زندگی سام قریبیان برزو در کلبه ای در مه؛ از خانواده هنری تا بازیگری و کارگردانی
سریال کلبه ای در مه به تازگی از شبکه سه سیما در حال پخش می باشد و یکی از بازیگران اصلی این مجموعه سام قریبیان می باشد که در نقش برزو خان به ایفای نقش پرداخته است. این بازیگر نام آشنا در عرصه تئاتر سینما و تلویزیون به عنوان بازیگر فعالیت دارد و در زمینه کارگردانی و تهیه فیلم نیز آثاری دارد. در ادامه جزئیات بیشتر درباره زندگی سام قریبیان را در پرشین وی مشاهده کنید.
زندگی سام قریبیان
سام قریبیان بازیگر مجری و کارگردان سینما و تلویزیون متولد سیزدهم دی ماه سال ۱۳۵۷ در تهران می باشد و دارای لیسانس کارگردانی سینما و فوق لیسانس مدیریت و اقتصاد سینما از ایالت کالیفرنیا می باشد.
او پسر فرامرز قریبیان از کارگردانان و بازیگران پیکسوت و سرشناس سینما نیز است. مادر او نیز مینا خیامی
نام دارد . وی یک برادر هم به نام بهنام نیز دارد که ساکن آمریکاست.
پدر و مادر آقای بازیگر
فرامرز قریبیان متولد ۱۳۲۰ تهران، دارای تحصیلات ناتمام در رشته بازیگری مدرسه «ویرژوال آرت» آمریکا است. وی فعالیت سینمایی را با دستیاری کارگردان و ایفای نقش کوتاهی در فیلم «بیگانه بیا» ساخته مسعود کیمیایی آغاز کرد. او همسر مینا خیامی (فیلمنامه نویس) و پدر محمدسام قریبیان (بازیگر) است.
سام قریبیان تنها پسر خانواده قریبیان نیست. او برادری به نام بهزاد دارد که در آمریکا زندگی می کند.
فرامرز قریبیان در سال های ابتدایی دهه ۵۰ با مینا خیامی ازدواج کرد و حاصل این
ازدواج دو پسر به نام سام و بهزاد بود. مینا خیامی در زمینه طراحی لباس در نیویورک
تحصیل کرده بود و زندگی این زوج چند سال بعد از تولد فرزندانشان به جدایی ختم شد.
شروع فعالیت هنری سام قریبیان
سام قریبیان برای اولین بار در سال ۱۳۶۴ مقابل دوربین فیلم سینمایی گردباد به کارگردانی کامران قدکچیان رفت. او جسته و گریخته در دهه ۶۰ و ۷۰ مشغول به فعالیت حرفه ای در سینما بود تا اینکه در سال ۱۳۷۶ برای اولین بار به عنوان مجری تلویزیون شروع به فعالیت کرد.
وی در سال ۱۳۷۷ پس از اجرای افتتاحیه و اختتامیه جشنواره بین المللی کودک و نوجوان اصفهان
به آمریکا رفت. وی در ایالت کالیفرنیا موفق به دریافت لیسانس کارگردانی سینما
و فوق لیسانس مدیریت و اقتصاد سینما شد. علاوه بر این، دوره یک ساله آکادمی
فیلم نیویورک راهم گذارنده است. او همچنین در گروه تولید فیلم هالیوودی آقای بروکس
حضور داشت. وی یک سال پس از اتمام تحصیلاتش به ایران بازگشت.
سام قریبیان برنده جایزه بهترین فیلمنامه برای فیلم گناهکاران از جشنواره لوسرن سوئیس است. او همچنین به عنوان استاد مهمان در دانشگاه سینما تئاتر دانشگاه هنر به تدریس مشغول است. وی برای فیلم نامه فیلم گناهکاران، کاندید دریافت سیمرغ بلورین از سی و یکمین جشنواره فیلم فجر شد.
دیگر فعالیت های آقای بازیگر
سام قریبیان علاوه بر بازیگری و کارگردانی در دانشگاه سینما تئاتر به تدریس مشغول است
و استاد دانشگاه و همچنین کاراگاه فیلمنامه نویسی آوا را دایر کرده است.
زندگی سام قریبیان بازیگر نقش برزو در کلبه ای در مه
سریال کلبه ای در مه به کارگردانی حسن لفافیان و به تهیه کنندگی سعید پروینی در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۰ساعت ۲۱:۲۰ دقیقه روی آنتن رفت سریال کلبه ای در مه به کارگردانی حسن لفافیان داستانی را در اوایل انقلاب روایت می کند.
سام قریبیان نویسنده و کارگردان و بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر در سریال «کلبهای در مه» در نقش برزو خان حضور دارد.
آخرین حضور سام قریبیان در تلویزیون بازی در سریال «شاهرگ» به کارکردانی سیدجلال اشکذری
بود که سال ۹۹ روی آنتن شبکه دو سیما رفت.
در خلاصه داستان سریال کلبه ای در مه آمده است: نقطهای تیره در دل دریایی از روشنایی هنوز برای نگرانی زود است اما دلمان را به هیچ مسیر بیانتهایی خوش نکنیم که نتیجه اش تباهی است …
سریال کلبه ای در مه درباره روستایی در گیلان است که یک معدن مهم هم دارد.
فردی غریبه در زمستان سال ۱۳۵۷ به آنجا می رود و وقایعی رخ می دهد. این اتفاقات
در اوایل انقلاب اسلامی رخ می دهد.
فرخ نعمتی، مریم بوبانی، سام قریبیان، حمید ابراهیمی، آشا محرابی، رزیتا غفاری، ساقی زینتی، سید مهرداد ضیایی، محمد نادرخانی، حسام محمودی، سیاوش چراغی پور، خشایار راد، محبوبه اسدی، رویا حسینی، رضا جوشنی، شهروز آقایی پور، مهرنوش مقیمی، مهرداد ابسالان، مسیح خانزاده، میلاد ایمانی ،محسن کاشی زاده ، سودابه بیضایی و شیوا ابراهیمی از جمله بازیگران سریال کلبه ای در مه هستند.
همکاری آقای بازیگر با پدر و مادرش
سام در سال ۱۳۶۵ در فیلم جدال در تاسوکی بازی کرد. فیلنامه این فیلم را مادرش نوشته
و کارگردان آن پدرش بود. در این فیلم علی، معلم جوان به یکی از روستاهای پرت
افتاده سیستان می رود تا با یاری اهالی در آن جا مدرسه بسازد. او از همان ابتدا
با مخالفت ببرک خان ، قاچاقچی شروری که مخالف با سواد شدن اهالی است، رو به رو می شود…
سام قریبیان سه سال بعد از فیلمی به نویسندگی و کارگردانی کیومرث پوراحمد بازی کرد. در این فیلم که شکار خاموش نام دارد بازیگران مطرحی مانند گلاب آدینه، مهدی هاشمی، سیروس گرجستانی و علیرضا خمسه حضور داشتند.
سام در سال ۱۳۷۲ بار دیگر با پدرش هم بازی شد. این بار در فیلم ترانزیت به کارگردانی سیدعلی سجادی حسینی.
زندگی سام قریبیان و گفتگویی متفاوت با وی
فرزند فرامرز قریبیان بودن برای سام قریبیان این حسن را داشت که خیلی زود از همان
دوران کودکی، حضور در مقابل دوربین را تجربه کند، اما او کارگردانی را به بازیگری ترجیح
می دهد مگر اینکه فرصتی مانند ایراندخت فراهم شود و نقشی مانند سهراب.
سام قریبیان بعد از سالها که به ایران بازگشت در کنار فیلمسازی و بازیگری در سینما، دو سریال تلویزیونی هم بازی کرد. هم در سریال رهایی و هم در سریال تنهایی لیلا نقش منفی به این بازیگر جوان سپرده شد. او این روزها مشغول بازی در سریال «ایراندخت» به کارگردانی محمدرضا ورزی است.
قریبیان در نقش سهراب در کنار جواهر (اندیشه فولادوند) شخصیت محوری سریال ورزی
محسوب می شود. درباره این نقش و اولین حضورش در یک نقش مثبت و تاریخی،
گفتوگویی با او داشتهایم که در ادامه می خوانید:
آقای قریبیان بعد از دو سریال و دو نقش منفی، چطور شد به سهراب رسیدید؟
در شش سال گذشته سه سریال بازی کردهام و البته پیشنهادهایی هم دارم، ولی معمولا قبول نمیکنم چون آدمی هستم که با احساسم تصمیم میگیرم و البته کامل بودن فیلمنامه برایم خیلی مهم است. سریال هایی که به من پیشنهاد شده بود، فیلمنامه کاملی نداشتند. وقتی نقش سهراب پیشنهاد شد کمی توجهم جلب شد؛ قبل از این اصلا کار تاریخی انجام نداده و دربارهاش بسیار کنجکاو بودم.
گفتگوی جالب با بازیگر و کارگردان مشهور
از طرف دیگر کارگردانی از من خواسته بود نقش اصلی سریالش را بازی کنم که در
ساخت آثار تاریخی شهیر است. من زمانی که آمریکا بودم بعضی از کارهای ایشان
از جمله تبریز در مه و سالهای مشروطه را دیده بودم. نکته بعدی اینکه سریال ایراندخت سیناپس
(خلاصه فیلمنامه) کاملی داشت و بیشتر از ده قسمت از فیلمنامه هم نوشته شده بود.
به نظر میرسد کاملا حساب شده پیشنهاد آقای ورزی را قبول کردید و چندان هم حسی برخورد نمیکنید!
همه اینها که گفتم هیچ کدام دلیل اصلی من برای پذیرفتن نقش نبود. چیزی که مرا جذب کرد، اتفاقی بود که در جلسه اول گفتوگوی من و آقای ورزی درباره این سریال رخ داد. مثل همه جلسات، به دفتر آقای ورزی رفتم که نیم یا یک ساعتی با هم صحبت کنیم.
آقای ورزی ساعت ۴ بعد از ظهر تعریف کردن قصه را آغاز و چنان دقیق و با جزئیات تمام
آن را برای من تعریف کرد که به خودم آمدم و دیدم ساعت ۹ شب است! محمدرضا ورزی
خیلی خوب قصه تعریف میکند و من همانجا گفتم این قصه را هستم!
تمام این پنج ساعت به تعریف کردن قصه گذشت؟
بله و من مدام میپرسیدم خب… خب… بعدش چه شد! وقتی قصهای اینقدر شما را جذب میکند که بخواهید بدانید در پایانش چه اتفاقی برای قهرمانها رخ میدهد، یعنی گیراست. در شرایطی که قصه، معضل اصلی فیلمنامههای ماست. اگر یک سریال داستان گیرایی داشته باشد، یعنی بخش مهمی از کار انجام شده است.
زندگی سام قریبیان بازیگر سینما و تلویزیون
داشتیم عادت می کردیم که شما را در نقشهای منفی ببینیم. خودتان از این تغییر ایجاد شده و حضور در نقش مثبت راضی هستید؟
من مدتی بازی کردم و بعد بازیگری را کنار گذاشتم، از ایران رفتم و وقتی برگشتم،
به یکباره نقشهای منفی به من پیشنهاد شد حتی در تئاتر. آقای ورزی اولین کسی است
که یک نقش مثبت به من پیشنهاد کرد. البته با هر نقش مثبتی کنار نمیآیم چون کنشگری
و فاعل بودن نقش را دوست دارم.
معمولا درام قصهها را شخصیتهای منفی رقم میزنند و معمولا نقشهای مثبت در فیلمها و سریالهای ما خنثی هستند. قهرمان به معنای یک شخصیت کنشمند نداریم یا لااقل از نظر من این طوری است، اما سهراب کنش دارد نه فقط واکنش.
مشکل من با نقشهای مثبت این است که معمولا منتظر میمانند تا بلایی به سرشان بیاید
بعد دست به کاری بزنند، اما سهراب اقدام میکند و منفعل نــیست. البته قهرمان منفعل
هم برای خودش گونهای است اما ترجیح میدهم نقش قهرمان موثر را بازی کنم؛
کسی که اعتقادی دارد و پای آن میایستد و مبارزه میکند. کسی که عاشق است و برای عشقش میجنگد.
مثلا سهراب اهل جنگ و درگیری نیست، اما مقابل ظلم و ستم آرام نمیگیرد. البته او در تمام سریال حتی یک بار هم اسلحه به دست نمیگیرد، در حالی که تا وسط میدان جنگ هم میرود.
بازی سام قریبیان در سریال های تاریخی
زندگی در دل تاریخ چه احساسی دارد؟
خیلی جذاب است. تماشای سریالهای تاریخی را همیشه دوست داشتم، اما هیچ وقت
دوست نداشتم بازیگر سریالهای تاریخی باشم چون بعضی از آنها بیشتر از پنج سال طول
میکشند و این زمان از حوصله من واقعا خارج است. خوشبختانه این پروژه از آنهایی نیست
که زمان سالانه داشته باشد و تجربه جذابی است.
دوره مشروطه هم از زمان خودمان خیلی دور نیست و تصاویر و اطلاعاتی درباره آن دوران موجود است. اساسا به قرن ۱۹ میلادی در ایران و جهان علاقه خاصی دارم.
مدل لباس پوشیدن، رفتار و حرکات آدمها، معماری، مناسبات و ارتباطات و جریان های
فکری و خیلی چیزهای دیگر در این قرن برای من جذابیت دارد. کت و شلوار، عصا، کراوات
و حتی خودروها طوری بود که فرقی نمیکرد شما در پاریس هستید یا نیویورک یا تهران.
مصاحبه خواندنی سام قریبیان درباره خداحافظی پدرش
اوایل خردادماه سال گذشته در پستی اینستاگرامی از خداحافظی غیررسمی پدرتان از سینما خبردادید. چه اتفاقی باعث شد که بعد از ۶ سال دوری برای بازگشت دوباره ترغیب شوند.
از صحبتهای خودشان نقل قول میکنم. فیلمنامه و نقش رحمت بخشی مؤلفه هایی
داشت که ایشان را ترغیب کرد تا بازی در «خروج» را به عنوان خداحافظی رسمی از سینما
قبول کنند. در این ۶ سال پیشنهادهای زیادی داشتند اما نقش و فیلم آن چیزی نبود که ایشان را مجاب کند.
بارها به من گفتند که فیلمهای روی پرده را ببین و بر اساس همین عکس و بیلبورد و اسامی بگو جای من بین کدام یک از این فیلمها خالی است؟! همانطور که گفتند اغلب نقشهای ماندگارشان در سینما از جمله فیلمهای «خاک»، «گوزنها»، «سفیر»، «سناتور» و… آدمهای معترضی است که به شخصیت ایشان نزدیکتر است و شاید به همین دلیل نتیجه بهتری گرفته است.
«خروج» هم دارای همین شاخصهها بود. شخصیتی معترض و فیلمی خارج از شهر و در
جاده و بیابان. این مؤلفهها برای بازیگری که آرمانهایی برای خودش دارد جذاب است.
زندگی سام قریبیان و پدر هنرمندش
پدر تا ۲۴ ساعت قبل از نشست خبری تصمیمی برای حضور در این نشست نداشتند هیچ وقت به عنوان بازیگر در نشستهای جشنواره حاضر نشدهاند چون معتقدند فیلم برای کارگردان است و او بهترین گزینه برای گفتن از فیلم است.
اما در آن ۴۸ ساعت صحبتهایی مبنی بر شکل گرفتن جریانهای پشت پرده به گوش می رسید
که ایشان لازم دیدند به نشست بیایند تا هم برخی مسائل را به زبان صریح بیان کنند
و هم اعلام کنند که از این سینما دست شسته است چون غرضورزیها و زد و بندها برایشان
قابل تحمل نیست. از جمله ماجرای لغو سیمرغ بهترین بازیگر نوید محمدزاده که در نشست
خبری راجع به آن صحبت کردند.
فقط جایزه ایشان نبود دو جایزه دیگر هم در این جریان عوض میشد. از همان ایام شاکی بودند که وقتی قرار است خودشان تصمیم بگیرند و جایزه بدهند لزوم هیأت داوران چیست. چرا از اعتبار آدمها هزینه میکنند؟ البته در آن دوره به صورت رسمی اعلام نکردند که دلیل کنارهگیریشان از سینما چه بوده اما مسأله اصلی مشکل مدیریتی سینما بود.
راجع به مسائل پشت پرده شفافتر توضیح دهید.
میگویند فیلم از آرای مردمی خارج شده اما چطور فیلمی که تا این میزان سانس فوق العاده
داشته در لیست فیلمهای موردپسند مخاطبان قرار نمیگیرد. قصدم این نیست که تهمت بزنم.
فقط تیتر خبرها را کنار هم میچینم و جواب قانعکنندهای پیدا نمیکنم.
گفتگوی متفاوت با بازیگر عالیجناب
در ۵ روز اول جشنواره تمام نوشتهها تعریف و تمجید است که البته همه آنها هم لزوماً واقعی نیستند اما آنچه محرز است در این چند روز تمام تعریفها و نقدها جناحی شده است. کسی فیلم را نقد نمیکند. ادبیات، ادبیات نقد نیست. میخواهند «آتابای» را نقد کنند میگویند چرا فیلم به زبان ترکی است. مثل این است که به کلینت ایستوود بگویند چرا فیلم «نامههای ایوجیما» را به زبان ژاپنی ساخته است.
طوری نقد کنیم که صاحب اثر از نظرات منتقدان برای بهتر شدن اثر بعدیاش الهام بگیرد
نه اینکه قید حضور در سینما را بزند. در همین ایام برآیند پسند یا نقدهای مخالف با «خروج»
را که برای پدر میخواندم دائم سؤال می پرسیدند که متن را کی نوشته؟ کدام منتقد؟
گفتم که گذشت آن زمانی که منتقدها شناخته شده بودند و آنها نقد مینوشتند الآن هرکسی برای خودش تریبون دارد و هر چه دلش بخواهد مینویسد بدون هیچ اشرافی نسبت به سینما.
البته حاشیههای ایجاد شده در نشستها را نباید به پای تمام اهالی رسانه گذاشت.
خیلی از اهالی رسانه و سینمایینویسها نسبت به این وضعیت نقد دارند.
زندگی سام قریبیان کارگردان و بازیگر
در متن اینستاگرامیتان از احساس آرامش و راحتی آقای قریبیان در چند سال دوری از سینما نوشته بودید اما خیلی ها معتقدند ایشان اهل سکون نیستند و دلشان با سینماست.
هنوز هم وقتی فیلم خوب میبینند مثل کودکی ذوقزده چشمانشان برق می زند.
ته وجودش عاشق این حرفه است و دلخوری و نگرانیاش هم از همین عشق میآید.
به خاطر همین تعلق خاطر میتوان امیدوار بود که پیشنهاد نقشی مناسب بتواند نظرشان را به بازگشت دوباره به سینما جلب کند.
من هم امیدوارم اما انگار عشق اش به او خیانت کرده است. عشق آقای قریبیان است. از کودکی تصمیم گرفته بازیگر شود و برای بازیگر شدن مبارزه کرده است. از سال ۱۳۴۵ وارد سینما شده؛ ۵۳ سال یک عمر است.
آریا پیکس , دوات آنلاین , سلام سینما , جام جم , تسنیم , ایران