بیوگرافی کامل مریم امیرجلالی
مریم امیرجلالی بازیگر ایرانی و متولد سال ۱۳۲۶ در تهران می باشد .او علاوه بر بازیگری در زمینه خوانندگی نیز فعالیت دارد .او با بازی در فیلم های طنز ساخته عطاران به شهرت رسید . از معروف ترین فیلم های او می توان خانه به دوش , چهار چرخ , ترش و شیرین و مادر زن سلام را نام برد . با پرشین وی همراه باشید تا با بیوگرافی مریم امیرجلالی آشنا شوید .
بیوگرافی مریم امیرجلالی بازیگر سینما و تلویزیون
در بیوگرافی مریم امیرجلالی آمده است که او متولد ۲۹ آذر ۱۳۲۶ در تهران می باشد . وی بیشتر به خاطر بازی در مجموعههای طنز سالهای دهه ۸۰ خورشیدی مشهور شد. او به عنوان خواننده با گروه موسیقی «بیان» نیز همکاری داشتهاست.
امیرجلالی می گوید من دختر یک درویش هستم. بنابراین از تجملات بیزارم. تنها چیزی که من از پدرم به خاطر دارم این است که تابلویی روی دیوار داشت که روی آن یک بیت شعر نوشته شده بود: «در کلبه ما رونق اگر نیست صفا هست هرجا که صفا هست در آن نور خدا هست»
بنابراین به خاطر آرامشی که من در خانه ام دارم، احساس می کنم که هیچ کجا مثل خانه خودم
راحت نیستم و آرامش ندارم.
به نکته ای که خیلی در خانه اهمیت می دهم، تمیزی است.
حتی اگر شما سرزده به خانه من هروقتی بیایید مطمئن باشید که همیشه خانه ام تمیز است. چون خیلی آدم خوش خوراکی هستم، همیشه روی میز میوه و تنقلاب دارم. وقتی در منزل باشم با موسیقی احساس آرامش می کنم. با صدای استاد شجریان و خانم پریسا و علیرضا قربانی زندگی می کنم. بین خواننده های جوان تر هم صدای حمید طالب زاده و مازیار فلاحی را دوست دارم. در کل به موسیقی خیلی علاقه دارم
و به من آرامش می دهد. بنابراین آرامشی را که سر کار ندارم در خانه ام با این چیزها دارم.
خصوصیات اخلاقی مریم امیرجلالی
من آدم خیلی رکی هستم و احساسم را نسبت به آدم ها بروز می دهم و برخلاف عده ای بیخودی نقش بازی نمی کنم. من ۳۰ سال در محیط اداری کار کردم ولی هرگز این رفتار و آداب اخلاقی را که از برخی همکاران در سینما و تلویزیون دیدم، در اداره از همکارانم ندیدم.
عده ای را می بینم که به راحتی قربان صدقه یکدیگر می روند اما از پشت به هم
خنجر می زنند که این گونه رفتارها باعث آزار من می شود.
به همین خاطر در محیط کار آرامش ندارم.
بیوگرافی مریم امیرجلالی می گوید کاش برخی دوستان بدانند که زندگی دیگر صحنه نمایش نیست که برای همدیگر نقش بازی می کنند. گرچه من معتقدم که بازیگران برخی از خصوصیات و بخشی از شخصیت شان رادر کار بروز می دهند و خوب که دقت کنید به راحتی می توانید پی به شخصیت آنها ببرید. دایره ارتباطات من بسیار محدود است و من در طول این سال ها تنها با عده خاصی در رفت و آمد هستم. مثل خانم امیرحمزه یا شهره سلطانی و بهاره افشاری و تعدادی دیگر از دوستان. چون به ندرت می توانم با کسی ارتباط برقرار کنم، مگر این که خوب بشناسمش.
دلیل کم کاری مریم امیرجلالی
اولین دلیل آن به دستهها و گروههایی بازمیگردد که در این سالها شکل گرفته و هر کسی فقط به افراد گروه خودش نگاه میکند و اگر قرار است برای فیلم یا سریالی بازیگر انتخاب کند، سراغ آنها میرود و کاری ندارد که بازیگران مستعد دیگری هم برای ایفای آن نقش وجود دارند یا نه. شکل دیگر کار هم این شده که فیلمنامهای با کیفیت پایین نوشته میشود و براساس آن گروهی تشکیل میدهند و از بین دخترخاله و پسرخاله و اقوام و آشنایان کستی را میبندند و کار بیمحتوا و بیسر و تهی را بهعنوان سریال میسازند و روی آنتن میبرند.
سالهای قبل فرهنگ و وجدان بیشتر از امروز بود و افراد دوست داشتند اگر فیلمنامهای را کار میکنند برای مردم جذابیت داشته باشد و از بازیگرانی استفاده کنند که مخاطبان به آنها علاقهمند هستند ولی این روزها اینطور نیست رابطهها طوری شده که من و امثال من که با کسی رفت و آمد نداریم، از عرصه کنار گذاشته شدهایم. اگر به سریالهای سالهای پیش نگاه کنید، میبینید چه تعداد از بازیگران توانای ما به دلیل همین عدم رابطه با گروههای شکل گرفته، خانهنشین شدهاند و برایشان سوال است که چرا ما به کار دعوت نمیشویم اما خانم و آقای فلانی
مدام در آثار مختلف حضور دارند. بیوگرافی مریم امیرجلالی
مساله دیگری که در سالهای اخیر به چشم میخورد، برخورد دوگانه فیلمسازان با بازیگران است. سال گذشته من دو تله فیلم بازی کردم که وقتی خروجی آن را دیدم واقعا خودم ناراحت شدم. بهدلیل اینکه اخیرا مد شده دیگر فیلمنامهای بهدست بازیگر نمیدهند بلکه داستان را تعریف میکنند و وقتی کار کلید خورد، متن را روزبهروز دراختیار شما قرار میدهند. متنی که با آنچه در ابتدا برایتان ترسیم کردهاند، کاملا متفاوت است
و وقتی خروجی کار را میبینید، متوجه میشوید با حرفی که روز اول گفته شده،
کاملا تفاوت دارد. این عدم صداقت محدود به این بخش نمیشود.
مثلا میگویند فلان بازیگر نقش مقابل شما را بازی میکند اما وقتی قرارداد بستید، شخص دیگری را روبهرویتان میبینید و زمانی که اعتراض میکنید، میگویند آن فرد مشکلی برایش پیش آمده و ما بازیگر دیگری را انتخاب کردیم. متاسفانه به همین راحتی به شما دروغ میگویند و در جایی که قرارداد بستهاید، کار دیگری از دستتان برنمیآید مگر اینکه تا آخر راه را بروید.
درنهایت هم وقتی مردم شما را در خیابان میبینند اعتراض میکنند که چرا در چنین کاری بازی کردهاید؟!
در حالی که من نوعی، در این جریان مقصر نیستم، از کجا باید میدانستم که اینقدر به من دروغ گفته شده.
به همین دلیل هم تعدادی از کارها را از ابتدا قبول نمیکنم تا خاطره
خوب مردم از کارهای موفق سالهای پیشم را از بین نبرم.
بیشتر بدانید گفتگو با مریم امیرجلالی
هنوز هم فوتبال را دنبال میکنید؟
استقلال ناصر حجازی را دوست داشتم و بهخاطر او بازیهای این تیم را دنبال میکردم، اما چند سالی میشود که فوتبال هم به سیاست آلوده شده است. تماشای فوتبال مثل سالهایی که امثال مرحوم حجازی کار میکردند برایم جذاب نیست
و ترجیح میدهم به جای فوتبال نگاهکردن، کتاب بخوانم.
بیشتر چه کتاب هایی مطالعه میکنید؟
بیشتر کتاب داستان و رمان میخوانم. زوربای یونانی نوشته نیکوس کازانتزاکیس با ترجمه محمد قاضی را بارها خواندهام و مقدمه کتاب برایم خیلی جذاب است. وقتی کارمند انتشارات خوارزمی بودم هر کتابی منتشر میشد یک جلد آن را از نویسنده هدیه میگرفتم و
کتابخانه پر و پیمانی داشتم. بیشتر کتابها فلسفی بود و قبل از اسبابکشی
به خانه جدیدم همه آنها را به یک کتابخانه اهدا کردم.
وقتی خانه به دوش به پایان رسید خیلیها منتظر سری دوم این سریال بودند. چرا خانه به دوش ۲ ساخته نشد؟
مردم هنوز از من میخواهند که به عطاران بگویم خانه به دوش ۲ را بسازد،
اما خبر ندارند که مدتهاست او را ندیدهام. وقتی برای احوالپرسی هم
با آقای عطاران تماس میگیرم جوابم را نمیدهد.
فیلم های مریم امیرجلالی
ما خیلی باحالیم
خالتور
دخترعمو و پسرعمو
بازنشستهها
روزهای بد، به در
دختری به نام آهو
و…
ویکی پدیا , مجله زندگی ایده آل , مجله دیده بان , روزنامه همشهری