سه شنبه, ۲۹ اسفند , ۱۴۰۲
درخواست تبلیغات

برای انتقام از همسرم ، زنان تهرانی را به دام می انداختم !

تاریخ نشر :شنبه 08 فوریه 2020 اشتراک:
انتقام از همسرم حوادث روز
مرد کلاهبردار در بازجویی گفت آرزو دارم به زندان بروم زیرا چیزی برای از دست دادن ندارم و در زندان همه در یک سطح هستند

مرد میانسالی که می گوید به دلیل انتقام از همسرم ، زنان دیگر را مورد طعمه قرار میدادم ، دستگیر شد.
ماجرا به این شرح است که این مرد به عنوان راننده زنان را سوار ماشین کرده و با دادن شمش طلا تقلبی و گرفتن مبالغ هنگفت
از زنان، به آنها وعده تهیه ارز با سودی میلیونی می داد و زنان طمع کار نیز بعد از مدت کوتاهی ارتباط با وی ،
پیشنهاد او را می پذیرفتند .
این مرد بعد از دریافت پول ، ارتباط خود را با آزنان قطع می کرد.
در مورد آخر که موجب دستگیری وی شد او طلاهای یک مسافر زن را دزدید و زن مالباخته با داشتن شماره پلاک وی
به اداره آگاهی مراجعه کرده و با تحقیقات پلیس این مرد دستگیر شد ، در ادامه در پرشین وی گفتگو با این مرد را بخوانید.

انتقام از همسرم ! انگیزه کلاهبرداری مرد شیاد

روز ۱۱ مهر امسال ، زن جوانی با حضور در کلانتری ۱۰۶ نامجو از گرفتار شدن
در دام فریبکارانه یک مرد ۵۴ ساله خبر داد و با توجه به حساسیت پرونده
تیمی از ماموران پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران برای دستگیری متهم وارد عمل شدند.

انتقام از همسرمانتقام از همسرم

زن جوان در تحقیقات پلیسی ادعا کرد که ساعت ۲ بعد از ظهر دهم مهر قصد رفتن به خانه را داشتم که سوار
بر خودروی پژو ۴۰۵ شدم ودر مسیر راننده که چرب زبان بود با نشان دادن چند شمش طلا گفت که می تواند
یکی از آن ها را با طلاهای من جابه جا کند.
به رفتارش مشکوک شدم و پیشنهادش را رد کردم.

زن جوان ادامه افزود: پس از دقایقی که به حرف های راننده بی توجه بودم ناگهان مرد عصبانی یک چاقو
به سمتم گرفتم و با تهدید طلاهایم را به ارزش ۱۰ میلیون تومان سرقت کرد، اما موفق شدم شماره پلاک خودرویش را یادداشت کنم.
بدین ترتیب، با به دست آمدن نخستین سرنخ، تحقیقات پلیسی آغاز شد و در گام نخست صاحب خودرو
که مرد جوانی بود، بازداشت شد و ادعا کرد خودرویش را برای فروش در اختیار یکی از بستگانش به نام سعید ۵۴ ساله قرار داده است.

همین کافی بود تا ماموران با شناسایی خانه سعید در یک عملیات غافلگیرانه متهم
را که قصد خارج شدن از خانه اش را داشت دستگیر کنند و کارآگاهان در ادامه تجسس ها پی بردند
که این مرد در سناریوی دیگری پس از طرح دوستی با زنان و جلب اعتمادشان از آن ها برای خرید شمش طلا
پول های میلیونی گرفته اما این شمش ها همگی تقلبی و دکوری بوده است.

مروری بر زندگی مرد ۵۴ ساله کلاهبردار

سعید ۵۴ ساله که در زندگی اش یک بار به دلیل کلاهبرداری شریکش به زندان رفته ادعا می کند، با ضربه ای که همسرم به من زد و برای همین تصمیم به انتقام گیری از زنان و انتقام از همسرم گرفتم.

شغل؟

قبلا در کار طلا و جواهرات بودم که شریکم کلاهبرداری کرد و من ماندم با کلی طلبکار و به زندان رفتم.

الان به چه جرمی دستگیر شده ای؟

کلاهبرداری.

شیوه و شگرد؟

با خودروی پژو ۴۰۵ به طور خیلی اتفاقی و گذری مسافرکشی می کردم و فقط زنان جوان را سوار می کردم که پس از دوستی با آن ها و جلب اعتمادشان به بهانه این که می توانم برایشان طلا و ارز ارزان تهیه کنم پول می گرفتم و سپس ناپدید می شدم .
در دو مورد شمش تقلبی در اختیارشان قرار دادم.

چطور به تو اعتماد می کردند؟

حدود یک ماه وقت می گذاشتم.
با سوژه هایم به رستوران و تفریح می رفتیم و ادعا می کردم در زمینه طلا و ارز فعالیت دارم و پس از اعتمادسازی
می گفتم که می توانم برای سرمایه گذاری کمک شان کنم.

چقدر پول به حسابت واریز کردند؟

یکی از آن ها حدود ۵۳ میلیون چک رمزدار داد یکی هم حدود ۱۸ میلیون تومان، مبالغ میلیونی زیادی به حسابم واریز شده است.

راحت به تو اعتماد می کردند؟

پیشنهادم وسوسه آمیز بود و آن ها نیز طمع می کردند.

کلاهبرداری به دلیل انتقام از همسرم

طمع؟

بله، می گفتم اگر ۵۰ میلیون تومان سرمایه گذاری کنند برایشان طلا و ارز در یک زمان مناسب خریداری
می کنم و پس از سه روز با فروش آن ها حدود ۴۰ میلیون تومان سود می کنند، سودی که اگر این سرمایه
را در بانک هم بگذارند تا ۱۰ سال بعد نیز نمی توانند به دست بیاورند، به همین دلیل همه آن هایی که
وسوسه می شدند و طمع می کردند، در دام من گرفتار شدند.

این شیوه و شگرد را از کجا یاد گرفتی؟

از یک فیلم که در شبکه های خارجی نشان می داد، یاد گرفتم.

برای پول این کار را می کردی؟

نه، فقط برای انتقام گیری و انتقام از همسرم.

از چه کسی؟

از زنان.

چرا؟

سال ۹۰ بود که شریکم همه طلا و پول هایم را بالا کشید و ناپدید شد و چون چک های زیادی دست مردم داشتیم و همه من را می شناختند
به ناچار به زندان رفتم، با توجه به این که چک ها در پرونده های جداگانه رسیدگی می شد نزدیک به ۱۳ سال حبس محکوم می شدم اما این مسیر اولیه پرونده بود
و چک بلامحل در مجموع دو سال زندان دارد که پس از یکی شدن پرونده ها قاضی برایم نزدیک به دو سال زندان برید.
داخل زندان بودم که یک وکیل به زندان آمد، فکر کردم وکیل شاکیان پرونده ام است اما ادعا کرد که از طرف همسرم آمده است و او طلاق می خواهد.

باور نمی کردم اما بعد از چند روز دوباره وکیل همسرم به زندان آمد و درخواست طلاق را داد. خیلی برایم سخت بود.
در زندان همه می گفتند، این کار نامردی است و برایم من هم قابل هضم نبود، حتی بستگانش هم می گفتند کسی که دستش بسته است نباید مشت به صورتش زد!

دلیل عجیب برای کلاهبرداری

یعنی قصد جدایی نداشتی؟

اگر صبر می کرد آزاد می شدم و بعد درخواست طلاق می داد
به خدا آن قدر ضربه نمی خوردم و با درخواست طلاقش نیز
موافقت می کردم ولی این که در زندان بودم و این درخواست
را کرد برای من سخت بود، چون قبل از این اتفاقات زندگی خوبی برای زن و بچه هایم فراهم کرده بودم.

وضعیت مالی خوبی داشتی؟

بله، یک آپارتمان و خودروی گران قیمت داشتم و همه شرایط برای زندگی همسرم خوب بود.

بعد از آزادی تلاش کردی همسرت دوباره به زندگی بازگردد؟

به نتیجه ای نرسید.

بعد از آزادی چه کردی؟

شش ماه به دنبال کار گشتم، در بازار طلافروشی به طور غیرمستقیم
هم برای من کار نبود و کسی اعتماد نداشت، به صنف دیگری
رفتم که آن ها هم به خاطر سابقه دار بودنم حمایتم نکردند
تا این که در تاکسی اینترنتی مشغول کار شدم و درآمد خوبی
داشتم اما بعد از دو ماه حسابم بسته شد
و چون سوءپیشینه ام را گرفته بودند، دیگر با من همکاری نکردند
و این در حالی بود که من زورگیری یا سرقت نکرده بودم
و سابقه ام مالی بود. مدتی هم به رستوران ها رفتم و ضایعات
قوطی نوشابه ها را از آن می خریدم و در کار فروش ضایعات
مشغول شدم که شهرداری جلوی راهم را گرفت.

عاقبت انتقام جویی

یعنی به خاطر پول دست به این کار زدی؟

نه، ۱۰۰ درصد فقط به خاطر اانتقام از همسرم دست به این
کار زدم. من نیازی به پول نداشتم، در خانه مادرم زندگی می کنم
و با حقوق بازنشستگی پدرم زندگی می کردیم و برادرم که وضعیت
مالی خوبی دارد نیز به مادرم کمک می کرد.
در گذشته وضعیت مالی خوبی داشتم و هیچ عقده ای برای خوش گذرانی و زندگی راحت ندارم که بخواهم به
خاطر پول دست به این کار خلاف بزنم و برای انتقام از همسرم این کار را کردم.

ارزشش را داشت؟

من فقط از ضربه ای که به زنان می زدم لذت می بردم،
برای انتقام از همسرم این کار را کردم ارزش مالی نداشت اما ارزش روحی داشت و حالم را خوب می کرد.

فکر می کردی دستگیر شوی؟

بله، به دستگیر شدن و مصاحبه کردن با شما فکر می کردم
ولی هیچ چیز جز انتقام از همسرم مهم نبود.

انتقام از همسرمانتقام گیری از زنان

چرا بعد از اجرای نقشه ات پول را به حساب طعمه هایت باز نمی گرداندی؟

من با آن ها فقط دوست بودم و هیچ آدرسی از خانه آن ها نداشتم
و سیم کارتم را نیز بعد از کلاهبرداری از بین می بردم و دیگر دسترسی به آن ها نداشتم.

بخشی از پول در حسابم است و بقیه آن را هم برادر و عمویم
می توانند تهیه کنند و رضایت بگیرند.

چند سال قبل ازدواج کردی؟

سال ۷۰ ازدواج کردم.

با انتقام گیری و یا به قول خودت انتقام از همسرم ، به آرامش رسیدی؟

وقتی دستبند روی مچم خورد به آرامش رسیدم.

به نظرت به خودت لطمه نزدی؟

ایرادی ندارد، گاهی اوقات باید به خودت لطمه بزنی تا لطمه ای
که در گذشته خوردی از بین برود.

چرا از همسرت انتقام نگرفتی؟

چون نمی خواستم با انتقام از همسرم به زندگی فرزندانم آسیب برسد.

انتقام گیری و لطمه زدن به دیگران درست است؟

نه، ولی در موقعیتی قرار گرفتم که راهی نداشتم و چیزی در ذهنم نبود غیر از انتقام از همسرم .
یک فیلم بود که در آن به قاتل گفتند چرا آدم کشتی، گفت چون در موقعیتی که
قرار گرفتم و دست به این کار زدم، اگر هرکس دیگری در آن
موقعیت قرار می گرفت دست به قتل می زد. من هم در موقعیت انتقام از همسرم قرار گرفتم.

انتقام از همسر دلیل کلاهبرداری

چرا پیش روان شناس نرفتی؟

فکر می کردم سالم هستم ولی مغز سالمی ندارم و تازه فهمیده ام مشکل دارم.

«سعید در این صحنه دست روی صورتش گذاشت و شروع به گریه
کرد و اشک روی گونه هایش جاری شد و خواست دقایقی ساکت باشد».

چرا گریه؟

به خاطر گذشته و زندگی ای که داشتم و حالا دیگر هیچ چیز برایم نمانده است.

چه آرزویی داری؟

آرزو داشتم به زندان بروم. باور نمی کنید در دادسرا متهمان التماس
می کنند که با قرار وثیقه آزاد شوند ولی من التماس می کنم که مرا به زندان بفرستند.

چرا زندان؟

چون در آن جا آدم ها در یک سطح هستند اما بیرون از زندان همه
نامردی می کنند، چه از نظر مالی چه از نظر احساسات هیچ کسی
به فکر دیگری نیست و همه به دنبال پله کردن همدیگر هستند.

یعنی در زندان آرامش داری؟

من دیگر چیزی برای از دست دادن ندارم، دیوار زندان بلند اما عمرش
کوتاه است و من هم آزاد می شوم. زندان قبرستان زنده هاست.

قبرستان زنده ها؟!

بله، مادر من اگر ازش بخواهم فقط سه شنبه ها می تواند به ملاقاتم بیاید،
آن هم باید ۱۰۰ کیلومتر مسافت طی کند که هفته ای یک بار
یا دو هفته یک بار و سپس ماهی یک بار و کم کم ملاقات ها زمانش
طولانی تر می شود و این برای همه ما زندانی ها عادی است،
مثل این که وقتی یک نفر فوت می کند هر روز همه به سر مزارش می روند
اما با گذشت زمان دیگر فراموش می شود.

از شریکت خبر داری؟

به حساب امروز که چهار میلیارد تومان از من کلاهبرداری کرد و به
کانادا رفت و دیگر از او خبری ندارم.

برنامه ای برای آینده داری؟

آزاد شوم به کنار مادرم می روم و بچه هایم را هم که مثل همیشه
می بینم، هیچ برنامه خاصی برای آینده ندارم.

حرف آخر؟

شاکیان نگران نباشند پولشان را می پردازم.
بنا به این گزارش، این متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران
پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران قرار دارد.

تحلیل کارشناس

انتقام جویی از زنان برای رسیدن به آرامشی کاذب

دکتر مصطفی اقلیما آسیب شناس اجتماعی و استاد دانشگاه

در اغلب خانواده هایی که مردان به خاطر بدهی یا هر جرم دیگری به زندان
می روند وقتی در حبس هستند، همسران شان به دلیل فشارهای
مالی چاره ای جز طلاق و جدایی ندارند و اکثر این مردان اسیر
در حبس وقتی از زندان آزاد می شوند و به جمع خانواده و جامعه بازمی گردند
به دلیل فروپاشی کانون خانواده هیچ امید و آینده ای را برای خود ترسیم نمی کنند
و چون انگ مجرم و زندانی بر پیشانی آن ها خورده است، برای خود در
جامعه شغل آبرومندی را تصور نمی کنند و گاهی اوقات همین
شرایط بحرانی سبب می شود به دیگر جرایم یا خیانت های دیگر روی بیاورند
چون کانون خانوادگی ندارند که عامل ایجاد انگیزه و ترقی شان شود
و به سادگی برای دور شدن از گذشته ای که داشتند مرتکب رفتارهای غیراخلاقی می شوند.

زنان در خانواده وقتی ازدواج می کنند و تشکیل خانواده می دهند به همسر وفرزندان خود وابستگی
بیشتری دارند در حالی که این حالت در مردان کمتر دیده می شود.
مردانی که بعد از آزادی با خانواده ای از هم پاشیده رو به رو می شوند، به دلیل کمبودها و احساس
حقارت دست به رفتارهایی می زنند تا انتقام خود را از همسرشان به عنوان یک زن بگیرند.

انتقام جویی از زنان تحت عنوان انتقام از همسرم

وقتی یک زن در شرایط سخت و دشوار مانند حبس و زندان طلاق
می گیرد، کینه و عقده حقارت را در وجود همسر خود رشد می دهد
و این قبیل مردان برای انتقام جویی جذب زنانی می شوند
که با سوء استفاده از آن ها انتقام رفتارهای همسرشان را بگیرند.
البته باید گفت در این بین مردانی نیز هستند که شخصیت زن ستیزی
دارند و چون قبح مردانه شان شکسته شده برای بازیایی روحیه از زنان دیگر انتقام می گیرند.

این مردان اولویت های شان در زندگی تغییر می کند و وقتی خود را در
جایگاه و مقام یک مجرم می بینند، خود را در زندگی بازنده تلقی می کنند
و برای تلاش برای ساختن یک زندگی جدید تمام ظرفیت های خود را برای
انتقام جویی از زنان دیگر به کار می گیرند و اغلب شان با بازی کردن
با احساسات برخی زنان دست به سرقت و تلکه کردن اموال آن ها می زنند.

این مردان حتی اگر روزگاری به ثروت هنگفت و فراوان دست پیدا کنند
باز هم احساس کمبود آن ها را با مشکلات و آسیب هایی رو به رو می کند
که ناشی از زخم هایی است که در گذشته خورده اند
و همچنان درصدد انتقام جویی هستند و آتش کینه درونی شان هیچ گاه خاموش نمی شود.

رکنا

گردآوری:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
آرون گروپس
تالارکده