رسم و رسوم جالب در جشن چهارشنبهسوری ایرانیها
این روزها همه در تدارک جشنی هستند از جنس سرور و شادی در چهارشنبه ای با عنوان جشن چهارشنبهسوری که ریشه در آداب و رسوم کهن ما ایرانی ها دارد.
این آیین، سالانه که درشب آخرین سه شنبه سال خورشیدی برگزار می شود و نماد و سمبل آن آتش و پریدن از روی آن است
جشن چهارشنبهسوری
ریشه ای به بلندای تاریخ دارد، چرا که در گذشته های دور در هر کوی و برزن، عده ای گرد آتش جمع می شدند و این ترانه را زمزمه می کردند که ‘سرخی تو از من، زردی من از تو’
اما امروز و با تغییر شرایط ، برگزاری این آیین رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است که البته چاشنی ترس و وحشت در استفاده از مواد آتش زا باعث شده تامل در ریشه تاریخی و کهن آیین چهارشنبه سوری مغفول واقع شود.
جشن سرور و شادی از زمان های دور در ایران مرسوم بوده که به مرور مراسم و آیین های کهن به ویژه جشن چهارشنبه آخر سال می تواند به بهره گیری از این سنت ها برای رقم زدن لحظاتی شاد و مفرح به دور از هرگونه تنش و اضطراب کمک کند.
هر ناحیه از ایران براساس تفکیک منطقهیی خود برای این جشن آداب و رسوم خاصی دارد که این آداب و رسوم براساس فرهنگ و مناسبات قومی و قبیله آن منطقه تعریف می شود ما دراین گزارش براساس تفکیکی منطقه ای به شرح این آداب و رسوم پرداخته ایم.
استان آذربایجان شرقی در چهارشنبه سوری
تبریزی ها در شب چهارشنبه سوری به روی هم آب یا گلاب می پاشند و معتقدند آب پاشیدن، زندگی را با سعادت قرین می کند. از دیگر رسوم ضروری این شب، فرستادن خُنچه از منزل داماد به منزل عروس است.
جشن چهارشنبهسوری در استان آذربایجان غربی
خانواده های ارومیّه ای در این شب به خانه ی مسن ترین فرد فامیل می روند و به خوردن آجیل سرگرم می شوند. آجیل حتماً باید از هفت نوع خوراکی تهیه شود. این هفت نوع می تواند از بین خوراکی های زیر باشد: انجیر، کشمش، مویز، خرما، توت خشک، فندق، بادام، گردو، سنجد، نخودچی، آب نبات، تخمه بدون نمک، باسلق، برنجک(برنج بوداده) برگه هلو، برگه زردآلو و گندم برشته. کسی که مرادی و حاجتی دارد، باید تقسیم آجیل را به عهده بگیرد تا مرادش برآورده شود.
استان اردبیل در چهارشنبه سوری
در مغان، مردم پیش از طلوع آفتاب روز چهارشنبه، دسته جمعی به کنار رودخانه می روند، آتشی بر می افروزند و جوانان در آنجا به سوارکاری می پردازند و هنگام بازگشت، زنان ظرف هایشان را از آب رودخانه پر می کنند و به خانه می آورند و آب آن را به دور و برخانه می پاشند.
استان بوشهر در چهارشنبه سوری
بوشهری ها پس از آتش افروزی در خانه هایشان و پریدن از روی آن، باقایق از روی آب می گذرند و معتقدند با این کار نحسی این شب از بین می رود.
جشن چهارشنبهسوری در استان های خراسان
در خراسان مراسم کوزه شکستن به این طریق است که درون کوزه های کهنه مقدار نمک که علامت شور بختی است و مقداری ذغال که علامت سیاه بختی است و یک سکه کم ارزش پول می ریزند و تمام افراد خانواده آن را به دور سر می چرخانند و آخرین نفر کوزه را از پشت بام به کوچه پرت می کند.
استان سیستان و بلوچستان در چهارشنبه سوری
در سیستان مردم گونی، پتو و نمد کهنه را به صورت گلوله در می آورند و آن را در غروب آخرین چهارشنبه سال، آتش می زنند و معتقدند که نحوست این شب با این عمل از بین می رود.
استان فارس در چهارشنبه سوری
در شیراز برای گشودن بخت دختران در شب چهارشنبه سوری به سعدیه می روند و از آب استخر سعدیه بر سر وروی دختران می ریزند. زنان نیز با ریختن این آب به روی خود، معتقدند که مهرشان در دل شوهر بیشتر می شود. در این شب زنان برای برآورده شدن حاجاتشان زیر منبر مسجد جامع شهر دعا می خوانند و پس از دعا خواندن، حلوا و آش می پزند.
جشن چهارشنبهسوری در استان کردستان
مردم کردستان مخصوصاً روستائیان، دسته جمعی به صحرا و کنار چشمه سارها می روند و پس از مدتی که به شادی و پایکوبی و کشتی گرفتن
گذراندند، هنگام مراجعت به خانه، هرکسی مقداری سنگریزه جمع می کند و بدون آنکه به پشت سرخود نگاه کند، سنگریزه را از روی شانه به عقب پرتاب می کند و بدین ترتیب بلا و آفت را از خود دور می سازد.
از دیگر مراسم این شب، شال اندازی است که عده ای از جوانان بالای پشت بام خانه ها و کنار درها و پنجره های همسایگان و ثروتمندان می روند و ضمن خواندن سرود و تصنیف، از دریچه ای، شال را آویزان می کنند. اهل خانه هدیه ای را به شال می بندند که معمولاً سکه، تخم مرغ، شاخه نبات، کله قند، جوراب یا نخودچی و کشمش است.
استان گیلان در چهارشنبه سوری
در روستاهای اطراف رشت، غروب شب چهارشنبه سوری، در پنج منطقه پوشال برنج را با فاصله کنار هم می چینند، سپس آنها را آتش می زنند و برای دفع چشم زخم، اسپند در آتش می ریزند و افراد هرخانواده از بزرگ به کوچک، سه مرتبه از روی آن می پرند.
جشن چهارشنبهسوری در استان لرستان
در این شب در خرم آباد هیزم را به هفت دسته تقسیم می کنند و با فاصله های معینی در یک ردیف می چینند و آتش می زنند.
استان مازندران در چهارشنبه سوری
در روستاهای مازندران در شب چهار شنبه سوری، علاوه برکشتی گرفتن و اسپند دودکردن، انواع آشها پخته می شود از جمله «آش هفت ترشی» که از هفت نوع سبزی و هفت نوع ترشی و هفت نوع حبوبات در آن استفاده می شود.
استان مرکزی در چهارشنبه شوری
در این استان، علاوه بر مراسم آتش بازی، برای آمرزش اموات مقداری خرما یا شکر پنیر تهیه و یا حلوا درست می کنند و سرگذر می ایستند و به عابران تعارف می کنند. هر رهگذر وظیفه دارد یک دانه بردارد و قبل از خوردن، برای آمرزش اموات خیرات دهنده، حمد و سوره ای بخواند و سپس خوراکی را بخورد.
جشن چهارشنبهسوری در استان تهران
در تهران قدیم، بوتههای خشک را از بیابانهای اطراف جمع میکردند و با شتر به شهر میآوردند و در محلات مختلف میچرخاندند. پس از
غروب خورشید، بوتههای خشک و اسباب و اثاثیه کهنه و شکستهای را که پس از خانهتکانی بیرون گذاشته شده بود جمع میکردند و با آنها آتشی درست میکردند که همه باید از روی آن میپریدند و میخواندند: «سرخی تو از من، زردی من از تو».
فشفشه و هفتترقه هم بود اما از بمبها و نارنجکهای دستی که نوجوانان امروزی میسازند و با انفجار آنها شیشههای ساختمانها به لرزه میافتد، خبری نبود.
جشن چهارشنبهسوری در استان چهار محال و بختیاری
مردم چهارمحال وبختیاری نیز طبق رسوم نیاکان خود با جمع آوری هیزم و برافروختن آتش و پریدن از روی آن ابیاتی مثل ˈسرخی تو از من زردی من از توˈ و ˈغم برو شادی بیا محنت برو روزی بیاˈ بیان می کنند .
مردم مناطق عشایری چهارمحال وبختیاری نیز باروشن کردن آتش و پریدن از روی آن سلامتی و رزق و روزی و پایان غم را طلب می کنند.
بختیاری ها هنگام پریدن از روی آتش این شعر را سه بار می خوانند:
تش تش نوروز ایکنم شادی هر روز ایکنم
سرخی تو سی مو زردی مو سی تو
غم بره شادی بیا محنت بره روزی بیا
تعداد آتش ها را نیز مانند سبزه ها فرد می گیرند و معتقدند کسی از روی آتش زوج بپرد سال آینده چهارشنبه سوری نخواهد داشت. درمناطق بختیاری نیشین چهارمحال و بختیاری به چهارشنبه سوری ˈچهارشنبه سیریˈ یا ˈتش پرکˈ می گویند.
جشن چهارشنبهسوری در استان همدان
مردم روستاها معمولا با جاروهای کهنه روی پشت بامها آتش روشن میکنند و جوانها از روی آتش میپرند. همچنین تعدادی کوزه را که به آنها کوزه جنی میگویند، از پشت بام به پایین میاندازند و میشکنند، با این نیت که با شکستن آنها، بلا و بدبختی از خانه دور شود.
یکی از رسمهای رایج در کبودرآهنگ استان همدان این است که در چهارشنبهسوری یکی از زنان روستا از چشمه با کوزهای آب میآورد و دیگر زنها دور هم جمع میشدند و هر کدام نشانی از خود را مانند سکه، دگمه و یا سنجاق در آب کوزه میانداختند. سپس یک دختربچه این نشانها را از آب درمیآورد و یکی از زنها، ابیاتی را میخواند که آنرا فال مربوطه به صاحب نشان میدانستند. شال انداختن و قاشق زدن از دیگر رسوم رایج چهار شنبه سوری در استان همدان است.
استان کهگیلویه وبویراحمد در چهارشنبه سوری
در استان کهگیلویه وبویراحمد از زمان های بسیار دور رسم بود که در آخرین سه شنبه سال پیش از غروب آفتاب هر خانواده بوته های خار و گزنی را آماده کرده و با غروب آفتاب و نیم تاریک شدن آسمان تمام اعضای خانواده پیر و جوان از روی این بوته های آتش زده شده سه بار می پریدند.
همزمان با پریدن از روی بوته های آتش زده با نیت از بین بردن ضعف و بیماری و غم و نحسی از خود زمزمه می کردند(زردی من از تو ، سرخی تو از من).
آنگاه بعد از پایان مراسم در هر خانه خاکستر جمع می کردند و آن را از خانه بیرون برده تا نحسی و غم های یک سال را بیرون ببرند و و در سر چهار راه، یا در آب روان می ریختند.
دور بزرگان خانواده جمع شدن و متیل گوش داد و آجیل محلی خوردن از دیگر رسومات کهگیلویه وبویراحمدی ها در آخرین چهارشنبه سال است.
جشن چهارشنبهسوری در استان یزد
در یزد در مراسم چهارشنبه سوری در محوطه های باز هیزم جمع می کردند و زمانی که خورشید غروب می کرد آتش روشن می کردند و شعر «سرخی تو از من، زردی من از تو» را می خواندند و در یزد شعر «سرخی تو به رویم، زردیت به جون دشمنونم» خوانده می شد و یزدیها باور داشتند با این کار ناخوشیها را دور ریخته و به سوی سلامتی و تندرستی حرکت می کنند.
یزدی ها همچنین خاکستری که از آتش باقی می ماند را به خاطر حرمتش دور نمی ریختند و بعضیها آن را بر می داشتند و به در خانهها می بردند، در خانه را می زدند و صاحبخانه می گفت کیه؟ جواب می دادند: منم و صاحبخانه می گفت: از کجا آمده ای؟ جواب می دادند: از عروسی آمده ام، صاحبخانه می گفت: چه آوردی؟ جواب می دادند: تندرستی آوردهام.
یکی از چیزهایی که یزدی ها در آتش میریختند اسفند بود که برای مردم مقدس بود و اعتقاد داشتند اگر اسفند در آتش بریزند تا یک سال از چشم زخم مصون می ماندند.
یزدیها از آتش باقی مانده مراسم «کلوخک» را برگزار می کردند که با برگزاری این رسم، سیب زمینیهای کوچک را زیر آتش می کردند و با شادی و خواندن ترانه، سیب زمینی های پخته شده را می خوردند.
جشن چهارشنبهسوری در استان هرمزگان
اهالی شهرهای ساحلی استان هرمزگان هر سال ۲ بار در روزهای معینی به دریا می روند و تنی به آب می زنند. یکی از این روزها چهارشنبه آخر ماه صفر است و یک بار هم چهارشنبه آخر سال به دریا می روند. در این دو روز مردم به صورت دسته جمعی به دریا می روند و با گفتن بسم الله پا در آب های گرم و شور می گذارند و مدتی در آب دریا می نشینند و آب تنی می کنند.
در آخر با فرستادن صلوات سه بار سر خود را در آب فرو کرده و بیرون می آورند. بعد به خانه هایشان بر می گردند و با آب شیرین بدن های خود را می شویند که اصطلاحا به این کار “هو شیرینی” می گویند. چنانچه کسی بیمار باشد و نتواند این دو روز به دریا برود بستگانش از دریا برایش آب می آورند تا در منزل آب تنی کند. در گذشته رسم بود هر وقت بیماری از بستر مریضی نجات می یافت او را به دریا می بردند و بدنش را در آب دریا می شستند.
اهالی هرمزگان معتقدند با این کار یعنی رفتن به دریا در این دو روز در طول سال بیمار نخواهند شد. از نظر علمی هم آب دریا همانند آب گرم ها خاصیت درمانی دارد و برای درمان بیماری های پوستی بسیار مفید است. در برخی مواقع مردم هرمزگان بر سر در منزلشان آب دریا و نمک آویزان می کنند و باور دارند با این کار چشم حسود از آنها دور می شود.
جشن چهارشنبهسوری در استان کرمانشاه
چهارشنبهسوری در استان کرمانشاه که قدمت چند هزار ساله دارد و آثار باستانی آن نیز گویای همین ادعاست، با ویژگیهای خاصی برگزار میشود؛ کرمانشاهیها علاوه بر اینکه مانند دیگر ایرانیان آتش روشن میکنند و از روی آن میپرند، رسم قاشقزنی نیز دارند.
براساس این رسم جوانان قاشق به دست میگیرند و برای اینکه دیده نشوند، خود را میپوشانند و با زدن قاشق به هم به در خانهها میروند و از صاحب خانه عیدی میخواهند. اگر صاحب خانه زرنگ باشد، چادر را از سر قاشقزن میکشد و تا او را نبیند، دنبالاش میدود و عیدیهایی را که جمع کرده است، از او میگیرد.
با اینگونه رسمها، چهارشنبهسوری نهتنها ترسی ندارد، بلکه اگر درست انجام شود، یک جشن بزرگ است که دل همه را شاد میکند؛ تا بهتر به استقبال سال جدید بروند.
استان ایلام در چهارشنبه سوری
در آیین چهارشنبه سوری ایلامی ها براساس یک سنت قدیمی آتش روشن می کنند و از روی آن می پرند. این مراسم آگر نوروزی(آتش نوروزی) نام دارد و بی هیج شکی شبیه مراسم چهارشنبه سوری است اما گویا در این مراسم هیچونه دخل و تصرفی نشده است. اما این مراسم که بعد از غروب آفتاب آغاز می شود ، تنها برای سلامتی اعضای خانواده برگزار می شود و به تعداد اعضای خانواده آتش در کنار هم روشن می کنند. حتی یاد درگذشتگان نیز گرامی داشته می شود و یک آتش نیز به یاد آن نیز روشن می کنند.
جشن چهارشنبهسوری در استان زنجان
آیین چهارشنبه سوری یکی از آیینهای نوروزی است که مردم زنجان در هر سال آخرین چهارشنبه سال را جشن میگیرند.چهارشنبه آخر سال یکی از سنتهای ایرانیان باستان است که از قدیم نیز وجود داشته و مردم زنجان این آیین را هر ساله برگزار میکنند و در این روز مردم در پشت بام خانهها و جلو در و حیاط آتش روشن میکردند و جوانان از روی آتش میپریدند.دختران دم بخت و جوانان در این روز آرزو میکردند و از روی آتش میپریدند و بر این عقیده بودند کسی که قبل از پریدن آرزو کند آرزویش برآروده میشود.
جشن چهارشنبهسوری در استان قزوین
قزوینی ها در شب چهارشنبه سوری رسوم ویژه ای دارند که از جمله آنها بیرون کردن جوانان
و خصوصا دختران دم بخت از خانه است.اندکی مانده به زمان اذان مغرب،بزرگ خانه با جارو
و خاک انداز جوانان را از خانه بیرون می کرده و انها می بایست تا پایان اذان آنجا مانده و
پس از ان برمی گشتند.این حرکت با آن نیت صورت می گرفته که در سال جدید،بخت این جوانان
باز شده و از خانه پدری نقل مکان کنند.غذای ویژه چهارشنبه سوری،رشته پلو با “شیش انداز”
بوده که هدف از ان در دست گرفتن رشته امور زندگی در سال جدید بوده است.
شیش انداز هم خورشتی است که از آب و رب و ادویه و پیاز سرخ کرده و تخم مرغ
تهیه می شده است.قزوینی ها خرید آینه در شب چهارشنبه سوری را خوش یمن
می دانسته اند.در این شب همچنین پس از پریدن از روی آتش،زن و مرد خصوصا بچه ها
چادر به سر می کردند طوری که شناخته نشوند و سپس با قاشق و کاسه ای فلزی
به سمت خانه هایی می رفتند که درشان رو به قبله باز می شده است.قاشق زن ها
پشت در ایستاده و آن قدر قاشق می زدند که صاحبخانه امده و کمی آجیل و شیرینی عید به آنها بدهد.
جشن چهارشنبهسوری در استان گیلان
در آخرین سه شنبه سال در گیلان هم مانند سایر استانها آئینهای خاصی اجرا می شود،
در این شب اسپند، کندر، گلاب و شمع باید در خانه باشد، اسپند و کندر را دود می کنند،
گلاب را به صورت خود می زنند و شمع را به نیت روشنایی روشن می کنند.
گیلانیها خاکستر آتش افروز شب چهارشنبه سوری را صبح چهارشنبه پای درختها می ریزند
و معتقدند که درختها بارور می شوند و کسانی که قصد زیارت اماکن متبرکه را دارند
به نیت سفر از خانه خارج می شوند.
در بسیاری ازمناطق کوهستانی گیلان و مازندران که به آداب و سنن ایرانیان باستان
دلبستگی بیشتری دارند در استقبال از سال نو، مراسم آتش افروزی را در شب
چهارشنبه برگزار می کنند.
دور ریختن وسیله های کهنه و فرسوده زندگی در بیشترمناطق ایران معمول است،
رسم کوزه شکستن یا کوزه پرت کردن به کوچه به نیت دور کردن بلا در همه ایران عمومیت دارد.
گیلانی ها دختران دم بخت را غروب چهارشنبه سوری با جارو از خانه بیرون می اندازند
به این امید که تا سال بعد ازدواج کنند.
جالب ترین رسم ها در چهارشنبه سوری ایرانی ها/آیینی که امروزه با ترس و وحشت ختم می شود
جشن چهارشنبهسوری در استان گلستان
آخرین چهارشنبه سال مردم استان گلستان از کوچک تا بزرگ بر روی کوه وپای آتش اشعار
«زردی من از تو، سرخی تو از من »را میخوانند و در اکثریت روستاهای این منطقه در همین هنگام
شب کوزه های آب نمک را می شکنند. زیرا معتقد بودند با خرید کوزه نو برکت خانه در سال نو بیشتر
می شود. در این شب برخی از دختران به همراه آینه ای به کوچه می رفتند و سخن اولین فردی
را که از کنار او عبور می کرد به عنوان نتیجه اعمال و آرزوهای خود تعبیر می کنند.
قاشق زنی در همین شب انجام می گیرد. پسرها چادر به سر کرده، در دستی قاشق ودر ذستی
دیگر ظرفی فلزی همچون کاسه میگرفتند و جلو در خانهها می رفتند سپس قاشق را برظرف
می کوبند و خوردنی طلب می نمایند صاحبخانه در این هنگام به جهت پیروی از سنن غالبا”
شکلات، شیرینی یا قند را به آنها می دهد.
استان البرزدر چهارشنبه سوری
در گویش اصیل البرزی چهارشنبه سوری به “کل چارشنبک” معروف است که “چهارشنبه بی اهمیت”
معنی می شود و وجه تسمیه این نامگذاری برای چهارشنبه پایان سال به آداب ایرانیان باستان
باز می گردد که ۵ روز پایان هرسال دست از هر نوع کاری کشیده و صرفا به جشن و پایکوبی
می پرداختند و عملا کسب و کارها در ۵ روز پایانی سال تعطیل بوده است.
جشن چهارشنبهسوری در استان قم
مراسم چهارشنبه آخر سال در قم به این شکل برگزار می شود که در غروب
سه شنبه آخر سال مردم مقداری هیزم جمع کرده و در محله ها و
کوچه ها و یا در باغ ها و پارک ها کپه های آتش روشن می کنند و به شادی مشغول
می شوند و از روی آتش می پرند و در این هنگام اشعاری نیز می خوانند: “غم برو شادی بیا/محنت برو شادی بیا” .
از دیگر اداب شب چهارشنبه سوری در قم فالگوش ایستادن،قاشق زنی و کوزه شکستن است.
استان سمنان در چهارشنبه سوری
در شهر سمنان در غروب آخرین چهارشنبه سال نوجوانان با افروختن چند تل آتش با شادی
از روی آن پریده و میگویند: زردی من از تو/سرخی تو از من /غم برو شادی بیا/محنت برو روزی بیا /
نمد برو قالی بیا . از دیگر آداب این شب رسم فالگوش است که بنابر آن برخی افراد حاجتمند
با فالگوش ایستادن در محل گذر و یا محلی دیگر بر اساس شنیدههای خود برآورده شدن
حاجاتشان را تعبیر میکنند.
دفع شر و بلا، برآورده شدن آرزو و جشن پذیرایی از بهار، در چهارشنبه آخر سال،همه آن
چیزی است که از گذشته تا امروز فرصتی فراهم کرده تا با نگاهی متفاوت پا در سال جدید بگذاریم.
جزئیاتی از رسوم متداول جشن چهارشنبهسوری در کل کشور
فالگوشنشینی
زنان و دخترانی که شوق شوهر کردن دارند، یا آرزوی زیارت و مسافرت، غروب
شب چهارشنبه نیت میکنند و از خانه بیرون میروند و در سر گذر یا سر چهارسو
میایستند و گوش به صحبت رهگذران میسپارند و به نیک و بد گفتن و تلخ و شیرین
صحبت کردن رهگذران تفال میزنند.
حیف نیست این مراسم با آن همه جذابیتی که در گذشته داشته است، اینگونه رنگ ببازد
و تبدیل شود به بازیهای خطرناک؟
اگر سخنان دلنشین و شاد از رهگذران بشنوند، برآمدن حاجت و آرزوی خود را برآورده میپندارند،
ولی اگر سخنان تلخ و اندوهزا بشنوند، رسیدن به مراد و آرزو را در سال نو ممکن نخواهند دانست.
قاشقزنی
زنان و دختران آرزومند و حاجتدار، قاشقی با کاسهای مسین برمیدارند و شبهنگام
در کوچه و گذر راه میافتند و در برابر هفت خانه میایستند و بیآن که حرفی بزنند،
پیدرپی قاشق را بر کاسه میزنند. صاحبخانه که میداند قاشقزنان نذر و حاجتی دارند،
شیرینی یا آجیل، برنج یا بنشن یا مبلغی پول در کاسههای آنان میگذارد.
اگر قاشقزنان در قاشقزنی چیزی به دست نیاورند، از برآمدن آرزو و حاجت خود ناامید خواهند شد.
گاه مردان، بویژه جوانان چادری بر سر میاندازند و برای خوشمزگی و تمسخر به قاشقزنی
در خانههای دوست و آشنا و نامزدان خود میروند.
تقسیم آجیل در جشن چهارشنبهسوری
زنانی که نذر و نیازی میکردند، در شب چهارشنبه آخر سال، آجیل هفتمغز به نام
«آجیل چهارشنبهسوری» از دکان رو به قبله میخریدند و پاک میکردند و میان خویش و آشنا
پخش میکردند و میخوردند. به هنگام پاک کردن آجیل، قصه مخصوص آجیل چهارشنبه،
معروف به قصه خارکن را نقل میکردند. امروزه، آجیل چهارشنبهسوری جنبه نذرانهاش را
از دست داده و از تنقلات شب چهارشنبهسوری شده است.
گردآوردن بوته، گیراندن و پریدن از روی آن و گفتن عبارت «زردی من از تو، سرخی تو از من»
شاید مهمترین اصل شب چهارشنبهسوری است. هرچند که در سالهای اخیر متاسفانه
این رسم شیرین جایش را به ترقهبازی و استفاده از مواد محترقه و منفجره خطرناک داده است.
مراسم کوزهشکنی
مردم پس از آتشافروزی مقداری زغال به نشانه سیاهبختی، کمی نمک به علامت شورچشمی
و یک سکه دهشاهی به نشانه تنگدستی در کوزهای سفالین میاندازند و هریک از افراد خانواده
یک بار کوزه را دور سر خود میچرخاند و آخرین نفر، کوزه را بر سر بام خانه میبرد و آن را به کوچه پرتاب
میکند و میگوید: «درد و بلای خانه را ریختم توی کوچه» و باور دارند که با دور افکندن کوزه،
تیرهبختی، شوربختی و تنگدستی را از خانه و خانواده دور میکنند.
آش جشن چهارشنبهسوری
خانوادههایی که بیمار یا حاجتی داشتند، برای برآمدن حاجت و بهبود یافتن بیمارشان نذر میکردند
و در شب چهارشنبه آخر سال «آش ابودردا»یا «آش بیمار» میپختند و آن را اندکی به بیمار
میخوراندند و بقیه را هم میان فقرا پخش میکردند. سرود «زردی من از تو/ سرخی تو از من»
هر خانه زنی خاکستر را در خاکانداز جمع میکند، و آن را از خانه بیرون میبرد و در سر چهارراه،
یا در آب روان میریزد. در بازگشت به خانه، در خانه را میکوبد و به ساکنان خانه میگوید که
از عروسی میآید و تندرستی و شادی برای خانواده آورده است. در این هنگام اهالی خانه در را
به رویش میگشایند. او به این گونه همراه خود تندرستی و شادی را برای یک سال به درون خانه خود
میبرد. بانگ ترقه از من، رنگ پریده از تو!
باشگاه خبرنگاران و عصر ایران