زندگی نیلوفر شهیدی از مخالفت پدر با بازیگری تا بازی در مرضیه و ازدواج (۲۶۵)
نیلوفر شهیدی بازیگر کم حاشیه سینما و تلویزیون به تازگی با سریال مرضیه هنرنمایی می کند. وی فرزند اسنفدیار شهیدی از فیلمبرداران قدیمی می باشد. این بازیگر جوان در سریال ها و فیلم های زیادی هنرنمایی کرده است و اخیرا از وی سریال های گاندو و مرضیه پخش شده است. از زندگی شخصی این بازیگر ایرانی اطلاعی در دست نیست اما ظاهرا وی دو برادر دارد. در ادامه مروری داریم بر زندگی نیلوفر شهیدی بازیگر باتجربه کشورمان با پرشین وی همراه شوید
زندگی نیلوفر شهیدی
نیلوفر شهیدی متولد ۱۳۶۰ در تهران، بازیگر است. وی فارغ التحصیل کارشناسی ارشد در رشته مهندسی کامپیوتر میباشد، پدرش اسنفدیار شهیدی از مدیران قدیمی فیلم برداری سینما و تلویزیون است.
گفتنی است وی با وجود قبولی در رشته هنر به دلیل مخالفت پدرش، در رشته کامپیوتر ادامه تحصیل داد.
به بازیگری علاقه ی ویژه داشت حتی در کلاس های آموزش بازیگری شرکت کرد، اما پدرش متوجه این موضوع
شد و مانع شرکت وی در کلاس های بازیگری شد. بطور کاملا اتفاقی و با پیشنهاد آقای صادق کرمیار
کارگردان وارد دنیای بازیگری شده است. نخستین بار با یک فیلم تلویزیونی به نام رویا، بازیگری را تجربه کرد.
نیلوفر شهیدی و صحبت های وی درباره سریال مرضیه
نیلوفر شهیدی که این شبها در سریال «مرضیه» در شبکه دو به ایفای نقش میپردازد، امروز در برنامه «سلام صبح بخیر» شبکه سه حاضر شد و بیان کرد: من کارم را در تلویزیون از سریال «به کجا چنین شتابان» به کارگردانی ابوالقاسم طالبی شروع کردم و این اواخر هم در سریال «گاندو» به ایفای نقش پرداختم.
از حاشیههای «گاندو» تا بازخورد خوب مردم
وی درباره اینکه حضورش در سریال «گاندو» که نقش خواهرزاده یکی از مسئولان را در آن بازی کرده بود
چه حاشیههایی داشت، توضیح داد: حاشیههای نقش زیاد بود وگرنه بازخورد مردم خوب بود
مردم سریال را دوست داشتند و با آن ارتباط برقرار کرده بودند.
این بازیگر درباره نقش خود در سریال «مرضیه» نیز بیان کرد: برای من به عنوان بازیگر کمیت خیلی اهمیتی ندارد ولی در تلویزیون کم و بیش نقش مکمل کار کردم و مرضیه هم یکی از همین نقش هاست.
شهیدی در پاسخ به ویژگی این سریال یادآور شد: این روزها ما بازیگران خیلی درگیر این هستیم
که فیلمنامه خوب کم شده است و «مرضیه» فیلمنامه بسیار جذابی دارد به گونه ای که زمان
خواندن هنوز نگارش دو قسمت باقی مانده بود و من دائم از خانم سام میپرسیدم که آخر قصه چه میشود.
وی درباره قصه این سریال و همراه کردن مخاطب با دغدغههای روز مثل فساد اقتصادی بیان کرد: زمانیکه من شروع به خواندن فیلمنامه کردم اصلا نتوانستم آن را بر زمین بگذارم و از زمان شروع تا پایان قسمت ۱۳ یک باره آن را تمام کردم و منتظر قسمت ۱۴ و ۱۵ بودم.
قشر محدودی در سینما و تلویزیون کار میکنند
این بازیگر درباره اینکه چرا در سینما کم کار است، گفت: به من کم پیشنهاد میشود و غیر از این فکر میکنم قشر خاص و تعداد محدودی در سینما کار میکنند و یک باره وقتی به جشنواره فجر میرسیم برخی چند اثر سینمایی در جشنواره فیلم فجر دارند البته این اتفاق در تلویزیون هم رخ داده است که برخی چند سریال همزمان دارند و یا در پروژههای مختلف بازی میکنند.
وی با اشاره به دیگر آثار سینمایی خود اظهار کرد: در سینما کارم را با مهرشاد کارخانی شروع کردم البته دو کار سینمایی هم دارم که هنوز مجوز اکران نگرفته است.
این بازیگر درباره همکاری با فلورا سام به عنوان کارگردان زن تلویزیون بیان کرد: سام به عنوان نویسنده
خیلی به کارش مسلط است و چون خودش بازیگر بوده است به بازیگر در روند اتفاق بازیگری هم کمک
زیادی میکند و دغدغههای یک بازیگر را در لحظه درک میکند.
کار همسران خبرنگاران خیلی سخت است
شهیدی همچنین درباره اینکه در سریال نقش همسر یک خبرنگار را دارد که یک پرونده فساد را پیگیری میکند، عنوان کرد: کار همسران خبرنگاران خیلی سخت است در این قصه هم خبرنگار یک پرونده خطرناک را پیگیری میکند او خیلی محافظه کارانه ماجرا را دنبال میکند و به نظرم خیلی زندگی سختی دارند.
مخالفت پدر با بازیگری
وی که دختر اسفندیار شهیدی تصویربردار سینمای ایران است در پایان درباره مخالفت پدرش با حضور او
در عرصه بازیگری بیان کرد: اوایل قرارداد میبستم و منتظر میشدم که جلوی دوربین بروم
بعد میشنیدم که پدر با عوامل پروژه مورد نظر تماس میگرفت که اگر میشود نیلوفر را جلوی
دوربین نبرید ولی از بعد از «به کجا چنین شتابان» اتفاق خوبی برای من رخ داد و الان پدرم یکی از طرفدارانم است.
ماجرای عذرخواهی نیلوفر شهیدی از مردم و اظهار نظر جنجالی وی
نیلوفر شهیدی دختر اسفندیار شهیدی از فیلمبرداران با سابقه سینما و تلویزیون که در سریال ویژه پخش شبهای قدر شبکه دوسیما با عنوان «بوی باران» ایفاگر یکی از نقش های اصلی بود چندی پیش در گفتوگویی با یکی از خبرگزاریها اظهارنظری در مورد ماهواره داشت که حواشی زیادی پیدا کرد.
این بازیگر در تازهترین گفتوگوی خود ضمن عذرخواهی از اظهارنظر خود به بانی فیلم گفته است:
لازم است من همین جا مراتب عذرخواهی خودم را به تمام مردم ایران اعلام کنم و باید توضیح بدهم
من از مردم درخواست کردم از دیدن برنامه های هجو ماهواره دوری کنند چرا که آنها چیزی
جز تخریب فرهنگ ما و خانواده ایرانی ندارند و برنامه های آنها نوعی توهین به شعور ایرانی است
که متاسفانه در چاپ و انتشار، خبرنگار محترم که مطمئنم عمدی در کار وی نبوده…
به صورت سهو مطلب را طوری دیگر بیان کرده اند که باعث شده عده ای از من رنجیده خاطر شوند…
من کوچکترین فرد ایرانم و خدمتگزار مردم وطنم. اگر سوء تعبیری از حرف
من پیش آمده رسماً از تمامی مردم عذرخواهی می کنم.
وی در مصاحبه یاد شده با بیان اینکه کانالهای ماهوارهیی همچون فارسیوان، جم تیوی و … حرفی برای گفتن ندارند، خاطرنشان کرده بود: فقط به مردم میگویم تو را به خدا ماهواره نگاه نکنید و سطح شعورتان را بالا ببرید.
نسل حال حاضر نسلی هستند که باید انتخاب کنند.
نیلوفر شهیدی بازیگر زنی که خواهرزاده یکی از مسئولان شد
نیلوفر شهیدی میگوید که در سریال «گاندو» نقش خواهرزاده یکی از مسئولان را بازی میکند
که آقازادهای است که ندانسته درگیر ماجرایی میشود و به دلایلی بدون اینکه بداند اطلاعات امنیتی را لو میدهد.
نیلوفر شهیدی یکی از چندین بازیگر سریال «گاندو» است که نقشی متفاوت ایفا کرده است. این بازیگر در گفتوگوی انجام شده پیرامون نقشی که به عهده داشت، گفت: در «گاندو» نقش خواهرزاده یکی از مسئولان را بازی کردم.
آقازادهای که ندانسته درگیر ماجرایی میشود و به دلایلی بدون اینکه بداند اطلاعات امنیتی را لو میدهد و اشتباهاتی انجام میدهد. این نقش کاملاً به روز است هر چند با بقیه موارد مشابه تفاوتهایی دارد و دختری است که از روی غفلت دست
به اشتباه میزند و جایی میفهمد که دیگر دیر شده است.
بازیگر سریال «گاندو» درباره همکاری بازیگران در شکلگیری نقشهای مختلف سریال امنیتی جاسوسی
«گاندو» گفت: بیشتر حجم بازیهای من با لیلا اوتادی و داریوش فرهنگ و وحید رهبانی بود.
داریوش فرهنگ که دیگر نیاز به تعریف و تمجید من ندارد و آنقدر حرفهای و کاربلد هستند
که هر لحظه در کنار ایشان بودن لذتبخش است. بقیه دوستان هم همینطور بودند و همهچیز
در کمال احترام و به شکل حرفهای انجام شد.
ازدواج نیلوفر شهیدی
نیلوفر شهیدی بازیگر مشهور سینمای ایران آبان ماه ۹۸ ازدواج کرد
بخشی از مصاحبه ای خواندنی با نیلوفر شهیدی بازیگر جوان ایرانی
پدر شما اسفندیار شهیدی یکی از مدیران فیلمبرداری قدیمی سینماست که در همین رشته کار تدریس هم انجام میدهد . می توان گفت پس شما از سینما با وجود پدر دور نبودید. چه قدر حضور ایشان مشوّق بازیگری برای شما بود؟
سؤال شما جالب است، باورتان نمی شود حتی پدرم دوست نداشت من وارد سینما یا حوزه بازیگری شوم.
با اینکه رشته هنر در دانشگاه قبول شدم باز هم اجازه نداد در این رشته تحصیل کنم.
به همین علت مهندسی کامپیوتر خواندم.
چند مقطع بعد بدون اجازه پدر تصمیم گرفتم در کلاسهای بازیگری ثبت نام کنم، که باز بابا متوجه شدند و نتوانستم این کلاس ها را ادامه دهم. تا اینکه یک بار بطور اتفاقی رفتم سر کاری که پدرم مدیر فیلمبرداری و آقای صادق کرمیار هم کارگردان آن فیلم بودند.
پس کارهای آقای شهیدی را دورادور دنبال می کردید و سر صحنه می رفتید.
باتوجه به علاقه ای که داشتید خودتان را از سینما یا حوزه بازیگری و کار دور نمی کردید
غیر از این مسئله دیدن فیلم های روز جهان یا سینمای ایران را هم قطعاً برای رسیدن به هدفتان دنبال می کردید.
مدام کارهای بابا را دنبال می کردم زیرا علاقه داشتم. من به نوعی کنار دوربین بزرگ شدم. از طرفی چون بابا در این حوزه بود ما تمام فیلم های روز جهان یا سینمای ایران را دنبال می کردیم. اما خیلی تفاوت میکند تو با کسی فیلم ببینی که با سینما آشناست و همیشه پس از دیدن فیلم با هم صحبت می کردیم و من در همان زمان هم تجربه می کردم.
نخستین تجربه بازیگری شما چه طور شکل گرفت؟
همان زمانیکه بطور تصادفی سر کار آقای کرمیار رفته بودم ایشان به من پیشنهاد بازیگری دادند
و من خودم حقیقتا زیاد جدّی نگرفتم تا اینکه حدود دو ماه بعد یک روز به من زنگ زدند و گفتند
قرار است یک فیلم تلویزیونی را بزودی کلید بزنند و از من دعوت کردند در آن بازی کنم
که عنوان آن رؤیا بود. من اصلاً از دوربین نمی ترسیدم ولی برای این فیلم که نخستین کارم بود،
خیلی برایم دشوار بود و آن روز حس کردم بازیگری کار بسیار سختی است.
من در این فیلم نقش رویایی خانم مرجان شیر محمدی را بازی می کردم؛ زنی که در حال مرگ بود و دائم یک رویا را مشاهده می کرد و وی آن رویا را در واقعیت پیدا میکند و همسر و کودکش را به وی می سپارد و بعد فوت میکند.
پس پدرتان دیگر مخالفت نکرد و کار در حوزه بازیگری را دنبال کردید؟
به گونه ای پدرم در عمل انجام شده قرار گرفت و خوشبختانه دیگر مخالفت نشان نمی داد.
پس از آن کار، من در ۶ ماه تقریبا در ۶ تله فیلم از کارگردانانی زیرا سعید سلطانی، ابراهیم سلطانی فر
و… بازی کردم و این لطف دوست های بود که من را معرفی می کردند.
اما من در این چند کار نقش های کوتاهی بازی می کردم تا به هدف اصلی برسم. به نوعی احتمالا به نظر شما پرکاری بیاید، ولی این حضورهای کوتاه به نوعی سبب وارد شدن من به این حوزه می شدند. اما نمی خواستم به نوعی از حرفه بازیگری هم دور شوم و بیش تر در حال تجربه کسب کردن بودم.
اکنون که سرانجام وارد این حوزه که مورد علاقه تان بوده، شده اید، شهرت از اول چه قدر برایتان اهمیت داشت؟
برایم خیلی مهم نبود. هدف من چیز دیگری است. نمی گویم از شهرت و چهره شدن بدم میاید ،
اینکه ذات آدمی است. ولی دلواپسی اصلی من یک هنرپیشه خوب شدن بوده و هست.
احتمالا می توانستم از طریق عنوان پدرم بیش تر به هدفم برسم ولی هیچوقت چنین کاری نکردم.
بهرحال ایشان مؤافق این مسئله نبود و در آن هنگام اصلاً کمکی به من نمی کرد.
ولی اکنون خوشحال هستم، هنگامی که کاری از من پخش میشود زنگ میزند و نقد میکند و حتی برخی وقت ها تشویقم میکند. این برایم رضایتبخش بود. این آرزوی من است که بتوانم روزی جایگاهی مانند ایشان در سینما پیدا کنم.
می خواهم مدام برای مخاطبم جذاب باشم و از دیدن من در نقش های گوناگون به شوق بیاید.
دلم نمی خواهد روزی فرا برسد که برای مخاطبم تکراری شوم.
چه طور با مهرشاد کارخانی اشنا شدید و در فیلم سینمایی سینما سوخته بازی کردید؟
من در دفتر یکی از دوستانم رفت و آمد داشتم که بطور تصادفی آقای کارخانی من را دیده بودند و از طریق مهدی پورموسی دستیارشان پیگیر شدند و از من برای بازی در این فیلم دعوت شد. نخست درباره فیلمنامه حرف زدیم و بعد قرارداد بستیم.
با فضای کارهای کارخانی اشنا بودید یا فیلم های گذشته وی را دیده بودید؟
« گناه» من را قبلا دیده بودند. پیش از کلید زدن سینما سوخته هم من و میلاد کی مرام و آقای کارخانی
با هم« ریسمان باز» را دیدیم. همان شب کارگردان در مورد فضای سینما سوخته و نگاه
مستندی که به مسئله دارد، حرف کرد.
از اول بعنوان یک کار سینمایی قرارداد بستید؟
روز نخست آقای کارخانی گفتند که کار برای سیما فیلم است.
ولی تصمیم داریم آن را به ۳۵تبدیل کنیم.
الگویی در سینما برای بازیگری دارید؟
الگوی من پنه لوپه کروز است. من عاشق بازی وی هستم. بازیگری که
برای بازی در ۷سکانس جایزه اسکار می گیرد.
در مورد جایگاه خود در سینما یا تلویزیون چه نظری دارید؟
درصورتی که من اکنون این جا هستم و در این جایگاه قرار دارم خدا خواسته است.
درصورتی که روزی به جایی برسم و برای آن جایگاه کوشش کرده باشم حتماً خواست آن بالایی بوده است
و چه بسا درصورتی که سعی کرده باشم و به جایی نرسم باز هم حتماً زمانش نبوده است.
احتمالا درصورتی که در« به کجا چنین شتابان» آن اتفاقی که می خواستم
می افتاد من پس از آن دیگر اینهمه تلاش نمی کردم.
احتمالا باید می رفتم و در سینما سوخته بازی می کردم یا در مهراوه حضور پیدا می کردم
تا به جایی که می خواستم برسم. من به دنبال شهرت نیستم، ولی می خواهم
درصورتی که قرار است به جایی برسم بخاطر این باشد که هنرپیشه خوبی هستم.
مهر , شبکه ایران , تسنیم , جام جم آنلاین