گفتگو با مهدی ترکمان و خواهرش مارال تنها خواهر و برادر فوتبال ایران

مهدی ترکمان فوتبالیست جوان و با استعدادی است که به دلیل بازی خوبش در پارس جنوبی توسط تیم سپاهان خریداری شد و اکنون در این تیم بازی می کند . مارال ترکمان هم خواهر او و بازیکن تیم ملی فوتسال است که ۱۷ سال دارد . در ادامه در پرشین وی گفتگویی با این خواهر و برادر فوتبالیست را می خوانید.

گفتگو با مهدی ترکمان و خواهرش

فوتبال ایران در سالیان گذشته برادران فوتبالیست کم به خود ندیده؛ اما اینکه یک خواهر و برادر بتوانند در سطح اول فوتبال بدرخشند و نام خود را بر سر زبان ها بیندازند، تابه حال دیده نشده است. مهدی و مارال ترکمان حالا تنها خواهر و برادر فوتبالیست ایران محسوب می شوند.
مهدی ترکمان به واسطه عملکرد خوب در پارس جنوبی جم در نیم فصل راهی سپاهان شد و مارال
خواهر او نیز در ۱۷ سالگی برای تیم ملی فوتسال ایران بازی می کند.

خواهر و برادر موفق فوتبال ایران با حضور در سایت آنتن درباره زندگی خصوصی شان، شرایط فوتبال
و برخی موضوعات دیگر صحبت کردند که در ادامه می خوانید:

**خواهر و برادر فوتبالیست چطور زندگی شخصی شان را می گذرانند؟

مهدی: واقعیت این است که در خانواده همه با ما مشکل دارند(باخنده). روزهایی که من هستم،
اکثرا مارال نیست و روزهایی که او هست، من نیستم. برای میهمانی ها همواره دچار چالش
می شویم و باید طوری هماهنگ کنند که هردوی ما حضور داشته باشیم.

**اینکه آدم خواهر فوتبالیست داشته باشد، چطور است؟

مهدی: من و مارال ۱۳ سال اختلاف سنی داریم. واقعیت این است که مارال از ۶، ۷ سالگی علاقه زیادی
به فوتبال داشت. او از بچگی عاشق توپ بود و هرچه جلوتر رفتیم دیدیم چقدر ضربه با پای خوبی دارد
و استعدادش در فوتبال استثنایی است. ۸ سالش که بود دیدیم با توپ روپایی می زند و پدرم هم با او خیلی
تمرین کرد تا رشد کند و خوشبختانه فوتبالش بسیار قوی شد.

مارال و مهدی ترکمان

مارال: مهدی واقعا از بچگی کمکم کرد. وقتی سنم خیلی کم بود، مهدی در سایپامهر کرج حضور داشت
و من با او به تمرین می رفتم. کنار تیم شان تمرین می کردم. در بادران هم که بود این کار را می کردم.

**خانم ترکمان، شما تنها بازیکنی هستی که هم در تیم ملی فوتبال بازی کردی
و هم در تیم ملی فوتسال. این حس چگونه است؟

مارال: من ۶ سال در تیم های ملی فوتبال بودم. امسال اما دیدم که در فوتسال بهتر می شود پیشرفت کرد و به همین خاطر به رشته فوتسال رفتم. با سایپا قرارداد بستم و در اولین اردوی تیم ملی بزرگسالان هم دعوت شدم. یکروز بعد اسامی تیم ملی فوتبال جوانان زنان
هم اعلام شد که اسمم در آن لیست هم بود. به همین خاطر همزمان هم به تیم ملی فوتبال دعوت
شدم و هم به تیم ملی فوتسال. به هر حال این اتفاق افتاد اما مشکلی نبود. امیدوارم
این روند خوب را ادامه بدهم و روزهای بهتری را تجربه کنم.

گفتگو با مارال ترکمان

**چرا هردوی شما شماره ۷۷ را می پوشید؟

مهدی: من عدد ۷ را دوست دارم. شماره های عجیب زیاد پوشیدم که ۷ در آنها بوده؛
مثل ۶۷، ۳۷ و … . ۷۷ را هم دوست دارم و پوشیدم.

مارال: اولین سالی که به تیم ملی دعوت شدم عدد ۷ را پوشیدم که خیلی به آن علاقه مند شدم.
بعد که به سایپا رفتم بهترین بازیکن اسیا خانم فرشته کریمی در تیم ما شماره ۷ می پوشید
و من به خاطر برادرم شماره ۷۷ را برتن کردم.

**حضور یک بازیکن ۱۷ ساله در جمع بزرگان فوتسال زنان ایران چطور است؟

مارال: زمانی که اردوی تیم ملی فوتسال دعوت شدم، همه از من بزرگ تر بودند. تقریبا می شود
گفت همه بازیکنان همسن داداشم بودند. چهره هایی که بسیار سرشناس هستند و خیلی برایم
سخت بود. من فقط ۱۷ سال داشتم و کسی در نزدیکی های سنم هم نبود. گل های زیبایی
هم زدم. تا الان ۱۳ گل زدم و ۵ پاس گل دادم که یکی از آنها گل چیپ بود.

مارال ترکمان

مهدی: البته این گل چیپی که می گوید از همان ضرباتی است که من یادش داده بودم(باخنده).

**مهدی! تو از آن دسته فوتبالیست هایی هستی که زود ازدواج کردی؛ دلیلت چه بود؟

مهدی: سال ۹۰ ازدواج کردم؛ البته یک سال قبل از آن عقد بودم و یک سال هم نامزد بودیم. اتفاقا
باعث آشنایی ما مارال بود. وقتی او تازه به دنیا آمده بود، ما چون خانه مان در حال ساخت بود،
به آپارتمان روبه رویی رفتیم و همسایه بالایی مان خانواده همسرم بودند.
همانجا با هم آشنا شدیم و به قول معروف دختر همسایه بود!

مارال: از دوران کودکی مدام یادم هست که خانواده همسر مهدی مدام مرا به طبقه بالا می بردند
و من همیشه پیش آنها بودم. همین الان هم هرگز به او زن داداش نمی گویم
و همیشه آبجی صدایش می کنم.

مهدی: ما یک برادر هم داریم که اصلا علاقه ای به فوتبال ندارد.

صحبت های مهدی ترکمان و خواهرش

**نیلوفر اردلان به عنوان سرمربی تیم ملی فوتسال چقدر به تو(مارال ترکمان)
به عنوان یک فوتبالیست جوان کمک می کند؟

مارال: من از سال ها قبل که فوتبال بودم، خانم اردلان را می شناختم. خوشحالم از اینکه کنار ایشان هستند و سرمربی ام هستند. خانم اردلان همیشه کمک می کند . او و بچه های تیم همیشه می گویند تو کودکی های فرشته کریمی هستی. با این حال خودم می دانم که خانم کریمی خیلی از من بالاتر و بهتر هستند. اینکه یک بازیکن ۱۷ ساله در تیم ملی بازی کند اتفاق طبیعی ای نیست که آن را مدیون خانم اردلان هستم. او همیشه به من انگیزه می دهد و نکات را گوشزد می کند.

فعلا برای اینکه شماره ۷ تیم ملی فوتسال را بپوشم خیلی کوچک هستم، اما تلاشم را
می کنم وقتی بزرگ شدم به این مهم برسم.

مهدی: قطعا مارال در آینده شماره ۷ تیم ملی فوتسال زنان را می گیرد.

مصاحبه با مهدی ترکمان و خواهرش

**چرا مهدی ترکمان دیر به فوتبال ایران معرفی شد؟

مهدی: من خودم اعتقاد دارم دیر نیست. امسال در لیگ برتر دیدید که هرچه در توان داشتم
گذاشتم و فکر می کنم اگر بدن جواب بدهد تا ۵۰ سالگی هم می شود بازی کرد. اما شاید
می شد زودتر از اینها دیده شوم. من در زمان آقای مجید صالح به سایپا رفتم و قرارداد
بستیم اما ایشان رفتند و آقای تقوی آمدند. در آن مقطع تیم در خطر سقوط بود
و آقای تقوی می خواست نتیجه بگیرد و به همین خاطر به من بازی نداد.

می توانستم خودم را در همان سال هم اثبات کنم اما شرایط مهیا نشد و از تیم رفتم. مجبور شدم به لیگ دو بروم و دوباره برگردم. شرایط آنقدر برایم سخت بود که من کلا یک میلیون و پانصد هزار تومان دریافتی داشتم. برای منی که متاهل بود خیلی سخت بود.
با این حال با تلاش و سختی زیاد دوباره برگشتم و از این موضوع خوشحالم.

**در نهایت به آنجا کشید و آمدی در بازی اول پارس جنوبی مقابل پرسپولیس
آن تیر دروازه را زدی و چهره شدی.

مهدی: بازی کردن جلوی تیم های بزرگ افتخار است. من وقتی پشت آن ضربه ایستگاهی
در ورزشگاه آزادی رفتم به بچه ها گفتم که گل می شود. حتی تا میانه های راه
که توپ رفت آماده خوشحالی بعد از گل بودم اما قسمت نبود و به تیر دروازه خورد.

گفتگو با مهدی ترکمان بازیکن سپاهان

**با وجود چهره شدن در پارس جنوبی، اما جدایی ات خیلی حاشیه داشت.

مهدی: من مثل اکثر بازیکنان پارس جنوبی بندی در قراردادم وجود داشت مبنی بر اینکه اگر تا نیم فصل ۵۰ درصد از مبلغ قراردادم را نگیرم، می توانم یک طرفه فسخ کنم و جدا شوم. همین اتفاق هم افتاد و قراردادم فسخ شد. من دلیل این اعتراض ها را نمی دانم و متوجه برخی حرف ها نمی شوم. باید به طور شفاف این مساله را توضیح بدهم. اول فصل مدیران باشگاه اصرار داشتند که بندی در قرارداد باشد مبنی بر اینکه هر زمان
از نظر فنی باشگاه یا سرمربی از عملکرد بازیکن راضی نباشند، می توانند یک
طرفه و بدون پرداخت هیچ پولی قرارداد را فسخ کنند.

از این رو ما طی صحبتی که داشتیم گفتیم اگر قرار است این بند وجود داشته باشد، پس بند فسخ قرارداد یک طرفه در صورت عدم دریافت ۵۰ درصد مطالبات هم اضافه شود. همین اتفاق هم افتاد.من مثل همه بازیکنان دیگر در ابتدای فصل ۳۰ درصد از پولم را گرفتم و دیگر حدود ۵ ماه پولی به حساب مان نیامد. از این رو چند بار به همراه سایر بازیکنان با آقای چراغی سرپرست تیم صحبت کردیم که پول ما را بدهید، منتهی به دلیل
مشکلات مالی باشگاه هیچ اتفاقی رخ نداد. حتما شما در جریان هستید که پول چند
سفر تیم را آقای چراغی ازهزینه شخصی اش پرداخت کرد. با این حال باشگاه
می دانست که چنین بندی در قرارداد ما وجود دارد.

مهدی ترکمان

طبق اعلام سازمان لیگ پایان نیم فصل اول لیگ برتر بعد از هفته پانزدهم است. من می توانستم بعد از همین بازی یعنی در تاریخ ۲۲ آذرماه قراردادم را فسخ کنم اما با توجه به شرایط حساس تیم بعد از رفتن آقای کمالوند و دیداری که با پرسپولیس داشتیم ترجیح دادم بمانم و کمک کنم و بعد از این مسابقه قراردادم را فسخ کنم. بازی با پیکان یک دیدار معوقه بود و شاید اصلا سازمان لیگ می خواست این بازی
را ۳ ماه بعد برگزار کند. ربطی به زمان فسخ قرارداد من ندارد.

**از میان پیشنهادهایت چرا به سپاهان رفتی؟

مهدی: به هر حال من با بزرگ ترها، پدرم، قدیمی های فوتبال و حتی آقای کمالوند و ربیعی مشورت کردم و همه آنها سپاهان را پیشنهاد کردند. به من گفتند می توانی در این تیم پیشرفت کنی . دوست نداشتم سختی هایم با یک انتخاب بد از بین برود
و به همین خاطر سپاهان را انتخاب کردم تا خودم را ثابت کنم.**حرف خاصی باقی نمانده است؟

مارال: از خانواده ام تشکر می کنم که خیلی کمکم کردند. آنها همواره پشتم بودند و هر تصمیمی
گرفتم حمایت کردم. از اولین مربی پایه ام خانم خسروانی ممنون هستم.
از باشگاه سایپا هم تشکر می کنم که خیلی به فوتبال بانوان توجه می کند.

مهدی: من هم از همسرم و خانواده ام تشکر می کنم که حمایتم کردند. از آقای ربیعی و آقای کمالوند
که در فوتبالم بسیار در پیشرفتم تاثیر داشتند، تشکر می کنم. همچنین از مردم جم نیز تشکر
می کنم. دوست ندارم آنها خاطره بدی از من داشته باشند. من مجبور بودم به خاطر
شرایط زندگی و آینده ام اتخاب کنم. آنها حق انتخاب به من بدهند و حلالم کنند.

ورزش سه , خبرآنلاین