سریال پدر سالار چه چیزی به مردم داد؟ سریال پایتخت چه چیزی را گرفت؟
سریال پدر سالار به تهیه کنندگی و کارگردانی اکبر خواجویی در سال ۱۳۷۲-۱۳۷۴ ساخته شده است.
پدرسالار سریالی پرطرفدار و خاطره انگیز است که نکات آموزنده و جالبی دارد و این سریال پر از
احساس شرمساری و گناه فرزندان در مقابل پدر است بخاطر حرکاتی که انجام داده اند. درحالیکه
در سریال پایتخت به نوعی شاهد شکست اقتدار یک مرد بوده ایم. در قسمت زیر مهم ترین فهم
مخاطب از سریال پدر سالار و سریال پایتخت را قرار داده ایم. برای افزایش اطلاعاتتان در این
زمینه در پرشین وی همراه ما باشید.
سریال پدر سالار و سریال پایتخت
با شروع پخش سری جدید از مجموعه طنز «پایتخت۶» و از همان قسمتهای اولیه، مردم از
خاصّ وعامّ احساس کردند انگار با پایتختی غیر از آن پایتختها مواجه شدهاند و رنگ و بوی
آن متفاوت از قبل مینمود.
سریال «پدر سالار» محصولی پر طرفدار و خاطره آمیز از دهه هفتاد بود که در نوروز امسال نیز
بازپخش شد. کافی است بپردازیم به مهمترین فهمیکه مخاطب از این سریال بدست آورده
یا میآورد با آنچه در مجموعه «پایتخت ۶» به آن میرسد.
موضوع و داستان سریال پدر سالار
داستان فیلم دربارهٔ پدر میانسالی به نام «اسدالله» است. اسداللهخان پدری مهربان، خانوادهدوست
، دلسوز و در عین حال سختگیر و پرصلابت است. به باور او همهٔ پسرانش پس از ازدواج میبایست
در خانهٔ بسیار بزرگ او زندگی کنند. او چنین سیاستی را در مورد دو دخترش “مهری”و “زری” در
پیش نگرفته و به همین جهت آنها دارای زندگی مستقلی هستند.
ماجرای اصلی فیلم از ازدواج آخرین فرزند او «ناصر» آغاز میشود. ناصر که با دخترعموی خود «آذر»
وصلت کرده به ناچار باید همانند دو برادر بزرگتر خود در خانهٔ پدری زندگی کند. اما همسرش آذر
– که شاغل است و استقلالطلب و لحباز – زندگی در خانهٔ پدرشوهر را منطقی نمیداند و شروعِ
یک زندگی کاملاً مستقل و بهدور از دخالتهای دیگران را طلب میکند. آذر به شدت پای این خواستهاش
میایستد و تحت هیچ عنوان از موضعش عقبنشینی نمیکند. از طرف دیگر اسداللهخان نیز موافقت
با آذر را نوعی شکست و ضعف تعبیر نموده و از سوءاستفادهٔ احتمالیِ فرزندان دیگرش در آینده نگران
است.
اختلافنظرها به تدریج بالا میگیرد تا جایی که «مولود» (خواهرزن اسدالله) که دشمنی دیرینهای
با او دارد فرصت را غنیمت میشمرَد و برای انتقام از اسداللهخان دستبهکار میشود. مولود برای
اجرای نقشههای خود از وجود دخترش «زهره» (که عروس اسداللهخان است) استفاده میکند.
بررسی سریال پدرسالار
در مجموعه «پدرسالار» پدری حضور دارد که بهخاطر مواجهه با رفتارهای غیرمنتظره از فرزندان
و عروسان خود در نهایت و از شدّت این ناراحتی، فرزندان را یکی یکی از خود دور کرده و نه
تنها فرزندان با عتاب و تندی پدر روبهرو میشوند بلکه پدر شغل و درآمد روزانه آنها که متکی
به پدر و سرمایه اوست را نیز از آنها گرفته و این اولاد و عروسان به یک باره مواجه میشوند
با سه مشکل: اوقات تلخی تند پدر با آنان، فلج شدن بنیه اقتصادی منزل، آوارگی و بیخانمانی
و سربار این و آن شدن!
در اینجا نمیتوان از اشتباه پدر خانواده یعنی آقا اسدالله با فرزندان که نوعی از تندی و لجبازی
را در خود دارد به سادگی گذشت، امّا آنچه مهمّ بوده و خود را بیشتر نشان میدهد، وجود
نوعی از احساس شرم و گناه است که فرزندان هر از گاه در رفتار و روحیات خود بروز میدهند.
این آن چیزی است که در این مجموعه پُررنگ بوده و به مخاطب القاء میشود. یعنی روح تمام
این سریال پر است از احساس گناه، شرم و شرمساری فرزند در مقابل پدر بهخاطر حرکت یا
حرکاتی که از آنان سر زده است.
مقایسه سریال پدر سالار و پایتخت
حرکاتی که شاید حتی حق آنان باشد، اما در مقابل شخص
بزرگی چون پدر و بزرگتر باید جانب حرمت و احترام را مراعات نمود.
در ادامه البته پدر خانواده یعنی اسدالله با وجود اینکه حرکات دوعروس خود و به تبع آنان
شوهرانشان ونیز برخورد داماد را، دور از انتظار دانسته با گوش دادن به نصایح دیگران آنچه
انتظار از بزرگان که همانا عفو و گذشت و چشم پوشی است را به نمایش میگذارد. با اینکه
بعد از حرکات اولیه، در ادامه مواجه میشود با بههم زدن میهمانی که روی آن حساب ویژهای
باز نموده از طرف فرزندان، و سکته نمودن و راهی بیمارستان شدن، امّا باز از تقصیرات چند
باره آنان گذشته و نه تنها به روی آنان نیاورده، بلکه آنها را میپذیرد و شرایط کار و سکنای
بهتر برای آنها فراهم میکند و برخی از خواستههای فرزندان را نیز به حق میداند.
خلاصه کلام اینکه آنچه از این سریال دستگیر مخاطب میشود دو پیام است: احترام و حرمت
نگه داری کوچکتر مقابل بزرگتر و عفو و چشم پوشی بزرگتر از خطای کوچکتر.
موضوع سریال پایتخت ۶
سریال پایتخت موضوعات روز جامعه و اتفاقاتی که در کشور میافتند همگی را شامل میشوند.
قصه سریال «پایتخت ۶» با فوت بابا پنجعلی و اهدای اعضای بدن او آغاز میشود. بهبود فریبا پس
از سالها به ایران بازمیگردد اما ماجراهایی برایش پیش میآید که فهیمه را از شوهرش دلسرد
میکند. بهبود در این فصل به بیماری سندرم دست بیگانه مبتلا است. بهتاش که در فصل ۵ بیکار
و آس و پاس بود حالا دروازهبان باشگاه فوتبال نساجی مازندران شدهاست و سیاسی شدن نقی
معمولی شخصیت اصلی قصه یکی از دیگر جذابیتهای سریال است. ارسطو در این فصل پایتخت
ناخواسته وارد فروش موادمخدر میشود و از ماشین نقی که راننده نماینده مجلس است برای
جابجایی مواد استفاده می کند.
بررسی سریال پایتخت ۶
حال بیاییم و نگاهی بیندازیم به رابطه و برخوردهای پدر و فرزندی که در «پایتخت۶» نصیب
مخاطب میشود:
یک. بهتاش بهدنبال جدایی و زندگی در خانه مجردی است، بهبود اعتراض ملایمیدارد، بهتاش
قهر نموده و میرود و کارش را انجام میدهد (کار بدون هیچ پیامد منفی یا توجیه جنبه منفی
آن انجام میشود، در نتیجه از طرف مخاطب جوان هم بهعنوان یک کنش مثبت پذیرفته میشود)
شکست اقتدار مرد در سریال پایتخت
دو. دختران نقی بدون اطلاع واجازه وی و اتفاقا شبی که قرار است او به سفر حج برود، به اردو
میروند. او وقتی از این جریان مطلع میشود در مقابل تعجب و اعتراض در عدم اطلاع و خبر
دروغ، همسرش یعنی هما با تندی به وی میگوید، اگر دختر تو هستند، دختر من هم هستند.
(شکست اقتدار مرد در زندگی که لازمه هر مدیر از جمله مرد بهعنوان سرپرست و مدیر خانواده
است و پررنگی جنبههای فمینیستی)
سه. دختران نقی با سفارش و خرید پنهانی ماهواره و بدون اطلاع پدر هنگام نصب پنهانی، به پدر
گوشزد میکنند که برای آموختن زبان لازم است. این مواجهه در کنار مانور زیادی به آنچه در اینستاگرام
خود دارند، اجبار راه آمدن بزرگتر با دنیای جدید حتی به اغماض از آسیبها، را به نظاره میآورد.
چهار. رحمت که قرار است با مادر بهتاش و بهروز ازدواج کند، با وجود توافق اولیه نسبت به ازدواج
با مادر و نیز با وجود بزرگتری،اما در موارد متعدد از جانب این دو برادر حتی بهروز کوچک، تحقیر و
توهین شده و در پایان نیز از بهروز کتک مفصلی میخورد.
شاید گفته شود چون مجموعه «پایتخت۶» طنز است و حتی موضوع و چارچوب ساختاری و مفهومی
آن با مجموعههایی چون «پدرسالار» متفاوت است، که باید گفت:
اولاً: پایتخت در سریهای اولیه خود نیز طنز بود اما نه تنها اینگونه اشکالاتی در آن مشهود نبود، بلکه
با تصویر کشیدن از خانواده اصیل ایرانی، به برخی سنتهای فراموش شده نیز میپرداخت.
ثانیاً: اینکه بخواهیم برای رسیدن به هدف از هر وسیلهای استفاده کنیم، این روش و این الگوی
فرهنگ ماکیاولیسم است و در فرهنگ انسانی و اسلامی جایی ندارد.
بررسی سریال دوپینگ و بیان ایرادات به شکلی دیگر
اما در این ایام مجموعه دیگری به نام «دوپینگ» از شبکه سه نیز پخش میشد. ایرادهای گفته
شده که بیان شد به شکلی دیگر در این مجموعه نیز دیده میشد، مخصوصاًًً که برخی حرکات
جلف و سبک و زننده و دور از شیوه هنرمندی در آن دیده میشد که همان سخنان در اینباره نیز
صادق است.
کیهان و ویکی پدیا