جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

برزو ارجمند بر سر مزار پدرش انوشیروان ارجمند

تاریخ نشر :یکشنبه 07 ژوئن 2020 اشتراک:
برزو ارجمند اخبار گوناگون
برزو ارجمند پسر انوشیروان ارجمند را بر سر مزار پدرش مشاهده می کنید

انوشیروان ارجمند بازیگر قدیمی سینمای ایران بود که در سال ۹۳ دار فانی را وداع گفت. برزو ارجمند پسر او نیز بازیگر است . این بازیگر جوان در صفحه شخصی اش عکسی از خودش منتشر کرد که بر سر مزار پدر رفته بود. در پرشین وی عکس او را سر مزار پدر ببینید

برزو ارجمند سر مزار پدر

این بازیگر با انتشار عکسی از مزار پدرش نوشت:

روح همه ی رفته ها شاد

برزو ارجمندبرزو ارجمند سر مزار

او همچنین با انتشار عکسی از انتشار کلیپی جذاب خبر داد:

ایده های خوب همیشه حال آدم و خوب میکنه ، مخصوصا وقتی این ایده از جانب کسی باشه که از کودکی باهاش خاطره سازی کردی ، از مدرسه موشها تااااااااا آرایشگاه زیبا تا الان ، سرکار خانم مرضیه برومند از اینکه اجازه دادین در کار آخرتون من هم سهیم باشم بی نهایت ممنونم
پ ن : دوستان بزودی کلیپی منتشر خواهد شد که فکر کنم در این دوران کرونایی حال همه ی ما رو بهتر کنه

برزو ارجمندخوانندگی برزو ارجمند

برزو ارجمند به مناسبت روز جهانی مادر عکسی از مادرش منتشر کرد:

روز جهانی مادر مبارک

مادر آقای بازیگر

مادر آقای بازیگرمادر آقای بازیگر

او همچنین با انتشار عکسی از همسرش شعری زیبا نوشت:

صدا کن مرا
صدای تو خوب است
صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است
که در انتهای صمیمیت حزن می روید
در ابعاد این عصر خاموش
من از طعم تصنیف درمتن ادراک یک کوچه تنهاترم
بیا تابرایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است
و تنهایی من شبیخون حجم ترا پیش بینی نمی کرد
و خاصیت عشق این است
کسی نیست
بیا زندگی را بدزدیم آن وقت
میان دو دیدار قسمت کنیم
بیا با هم از حالت سنگ چیزی بفهمیم
بیا زودتر چیزها را ببینیم
ببین عقرباک های فواره در صفحه ساعت حوض
زمان را به گردی بدل می کنند

همسر آقای بازیگرهمسر آقای بازیگر

بیا آب شو مثل یک واژه در سطر خاموشی ام
بیا ذوب کن در کف دست من جرم نورانی عشق را
مرا گرم کن
و یک بار هم در بیابان کاشان هوا ابر شد
و باران تندی گرفت
و سردم شد آن وقت در پشت یک سنگ
اجاق شقایق مرا گرم کرد
در این کوچه هایی که تاریک هستند من از حاصل ضرب تردید و کبریت می ترسم
من از سطح سیمانی قرن می ترسم بیا تا نترسم من از شهرهایی که خاک سیاشان چراگاه جرثقیل است
مرا باز کن مثل یک در به روی هبوط گلابی در این عصر معراج پولاد
مرا خواب کن زیر یک شاخه دور از شب اصطکاک فلزات
اگر کاشف معدن صبح آمد صدا کن مرا
و من در طلوع گل یاسی از پشت انگشت های تو بیدار خواهم شد

و آن وقت
حکایت کن از بمبهایی که من خواب بودم و افتاد
حکایت کن از گونه هایی که من خواب بودم و تر شد
بگو چند مرغابی از روی دریا پریدند
در آن گیر و داری که چرخ زره پوش از روی رویای کودک گذر داشت
قناری نخ زرد آواز خود را به پای چه احساس آسایشی بست
بگو در بنادر چه اجناس معصومی از راه وارد شد
چه علمی به موسیقی مثبت بوی باروت پی برد
چه ادراکی از طعم مجهول نان در مذاق رسالت تراوید
و آن وقت من مثل ایمانی از تابش استوا گرم
ترا در سر آغاز یک باغ خواهم نشانید

همسر بازیگر جوانهمسر بازیگر جوان

اینستاگرام

گردآوری:
برچسب ها:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
آرون گروپس