روستای قلعهنو روستایی ناشناخته با جاذبه های جذاب
روستای قلعه نو روستایی ناشناخته با جاذبه های جذاب است که نظر
هر بیننده ای را به خود جلب می کند این روستا به دلیل ساختاری که دارد
همواره مورد توجه عام خاص قرار گرفته است منازل این روستا صد درصد از خشت و گل ساخته شده ما در این مطلب از پرشین وی به بررسی ساختار این
روستا خواهیم پرداخت
روستای قلعه نو
بسیاری از روستاهای ایران به دلیل محرومیت و دور بودن از مراکز شهری ناشناخته ماندهاند.
روستای قلعهنو در حوالی زابل از این دسته است که با وجود محوطه باستانی «دهانه غلامان» برای بسیاری ناشناخته
است.استان سیستان و بلوچستان قدمتی به اندازه تاریخ ایران دارد ولی به دلیل محرومیت در نظر گردشگران بسیار ناشخناخته مانده
است و متولیان امر بسیار باید کار کنند تا تمام این سرزمین اسرارآمیز را نه تنها به ایرانیان بلکه به
جهانیان بشناسانند.
کجارو نیز از این امر مستثنی نیست، به همین دلیل در هر زمان سعی میشود نقطهای از این سرزمین زیبا
و دیده نشده به شما دوستان و همراهان کجارو معرفی شود.
امروز نوبت روستای تاریخی قلعه نو است.
روستای قلعهنو جزو دهستان نارویی از بخش شهرکی و نارویی شهرستان زابل است.
در حدود ۲۶ کیلومتری جنوب شرقی زابل دقیقه قرار گرفته است.
دسترسی به روستا
فاصله آن تا زابل ۲۶ کیلومتر و تا زهک ۵ کیلومتر است.
از طریق جاده آسفالت درجه ۲ به زهک و جاده زابل-زاهدان تا شهرستان زابل ۱۵ کیلومتر است.
این روستا علاوه بر این مسیر ارتباطی، از طریق شهر زهک نیز با زابل مرتبط است.
تاریخچه و معماری روستای قلعه نو
روستای «قلعهنو» با قدمت یکهزار و ۲۰۰ سال، یادآور کهن معماری تاریخی ایرانزمین است.
قلعهنو تنها روستایی در سیستان و بلوچستان است که صد درصد معماری منازل آن قدیمی و از خشت و گل
ساخته شده و همان سبک ویژگی خود را حفظ کرده است.
معماری در سیستان برگرفته از شرایط اقلیمی این منطقه است، بهطوری که اغلب منازل آن از مصالح سنتی شامل آب،
گل و خشت ساخته شده و امروزه نیز تنها در ساخت منازل ۴۰ درصد از روستاهای سیستان این سبک معماری
استفاده میشود.
این در حالی است که روستاییان قلعهنو در ساخت منازل خود صد درصد این سبک معماری حفظ کردهاند.
در سقف منازل دریچههایی به نام «کولک» یا بادگیر و در دیواره آن «سورک» دریچ ای شبیه حرف «E» انگلیسی
تعبیه شده که سبب ورود هوای سرد و کوران آن میشود، به گونه ای که باد از سقف وارد و
از سورک خارج میشود.
مقاومت این نوع منازل به دلیل زلزلهخیز نبودن منطقه سیستان به ۱۲۰۰ سال نیز میرسد.
وجود دریاچه هامون و رودهای متعدد در این منطقه موجب بالا آمدن زهآب میشود که در قدیم برای جلوگیری از
ورود رطوبت در پی دیوار منازل از نوعی سیخ بوته به نام «کرته» استفاده میکردند که مانع نفوذ رطوبت میشود.
این روستا مربوط به اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی است.
روستای «قلعه کهنه» نیز در نزدیکی قلعهنو قرار دارد و به سبب متروکه شدن ساکنان آن به روستای قلعهنو کوچ
کردهاند.
همانند سایر روستاهای این منطقه، جمعیت این روستا نیز در چند سال اخیر دچار نوسانات زیادی بوده و خشکسالیهای اخیر
از جمعیت آن کاسته، همچنین جوانان روستا نیز گرایش به شهرنشینی پیدا کردهاند.
وجه تسمیه قلعه نو
این روستا به دلیل قرار گرفتن بر روی تپهای بزرگ به «قلعه» شهرت یافته است.
ساکنان این روستا را طوایف مختلفی چون کیانی، راشکی، دیانت، خمر تشکیل میدهند.
همچنین از طوایف دیگر نیز مانند اسلامی، نارویی، براهویی و…
نیز در این روستا زندگی میکنند که اقلیت روستا را تشکیل میدهند.
از انواع صنایع دستی که در این روستا رواج دارد میتوان از قالیبافی، پارچهبافی، گلدوزی و..
نام برد.
گورستان قلعه نو از جاذبههای تاریخی روستای قلعه نو
گورستان قلعهنو نیز در نوع خود بینظیر است، قبرها به صورت پلکانی و مقبره خوانین و حکما در داخل اتاقکهایی
به نام «معجره» قرار دارد.
مقبره دختری در این گورستان کشف شده که معماری روی آن نشاندهنده دوران صفوی است، اما هویت خود فرد هنوز
مشخص نشده است.
قلعهنو از روستاهای مهم سیستان و بلوچستان است و بهعنوان روستای گردشگری مطرح است و همهساله پذیرای تعداد زیادی گردشگر
به ویژه مسافر نوروزی است.
شهر تاریخی دهانه غلامان
اثر تاریخی بسیار مهم «دهانه غلامان» مربوط به دروان هخامنشی در مجاورت این روستا قرار دارد.
این محوطه تاریخی در حدود دو کیلومتری روستای قلعهنو قرار گرفته است.
خرابهها و آثار بناهای این شهر در محوطهای بسیار وسیع روی تراسی به طول تقریبی چهار تا پنج کیلومتر واقع
شده است.
کاوشگاه دهنه غلامان در دهه ۱۹۶۰ توسط اومبرتو شرراتو از موسسه ایتالیایی خاورمیانه و دور کشف شد.
در این محوطه تاکنون ۲۷ ساختمان شناسایی شدهاند که تا مکانی بلند به نام قبر زردشت ادامه دارند.
یکی از دلایل قابل توجه و بااهمیت این شهر، کمبود یا در حقیقت نبود آثار باستانی از شهرهای دوران هخامنشی
است که تا بهحال به دست نیامده است، دهانه غلامان تنها شهر کشفشده از دوران هخامنشیان است.
این شهر تاریخی تنها مکان باستانی دوران هخامنشی است که حاکمیت کامل ایران را بر نواحی شرقی آن را به
خوبی نشان میدهد و تنها شهر باستانی این دوران است که مهندسان آن زمان، ابتدا نقشه شهر را کشیده و
سپس شهر را احداث کردهاند.
در اینجا معماری سنتی هخامنشی با معماری بومی سیستان درهم آمیخته است.
در کتیبههای هخامنشی، بیستون، تخت جمشید و نقش رستم از این شهر به نام «زرک» یا «زرنکای» یاد شده است.
باستانشناسان، یکی از عوامل اصلی متروک شدن این شهر را، خشک شدن ناگهانی بستر رودخانه هیرمند میدانند.
ارگ تاریخی محمدحسین خان
در ورودی روستا شیب تندی وجود دارد.
ارگ «محمدحسین خان نارویی نژاد» با قدمت ۱۶۰ ساله و زیربنای بیش از ۱۵۰۰ مترمربع در دو طبقه در ورودی
این روستای تاریخی قد برافراشته است.
این اثر به شماره ۷۲۵۵ مورخ ۱۲ بهمن ۸۵ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
بیشتر بدانید از روستایی در زابل ماسوله ای در جنوب شرق ایران
کامبیز مشتاق گوهری، مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری
سیستان و بلوچستان با بیان اینکه روستای قلعه نو از آثار تاریخی اواخر
دوره قاجار و اوایل پهلوی است، به خبرنگار مهر می گوید: ارگ
«محمدحسین خان نارویی نژاد» با قدمت ۱۶۰ساله و زیربنای بیش از ۱۵۰۰ مترمربع در دو طبقه از بناهای تاریخی و مهم این روستا است.
وی می افزاید: این اثر در قلعه نو، روستای نمونه هدف گردشگری
در پنج کیلومتری جاده زهک به زاهدان واقع شده و به شماره ۷۲۵۵
مورخ ۱۲ بهمن ۸۵ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
گوهری یاد آور می شود: این بنا زیرزمین بزرگی به گستره ۱۵۰۰متر
مربع داشته که در گذشته انبار غلات و محل آرد کردن گندم بوده است که برای ساختش از آجر استفاده کرده اند و قریب به ۱۰۰ پنجره دارد.
وی می گفت: روستای «قلعه نو» سیستان به سبب نوع معماری و استفاده
از مصالح سنتی عنوان «ماسوله جنوب شرق کشور» را به خود گرفته است.
با اینکه با اجرای طرح هادی روستایی اندک امیدی را به روستا بازگردانده اند
اما باز هم می شد نگرانی را در چهره مردم از قهر طبیعت دید و افسوس خورد.
شب قلعه نو از نیمه شب گذشته، بیشتر مردم روستای به خواب رفته اند،
اما من حیفم می آید که لحظات شاید برگشت ناپذیر حضورم در این مکان دلفریب را به راحتی از دست بدهم.
سعی می کنم از نورهای تیر برق رها پیدا کرده و به نور مهتاب پناه ببرم،
اغلب مردم روستا خواب بودند، اندک مسافران این دیار نیز در کنار زمین
خشکیده کشاورزی رو به دشت سیستان و چاه نیمه چهارم اطراق کرده بودند و زیر نور مهتاب آرمیده بودند.
برخی کسانی که مانند من هوس شب زنده داری کرده بودند، با افروختن
شعله آتش روشنی بخش شب تار کویر بودند، نوری که با ناله های حزین و کشدار شاخه های در هم شکسته گز همراه است.
در گوشه ای دورتر شبح چند نفر قد می کشد که در زیر مهتاب نصفه و
نیمه شب قلعه نو، با ساز و آواز خود دم گرفته اند و این گونه همخوانی می کنند: «بابا گل افروز… به دنبال تو می گردم مه شب و روز…».
به خودم آمدم؛ کسانی که دیشب دنبال «بابا گل افروز» می گشتند،
هنوز در خوابند و اثری از شادی و نشاطشان نیست، در محل سوختن
شاخه های گز نیز جز خاکستری که رنگش به سیاهی ذغال می ماند، اثری نمانده است.
کجارو / مهر