پنج شنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

دلنوشته جالب شقایق دهقان بازیگر برای پسرش نویان

تاریخ نشر :سه‌شنبه 19 مه 2020 اشتراک:
پسر شقایق دهقان اخبار گوناگون
شقایق دهقان در این پست از روزهای کودکی پسرش می گوید تا به امروز و خاطرات شیرینش با او

خانم شقایق دهقان بازیگر طنز سینمای ایران و همسر محراب قاسم خانی است. حاصل ازدواج این بازیگر ۴۲ساله با محراب قاسم خانی یک پسر به نام نویان است. شقایق دهقان در صفحه اینستاگرامش عکسی از پسرش منتشر کرد و درباره او نوشت. در پرشین وی دلنوشته شقایق دهقان را ببینید

درد و دل شقایق دهقان با پسرش

شقایق دهقان با انتشار عکسی با پسرش نویان نوشت:

وقتی کوچولو بودو هنوز تو دلم جا میشد شبا بغلش میکردم تو اتاق راه میرفتم و توی گوشش میخوندم ؛ پریای نازنین چتونه زار میزنین ؟توی این تنگ غروب تو این صحرای دور نمیگین برف میاد! نمیگین بارون میاد! پلک هاش کم کم سنگین میشد و میخوابید بعدترها بین خرت و پرت های قدیمیم سی دی همین شعر و با صدای احمدشاملو پیدا کردم با ذوق و هیجان براش گذاشتم که گوش کنه ، گوش کرد و گفت مامان تو این شعر و از این آقا بهتر میخونی!!!!!
روم سیاه به خدا ولی نظر بچه ام همین بود واقعا !
و البته مادر که باشی از این دست جملات غریب و هیجان انگیز کم نمیشنوی!

شقایق دهقاندلنوشته شقایق دهقان
همسر خانم دهقانهمسر خانم دهقان

شقایق دهقان به مناسبت روز معلم عکسی از علمش منتشر کرد نوشت:

دست بزنید برای شقایق
و خودتان بیشتر از بچه های کلاس برایم دست میزدید.
١۵ ساله بودم بلوغ هورمون ترشح نشده در من باقی نگذاشته بود .عقلم را داده بودم
دست هیجانات نوجوانیم یک روز عاشق فردا فارغ
مساله این بود سردرگم میان بودن و نبودن تا جاییکه که در آن سن و سال به یکباره
تصمیم گرفتم آنقدر غذا نخورم تا بمیرم ( که این داستان با پادر میانی بابا بین من
و خودم فیصله پیدا کرد و قرار بر این شد تا وقتی به مرگ طبیعی نمرده ام تصمیم دیگری اتخاذ نکنم )

در حال ادای سیگار کشیدن درآوردن و پک زدن به مداد رنگی ها ایمان داشتم به
جزء من کسی حجم پوچی جهان را نمیفهمد .
مسخ و بوف کور میخواندم و روزی هزار بار با خودم تکرار میکردم ؛شاگرد کیسه زباله بود درس در او خالی میشد ( از بین تمام حرف های لطیف و شاعرانه سهراب سپهری این یک حرف بدجور به دلم نشسته بود )

معلم شقایق دهقان

شقایق دهقانمعلم شقایق دهقان

شما برای انشاء ها و دست نوشته های من دست میزدید .
برای من درها و پنجره ها رو به آینده پشت سر هم و به سرعت باز میشدند به بچه ها میگفتید ؛بیاین با شقایق عکس بگیرین در آینده پیداش نمیکنین … این تحسین تا به حال که از سر من خیلی زیادی بوده ولی آن زمان چسبید خیلی هم چسبید. سال پیش وقتی دیدمتان گفتید ؛من اون موقع ها فکر میکردم نویسنده میشی ولی اینیم که الان شدی بد نیست خوبه !
اجازه خانوم ! اجازه بدهید من قربانتان بروم

شما موفق شدید در یک نظام آموزشی ناکارآمد، نظامی سرشار از حُقنه کردن اعتقادات متعصبانه ، در بین هم و غم تمام و کمال ناظمین مدرسه در ممانعت از برداشتن موهای پُرپشت صورت دخترها
در بی انگیزگی تمامی که من و هم دوره ای هایم گرفتارش شده بودیم فارغ از هر هدف و انتخاب تعیین شده ای از سوی جامعه انسان تحویل جامعه بدهید انسان واقعی
این آرزوی من و تمام همکلاسی های آن زمان من است که روسفیدتان کرده باشیم .
خوشبخت من که این بخت خوش را داشتم که شاگرد شما باشم .
دست و روی ماهتان را میبوسم از خدا عمر طولانی و باعزت برایتان خواستارم
روز معلم مبارک خانم طوبی ظفر انتساب عزیزم
روز معلم بر شما مبارک گوهر یکدانه من

خانواده شقایق خانم دهقانخانواده شقایق خانم دهقان

صفحه شخصی

گردآوری:
برچسب ها:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
آرون گروپس