زندگی محمدرضا شریفی نیا ؛ از ازدواج و جدایی مرد پرحاشیه سینما (۳۷۸)
محمدرضا شریفی نیا چهره سرشناس و مطرح سینما و تلویزیون ایران پدر مهراوه و ملیکا بازیگران جوان و همچنین همسر سابق آزیتا حاجیان بدون توجه به حاشیه های پیرامون زندگی اش به کار و فعالیت خود ادامه می دهد. از وی به تازگی فیلم سینمایی ایکس لارج بر روی پرده سینما ها بوده است. در ادامه به بهانه حضور این بازیگر پیشکسوت در برنامه دورهمی مروری داریم بر زندگی محمدرضا شریفی نیا با پرشین وی همراه شوید.
زندگی محمدرضا شریفی نیا
محمدرضا شریفی نیا در ۲۵ خرداد سال ۱۳۳۴ در تهران متولد شد. او همسر سابق آزیتا حاجیان؛ بازیگر و پدر مهراوه و ملیکا شریفی نیا است و مدرک کارشناسی تربیت بدنی دارد.
محمد رضا شریفی نیا علاوه بر بازی در فیلم های سینمایی و مجموعه های تلویزیونی، سمت های دستیار کارگردان، برنامه ریز، عکاس را هم برعهده داشته است. او علاوه بر اینها در بسیاری از فیلم ها انتخاب بازیگران را بر عهده دارد.
شروع فعالیت هنری محمدرضا شریفی نیا
فعالیت در تئاتر را از اواسط دهه ۱۳۵۰ و بازی در سینما را از سال ۱۳۷۰ با «وینار» کاری از «شهرام اسدی» آغاز کرد. اما قبل از آن و در سالهای ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۲ شریفی نیا مشغول بازی در نقش ولید در مجموعه تلویزیونی امام علی (داود میرباقری) بود که با پخش این مجموعه در سال ۱۳۷۵ مطرح و شناخته شد.
ماجرای ازدواج و جدایی از همسرش
محمدرضا شریفی نیا با آزیتا حاجیان بازیگر زن سینما ازدواج کرده بود که حاصل این ازدواج دو فرزند دختر به نام های مهراوه و ملیکا بوده که هر دو بازیگر می باشند. این زوج بعد از چند سال زندگی بنا به دلایلی از هم طلاق گرفتند و جدا شدند.
آزیتا حاجیان و محمدرضا شرفی نیا بعد از سال های طولانی زندگی مشترک با وجود داشتن دو فرزند از هم جدا شدند و این راز را ملیکا در یک گفتگو برملا کرد و گفت :پدر و مادرم از هم جدا شدند تا دوست باقی بمانند.
شایعه ازدواج محمدرضا شریفی نیا با رز رضوی از زبان وی
مهران مدیری از بازیگر آس و پاس خواست درباره ماجرای ازدواجش با رز رضوی توضیح بدهد که محمدرضا شریفی نیا گفت: در سفر حج معمول بود باید زنان با محارم به حج بروند و در این سفر نام هر بازیگر مرد در کنار یک بازیگر زن عنوان شد و اسم خانم رز رضوی در کنار من آمده بود و شیطنت یک روزنامه در تهران بود که با تیتری نوشت: ماه عسل محمدرضا شریفی نیا و رز رضوی در مکه… اما من و خانم رضوی بارها و بارها این موضوع را تکذیب کرده ایم.
مهراوه و ملیکا دختران محمدرضا شریفی نیا
ملیکا و مهراوه شریفی نیا فرزندان محمدرضا شریفی نیا و آزیتا حاجیان بازیگران مشهور کشورمان هستند که هر دو بازیگر می باشند. خواهران شریفی نیا تا کنون در فیلم های زیادی بازی کرده اند و همچون پدر و مادرشان در بازیگری بسیار موفق عمل کرده اند. مهراوه شریفی نیا متولد ۱۳۶۰ و ملیکا متولد سال ۶۵ می باشد.
زندگی محمدرضا شریفی نیا در برنامه دورهمی
محمدرضا شریفى نیا و محمد زارع از مهمانان جمعه نهم خرداد ۹۹ بودند، با توجه به اینکه محمد زارع یکی از چهره های مشهور است که در برنامه عصر جدید به شهرت رسیده در کنار محمدرضا شریفی نیا برنامه جذابی را رقم زدند.
محمدرضا شریفینیا، بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر که اخیرا در فیلم سینمایی «ایکس لارج» و سریال تلویزیونی «گاندو» نقش آفرینی کرده است، مهمان برنامه «دورهمی» مهران مدیری بود.
در آغاز گفت و گو مدیری به شریفی نیا گفت: دوسال پیش که به دورهمی آمدی، از لباس من ایراد گرفتی؛ الان چطور است؟
شریفی نیا اظهار کرد: کاپشنهایت واقعاً ضایع بود؛ اما دو اشکال دیگر هم داری. اگر میخواهی مشکل لباس هایت حل شود، پنجاه سانت از شلوارت را کوتاه کن و همه را نجات بده. تازه آن موقع شلوار روی کفشت قرار میگیرد! آن یقه بلند شما هم باید کوتاه بشود؛ گردنهای ما استاندارد هستند و بهتر است پیراهن یقه بلند نپوشیم.
مدیری پس از شنیدن صحبتهای مهمانش گفت: بعد از گفت و گوی دو سال گذشته که بازتاب
خوبی هم داشت، چه بر سر شایعات، نظرات و نگاه مردم نسبت به تو که مدام
دو تا زن میگیری (خنده) آمد؟! میخواهم بدانم مردم از صحبتهای ما در دورهمی قانع شدند؟
شریفی نیا گفت: من فقط از لباست ایراد گرفتم تا انتقام نگیری، دست بر نمیداری (خنده)
وی افزود: گفت و گوی قبلی ما بازتاب خوبی داشت؛ به هر حال مردم از طریق شبکههای مجازی اطلاعاتی به دست می آوردند که بیشتر آنها مثل تاریخ تولد، محل تولد و اولین فیلم من غلط است. خیلیها بعد از آن گفت و گو، از من حلالیت طلبیدند و البته فیلمهایی هم که شخصیت دو زنه داشت، کمتر به من پیشنهاد شد (خنده)
در بخش دیگر گفت و گو مدیری سراغ سن شریفی نیا رفت و درباره آن سوال کرد.
او پاسخ داد: شناسنامه من یک سال از سن واقعیام بیشتر است؛ به خاطر همین میتوانم بگویم
از شما ۶ سال کوچک تر هستم (خنده).
اما مدیری حرف او را قبول نکرد و گفت: من خیلی کوچکتر از شما هستم؛ من ۱۰ ساله بودم شما ۶۰ساله بودی. فقط ۵۸ سال است که در این حرفه کار میکنید (خنده)
شریفینیا در ادامه، درباره شغلهای مختلف خود در سینما توضیح داد: در طول این سالها تجربههای مختلفی در همه زمینهها داشتم؛ خودم علاقهمند به بازیگری نبودم و در تئاتر کارگردانی میکردم. چند بار روی صحنه آمدم و فهمیدم چقدر بین این دو تفاوت وجود دارد. من تقریباً همه شغلها در سینما را تجربه کردم. فقط صدابرداری نکرده ام!
شریفی نیا چگونه «ولید» شد؟
در بخش دیگر، مدیری از کشوی میز خود یک عکس قدیمی از جوانی شریفی نیا بیرون آورد
و این بازیگر درباره آن عکس گفت: در زمان سریال «امام علی» من دستیار آقای میرباقری بودم.
ابتدا قرار بود جمشید اسماعیل خانی نقش ولید را بازی کند، اما نشد.
من اکبر عبدی را پیشنهاد دادم ولی آقای میرباقری موافق نبود نقش ولید را عبدی بازی کند. اما من گفتم نگران نباشد. بعد از مدتی عبدی مشکلی برایش پیش آمد و نتوانست در سریال بازی کند. میرباقری بازی من در تئاتر را دیده بود و حتی من به او گفته بودم اگر دستیار شما نبودم، نقش ولید را دوست داشتم بازی کنم.
وی افزود: سیروس مقدم آن موقع برنامهریز سریال «امام علی» بود. جلسهای گذاشتیم و آنجا آقای میرباقری گفت مشکل ولید حل شد و من بازیگرم را انتخاب کردم. بعد از چند روز به من گفتند که شما نقش ولید را بازی کنید. قرار شد دوستان دیگر کار دستیاری را انجام دهند و من نقش ولید را بازی کنم.
این بازیگر درباره چاق شدنش در سریال «امام علی» گفت: زمانی که میخواستم نقش ولید
را بازی کنم، لاغر بودم و چند تکه ابر به دست و شکم من بستهاند. من گفتم چند ماهی
به من اجازه بدهید تا چاق شوم و بعد فیلمبرداری را شروع کنیم. من در مدت
یک ماه خودم را با نوشابه و غذا چاق کردم. روزانه دو باکس نوشابه میخوردم!
بعد از سریال این تیپ طرفدار پیدا کرد (خنده) تمام آدمهای برجسته دنیا چاق هستند.
در بخشی از گفت و گو مدیری گفت: خوب است بدانید که قبل از سخنرانیهای دکتر شریعتی، شریفی نیا در حسینیه ارشاد شعرخوانی میکرد! واقعاً چند سال داری؟! (خنده)
وقتی شریفی نیا اشک دکتر شریعتی را در آورد
شریفینیا گفت: آن زمان مرکزی بود که در آن کار هنری میکردیم. بچههای کوچک شعر، حدیث و قرآن میخوانند و جلوی آدم بزرگها دکلمه میکردیم. حتی من یک کتاب به نام «جاودانه مرد» درباره حضرت علی (ع) نوشته بودم و شب ضربت خوردن امام علی (ع) در حسینیه ارشاد خواندم. دیدم آقای شریعتی پشت سر من ایستاده و گریه میکند. و در کتاب خودشان تفسیر سوره روم یا پیام امید به روشن فکر مسئول درباره آن متن صحبت کردند.
رونمایی از کارت عروسی شریفی نیا و حاجیان
مدیری در ادامه، کارت عروسی محمدرضا شریفی نیا و آزیتا حاجیان را نشان داد و درباره آن گفت: سال ۵۸ ازدواج کردند؛ نکته جالب اینجاست که هزینه جشن عروسی خود را به کودکانی اختصاص دادند که بی بضاعت بودند.
شریفی نیا سپس متن کارت عروسی خود را خواند: «بسیار آرزو داشتیم که جشنی میگرفتیم
و شما هم در شادمانی ما شرکت میکردید؛ لیکن هزینه جشن را به کودکانی اختصاص
دادیم که ثمره این پیوندها هستند اما از داشتن یک لباس هم محرومند.
ما شب عید ۲۸ اسفند ۵۸ ازدواج کردیم.»
شریفی نیا در پاسخ به اینکه به عنوان پدر به کدام ویژگی خود افتخار میکند، اظهار کرد: افتخاری نیست؛ اما دوران نوجوانی و جوانی خود را بیهوده سپری نکردم. خیلی مطالعه کردم و به عنوان یک پدر هر سوالی که بچههایم در خانه داشتند را جواب دادم.
ماجرای زندانی شدن شریفی نیا قبل از انقلاب
شریفی نیا در ادامه خاطرهای تعریف کرد و گفت: قبل از انقلاب من را دستگیر کردند؛
در زندان خدمت آقای رفسنجانی، محمود دولت آبادی و افراد دیگر بودم. کسی که آن موقع
کتابخوان بود، باید تیر باران میشد. خیلی به ما سخت میگرفتند. آن موقع بچههایی
که دستگیر میشدند، در برگه بازجویی خود مینوشتند کتاب کلیله و دمنه،
بوستان و گلستان سعدی را خواندند؛ اما من که برای بازجویی رفتم، ۱۰ صفحه
اسم کتابهایی را نوشتم که خوانده بودم!
وی عنوان کرد: ازغندی بازجوی ساواک از من درباره کارم سوال کرد و به او گفتم دانشجو هستم. گفت این همه کتاب خواندی و فقط دانشجو هستی؟! چطور جرأت کردی نام این همه کتاب را بنویسی؟ گفتم من معلم بچه شما هستم. فکر کردم اگر بگویم فقط کتاب کلیله و دمنه و گلستان را خواندم، شما من را تنبیه میکنید. من معلم این کشورم و باید این همه کتاب بخوانم.
زندگی محمدرضا شریفی نیا و گفتگوی جالب برنامه چهل چراغ با او
«محمدرضا شریفی نیا» در برنامه «چهل چراغ» از شاگرد بودن در مکتب «مهدوی کنی» و دریافت هدیه از «شهید بهشتی» و همکاری با «دکتر شریعتی» و همفکری با «مقام معظم رهبری» در پیش از انقلاب گفته بود.
**بازیگری با احساس و اعتقاد آدمی گره خورده است
بازیگر سریال «مختارنامه» با اشاره به خاطره ای در سریال ماندگار «امام علی(ع)»، گفت: «در سریال امام علی(ع) خیلی از بازیگران دوست نداشتند در نقش های منفی بازی کنند و می گفتند نمی خواهیم از مردم لعنت بشویم.!
خیلی ها دوست دارند نقش مثبت را بازی کنند اما بازی در نقش های منفی همیشه ذهنیت های بدی ایجاد می کند. یک بخش دیگر ماجرا این است که در جشنواره ها معمولا داوران به جای کیفیت بازی ها به نقش های مثبت جایزه می دهند! در صورتی که منتقد و داور نباید این گونه نگاه کند.
محمدرضا شریفی نیا با تمایزبخشی میان بازیگران نقش های منفی و بازیگران نقش های منفورشده نزد مردم، گفت: یک عکسی از شهید حججی چاپ شد که پشت سرش فردی قرار دارد که قاتل او است.
کسی که قرار است شخصیت شهید حججی را بازی کند، به احتمال خیلی زیاد در هر جشنواره ای شرکت کند، جایزه می گیرد اما آن کسی که نقش فرد قاتل را بازی کند، نقش حساسی دارد چرا که با بازی خوبش در نقش منفی می تواند به مظلومیت طرف مقابل کمک کند.
اگر داوران به بازی خوب چنین بازیگری جایزه بدهند خیلی جسارت می طلبد. بازیگر نقش منفی در آن
اتفاق با یک فاجعه روبرو می شود، چون قرار است ایفاگر نقشی باشد که قرار است
شخصیتی مانند شهید حججی را به قتل برساند. درست است که بازیگری باید همراه با تکنیک باشد
اما با احساس و اعتقاد آدمی گره خورده است.
شناخته شده ترین بازیگر نقش های منفی سینما و تلویزیون ایران در برنامه «چهل چراغ» عنوان کرد: همیشه بازیگران نقش های منفی مظلوم هستند. در عین این که بازی در نقش های منفی به لحاظ بازیگری خیلی جذاب است و فراز و فرود ن
قش آفرینی زیاد است و خیلی خوب درمی آید.
**برای تصویر مظلومیت امام حسین(ع) هرکاری می کنم
محمدرضا شریفی نیا در پاسخ به پرسش محمدرضا شهیدی فرد درباره چرایی و چگونگی نقش آفرینی در نقش های منفی به ذکر مثالی پرداخت و گفت: اولین کارم بازی در فیلم «روز واقعه» بود که تجلیل از مقام امام حسین (ع) است. شما در هر کجای این فیلم قرار بگیرید، به یک اندازه سهم می برید و من هر چقدر بتوانم در مظلومیت امام حسین(ع) کمک کنم، این کار را می کنم و وسط می آیم
و حتی نقش منفی را بازی می کنم.
بازیگر «مسافر ری» در برابر سوال محمدرضا شهیدی فر مبنی بر چگونگی مواجهه با نقش های منفی
و حضور در آثار دینی عنوان داشت: من بازی در آثار اعتقادی و مذهبی را دوست دارم.
اما آثار مذهبی باید همه عناصرش درست باشد. من در هر گوشه از این گونه آثار علاقمندم که
باشم و حتی حاضرم در آن ها جارو کنم و اصلا برایم این مسائل مهم نیست.
محمدرضا شریفی نیا با اشاره به فیلم «گام های شیدایی» ساخته حمید بهمنی،
با ذکر خاطره ای از تعلق خاطر خود به آثار دینی و انقلابی گفت و عنوان داشت:
به من فیلم نامه ای پیشنهاد شد که گروهی از طرفداران امام حسین (ع) توسط امریکایی ها
شکنجه می شدند و آن ها در حال شکنجه شدن می گفتند «یا حسین(ع)».
یک خانم امریکایی که در آن جا حضور دارد، به این سوال می رسد که این «حسین (ع)»
کیست که آن ها صدایش می زنند و فیلم درباره جست و جوی آن زن درباره امام حسبن (ع) است.
من گفتم در هر بخش این فیلم دوست دارم که باشم.
**خاطره شریفینیا از اولین دیدار شهید بهشتی
«شریفی نیا» که با احساسی نیکو از «مکتب صادقیه» در محله «آب منگل» سخن می گفت، در ادامه برنامه از فعالیت های خود در «مسجد جاوید» مرحوم مهدوی کنی گفت: قبل از انقلاب در این مسجد که در خیابان ایرانشهر بود،
برنامه های مذهبی و نمایشی را اجرا می کردم.
دکلمه و شعرهای ائمه و قرآن را در آن جا می خواندیم. یواش یواش ترفیع گرفتم و قبل
از آقای فخرالدین حجازی برنامه اجرا می کردم، یعنی ایشان برای جمعیت خیلی زیادی
سخنرانی های توپ و تفنگی می کرد و من دکلمه می کردم. چند بار هم منجر
به درگیری و فرار از دست ساواک شد.
یادم می آید دکتر بهشتی از آلمان آمده بودند و اولین با وقتی ایشان را دیدم،
خیلی معطر بود و لباس خوشگلی تنش بود و من از آقای بهشتی خیلی خوشم آمد.
هنوز بوی عطر ایشان در وجودم است. وقتی کارم را انجام دادم، شهید بهشتی به من خودنویسی کادو داد
که هنوز دارمش و بسیار زیبا است. شهید بهشتی از اجرای دکلمه من خیلی خوشش آمده بود و نکاتی را هم به من تذکر داد.
بازیگر آثار سینمایی و تلویزیونی از طراحی کتاب ها و تنظیم سخنرانی های دکتر شریعتی توسط خود گفت و در ادامه برنامه «چهل چراغ» عنوان داشت: اوایل انقلاب نواری از من بیرون آمد که مقام معظم رهبری در آن زمان ترجمه های
قرآنی را بدون هیچ چشمداشتی برای من تصحیح کردند و کمک کردند.
چون ایشان طبع شعر خیلی خوبی دارند دلم می خواست جملات قرآنی به شکل زیبا و سلیس
ترجمه شود که انجام شد و ۲ شماره اش بیرون آمد. من شرایط خوبی در آن دوران داشتم.
مثلا شهید رجایی در آن زمان معلم هندسه من بود و آقای موسوی گرمارودی معلم انشای ما بود.
آقای جلال الدین فارسی معلم تعلیمات اجتماعی و تاریخ بودند و آدم های مختلف به من کمک کردند و من بعدا معلم شدم که تعلیمات تئاتری را کار می کردیم و همان ها تبدیل به تئاتر و سینما و تلویزیون شد. مسیر پُرمخاطره و جذابی برایم بود
و باعث شد تا اندوخته هایم را بعدا به کار بگیرم.
محمدرضا شریفی نیا بازیگر پیشکسوت
پاسخ شریفینیا به مافیا در سینما
برنامه «خندوانه» یک مهمان ویژه داشته؛ کسی که سالهای سال است در سینمای ایران او را هم به نام بازیگر حرفه ای و تخصصی می شناسند و هم انتخاب بازیگران بسیاری از آثار با اوست. حتی بسیاری به شوخی و جدی او را مافیای سینمای ایران می دانند
و شائبه هایی هم از پول گرفتن ها و تعیین تکلیف برای کارگردانان سینما و تلویزیون برای او درست کرده اند.
و محمدرضا شریفینیا بازیگر سینما و تلویزیون است که در مقام تهیه کننده و کارگردان
هم آثاری را از خود به جای گذاشته… با شوخی آهنگین «جناب خان» به این پشت پرده
برنامه «خندوانه» پرداخت؛ زمانیکه مرد عروسکی برنامه رامبد جوان می خواند:
مافیا… مافیا… آقای شریفینیا… او به این سوال و شائبه این طور پاسخ داد:
«اگر این طور باشد که می گویند رامبد جوان هم مافیاست.
چون چند نفر جوان با استعداد از طریق «خندانندهشو» و فعالیت کمدی در این برنامه
به جامعه هنری معرفی میشوند این کار مافیا محسوب میشود؟ نه این طور نیست!»
شریفینیا تصریح کرد: در یک موقعیتهای خاص، هنرمندان با استعداد زیادی را به سینما
و تلویزیون معرفی کردهام که همیشه پای آبروی خودم در میان بوده است.
الان خود رامبد جوان این جوانان را با یک کنترل و مدیریتی به «خنداننده شو» می آورد و به جامعه هنری معرفی میکند. مثلاً حامد بهداد را به سینمای ایران معرفی کردی پای آبروی خودت در میان بود و هر روز که او پیشرفت می کند نقش آن
معرفی بیشتر به چشم می خورد.
وی درباره شائبه پول گرفتن ها و انتخاب بازیگر از روی لابی و رانت، گفت: واقعا آنقدر معرفی
بازیگر و فعالیت اینچنینی در جامعه هنرمندان به خصوص سینماگران با ظرافت و با اهمیت
انجام می شود که هرکسی را نمی توان وارد این جامعه کرد بدون اینکه شناسنامه
و استعدادی داشته باشد.
اینکه می گویند فلانی معرفی می شود پول های آنچنانی (صد میلیون) از او می گیرند یا با سفارش وارد می شود، اگر همچنین باشد از این درب می آیند و از آن درب خارج می شوند. اینگونه حضورها در سینما و تلویزیون نمی تواند ماندگار باشد. چون هنرمندی
در سینما و تلویزیون ماندگار می ماند که با شایستگی انتخاب شده باشد؛
چون بهترین داور بازیگران، مردم هستند.
شریفینیا خاطرنشان کرد: وقتی من یک نفر را به کارگردان معرفی می کنم اگر آن بازیگر،
من را سربلند کند آن کارگردان به من اعتماد میکند و کار بعدی در خدمت او هستم.
حالا چون آن کارگردان به من لطف دارد و حرف مرا در زمینه انتخاب بازیگر گوش می کند
به معنای تعیین تکلیف نیست.
من برای کارگردانان تعیین تکلیف نمی کنم! آن بازیگری که معرفی میکنم اگر رفتار درست،
مطالعه و تحصیلات خوبی داشته باشد باز هم این اعتماد به من میشود
تا در دیگر کارها هم بازیگران را من انتخاب کنم. الان رامبد در عرصه خودش همین کار
را انجام میدهد؛ البته شاید در موقعیتی هم نپسندد فلان هنرمند و بازیگر فعالیت داشته باشد،
چون آبرویش در میان است. این اتفاق ربطی به تعیین تکلیف ندارد و اصلاً سینما جای
چنین کارهایی نیست.
بازیگر سینما و تلویزیون با اشاره به ماجرای انتخاب ویشکا آسایش برای نقش «قطام» و معرفی پارسا پیروزفر و کار با داریوش مهرجویی، گفت: یادم میآید در سریال «امام علی(ع)» دنبال یک بازیگر خانم برای نقش «قطام» بودیم که شخصیت جدیدی باشد
با رفتارهای مردانه و ظرافت زنانه توأمان و بتواند از پس این نقش مهم بربیاید.
من ویشکا آسایش را به داوود میرباقری پیشنهاد کردم که چون درست انتخاب شد
و بعدها بهخاطر درخشان بودن این بازیگر، حتی گفتند ای کاش این نقش پررنگتر
نوشته میشد. بعدها هم ویشکا آسایش در جشنوارهها جایزههای مهمی را گرفت
باعث سربلندی من است. چرا که یک روزی افتخار داشتم ایشان را به داوود میرباقری معرفی کنم.
وی اضافه کرد: برای فیلم «پری» داریوش مهرجویی سه بازیگر به نام های «پارسا پیروزفر» که نقش کوتاهی داشت، «علی مصفا» که البته یک کار سینمایی انجام داده بود و برای آن نقش احساس کردم خوب است و یکی هم «فرهاد جم» بود
که این سه بسیار درخشان هم ایفای نقش کردند.
و این درخشان بودن بازیگرانی که به داریوش مهرجویی معرفی کردم به جایی رسید
که ۱۰ کار با این کارگردان انجام دادم که جزو افتخارات کاری من محسوب می شود.
ممکن است این اتفاق در ذهن دیگران یک نوع رفتار مافیایی بسازد.
اگر قرار باشد پای آبروی من وسط باشد من هیچ وقت آبرو و اعتبار خودم را دستمایه
رفتار مافیایی نمی کنم. اصلاً جای مافیا در سینما نیست.
شریفینیا در ادامه صحبت های خود درباره مافیا در سینمای ایران، بیان کرد: افتخارم در سینما این بوده
که هرکسی را برای هر نقشی که مناسب بوده انتخاب کردم. البته شاید
پیش از من برای اثر دیگری انتخاب شده باشد و این شبهه پیش نیاید.
چون یک باری در مورد انتخاب مرحوم شکیبایی در «سالاد فصل» فریدون جیرانی صحبت کردم
که البته «خسرو» را برای نقشی که مناسب بود پیشنهاد کردم اما او پیش از آن کارهای
زیادی انجام داده بود.
زندگی محمدرضا شریفی نیا بازیگر پیشکسوت
همیشه حواسم بوده که به هنگام انتخاب بازیگران، بازیگر مناسب هر نقشی را انتخاب کنم که خوشبختانه
کارهایی که بنده در کنار کارگردان ها مشاور بازیگری می دادم نقش ها در جشنواره ها به
خوبی دیده شده و جایزه های بازیگری را هم به خودشان اختصاص دادند.
وی درباره اینکه می گویند من از بازی یک بازیگری جلوگیری کرده ام، افزود: خوشبختانه
با هیچ کس مشکلی ندارم و اینکه می گویند من نمی گذارم و یا نگذاشتم
در فلان فیلم، فلان بازیگر، بازی کند اصلاً این طور نبوده و نیست.
البته اگر گاهی هم یک بازیگری پیشنهاد شده و گفتم نباشد حتما به نفع خود آن
بازیگر بوده است. چرا که برخی اوقات یک فردی در جایگاهی قرار می گیرد که برای
آن نقش ساخته نشده و به واسطه ضعف در آن بازی، همان مقدار ارزشی هم
که دارد از دست می دهد.
چون سر جای خودش انتخاب شده است. مثلاً اگر بخواهم همین «جنابخان» را برای فیلمی انتخاب کنم
او را به فیلمی دعوت میکنم که تمام ویژگیهای خودش با آن نقش منطبق باشد
یا توانایی انطباق با آن نقش را داشته باشد.
برای اینکه «جنابخان» یک کاراکتر با هوش، حاضر جواب و با مطالعهای است که سر بزنگاه
میداند باید در مقابل فلان شخصیت مهمان برنامه چه بگوید و از واژگان و ادبیاتی استفاده کند.
من حاضرم یک سیمرغ ویژه به «جناب خان» بدهم و اصلاً چقدر خوب است که جشنواره فیلم فجر
این کار را انجام دهد شخصیت های فعال و تاثیرگذاری که در برنامه ها و سریال های
تلویزیونی هم وجود دارند همچون «جناب خان» این طوری مورد تقدیر و تجلیل قرار بگیرند.
آریا پیکس , باشگاه خبرنگاران , فارس , خبرآنلاین , تسنیم , مهر