حرف های جالب محمدرضا گلزار در مورد سفرش به هند و فیلم سلام بمبئی +تصاویر
حرف های جالب محمدرضا گلزار
در این گفتوگو احسان کرمی، مجری همهفن حریف ما را همراهی کرد تا گفت
وگوی درجه یکی داشته باشیم.
آقای سوپراستار مقابل آقای همهفن حریف بیهیچ رودربایستی حرف زد و چیزی را از قلم نینداخت.
این گفتوگو پر از حرفهایی است که راجع به محمدرضا گلزار تا حال گفته نشده و نمیدانید(dot)
محمدرضا
گلزار
هند خوش گذشت؟
– بله.
خوب بود؛ تجربه جدید و جالبی بود.
پیش از این سفر به هند داشتید؟
– بله.
یک بار در سال ۸۲ بود که به گوآ سفر کردم(dot)
اما جامعه واقعی هند را نمیتوان در گوآ پیدا کرد.
– خیر.
چون گوآ یک منطقه توریستی است و با روح هند کمی متفاوت است.
بمبئی یک تجربه جدید و عجیب برای من بود.
بمبئی باعث شد احساس جدیدی به مردم هندوستان پیدا کنم(dot)
ایران و هند ریشههای فرهنگی مشترک زیادی با هم
دارند.
نظرتان در این باره چیست؟
– اگر دنبال ریشه مشترک میگردید باید بگویم در حال حاضر میتوان این اشتراک را
در زبان جستوجو کرد.
زبان فارسی یکی از زبانهای رسمی هندوستان است اما اشتراک دیگری بین ایرانیها و هندیها نمیتوان پیدا کرد.
مردم در هندوستان با یک اختلاف طبقاتی بسیار متفاوت در کمال آرامش در کنار هم زندگی میکنند و شما میتوانید
یک همنشینی زیبای اجتماعی را بینشان پیدا کنید؛ به عنوان مثال آمیتا باچان یا شاهرخخان را با خانههای چند میلیاردی
در کنار کسی که زاغهنشینی میکند یا خودش را در دریا میشوید، می شود دید.
آنها در جوار هم زندگی میکنند و به هم احترام میگذارند و بسیار مسالمتآمیز با یکدیگر تعامل دارند و به
هم عشق میورزند این چیزی بود که من واقعا به آن غبطه خوردم.
با اینکه ما در سرزمینی زندگی میکنیم که سراسر فرهنگ و قدمت است اما فقدان این همزیستی را در اینجا
میتوان به راحتی مشاهده کرد.
ما از فرهنگ و تمدن ۲۵۰۰ ساله ادعایی خودمان هم خیلی دور شدهایم.
عکس های محمدرضا گلزار
ولی شما میتوانید این دوست داشتن را به خوبی بین مردم هند ببینید.
شاید اگر کسی در ایران به جایی برسد، عدهای از مردم به جای تشویق آن هنرمند، او را مورد تنفر
هم قرار دهند.
این یک واقعیت تلخ است که شاید باورش برایمان کمی سخت است؛ مثلا من صحنهای را در خیابانهای بمبئی با
آن جمعیت زیاد دیدم که دو ماشین با هم تصادف کردند اما به جای دعوا و بحث رانندهها از ماشین
خود پیاده شدند و برخورد تندی نداشتند و صورت همدیگر را بوسیدند و سوار ماشین شدند و به راه خودشان
ادامه دادند(dot)
چه عاملی در فرهنگ هندوستان وجود دارد که این دوستداشتن بین مردم را سبب شده است؟
–
عشق و آرامش در هر لحظه زندگی مردمانشان موج میزند و این موضوع برای من بسیار قابل احترام بود.
وجود استرسهای روزمره بین مردم ما شاید باعث این تفاوت شده باشد و یکسری اتفاقهای دیگر که از صبح که
چشم باز میکنیم درگیر آن هستیم.
چقدر هنر در زندگی مردم هند تاثیر گذاشته است؟
– سینما یکی از ارکان اصلی زندگی آنهاست و هنرمندها را در هر سطحی که باشند بسیار دوست دارند.
آنها حتی در مورد هنرپیشههای درجه ۷ و ۸ خود به خوبی و با عشق صحبت میکنند.
مردم هندوستان آرزوهای خود را در سینما دنبال میکنند برعکس کشور ما که برخی افراد برای خود منتقد و کارشناس
هستند؛ مثلا بعضی مردم در خیابان پلیس میشوند و در سینما بهترین منتقد هستند یا در موسیقی طوری نظر میدهند
که هر کسی نداند فکر میکند این افراد از بهترینها در حوزه موسیقی هستند.
من قبلا فکر میکردم مردم در شغلهای خودشان بهترین هستند و شغل دومشان نقد و قضاوت است اما اگر در
حال حاضر از من بپرسی میگویم اینها در نظر دادن بیشتر استاد هستند و شغل اولشان قضاوت و نقد دیگران
است.
استایل محمدرضا گلزار
فضای مجازی هم به این موضوع دامن زده و باعث شده که مردم ما بیشتر همدیگر را
نقد کنند تا به هم کمک کنند؛ به عنوان مثال در کشورهای دیگر آقای انریکه در فضای مجازی خود یک
پست قرار میدهد و یکسری طرفدار دارد و یکسری دیگر منتقد میآیند خطاب به او نظرشان را مینویسند اما در
کشور ما مردم با هم دعوا دارند و در پیج یک هنرمند با هم بحث میکنند و گاهی اوقات دعواهایی
راه میافتد که تعجبآور است و همگی نمونه آن را دیدهایم.
این مشکلات باید ریشهیابی شود چون امکان دارد تنها یک دقیقه ذهن کسی را که کامنت میگذارد به خود مشغول
کند اما لطمه بزرگی به هنرمند وارد میکند.
از فضای مجازی استفاده میکنید؟ فضای اینستاگرام چطور؟
– بله.
من پیج رسمی در اینستاگرام دارم و چند فنپیج رسمی دیگر؛ این مشکلات مجازی هم از من دور نیستند و
طرفداران مرا هم تحت تاثیر قرار میدهند.البته یک تیم هدایت شده در این فضا با هدف مشخص، تخریب انجام میدهد
که شناسایی شده و به زودی از طرف مجاری قانونی پیگیری خواهد شد.
به هر حال هر هنرمندی یکسری طرفدار و یکسری منتقد دارد که البته اگر باعث رنجش برای کسی نشوند، حرفهایشان
را باید شنید.
من از این شرایط ناراضی نیستم و طرفداران بسیار نازنین و فهمیدهای دارم که یکی از بزرگترین شبکههای منظم طرفداری
را شکل دادهاند و من به آنها افتخار میکنم.
شاهرخ خان در فضای مجازی؟
– ماجرای پیج آقای شاهرخخان برای همه بسیار جذاب بود.
تا زمانی که من پیج اینستاگرامی ایشان را فالو نکرده بودم ۹۰۰ هزار فالوئر داشت که الان فکر میکنم بسیار
زیادتر شده است یا هر پست ایشان نهایتا ۱۷۰۰ کامنت داشت اما بعد از اینکه ایرانیها جلب پیج او شدند،
تعداد کامنتها به عدد ۲۴ هزار در پست جدید او رسید.
یکسری از طرفدارهای ایرانی به فارسی به آقای شاهرخخان ابراز محبت میکردند و یکسری دیگر به فارسی ناسزا گفته بودند؛
البته اگر از اینها بگذریم یکسری از ایرانیهای فهیم آمده بودند و عذرخواهی کرده بودند.
ما بیشتر از هر چیز دیگری نیاز به فرهنگسازی داریم.
شاهرخخان به شما چیزی راجع به این ماجرا نگفت؟
– نه.
اما برای من جالب بود که ایشان چند جمله فارسی میدانست.
پدر ایشان یک عقبه فارسیزبان دارند و جالبتر اینکه ایشان شیعه هستند.
استقبال ایشان از من در تاریخ هندوستان بیسابقه بود.
البته شاهرخخان یک اسطوره است و من برای ایشان احترام بسیاری قائلم.
به عنوان یک سوپراستار ایرانی که شاید نتوانید راحت از خانه بیرون بروید یا خیلی نتوانستنهای دیگر، وقتی که زندگی
خودتان را با سوپراستارهای هند قیاس میکنید چه تفاوتهایی را احساس میکنید؟
– مقیاسها در هر جایی متفاوت است؛ شاهرخخان
اگر به لسآنجلس برود باید ساعتها در فرودگاه بماند تا بتواند از آنجا بیرون برود.
ایشان فرد متفاوتی است.
شرایط شاهرخخان با من بسیار متفاوت است و قابل قیاس نیست.
چه شد با قربان محمدپور کار کردید؟
– فیلمهای ایشان به شدت در جهت سرگرم کردن مردم در سینما ساخته
میشوند که البته در بعضی موارد به هدف خود رسیده و در گیشه موفق بودند و بعضی دیگر در گیشه
شکست خوردند.
از روزی که من آقای محمدپور را با فیلمنامه سلام بمبئی دیدم، نزدیک به دو سال میگذرد.
فیلمنامه بیشتر شبیه یک رویا برای آقای محمدپور به نظرم آمد.
من هم به این فیلمنامه نه نگفتم.
کمکم که جلوتر رفتیم تهیهکننده ایرانی آمد و بعد از مکاتباتی که داشتند هنرمندهای هندی هم به کار اضافه شدند
و همه چیز شکل جدیتری به خودش گرفت.
خود من هم فکر نمیکردم که پروژه به این ابعاد صورت بگیرد و اولین پروژه اینترنشنال بین ایران و هندوستان
در سینما بسته شود.
خدا رو شکر که از پسش برآمدیم.
من کار را دیدم و راضی هستم.
ایشان خیلی زحمت کشیدند و برای من عزیز هستند.
قرار است اکران بزرگی برای این فیلم داشته باشید؟
– ۳ هزار سینما فقط در هند قرار است فیلم را
اکران کنند.
ما در آمریکا و اروپا هم اکران خواهیم داشت و ۱۷ سینما هم در کانادا فیلم را روی پرده خواهند
برد.
در ایران هم یک اکران هیجانانگیز خواهیم داشت.
یک فرش قرمز پرهیجان با حضور هنرمندهای هندی هم شاهد خواهیم بود.
حواشی این سوپراستارهای هندی و خود شما روی فرش قرمز چگونه است؟
– همه این کارها با مجوز وزارت ارشاد
خواهد بود.
تمام هنرپیشهها با مجوز خواهند آمد و اگر خدا بخواهد آبرومند برگزار میشود.
اگر بدانم که همه چیز عالی برگزار نمیشود این کار را اصلا انجام نمیدهم و حتی جلوی آن را خواهم
گرفت.
«سلام بمبئی» کار گیشه است؛ اما کار آبرومند گیشه است و مطمئن هستم که مردم از آن راضی خواهند بود.
نسخه فیلم در ایران با هند تفاوت دارد؟
– قرار شده مجددا بازبینی شود چون صحبتهایی در رابطه با
مسائل فرهنگی شد.
ما مجوز فیلم را گرفته بودیم اما دوباره مورد بازبینی قرار گرفت.
در یک سکانس حرکات موزون داریم که من و خانم دیا میرزا وارد رستورانی میشویم و چند پسر جوان حرکات
موزون انجام میدهند که بینظیر است.
توقع من از فیلم هندی همیشه این بوده که درخت ببینم و دو دلداده یا صحنههای اکشن با صحنههایی از
اسلحه و….
این فیلم اصلا اینطور نیست.
یک سکانس حرکات موزون آبرومند داشتیم که در بازبینی حذف شد.
البته نسبت به این مساله اعتراض دارم و در رابطه با این موضوع تا به حال صحبت نکردهام.
ما میتوانستیم برای ورژن هندی، رقص و آواز دیگری بگیریم و برای ورژن ایرانی همینطور…
میخواهم بگویم اگر مجوز یک کار بینالمللی را میدهیم این قدرت و جرات را داشته باشیم که پایش بایستیم.
در نهایت این را بگویم که هیچ تفاوتی بین نسخه ایرانی و هندی نیست و فقط به دستور وزارت ارشاد
بخشهای حرکات نمایشی از فیلم حذف شد.
البته تمام سکانسهای فیلم براساس فیلمنامه پیش رفته است؛ پروانه ساخت گرفتیم و بعد فیلمبرداری انجام شد ولی اگر تدبیری
انجام شود که ۱ تا ۲ دقیقهای از فیلم حذف نشود بهتر است.
البته ورژن ایرانی و هندی چندان تفاوتی ندارد و ورژن هندی فقط حدود ۵ دقیقه بیشتر است.
شایعه شده بود شما با خانم میرزا ازدواج کردهاید؟
– البته فرهنگ مردم ما بالاتر این حرفهاست که چنین شایعاتی
به وجود آید.
قبلا به صورت تصویری پاسخ این سوال را دادهام.
ایشان سالها پیش ازدواج کردهاند و شوهرشان دوست خوب من است.
به فیلم «خشکسالی و دروغ » اشاره کردید؛ فیلمی که کارگردانش از اینکه از جشنواره دور مانده ناراضی بود.
متنش از محمد جعفری فوقالعاده بود و همین طور فیلم «مادر قلب اتمی»…
بیشتر برایمان بگو.- عدم حضور «مادر قلب اتمی» در جشنواره فجر بیشتر از باقی کارها من را اذیت کرد.
مگر یک بازیگر در طول کارنامه هنریاش چند بار میتواند خودش را نشان دهد و دیده شود.
آنهایی هم که قرار است کارشان دیدن چنین کارهایی باشد یا دقت نمیکنند یا دوست ندارند که ببینند؛ حتی گاهی
حواسشان را پرت میکنند.
«مادر قلب اتمی» فیلمی است که وارد جشنواره برلین شده است.
این جشنواره در سطح دنیا برگزار میشود.
البته در بخش اصلی جشنواره برلین نبودیم.
در بخشی از جشنواره بودیم که داوری نشد.
کسانی که این فیلم را دیدهاند میتوانند قضاوت کنند.
کار آقای فرمانآرا، «خشکسالی و دروغ» و فیلم «بوتیک» هم به جشنواره نرفت.
آخر مگر چند تا کار جشنوارهای هر بازیگر در کارنامهاش دارد؟ البته من براساس علاقه شخصی مدتهاست که کلا تغییر
ژانر دادهام.
چرا این کار را کردی؟
– گیشه سینما را سالها با کارهای مورد استقبال مردم مثل کما، شام آخر،
توفیق اجباری، آتش بس و…
داشتهام.
از آن طرف از بزرگان عرصه سینما مثل آقای بیضایی، کیمیایی، مهرجویی پیشنهاد کار داشتم اما ترجیح دادم با کارگردانان
جوان کار کنم.
همچنانکه اگر الان هم این اساتید به من پیشنهاد کار بدهند دوست دارم کار کنم.
کار گیشهای هم انجام میدهید؟
– گیشه خوب بله؛ گیشهای که با خواهش مردم را به سینما نکشانیم.
کارهایی را دوست دارم بازی کنم که مردم برای دیدنش صف بکشند.
اخیرا چه فیلمهایی دیدهاید؟
– در کارهایی که در سینما دیدهام باید به «ابد و یک روز » اشاره کنم
که خیلی خوب بود و خوشحالم از اینکه بازیگرانش جایزه گرفتند.
برگردیم به خشکسالی و دروغ.
بیشتر برایمان درباره این کار توضیح بدهید.
– خشکسالی و دروغ فیلمی است که ۷ سال تئاترش پرمخاطبترین تئاتر ایران بود.
آقای سرابی، خانم آیدا کیخایی، باران کوثری و پیمان معادی کار میکردند و من جای احمد و پیمان این نقش
را بازی کردم.
برای فیلم سینماییاش من و پگاه آهنگرانی اضافه شدیم.
باران کوثری مشغول کاری بود و نتوانست حضور پیدا کند.
به نظرم کاری درخشان است.
تیپ محمدرضا گلزار
منتظر هستیم تا این فیلم را ببینیم.
– این فیلم کاری است که مردم دوست خواهند داشت چون به مشکلات خانوادگی اشاره میکند که میدانم قابل لمس
است.
سیاهنمایی هم ندارد.
اعتقاد دارم که سیاهنمایی تا یک جایی برای فیلمها جذاب است.
ممکن است عدهای با این مسئله مشکل داشته باشند و خرده بگیرند.
از یک جایی به بعد به نظرم خیلی از فیلمنامههای ما سیاهنمایی دارد.
همه میخواهند اصغر فرهادی شوند؛ مسلما چنین چیزی امکانپذیر نیست! ساخت فیلمهای مشابه «جدایی نادر از سیمین» دیگر کافی است!
بله .
چندین و چند سال است که ما فیلم سرگرم کننده به معنای واقعی نداریم…
برویم سراغ موسیقی.
کلا فعالیت هنریتان با موسیقی شروع شد.
این را بگویید که جدی جدی، جدی شد یا شوخی شوخی، جدی شد؟
– بله.
با گروه آریان کار در عرصه موسیقی را آغاز کردم؛ البته سالها قبل از این گروه جدا شدم.
اما الان تیمی که باید با آنها کار کنم را پیدا کردم که تمامی افراد حرفه ای و در کار
خود بهترین هستند که شامل تیم تولید، اجرایی، تبلیغات، و نوازنده هاست که آقای حامد برادران به عنوان تنظیم کننده
و رهبر ارکستر و آقای ایمان ابراهیمی با عنوان مدیریت اجرایی به عنوان ارکان اصلی در این تیم حضور دارند.
آقای برادران شریک هنری شما هستند یا مدیربرنامهتان؟
– ایشان تنظیمکننده و رهبر ارکستر من هستند.
همکاری شما صرفا در زمینه موسیقی بوده؟
– بله.
فقط در حوزه موسیقی همراه هستیم و زمانی که با هم کار میکنیم روند رو به رشدی داریم و بسیار
حرفهای کار میکنیم(dot)
ترکهایی که کار کردهاید برای اجرای کنسرت کم نیست؟
– بله کمتر از ۱۰ تاست(dot)
شنیدهام قرار است به زودی کنسرت برگزار کنید.
در مورد تاریخ آن و…
بگویید.
– الان حدود ۹ ترک آماده داریم.
۴ ترک هم داریم که آماده برای مرحله ضبط است.
کنسرت در شهریورماه و در جشنواره برگزار خواهد شد.
در نهایت حدود ۱۴ ترک باکیفیت برای کنسرت آماده خواهیم داشت.
کاری را بازخوانی هم میکنید؟ مثلا از کارهای قدیمی، احتمالا مورد استقبال هم قرار خواهد گرفت…
– موافقم و احتمال دارد این کار را انجام دهیم.
به نظرم کار جالب و زیبایی است.
برای آهنگسازی فقط با آقای برادران کار میکنید؟
– خیر.
از بیرون هم کار میگیریم.
البته با مشورت تیم این کار را انجام میدهیم اما با کمک خود گروه.
در حال حاضر اجرای رسمی نداشتهایم.
البته در کار ما آدمهای بسیار حرفهای فعالیت میکنند.
ورود شما به سینما تحولی در گیشه به وجود آورد و فیلمهای سرگرم کننده را تبدیل به فیلمهای جذاب کرد؛
مثلا شام آخر هنوز برای من فیلم جذابی است…
فکر میکنید بتوانید چنین تحولی در موسیقی هم به وجود آورید؟
– راستش را بخواهید برای همین است که میخواهیم
کار متفاوتی انجام دهیم؛ مثلا کنسرتی را در سال ۸۸ برگزار کردم که اولین کنسرت آقای فلاحی، جهانبخش، سهراب پاکزاد
و طبری بود.
من عنوان کردم در این کنسرت میخواهم از زیر با بالابر خیلی سریع روی صحنه بیایم.
آنها گفتند چند خواننده خدابیامرز در آن ور آب فقط این کار را کردهاند.
اما من عقیده داشتم هر طوری هست باید این کار را انجام دهم؛ بنابراین سیستم حرفهای تهیه کردیم و درام
را با کمک چند نفر از وسط صحنه بالا آوردند و این اتفاق افتاد.
یعنی میخواهید کنسرتها هم هیجانانگیز باشد؟
– تلاشمان این است.
دوستان دیگر ایدههای جالب دیگری را پیاده کردهاند.
اما ما میخواهیم با خلاقیتهایی که تا به حال مردم ندیدهاند روی صحنه حاضر شویم تا مخاطبها راضی باشند(dot)
آلبوم چطور؟
– در راه است(dot)
امسال؟
– بله.
حتما بعد از محرم و صفر آلبوم را بیرون میدهیم(dot)
در موسیقی هم مدیربرنامه دارید؟
– آقای ایمان ابراهیمی،
مدیر اجراییمان در موسیقی است.
لزوم حضور مدیربرنامه چیست و به نظر شما حتما باید باشد؟
– در تمام دنیا در سطح حرفهای این موضوع
وجود دارد.
از سال ۷۹ که سام و نرگس را کار کردم این مساله را مهم میدانستم.
بله من هم مدیربرنامه دارم.
آقای حمیدرضا حمیدیمنش، که همیشه ترجیح میدهد پشت پرده باشد و در انتخاب خیلی از کارها به من مشورت میدهد.
خیلی جاها هم با نظر خودش دلیلی نمیبیند که حضور داشته باشد؛ مثلا وقتی با آقای شایسته، تهیهکننده قرار کاری
دارم که ۱۶ سال است که با او کار میکنم و او را میشناسم، خود حمیدرضا تشخیص میدهد در جلسه
حضور نداشته باشد و البته این از روی احترام به تهیهکنندههای آشناست که این کار را میکند؛ چون ما زبان
هم را به خوبی میفهمیم.
اما زمانی هست که قرار است با یک اسپانسری قرارداد ببندیم که من نه او را میشناسم و نه ادبیات
هم را متوجه میشویم.
در این زمان آقای حمیدیمنش وارد میشود و شروع به بررسی میکند تا به نتیجه برسیم.
در مورد سینما، عزیزی هست به نام علیرضا شمس که مشورتها را با او میکنم و با هم تصمیمگیری میکنیم
که تمام این سالها یار من بوده است؛ مخصوصا در سالهای اخیر خیلی به من کمک کرده است و مدتهاست
در کنار من است.
از شرایطی که در ایران دارید، راضی هستید؟ تا به حال به رفتن از ایران فکر کردهاید؟
– حدود
دو سال در امارت، لندن و آمریکا زندگی کردم اما دلیلی برای اینکه بخواهم بروم و برنگردم نمیبینم.
در جامعه سینمایی مثل افتتاحیهها و اختتامیهها کمتر شما را میبینیم.
دلیلش چیست؟
– من باید دلیلی برای حضور در این مراسم داشته باشم.
وقتی فیلمهای من در آن جشنواره حضور ندارد، دلیلی برای حضور ندارم؛ مثلا حتما در مراسم روز ملی سینما شرکت
میکنم.
در آینده هم هر جشنوارهای که فیلمی از من را داشته باشد، حتما در آن حضور خواهم داشت.
طبیعتا شما به عنوان یک سوپراستار از موقعیتتان به راحتی میتوانید برای کسب درآمد استفاده کنید و گاهی تشخیص اینکه
کاری را انجام دهید یا نه برایتان سخت است.
خیلیها به شما پیشنهادهای مالی خاص میدهند، این حامیان مالی شما چه کسانی هستند و چطور انتخاب میشوند؟
– یک
تیم و اتاق فکری دارم که پیشنهادهای مطرح شده را بررسی میکنند تا اعتماد مردم به من خدشهدار نشود.
به هر حال هر محصولی که انتخاب میشود باید جوری باشد که مردم بابت استفاده از آن متضرر نشوند(dot) مثلا
با خمیردندان G.
U.
M نزدیک ۴ تا ۵ ماه در حال بررسی بودیم تا به این نتیجه رسیدیم که این محصول باید تبلیغ
شود.
یک سال قرارداد داشتیم که تمام شده است اما چون هم من راضی بودم و هم دوستان طرف مقابل این
قرارداد ادامهدار خواهد بود.
ساعت lond weil هم هست که برایشان تبلیغات میکنم و همین طور برای HYPE که از طرف شرکت جهانی هایپ
انتخاب شدم.
من همراه چند مدل تبلیغاتی دیگر در دنیا به طور مشترک تبلیغ HYPE را انجام میدهیم(dot)
در مورد
فعالیتهای اجتماعی و بشردوستانهتان بگویید.
– اتفاقا یک کار بزرگ خیریه در راه دارم.
کار بزرگی است که مردم هم در آن سهیم میشوند؛ چون متاسفانه اعتمادها از بین رفته و این کارها نمایشی
شده است، ترجیح میدهم این کارها را در خفا انجام دهم.
جامعه هدف شما کودکان هستند، بیماران یا…
؟
– همه را در بر میگیرد.
هر سری سراغ یک گروه میرویم تا مشکلاتشان را برطرف کنیم.
در مورد دیگر فعالیتتان بگویید .
– فعالیتهای مختلفی داریم از جمله به تازگی رستوران انار را در اختیار دارم که از آنجا مستقیم با مردم
در ارتباط هستم.
اینجا قبلا دایر بوده و مدیریت داخلی آن را حدود دو ماه است من برعهده گرفتهام و اکثر زمانم را
آنجا میگذرانم(dot)
و حرف آخر؟
– از مدیر اجرایی تیم موسیقی، ایمان ابراهیمی و حامد برادران و محسن
بیگلری به خاطر عکاسی و تصاویر تشکر می کنم.
گفتگو با محمدرضا گلزار
گلزار فرهنگ ایرانی را به رخ سوپر استار هندی کشید
محمدرضا گلزار بازیگر سینمای ایران
که برای حضور در پروژه ى سینمایى ” سلام بمبئی ” به هندوستان سفر کرده، امروز مهمان شاهرخ خان، مطرح
ترین بازیگر سینمای بالیوود و پردرآمدترین بازیگر سینماى جهان بود.
شاهرخ خان با دعوت از گلزار به منزل شخصی خود در شهر بمبئی، ضمن استقبال از وی، ورود او را
به سینمای بالیوود خوش آمد گفت.
محمدرضا گلزار نیز با تمجید از جایگاه مردمی این بازیگر مسلمان در جهان، کتاب “گنجینه آثار ایران” را به شاهرخ
خان تقدیم و ضمن ابراز تعصب همیشگی ملى و ایرانى خود ، از وى برای دیدار از کشور و سینمای
ایران دعوت بعمل آورد.
سلام بمبئی، نام فیلمی است که محمدرضا گلزار سوپراستار سینمای ایران با همراهى ستارگان بالیوود بعنوان اولین تجربه مشترک سینماى
ایران و هند ، هفته گذشته کلید خورده است.
محمدرضا گلزار در منزل شاهرخ خان
محمدرضا گلزار در منزل شخصی شاهرخ خان
بیوگرافی :
محمدرضا گلزار آذری (زاده ۱
فروردین ۱۳۵۶ در تهران) بازیگر سینما، نوازنده، خواننده و مانکن تبلیغاتی ایرانی است.
وی در خانوادهای آذری در تهران به دنیا آمده است.
او والیبال را در تیم استان تهران، باشگاه پارس خودرو، شیشه و گاز، باشگاه پاس و باشگاه دیهیم بازی میکرد.
تا آخر دبیرستان فعالیت هنری نداشت.
پدرش با گیتار زدن مخالف بود، تنها گاهی با ارگ کار میکرد.
تا سال سوم دبیرستان در رشته ریاضی تحصیل کرد.
در سوم دبیرستان در کنکور دانشگاه آزاد در رشته مهندسی مکانیک در واحد تهران جنوب قبول شد و رزرو کرد.
در سال آخر به رشته تجربی رفت و به قصد رشته دندانپزشکی کنکور داد ولی قبول نشد و به همان
رشته مکانیک رفت.
او فارغالتحصیل رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه آزاد اسلامی است.
گلزار فعالیت موسیقی خود را از سال ۱۳۷۷ به عنوان گیتاریست با گروه آریان آغاز کرد.
او در گروه آریان گیتار، ارگ و پرکاشن نواخته است.
محمدرضا گلزار در هند
گلزار در سال ۱۳۷۹ برای نخستین بار در فیلم سام و نرگس ساخته ایرج قادری بازیگری
سینما را تجربه کرد.
گلزار همچنین در زمینه موسیقی بند دارکوب را با رامین نصریانی و دیگران راهاندازی کرد.
سپس بند ریزار (rezzar؛ مخفف محمدرضا گلزار) را ثبت کرد که فعال است.
محمدرضا گلزار در سلام بمبئی
بازی گلزار در فیلمهایی از مسعود کیمیایی و بهرام بیضایی و داریوش مهرجویی با وجود
دعوت شدن هر بار به اسباب گوناگونی مقدور نشد.
مجله زندگی ایده آل – ویکی پدیا – باشگاه خبرنگاران
گرداوری و تنظیم : پرشین وی
۲۰۳۰