برد پیت و جرج کلونی، دو بازیگر مشهور و جذاب هالیوود هستند که سالهاست با بازی در فیلمهای مختلف، دل میلیونها نفر را به دست آوردهاند. این دو بازیگر نه تنها به خاطر استعداد بازیگریشان، بلکه به خاطر دوستی صمیمی و همکاریهای مشترکشان نیز شناخته میشوند.
بنر تبریک اقدامی بسیار زیبا و مرسوم برای جشن گرفتن موفقیت های تحصیلی است. این بنر که به نظر میرسد برای تبریک قبولی یک دختر در دانشگاه تهیه شده، حاوی پیامهای مثبت و دلگرم کننده است.
هر سال با اعلام نتایج کنکور سراسری، نامهایی به عنوان نابغههای کنکور بر سر زبانها میافتد. سال ۱۴۰۳ نیز از این قاعده مستثنی نبود و دانشآموزان بسیار با تلاش و پشتکار فراوان به رتبههای برتر کنکور دست یافتند.
چربیهای شکم، بزرگترین انگیزه برای شروع یه رژیم جدید هستن. اونا مثل یه رقیب سرسخت هستن که همیشه سعی میکنن ما رو شکست بدن. اما ما قویتریم!”
عشق زوری نمی شه ! این جمله، یک حقیقت ساده و عمیق درباره احساسات انسانی است. عشق، احساسی است که به زور نمیتوان آن را ایجاد کرد. اجبار، تهدید یا هرگونه فشار دیگری نمیتواند عشق را در دل کسی بپروراند.
خبر دستگیری پاول دوروف، مالک تلگرام، در سالهای اخیر به یکی از جنجالیترین رویدادهای دنیای فناوری تبدیل شد. این اتفاق، واکنشهای متفاوتی را در میان کاربران و کارشناسان این حوزه برانگیخت و سوالات زیادی را در مورد دلایل، پیامدها و آینده تلگرام مطرح کرد.
وقتی شهروند باشعوری هستی، حتی از ماشین همسایه هم مراقبت میکنی … من یه شهروند نمونهام! حتی اگه ماشین همسایه رو دوست نداشته باشم، ازش مراقبت میکنم تا خدایی نکرده به ماشین خودم آسیبی نرسه! … توجه! منطقه حفاظت شده! لطفا به خودروهای پارک شده آسیبی نرسانید.
در فضاهای کوچک مانند آپارتمانهای دانشجویی یا خانههای تکنفره، ترکیب این دو فضا میتواند راهکاری برای بهینه سازی فضا باشد. با قرار دادن یخچال در اتاق خواب، دسترسی به آب، نوشیدنی و خوراکیهای سبک در طول شب راحتتر میشود.
برای بسیاری از ما پیش آمده است که از کسانی که دوستشان داریم و به ما نزدیک اند, ضربه خورده باشیم. مثل از پشت خنجر زدن معنای کاملی برای نامهربانی هاست.
رستگار رحمانی بعد از تحصیل در رشته پزشکی دانشگاه تهران، دوره تخصص جراحی مغز و اعصاب را خواند و بعد از پایان تصیلاتش به کرمانشاه رفت تا در آن جا به طبابت بپردازد. او اکنون استادیار جراحی مغز و اعصاب دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه است.
بعضی آدما ی کارایی میکنن که نه ازشون ناراحت میشی نه ازشون متنفر میشی فقط با خودت میگی؛ «چرا تا الان فکر میکردم این با همه آدما فرق داره» واقعا چرا؟!
تروما الزاما پوست ما را ضخیم نمیکند. تروما برخی از ما را حساستر و ناامنتر میکند. ممکن است راحتتر گریه کنیم، و مسائل به ظاهر کوچک ما را به شدت آشفته کند. این روایت که تروما ما را قویتر میکند دروغ است. قدرت در به رسمیت شناختن تروما و رشد کردن به واسطه آن است.
تو همون دلم برات تنگ شدهای هستی که نمیدونم چطوری باید بگم، به قول عباس معروفی که میگه: اگر بدانی وقتی نیستی چقدر بیهودهام تلخم خراب و هیچم! اگر بدانی فقط … هیچوقت نمیروی زیبای من حتی به خواب …
شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشه؛ گفت بهتره با خودت کنار بیای، حالا که خودت نمیخوای هزینه تصمیمت رو بدی من میرم. گفت بخاطر خودت و رنجی که میکشی، من در عذابم، میرم تا اسیب بیشتری نبینی. من در حال غرق شدن بودم و او دستهایم را رها کرد تا اسیب نبینم…
هیچ هاگوارتزی وجود نداره، هیچ خرگوشی نیست که منو به سرزمین عجایب ببره، چارلی و کارخونه ی شکلات سازی وجود ندارن، اسباب بازیام هیچ وقت در نبود من حرف نمیزدن، هیچ در مخفی پشت کمدم وجود نداره، با یه قطره اشک فرشته ی نجات به دیدنم نمیاد تا همه چیو درست کنه. چون که زندگی واقعی همینه.
باید خیلی قوی باشیم… هنوز خیلی از کارها مونده که نکردیم! خیلی ذوق ها مونده که نداشتیم! خیلی قهقهه ها مونده که نزدیم! باید خیلی امید داشته باشیم به اینکه خزون زندگی تموم میشه و تو بهار باز جوونه میزنیم و رشد میکنیم! عزیزم، امید داشته باش تو هنوز راهِ طولانی رو باید بری 🙂
چهل سالگی بنظر من دوران اوجه.
زمانیه که شما «احتمالا» از همه چیز یه مقدار خوبی دارید. هم هنوز جوانی و بدن سالم، هم خرد و تجربه زندگی، هم زیر و بم خودتون رو پیدا کردید و به یه صلح نسبی با خود و دنیا رسیدین، هم از نظر شغلی خودتون رو پیدا کردین و از هرم مازلو اومدید بالا، و هم یه ثبات اقتصادی. خلاصهکه سن پرواز کردن و رفتن دنبال آرزوها و خلق معناست بنظرم. سن شروع زندگیه.
قطعا دهها فاکتور دیگه هم هست ولی خط پررنگ ‘بزرگسالی’ برای من اونجایی میفته که یاد میگیری بپذیری. دنبال دلیل نمیگردی، دنبال مقصر نمیگردی، فقط میپذیری، و میگذری.
برای انتخاب یک محیط کار، سوال مهم اینه که: قدیمی ترین نیروها چند سال در این مجموعه فعالند؟ مجموعهای قدیمی که عمر همکاری با قدیمی ترین نیروهایش به دو، سه سال نمیرسد، احتمالاً جای مناسبی برای کار کردن نیست.
داشتن ذهنیت مشاهدهگری بیقضاوت، تفکر، یادگیری، و رشد یکی از شاخصترین وجوه تمایز بین آدمهاست. کسی که اینا رو داره از معاشرت دائم با کسایی که اینا رو ندارن خسته میشه، و بالعکس.
خوبه آدم بلندپرواز باشه و رویاهای بزرگی تو سرش داشته باشه ولی لازمش اینه جنبهی شکست خوردن و شنیدن جواب منفی هم داشته باشه وگرنه خیلی زود سرخورده میشه.
آدما هرچی با همدیگه صمیمیتر می شن، به همون نسبت پتانسیل شبیه به هم شدنشون بیشتر می شه. مثلا یه دفعه به خودت می آی و می بینی خندیدنتون مثل همه، نظرات و افکارتون مثل همه، سلیقههاتون مثل همه، و یه دفعه میبینی یه نفر شبیه خودت کنارت داری. همونقدر عزیز، همونقدر دوستداشتنی، همونقدر نزدیک…
بد ترین بلایی که افسردگی سرت میاره حضور نداشتنه.یعنی میدونی صبح بیدار میشی با هزار زور و زحمت کارای روزمره رو انجام میدی حتی دوستاتو میبینی و مهمونی میری .حتی شاید عاشق بشی ولی تو هیچ کدوم از این اتفاق ها حضور نداری.
کسی که تجربهی از دست دادن محبوبی رو داره، میدونه سرگشتگی بعدش یعنی چی. اینکه تا مدتها منگی. به در و دیوار میخوری. هر راهی میری بیسرانجامه. اشتباهات «هرگز نکرده» مرتکب میشی. سرگشتگی یه معنی واقعی. به قول غادهالسمان [فسیکون ذلک موازٍ لفقدان وطن]، انگار وطنت رو گم کرده باشی.
به نظرم یکی از گرین فلگترین ویژگیها برای رابطه اهل یادگیری بودنه. رابطه بیشتر از هر چیزی به این نیاز داره که تو بخوای دنیای یه نفر دیگه رو مشاهده کنی، بشناسی، جاهایی که لازمه کنجکاوی نشون بدی و بیشتر بپرسی و بگردی تا درک بهتری از دیگری و نیازهاش پیدا کنی.
گاهی اوقات خسته میشی از قوی بودن دلت میخواد یک استعفا نامه بلند بنویسی از قوی بودن! بعد هم وسایلتو جمع کنی و خسته دور شی از تمام ادمهایی که مجبورت میکنن به قوی بودن بودن بد نیستا نه! فقط آدمه دیگه خسته میشه! دلت میخواد بری یجای دورِ دور جایی که اگه پرسیدن قویی یا ضعیف؟
همه چیزهایی که میگی درسته ها، من میدونم باید خودم برای خودم کافی باشم، خودم رو دوست داشته باشم، انرژیام رو بزارم روی پیشرفت و خودشناسی، وقتم رو با دوستها و فعالیتهایی که برام خوبه پر کنم…. ولی کاش اون برگرده
از میان خوشبختیهای در دسترس، فقط تو ماندهای و فقط تو را میتوان دوست داشت و به دوست داشتنِ تو فقط میتوان امید داشت. با تو میتوان حرف زد و قهوه نوشید و کتاب خواند و قدم زد و فراموش کرد حسرت دیروز و اندوه فردا را.
مرمت کننده ی روح، متعلق به آخرین رگ قلب، چسبیده به آخرین جانِ آدمی، بنا کنندهی غمهای زیبا، ریشهی احساسات عمیق، عضو جدایی ناپذیر قلب… اگه کسی رو داری که انقدر برات عزیزِه «وصله ی جان» صداش کن..
میان آنچه اندیشیده میشود و گفته نمیشود و میان آنچه گفته میشود و اندیشیده نمیشود؛ چه بسیار عشق که از دست میرود.
پرشین وی 
عکس های خنده دار از پیرمردهای شیطون فرش قرمز تا سیس مرد های جذاب در سینما 
عکس های جالب از بنر قبولی کنکور تا ترکیب چهره دو بازیگر مشهور ! 
عکس های جالب از نفر اول کنکور تا کیف ۱۸ میلیونی کلاس اولی 
عکس های خنده دار از وفاداری مثل چربی شکم تا به چشم خود دیدم که جانم می رود 
عکس های خنده دار از عشق زوری نمیشه تا عشوه خرکی 
عکس های خنده دار از دستگیری مالک تلگرام تا وقتی درگیری و تنها 
عکس های خنده دار از وقتی شهروند با شعوری هستی تا بخاری اگه آدم بود 
عکس های خنده دار از تختخواب یخچالی تا شاد ترین لحظه زندگیم 
عکس های خنده دار از پشت خنجر زدن تا در حال میوذاکره 
عکس های جالب از نابغه کنکور تا نماد خراب کردن رابطه