.
البته در طی این سال ها پیشنهادهای تئاتری داشتم به ویژه در زمان هامون،
اما چون تجربه تئاتر را نداشتم به آنها جواب منفی دادم.
شاید در آینده ای نزدیک اگر نمایش نامه و مکان اجرایی خوبی باشد،
این تجربه را هم به دست آورم.

بیتا فرهیزندگی هنری بیتا فرهی

هرچند اتفاقی به بازیگری آمدید، پس از حدود ۳۰سال کار و۲۰فیلم که بازی کردید، اگر امروز برای همیشه سینما را کنار بگذارید در این سن و سال چه چیزی را از دست می دهید؟

– مردم را خیلی دوست دارم و به محبوبیت بیش از شهرت اهمیت می دهم.
دوست دارم محبوب دل مردم باشم. احساس می کنم آدم مردمی هستم
و اگر روزی کارم را کنار بگذارم باز من را می شناسند و آن چیزی را که دلم
از مردم می خواهد از آنها می گیرم اما برای خودم اگر کار نکنم بی شک یک خلأ ایجاد می شود.
در بیکاری هنرمند یک خلوتی بر انسان سایه می اندازد که زیاد خوب و جالب نیست.

و برای پر کردن این خلأ چه می کنید؟

– همیشه فکر می کنم که ای کاش سرمایه ای برای راه اندازی یک کتاب فروشی دنج و
کوچک در یک جای خوب و مناسب داشتم. یک کافه کتاب که بشود
در آن یک قهوه خوب نوشید، یک کتاب خوب خواند و یک موزیک خوب گوش داد.
دوست دارم چنین کارهای را انجام دهم.

گردآوری:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
آرون گروپس
تالارکده