زندگی ستاره پسیانی ؛ از تولد در خانواده هنری تا شهرت با تئاتر و سینما (۳۸۳)
بازیگر جوان و ستاره آتیلا پسیانی مرد محبوب آسمان هنر ایران در خانواده هنری متولد شد و به واسطه آن ها و علاقه خود وارد عرصه تئاتر و سینما شد و اکنون کارنامه هنری قابل قبولی از خود دارد. خانم بازیگر یک برادر به نام خسرو دارد که در تئاتر فعالیت دارد و از زندگی شخصی وی اطلاعی در رسانه ها منتشر نشده است. در ادامه به بهانه حضور وی در برنامه دورهمی مهران مدیری مروری داریم بر زندگی ستاره پسیانی با پرشین وی همراه شوید.
زندگی ستاره پسیانی
ستاره پسیانی در ۱۷ شهریور سال ۱۳۶۴ در تهران و در یک خانواده هنری به دنیا آمد. ستاره به دلیل رشد یافتن در یک خانواده هنرمند، از کودکی به بازیگری علاقهمند شد و از همان کودکی بازیگری را در تئاتر آغاز کرد.
ستاره پسیانی با آن که به بازیگری بسیار علاقه می ورزید، اما تحصیلات خود را در رشته گرافیک ادامه داد و موفق به اخذ دیپلم گرافیک از هنرستان سوره شد. سپس برای ادامه تحصیل رهسپار روسیه شده و تحصیلات آکادمیک خود را در دانشگاه وارنژ روسیه با موفقیت به پایان رساند. گفتنی است از ازدواج خانم بازیگر اطلاعی در دست نیست.
خانواده هنری ستاره پسیانی
پدر ستاره پسیانی، آتیلا پسیانی و مادرش فاطمه نقوی که هر دو از بازیگران سینما و تلویزیون و تئاتر می باشند. یک برادر کوچکتر از خود به نام خسرو دارد که وی نیز در حوزه بازیگری فعال است. وی نوه مرحوم جمیله شیخی مادر آتیلا پسیانی می باشد. وی علاقه زیادی مانند پدرش به نمایش عروسکی دارد.
آتیلا پسیانی پدر ستاره
آتیلا پسیانی در سال ۱۳۳۶ در تهران چشم به جهان گشود. وی در خانوادهای هنرمند بزرگ شد.
مادرش مرحوم جمیله شیخی بازیگر سینما و تلویزیون بود. پسیانی سال ۱۳۶۱ از
دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در رشته کارگردانی و بازیگری تئاتر
با مدرک لیسانس فارغالتحصیل شد.
در کارنامه فعالیت هنری آتیلا پسیانی علاوه بر بازیگری در تئاتر، تلویزیون و سینما، تجربه کارگردانی، دستیاری کارگردان، برنامه ریز، بازیگردان، انتخاب بازیگر و دستیاری صحنه و لباس به چشم میخورد.
شروع فعالیت هنری ستاره پسیانی
ستاره پسیانی از کودکی به هنر و بازیگری علاقه خاصی نشان میداد و این علاقه
سبب شد تا در سال ۱۳۶۹ و در حالی که تنها ۵ سال داشت،
اولین تجربه هنری خود را با بازی در تئاتر “مجلس تقلید هفت خوان رستم” از سر بگذراند.
پس از این، او در سال ۱۳۷۰ به عنوان بازیگر کودک در فیلم سینمایی
“بهترین بابای دنیا” به کارگردانی “داریوش فرهنگ” انتخاب شد و با ان ک
ه فقط ۶ سال داشت، توانست به خوبی نقش خود را ایفا کند.
وی با مجموعه تلویزیونی “باغ بلور” به کارگردانی “رامبد جوان” برای اولین بار در تلویزیون دیده شد و فیلم سینمایی “ورود اقایان ممنوع” را میتوان اولین تجربه حرفه ای او در مقام بازیگر در سینما به شمار آورد.
ستاره پسیانی در تجربه سی ساله خود در حرفه بازیگری موفق به دریافت سیمرغ
بهترین بازیگر زن در سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر در بخش
مسابقه ایران (ب) برای بازی در تئاتر “صد در صد” به کارگردانی مرتضی اسماعیل کاشی در سال ۱۳۹۷ شد.
ستاره پسیانی پرکارترین هنرمند سال ۹۸
ستاره پسیانی بازیگر تئاتر و سینما را می توان به عنوان پرکارترین بازیگر سال تئاتر نام برد. او امسال با نمایش های “صددرصد”، “قصر موروثی خاندان فرانکنشتاین”، “بداهه” و “چهار دقیقه” به صحنه آمد.
او درباره حضور پررنگ اخیرش در سینما گفته بود : «دلم می خواهد ریسک هایی
که در تئاتر تجربه کردم را در سینما نیز تجربه کنم به همین منظور در انتخاب فیلم هایم
خیلی سختگیری نمیکنم. امسال سه فیلم در جشنواره با نقشهای مختلف دارم.
همچنین در فیلم «لتیان» نیز نقش متفاوتی داشتم که به جشنواره نرسید.»
وی که استعداد بازیگری خود را از پدرش به ارث برده، در سالی که گذشت، با بازی در چهار فیلم سینمایی “سرخ پوست”، “جمشیدیه”، “غلامرضا تختی” و “لتیان”، نمایش خانگی “نهنگ آبی”، دو تئاتر “خدای کشتار” و “۱۰۰ درصد” به خوبی درخشید. به نظر میرسد این هنرمند جوان که از کودکی وارد دنیای بازیگری شدهاست، با پیشرفت روزافزون و نقش آفرینیهای بینظیرش در سال های آتی نیز همه را شگفت زده خواهدکرد.
زندگی ستاره پسیانی در برنامه دورهمی
مهمانان این هفته مهران مدیری در برنامه دورهمی، ستاره پسیانی بازیگر جوان سینما و تئاتر است که برای اولین بار در این برنامه حضور پیدا کرده است.
معیارهای جالب ستاره پسیانی برای ازدواج در دورهمی
برنامه (جمعه ۲۳خرداد) «دورهمی» میزبان، ستاره پسیانی، بازیگر سینما و تئاتر بود، این بازیگر درباره ملاکهای ازدواج آینده و دلیل ازدواج نکردنش صحبت کرد.
مهران مدیری، در بخشی از برنامه، درباره دلیل ازدواج نکردن ستاره پسیانی پرسید و مهمان برنامه در پاسخ گفت: «من عاشق خانواده و تشکیل زندگی هستم، اما تا کنون موقعیتش پیش نیامده، یعنی کسی که ملاکهای من را داشته باشد، یافت نشده.»
مجری در ادمه گفت: «من این موضوع را نمیپذیرم بیشتر توضیح دهید، مگر ملاکهای شما چیست؟»
مهمان برنامه هم در پاسخ گفت: «از نظر من ظاهر اصلا اهمیتی ندارد، یعنی قیافه برایم مهم نیست، بیشتر ملاک من این است که با او حرف مشترک داشته باشم، قد و قواره دار باشد، من و شغلم را درک کند، صبور باشد، مانند من خیلی احساساتی نباشد و بتوانم در مواقع حساس از او کمک بگیرم.»
مدیری در ادامه و با خنده گفت: «میدانی یاد چه چیز افتادم اینکه یک دراز بیریخت مانند چوب رختی مقابل تو بنشیند و فقط به حرفهایت گوش بدهد.»
در ادامه مجری برنامه از ستاره پسیانی تست بازیگری گرفت و گفت: «با چشمانت به این گوی بگو قیافه برایم مهم نیست، مهم این است که من را درک کنی!»
پسیانی این نقش را بازی کرد و رو به مدیری گفت: «میدانم اصلا خوب نبود اما شما هم همین را اجرا کنید تا من یاد بگیرم.»
مجری برنامه در پاسخ و با خنده گفت: «من نمیتوانم این نقش را بازی کنم چون قیافه خیلی برایم مهم است و تنها چیزی که برایم اهمیتی ندارد درک طرف مقابل است.»
پسیانی درباره مادر بزرگش مرحوم جمیله شیخی گفت: زمانی که فوت کردند من ۱۷ سال داشتم، همیشه تئاترهای من را تماشا میکرد و به من انگیزه میداد. مادربزرگم برعکس نقشهایی که بازی میکردند، بسیار احساساتی بودند.
بازیگر سریال کرگدن درباره دیدن خودش برای اولین بار روی پرده سینما گفت: یکی از علتهایی که بیشتر تئاتر بازی میکنم، این است که بازی خودم را نمیبینم. اوایل که خودم را روی پرده سینما میدیدم میخواستم بالا بیاورم (خنده). اما به مرور عادت کردم.
گفتگویی متفاوت با ستاره پسیانی درباره بازیگری
گفت و گو با ستاره پسیانی, بازیگر برگزیده جشنواره تئاتر فجر
ستاره پسیانی از بازیگران جوان و موفق در عرصه تئاتر است؛ بازیگری که با سال ها
سابقه کاری در این حیطه توانست، جایگاه خود را ثابت کند و در جشنواره تئاتر فجر
جایزه بهترین بازیگر زن را دریافت کند. او نمایش «مکاشفه در باب یک مهمانی خاموش»
را در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه برد که باز هم متفاوت ظاهر شده
و بازی ویژهای را به نمایش گذاشته است. این بهانه ای شد تا با او درباره تئاتر و دغدغه هایش گپ بزنیم.
▪ اگر ستاره پسیانی نبودید الان چقدر هنرمند تئاتر بودید؟
ـ اصلا نمیدانم! چون از سن کم وارد بازیگری شدم. شاید موزیسین میشدم یا همان بازیگری را انتخاب میکردم، نمیدانم چه کار میکردم.
▪ بازیگری را از سینما شروع کردید؟
ـ نه از تئاتر.
▪ بعد وارد سینما شدید؟
ـ فکر میکنم همزمان اتفاق افتاد، آن موقع پنج سال بیشتر نداشتم.
▪ بعد از همان موقع بازیگری را انتخاب کردید؟
ـ بزرگتر که شدم یعنی از ۱۵ سالگی بازیگری برایم جدیتر شد چون نقشهای جدی به من سپرده میشد، نقد میشدم و با خودم فکر کردم الان بازیگریام جدی شده چون دیگران هم جدی گرفتهاند.
▪ شما یک نمایش عروسکی هم کارگردانی کردید چرا کارگردانی را ادامه ندادید؟
ـ نه، گاهیاوقات به آن فکر میکنم اما دنبال سوژه هیجانانگیزی هستم به همین خاطر
دلم می خواهد کاری که بعد از آن کارگردانی میکنم، بکر باشد ضمن اینکه حالا وقت هست.
▪ باز هم نمایش عروسکی کارگردانی میکنید؟
ـ نمی دانم، شاید عروسکی نباشد ولی اصولا تئاتر عروسکی را خیلیدوست دارم.
▪ در این چند سالی که کار کردید بیشتر در کارهای پدر حضور داشتید؟
ـ تا ۱۸ سالگی در کارهای پدرم بازی میکردم تا اینکه امیررضا کوهستانی من را برای نمایش «تجربه های اخیر» انتخاب کرد که بسیار کارگردان فوقالعادهای است. خیلی کار هیجان انگیزی بود و من ترسیده بودم چون اولین کار مستقل من جدا از گروه و پدرم بود. همزمان با نمایش آقای کوهستانی در نمایش کیومرث مرادی هم بازی کردم.
▪ برای پدر بازی کردن سخت بود یا برای دیگران؟
ـ برای من، سخت نبود چون این جنس بازیگری را در گروه پدرم و با کارگردانی او شروع کردم.
در نتیجه جنسی از بازیگری را یاد گرفتم که بسیار سخت است،
مخصوصا در نمایش های بی دیالوگ که واقعا کار سختی است چون باید
بدون حرف زدن تمام حستان را به تماشاگر برسانید.
اولین باری که با امیررضا کوهستانی کار کردم برایم مشکل بود چون فقط دیالوگ بود و من تا آن موقع در تئاترهایی بازی کرده بودم که دیالوگهای کوتاه داشت، برای همین وحشت کرده بودم که چطور دیالوگها را حفظ کنم و بگویم اما در طول این همه سال کار با پدرم، به یکدیگر عادت کردیم و میدانم اگر به من بگوید از اینجا به آنجا برو، منظورش چیست و متوجه میشوم اگر هم متوجه نشوم آنقدر بهعنوان کارگردان به او اعتماد دارم که میدانم نتیجهاش درست درمیآید.
▪ وقتی پسیانی به دیدن نمایش امیررضا کوهستانی آمدند، چه نظری داشتند؟
ـ شوکه شد! چون جنسی از بازیگری است که نمیتوان فکر کرد خیلی راحت دیالوگ می گویید.
مدل بازیگری در نمایشهای کوهستانی بهشدت مینیمال است، به میمیک
و حرکت دادن دست و بدن احتیاج ندارد، تمام مدت، دیالوگ می گویید
و آن حس در شما پنهان است. این برای من که به این شکل کار نکرده
بودم مشکلتر بود به همین خاطر بابا از بازی من شوکه شد.
اصولا به کارهای کوهستانی خیلی علاقه دارد، هنگام تمرین نمایش نیامده بود و یکدفعه به دیدن اجرا آمد. شکل کار طوری بود که من هرازچندگاهی باید با تماشاگر حرف میزدم.
کارگردان نمیخواست کلی صحبت کنم و میگفت به یک تماشاگر خیره شوم
و حرف بزنم و دقیقا پدرم مقابل من نشسته بود! آنقدر ترسناک بود
که هول شده بودم و با خودم میگفتم باباته، ترس نداره ولی خب،
خیلی حس عجیبی بود، بعدا بابا نه به این خاطر که من دخترش هستم اما دیدن
این بازی از من او را شوکه کرده بود و فکر نمیکرد، بتوانم اینگونه هم بازی کنم.
▪ هیچ وقت نخواستید این مدل از بازی را ادامه دهید؟
ـ در کارهایی که با گروههای دیگر کردم بهنوعی این مدل بازی پر دیالوگ را ادامه دادم مثل کارهای مرادی، دشتآرای، برهانی مرند و…
▪ خودتان چقدر دوست داشتید با حضور در چنین نمایشهایی اتیکت بازیگر تئاتر تجربی بودن برداشته شود؟
ـ من به تجربه کارهایی متفاوت علاقهمند هستم. پدرم هم کارهایی را کارگردانی و دیالوگ نویسی کرده و من بازی کردم مثل نمایش «کشتی شیطان» که من دیالوگ میگویم، یعنی بابا هم نمیخواهد کارهایش همیشه بدون کلام باشد مثل کاری که الان مشغول تمرین آن هستیم و سال آینده اجرا میشود، کاری است پر از دیالوگ و متن.
▪ تابهحال پیش آمده دورهای مثلا یک سال کار نکرده باشید؟
ـ بله، وقتی در گروهمان کاری شروع میشود اگر نقشی هم نداشته باشم به عنوان
دستیار درگیر میشوم اما پیش آمده که یکسال تئاتر بازی نکردم و سالی
دیگر چند نمایش پشت سر هم بازی داشتم.
▪ تابهحال نقدی درباره بازی خودتان خواندید که ناراحتتان کرده باشد؟
ـ نمیخواهم از خودم تعریف کنم اما کسی تابهحال نقد بدی نکرده و اگر هم جایی نوشته شده من نخواندهام.
▪ از چه زمانی در گروه کارگردانی پدرتان همراهیشان کردید؟
ـ سال آن را یادم نیست اما در نمایش «بسه دیگه خفه شو» هم دستیار بودم هم بازیگر.
▪ با وجود اینکه در گروهتان هم بازیگر هستید هم گاهیاوقات دستیار اما هر کاری را برای خودتان تفکیک کردید و سمتهایتان با هم تداخل پیدا نمیکند.
ـ اصولا سعی میکنم کارهایم از هم تفکیک شود چون در گروه بابا بازیگر، دستیار و مدیر روابط عمومی هستم
بههمین خاطر آنها را از هم جدا و مدیریت میکنم. از کودکی به مدیریت کردن علاقه داشتم، مادرم می گوید، تو باید در دانشگاه مدیریت می خواندی! از اداره و هدایت کردن آدمها خوشم می آید شاید برای همین ۱۳ سالگی به ذهنم رسید، کارگردان شوم!
▪ اینکه با متن پدر کار کنید چطور تجربهای است؟
ـ مشکلی ندارم چون آن زمان برایم بابا نیست. نویسنده ای می شود
که راجع به متن با او صحبت می کنم و می گویم کجا را دوست دارم و کجا را نه.
▪ خیلی از نمایشهای پسیانی اجرای خارج از کشور داشته، استقبال از این کارها آنطرف چطور بوده؟
ـ خیلی استقبال شده، برایشان جالب بوده که تئاتری مدرن و جدید از ایران می بینند،
اصولا هم کارهایی را خارج از کشور بردیم که خانوادگی بوده و برای آنها جذابیت
بیشتری داشته که یک خانواده چهار نفری با هم کار می کنند و از این کشور به کشور دیگری می روند.
▪ در خانواده درباره کارهای همدیگر حرف میزنید؟
ـ بله، خیلی. البته ما گروه هستیم اما جدا از گروه درباره کار با هم زیاد صحبت میکنیم.
به نظرم جالب است گرچه بعضیها جنبه منفی خانوادگی کار کردن را میبینند اما جنبههای خوبی هم دارد.
▪ ممکن است روزی کاری را کارگردانی کنید که همین فضا را داشته باشد؟
ـ بله، شاید هم کاری را کارگردانی کنم که دیالوگدار باشد تا کارگردانیاش برایم سختتر باشد.
سلام سینما , هنرانلاین , خبر انلاین , آفتاب , همشهری انلاین