بیوگرافی کامل مهران رجبی

اشتراک:

در این مطلب با مهران رجبی که از بازیگران سینما و تلویزیون می باشد آشنا می شوید . در ادامه عکس هایی از او را مشاهده می کنید . با ما همراه باشید .

مهران رجبی بازیگر ایرانی و متولد سال ۱۳۴۰ در تکاب می باشد .او در رشته گرافیک تحصیل کرده است و مدرک کارشناسی ارشد دارد .او در سال ۱۳۷۶ کار خود را شروع کرد و اولین کار او بچه های مدرسه همت بود . از دیگر فیلم های این بازیگر می توان شوق پرواز , لیسانسه‌ها , صاحبدلان و دردسرهای عظیم را نام برد . با پرشین وی همراه باشید تا با بیوگرافی مهران رجبی آشنا شوید .

بیوگرافی مهران رجبی بازیگر سینما و تلویزیون

در بیوگرافی مهران رجبی آمده است که او متولد ۱۲ دی ۱۳۴۰در در خیابان امیری شهر کرج می باشد.او فارغ‌التحصیل دوره کارشناسی رشته گرافیک از دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد گرافیک در دانشگاه تربیت مدرس است.

او اصالتاً اهل روستای «اغولبیک»تکاب است. پدرش باغبان و کشاورز بود. مهران فرزند آخر خانواده بوده و دو برادر بزرگتر از خودش به نام‌های محراب و فرهاد دارد. خواهر کوچکتر وی به نام جمیله در دو سالگی از دنیا می‌رود. استعداد وی در زمینه بازیگری ابتدا به وسیله رضا میرکریمی که همکلاس او در دانشگاه بود کشف شد و توسط او به تلویزیون و سینما راه یافت.

همسر مهران رجبی

اولین حضور در جلوی دوربین را در سال ۱۳۷۶ در مجموعه تلویزیونی «بچه‌های مدرسه همت» تجربه کرد. در سال ۱۳۷۸ با بازی در فیلم سینمایی کودک و سرباز به کارگردانی رضا میرکریمی نخستین کار سینمایی را در کارنامه‌اش ثبت کرد. نقش ستوده شده او در کودک و سرباز کاندیدای جایزه جشنواره فجر هم گردید که برای بازیگری تازه‌کار افتخار است.

مهم‌ترین ویژگی بازی مهران رجبی این است که وی نسبت به دیگر بازیگران سینما و تلویزیون ایران بسیار راحت و اصطلاحاً رئال و واقعی نقشش را بازی می‌کند.

خاطره کودکی مهران رجبی

یک‌بار در روستا زندگی می‌کردیم با پسر همسایه برای درس خواندن به کرج می‌رفتیم. یک روز آقای همسایه ۵۰ تومان با یک قفل به من داد و گفت این قفل را درست کن. در واقع پول را به من سپرد نه به پسرش. نمی‌دانم چرا من را عاقل‌تر از پسر خودش می‌دید. آن روز ۵۰ تومانی من گم شد. بعدها متوجه شدم پسر همسایه پول را از جیب من زد به این خاطر که از پدرش به خاطر اعتماد کردن به من دلخور شده بود و با خودش فکر کرده بود اگر پول را کش برود به پدرش ثابت می‌شود که نباید به غریبه‌ها اعتماد کند.

بیوگرافی مهران رجبی

نحوه آشنایی مهران رجبی با همسرش

من معلم بودم و همسرم کارمند ماشین نویس اداره بود. پایان نامه ام را می دادم ایشان تایپ می کرد. در این هیر و ویر بیشتر آشنا شدیم و البته به بهانه آشنایی بیشتر مدام می گفتم پایان نامه اصلاحیه خورده، اینجا را تایپ کن یا آن صفحه را درست کن و … ایشان هم مجانی کار من را انجام می داد و خلاصه خودش را به ریش ما بست!

یک مدتی گذشت و دیدیم در اداره فضای خوبی وجود ندارد. البته من فقط به رییس اداره آموزش و پرورش کرج که از دوستانم بود، موضوع را گفته بودم. پیش ایشان رفتم و گفتم فضا اینطوری شده، گفت فردا بیایید خانه ما صحبت کنید. ایشان با ماشین رییس رفت، من هم با ماشین خودم رفتم و صحبت کردیم.

بعد بنا شد هفته بعد من به خانه ایشان بروم و سنگ هایم را وا بکنم. روز موعود من تنهایی رفتم. مامان ایشان اولین چیزی که گفت این بود که اینطوری بد است! گفتم نه، شما اول من را به غلامی بپذیرید، بعد من یک مینی بوس آدم می آورم. همان هم شد و هفته بعدش یک مینی بوس برادر و فامیل و … بردیم. آنها هم از خدایشان بود دخترشان را به من بدهند.

مهران رجبی

بیشتر بدانید گفتگو با مهران رجبی

چقدر اهل ورزش کردن هستید؟

اهل هیچ ورزشی نیستم، فرصت ندارم به همین خاطر هیچ ورزشی را انجام نمی دهم.

دست پخت تان چطور است؟

یک لوبیاپلو بلدم درست کنم با املت.

کدام غذا را بیشتر دوست دارید؟

فسنجان، کلم پلو و آلو اسفناج. بیوگرافی مهران رجبی

عکس های مهران رجبی

اهل رستوران گردی و کافه گردی هم هستید؟

زیاد حوصله رستوران را ندارم، چون همه داخل آن جمع اند و باید با تک تک مردم سلام علیک کنم، به خاطر همین زیاد اهل رستوران نیستم.

چقدر اهل سفرکردن هستید؟

بسیار زیاد اهل مسافرت کردن هستم. مدتی است طوری شده که سفر کردنم جنبه کاری دارد تا تفریحی. اما فرصتی که ایجاد شود برای تفریح هم سفر می کنم.

میانه تان با غذاهای فست فود چگونه است؟

می بینم حالم بد می شود، حتی بوی غذاهای فست فودی اذیتم می کند.

اهل بازی و سرگرمی هستید؟

خیلی دوست دارم سر به سر بچه های کوچک بگذارم و سرگرم شان کنم. یک هلیکوپتر کنترلی هم برای پسرم خریدم که بیشتر خودم با آن بازی می کنم.

فرزندان مهران رجبی

بعد از چندسال زندگی مشترک هنوز هم عاشق همسرتان هستید؟

خیلی زیاد؛ به نظرم عشق و علاقه در زندگی از آدم بودن نشات می گیرد؛ اینکه آدم فهمیده باشد،
از هر چیزی که فراهم است لذت ببرد و به تفاوت ها هم احترم بگذارد،
وقتی اینها باشد عشق هم همیشه هست.

شما در خانه و جمع خانواده خودتان جدی هستید یا شوخ طبع؟

خیلی جدی هستم. اتفاق بسیار آدم حساب شده ای هستم. دلیلی ندارد الکی هرهر بخندیم.

بچه هایتان چقدر شما را جدی می گیرند و از شما حساب می برند؟

در حد کفایت این اتفاق می افتد و به اندازه پدر و فرزند از من حرف شنوی دارند. البته بچه ها به طور
کلی قرار نیست حساب ویژه ای ببرند ولی در حد کفایت هم خوب است.

گریم جالب مهران رجبی

تاحالا با کسی دعوایتان شده؟

نه، واقعا دعوا به آن مفهوم را یادم نمی آید. دعوا خودش هم حوصله می خواهد هم زور که من ندارم.
بعد هم اصلا برای چه باید دعوا کرد. درگیری های لفظی و بگو و مگوها هم
که دعوا به حساب نمی آیند و اگر نباشند که اصلا فایده ندارد. (باخنده)

از چه چیز لجتان می گیرد؟

از مگس! وقتی یک جا خوابیدم مگس دور و برم می آید خیلی حرصم می گیرد و لجم در می آید.