قتل زن در خیابان قزوین|پدرم بیر حمانه مادرم را از بالکن به حیاط پرت کرد و به پزیرایی برگشت و تلویزیون نگاه کرد!
قتل زن در خیابان قزوین
قتل زن در خیابان قزوین ,مرد میانسالی که متهم است همسرش را از بالکن خانهاش به پایین پرتاب کرده است،
جرم خود را انکار کرد، اما دختر وی مدعی شد پدرش مقابل چشمان او، مادرش را به پایین پرتاب کرده
است.ظهر روز دوشنبه ۲۱ فروردینماه امسال قاضی ایلخانی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران پلیس
از مرگ مشکوک زن میانسالی با خبر و همراه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران راهی محل شد.بررسیها حکایت از
آن داشت پروانه ساعت ۱۸ عصر روز چهارشنبه دوم فروردینماه از داخل بالکن طبقه دوم خانهاش در حوالی خیابان قزوین
به داخل حیاط سقوط کرده و در نهایت پس از ۱۹ روز بستری در بیمارستان جان باخته است.در حالی که
بررسیها نشان میداد زن فوت شده دقایقی قبل از حادثه با شوهرش درگیری داشته است.
مأموران تحقیقات خود را درباره راز این سقوط مرگبار آغاز کردند.برادر زن فوت شده در ادعایی گفت: من همراه
خانوادهام در شهرستان زندگی میکنیم، اما خواهرم با شوهر و دو فرزندش در تهران زندگی میکرد.چند روز قبل دختر خواهرم
تلفنی خبر سقوط مادرش را به من اطلاع داد و من هم بلافاصله به تهران آمدم که متوجه شدم خواهرم
با شوهرش درگیر شده و او هم خواهرم را از بالکن به پایین پرتاب کرده است.در حالی که دختر زن
فوت شده هم حرفهای داییاش را تأیید میکرد، ایرج به عنوان مظنون حادثه تحت تعقیب مأموران قرار گرفت تا اینکه
متهم شامگاه یکشنبه ۲۷ فروردینماه دستگیر شد.
اظهارات متهم
متهم صبح دیروز برای تحقیقات به دادسرای امور جنایی منتقل شد.وی در بازجوییها جرم خود را انکارکرد و گفت: من
و همسرم مانند دیگر زن و شوهرها اختلاف داشتیم و گاهی هم با هم درگیر میشدیم، اما هرگز قصد قتل
او را نداشتم.وی درباره روز حادثه گفت: چند روز مانده به عید نوروز همراه همسرم برای خرید به بازار رفتیم.در
بازار او مانتوی گرانقیمتی را انتخاب کرد که من مخالفت کردم.من دوست داشتم او مانتوی ارزان قیمتی بخرد، اما او
قبول نکرد به همین دلیل با هم مشاجره لفظی کردیم.پس از این او با من قهر بود تا اینکه روز
حادثه وقتی به خانه آمدم، دیدم او هنوز به خاطر اینکه مانتو نخریده است، ناراحت است.به او گفتم که چرا
ناراحت هستی که دوباره با هم مشاجره لفظی کردیم.وقتی درگیری ما بالا گرفت او به اتاق رفت و در اتاق
را قفل کرد.در اتاق آنقدر نازک بود که وقتی هل دادم، شکست.به داخل اتاق رفتم که دیدم همسرم پشت پرده
داخل بالکن پنهان شده است.وقتی پرده را کنار زدم او خودش را از بالکن به داخل حیاط پرتاب کرد.
شهادت دختر مقتول
در حالی که متهم سقوط همسرش را انکار میکرد، دختر دانشجوی وی به عنوان تنها شاهد ماجرا مدعی شد که
پدرش درباره حادثه دروغ میگوید.وی گفت: من و برادرم همیشه شاهد درگیری و کتک زدن مادرمان بودیم.مادرم بارها به من
گفته بود که به خاطر من و برادرم طلاق نمیگیرد تا اینکه ما ازدواج کنیم و خوشبخت شویم.او چندین سال
است سختی و کتکهای پدرم را تحمل میکند.صبح روز حادثه پدرم با مادرم درگیر شد.اما خیلی زود از خانه رفت
تا اینکه چند ساعت بعد دوباره به خانه برگشت و با مادرم به خاطر خرید روز عید دوباره مشاجره کرد.وقتی
درگیری آنها بالا گرفت پدرم مقابل چشمان من مادرم را به شدت کتک زد به طوری که مادرم از ناحیه
قفسه سینه آسیب دید.در حالی که مادرم درد میکشید به اتاق رفت تا پدرم او را دوباره کتک نزند که
پدرم دوباره به سمت اتاق رفت و در اتاق را با لگد شکست.مادرم از ترس به بالکن رفته بود که
پدرم به سمت او رفت و مادرم را به پایین هل داد.مادرم به داخل حیاط سقوط کرد، اما پدرم با
بیخیالی به پذیرایی آمد و تلویزیون نگاه کرد.من شوکه شده بودم و با صدای بلند گفتم مادرم را کشتی، اما
او حرفی نمیزد تا اینکه به بیرون رفتم و از همسایهها درخواست کمک کردم و همسایهها هم با اورژانس تماس
گرفتند.وی در پایان گفت: من درخواست دارم برای اثبات حرفهایم از همسایهها تحقیق شود.در پایان متهم با قرار بازداشت موقت
برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان قرار گرفت.