زندگی بیژن بفشه خواه بازیگر فوق لیسانسه ها؛ از خانواده هنری تا ازدواج (۲۹۵)
بیژن بفشه خواه بازیگر مشهور طنز سریال های تلویزیونی پسر رضا بنفشه خواه از بازیگران پیشکسوت ایرانی است که سال ها قبل ازدواج کرده و ثمر ازدواج وی یک پسر به نام امیر علی و یک دختر به نام یاسمین می باشد. وی از سری اول سریال لیسانسه ها در این مجموعه طنز در کنار بازیگران اصلی به ایفای نقش پرداخته است. در ادامه در پرشین وی مروری داریم بر زندگی بیژن بفشه خواه بازیگر مطرح کشورمان با ما همراه شوید.
زندگی بیژن بفشه خواه
بیژن بنفشه خواه بازیگر ایرانی متولد ۹ فروردین ماه ۱۳۵۲ در تهران می باشد. وی فارغ التحصیل رشته نمایش از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد است و پدر وی رضا بنفشه خواه از بازیگران پیشکسوت سینما و تلویزیون می باشد
بیژن بنفشه خواه از سال ۷۳ فعالیتش را در عرصه بازیگر شروع نمود و در مجموعه های زیادی که اکثرا طنز بوده حضور موفق داشته است.
بیژن بنفشهخواه از آن دست بازیگرانی است که هم نقش طنز زیاد در تلویزیون بازی کرده و هم جدی و تقریبا با تمام کارگردانانی که در تلویزیون اثر طنز ساختهاند، همکاری کرده است.
یکی از بهترین بازی هایش در «مرد دو هزار چهره» است که در نقش کمک خلبان ایفای نقش کرد. تا به حال در مجموعه های تلویزیونی جنگ ۳۹، همسران، لبخند سوم، آخرین ستاره شب، دزدان مادربزرگ، گل های ۷۶، ایستگاه ۷۷، عید آن سال ها، این چند نفر، حرف تو حرف، گل های ۷۸، آبدار شاه، طبقه وسط، زیر آسمان شهر، باغچه مینو، پیامک از دیار باقی، قهوه تلخ، ساختمان پزشکان، خانه اجاره ای، راه طولانی، دزد و پلیس، پژمان و… ایفای نقش کرده است.
خانواده بیژن بنفشه خواه
پدرش رضا بنفشه خواه نیز از بازیگران قدیمی می باشد و مادرش خانم نیکی زاده رهبر دبیر بازنشسته آموزش و پرورش است. دو برادر به نام های هژیر و پژمان دارد که اولی از او بزرگتر و دومی کوچکتر است.
«جشنیه نیکی زاده رهبر» همسر رضا بنفشه خواه و مادر بیژن بنفشه خواه است. وی تحصیلاتش فوق دیپلم ادبی و دبیر بازنشسته آموزش و پرورش است.
ازدواج و زندگی بیژن بفشه خواه
بیژن بنفشه خواه سال ۸۸ ازدواج کرد دارای یک پسر به نام امیرعلی و یک دختر به نام یاسمین می باشد. همسرش از دوستان لیلی رشیدی است از مشورت با همسرش همیشه اظهار رضایت دارد با مهران غفوریان و رضا داوود نژاد رابطه خانوادگی و صمیمانه دارد.
از پدر بودن سیر نمی شوم
پدر بودن حس خیلی جالبی است و برای مسئولیت پذیرتر شدن افراد خیلی بهتر است. تا پدر نباشید نمی توانید این حس را درک کنید. وقتی پدر می شویم تازه متوجه زحماتی که پدران مان برای ما کشیده اند می شویم و قدر آنها را بیشتر می دانیم. من بچه ها را خیلی دوست دارم و ترجیح می دهم اگر امکانات و زمان اجازه می دهد ۴ یا ۵ بچه داشته باشم اما خیلی سخت است؛ هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ معنوی.
خاطره بامزه بیژن بنفشه خواه از ورودش به عرصه بازیگری در ابتدای دهه ۷۰
بابام پول نداد، کمدین شدم
بیژن بنفشه خواه را از دهه ۷۰ می شناسیم. اولین بار او را در برنامه «۳۹» دیدیم و بعد از آن با «پسر بابا» در ذهن مان جا افتاد. او از شروع بازیگری اش در تلویزیون و این که اصلا چه مسئله ای باعث شده به این عرصه بیاید و به یک کمدین تبدیل شود، خاطرات بامزه ای دارد. در واقع می شود گفت علت اصلی ورود او به بازیگری و کمدین شدن اش ارتباط زیادی به پدرش دارد.
بنفشه خواه تعریف می کند: «شروع کار من به خاطر پول بود. ما دانشجو بودیم که مهران مدیری می خواست «نوروز ۷۲» را بسازد. امیر غفارمنش همکلاسی ام بود. او گفت: «مدیری دارم که در تالار مولوی تست می گیرد، بیایید برویم.» گفتم: «نه، من دانشجوی تئاترم، دوست ندارم بیایم وارد کار طنز شوم. می خواهم سالیان سال تئاتر کار کنم.»
چند وقت بعد ترم دو بودم که پدرم گفت: «شهریه ات را نمی دهم. ندارم بدهم.
مگر برای من می خواهی بخوانی؟ اصلا نخوان.» به همین راحتی. غفارمنش دوباره آمد،
گفت: «داریوش کاردان دارد برای برنامه ۳۹ تست می گیرد.» گفتم:
«الان دیگر با کله می آیم.» در واقع به خاطر شهریه دانشگاه وارد تلویزیون شدم.
شاید اگر پول داشتم اصلا هیچ وقت بازیگر تلویزیون نمی شدم. آن موقع دوست داشتم فقط تئاتر کار کنم و اصلا برنامه کمدی برایم مهم نبود، اما خب با کمدی شروع کردم و کمدین شدم، اتفاقا برنامه ۳۹ اصلا دیده نشد.»
گفتگو با بیژن بنفشه خواه درباره بازی در سریال لیسانسه ها
در خصوص دلیل پذیرش بازی در سریال «لیسانسهها» بفرمائید؟
در همه کارهای آقای صحت بازی کردم و این کار را به من پیشنهاد دادند که با کمال میل پذیرفتم،
چرا که قلم شخصیت و کارهایشان را دوست دارم. همچنین تهیه کننده کار هم برایم مهم
بود چراکه آقای جودی یکی از تهیه کنندگان مطرح تلویزیون هستند.
شما پخش همزمان دو سریال «لیسانسهها» و «شهرک جیم» را چگونه میبینید که در آن بازی کردید؟
نقش من در «لیسانسهها» کوتاه است و در سریال «شهرک جیم» نقش اصلی را بر عهده داشتم. اما به نظرم همزمان پخش نمیشد بهتر بود. البته قرار بود سریال «لیسانسهها» از شبکه اول سیما پخش شود که بعدها به شبکه سوم سیما رسید.
در «لیسانسهها» نقش پدری را بازی کردید که دختر آن ازدواج کرده است و متفاوت از نقشهای دیگر شما است.
با توجه به اینکه سن و سالم بالا رفته است، نقش هایی به من پیشنهاد میشود که سن بالاتری دارند اما در «شهرک جیم» هم پسر ۲۰ ساله داشتم.
ورود جوانان که در عرصه هنر حضور دارند را چگونه میبینید؟
بیشتر جوانان که به بازیگری علاقه دارند حرف شما را میگویند، اینکه پول و پارتی شرط اول است.
به نظرم به همه بازیگران توهین میشود واقعا همه با پول و پارتی نیامدهاند، خود من پدرم
در این حرفه بود یک بار منو به کار معرفی نکرد. از طرفی خودم هم به پارتی علاقهای نداشتم
و دوست داشتم راه خودم را پیدا کنم. شاید غیر مستقیم فامیلی پدرم را یدک میکشم.
از ابتدا مهران غفوریان، جواد رضویان را میَشناسم، آنها اصلا پول و پارتی نداشتند
و به همین خاطر این صحبتها توهینآمیز است. حتی در اینستاگرام من پیغام میگذارند
که ما پول و پارتی نداریم و بازیگر نمیشویم تا زمانی که جوانان چنین طرز فکری دارند
به هیچ جایی نمیرسند.
پول و پارتی در همه شغلها است فقط در حرفه بازیگری نیست. کسی که استعداد داشته باشد،کار کند، تجربه کسب کند کار برای آن وجود دارد.اتفاقا آمدن در رشته بازیگری سخت نیست، بلکه ماندگاری آن سخت است. یعنی من ۲۵ سال با پول وپارتی کار میکنم.
بیژن بنفشهخواه از «فوق لیسانسهها» می گوید
همزمان با شروع سریال فوق لیسانسه ها از شیبکه سه سیما بیژن بنفشهخواه بازیگر سریال تلویزیونی
«فوق لیسانسهها»، درباره حضور خود در این مجموعه تلویزیونی گفت: من در این سریال نقش دکتر مهاجر
را بازی می کنم؛ بازی در سریال «فوق لیسانسه ها» را خیلی دوست دارم. چون به نظرم یکی از بهترین
نقشهایی است که در آن بازی کرده ام. در «فوق لیسانسهها» شاهد اتفاقات پیش بینی نشده خواهیم بود.
وی ادامه داد: من در بیشتر کارهای آقای صحت بازی کرده ام؛ چرا که قلم، شخصیت و کارش را دوست دارم. البته تهیهکننده کار هم برایم مهم بود؛ آقای جودی یکی از تهیهکنندگان مطرح تلویزیون است.
این بازیگر درباره فیلمنامه سریال «فوق لیسانسهها» توضیح داد: پایه و اساس سریال از ابتدا به خوبی گذاشته شده و شخصیتها به خوبی شکل گرفته اند.
ارتباط بین شخصیتهای سریال هم به خوبی برقرار شد. امیرحسین رستمی ۲ سال از من کوچکتر است؛ اما نقش داماد من را به خوبی بازی میکند. گریم در این سریال بسیار تأثیرگذار است اما شخصیت پردازی نویسندگان «فوق لیسانسه ها» باعث شده، مخاطب کاراکترها را بهتر قبول میکند.
بازیگر سریال «پژمان» با اشاره به استقبال مخاطبان از فوق لیسانسهها عنوان کرد:
دلیل استقبال مردم این است که سریال خیلی بروز است. من خود برخی از کارهایی
را که همین چند سال اخیر کار کردم را که مشاهده میکنم ، فکر میکنم برای ۲۰ سال
پیش است؛ اما «فوق لیسانسهها»کاری امروزی و بروز است.
سریال «فوق لیسانسه ها» در بازگو کردن مشکلات جامعه بروز ظاهر شده است؛ نویسنده، تهیهکننده و کارگردان آن دغدغه بیان مشکلات جوانان امروز را به شکل طنز داشته است.
بنفشه خواه در پایان اظهار کرد: اینکه جوانان با سریال ارتباط برقرار کنند، خیلی خوب است؛
ما سالهاست کار میکنیم و برخی با ما خاطره دارند و سریال را دنبال میکنند.
زمانی که نسل امروز با سریال ارتباط برقرار کنند، حس خوبی دارد و نشان می دهد
هنوز تاریخ مصرف ما به پایان نرسیده است و میتوانیم دوباره کار کنیم.
گپی بامزه با «سروش صحت» و «بیژن بنفشه خواه»به خاطر مجموعه لیسانسه ها ۲
سروش صحت و ایمان صفایی، نویسندگان لیسانسه ها در فصل دوم تمرکزشان را از روی سه بازیگر اصلی به کل بازیگران سریال تعمیم دادند و قصه تک تک شخصیت ها را پررنگ تر کردند. جنس شوخی ها، سطح موقعیت های کمدی، شخصیت پردازی ها و انتخاب سوژه ها چند برابر جذاب تر شد و بازیگرها توانستند خودشان را به بهترین شکل ممکن نشان دهند.
در این بین بیژن بنفشه خواه که در فصل اول با نقش کمرنگ آقای مهاجر معرفی شده بود،
در فصل دوم به یکی از مهره های اصلی و پیش برنده داستان تبدیل شد
و بخش مهمی از جذابیت سریال روی دوش او قرار گرفت.
صحت و بنفشه خواه هر دو از زمان «ساختمان پزشکان» وارد مرحله جدیدی از دوران کارگردانی و بازیگری شدند. هر دو در این سال ها با «پژمان»، «شمعدونی» و «لیسانسه ها» کنار هم رشد کردند و نهایتا در لیسانسه ها ۲ به نقطه اوج پختگی رسیدند.
یکی از جذابیت های لیسانسه ها انتخاب بازیگران نقش های متقابل، بدون در نظر گرفتن سن و سال بود؛ مثلا بیژن بنفشه خواه و امیرحسین رستمی، فقط دو سال با هم اختلاف سنی دارند با فاصله میان کاظم سیاحی و امیر کاظمی هم چندان زیاد نیست. وقتی قرار شد نقش پدرزن امیرحسین رستمی را بازی کنید، مشکلی نداشتید؟
– چرا اتفاقا. اول که این مسئله مطرح شد گفتم خب، اصلا نمی شود که متین ستوده دخترم باشد، امیرحسین دامادم، ولی سروش گفت می خورد و خب، خورد دیگر. با این که امیرحسین را جوان و من را هم پیرتر نکرده بودیم؛ اما آن قدر شخصیت پردازی قوی بود که خوب در آمد. آدم املا این روابط را می پذیرفت.
چقدر مطمئن بودید چنین انتخاب هایی جواب می دهد؟
– سروش: وقتی بچه ها کنار هم قرار می گیرند، گریم می شوند و لباس می پوشند،
آدم بالاخره متوجه می شود که این اتفاق شدنی است یا نه. مثلا افشین سنگ چاپ
هم با امیرحسین زیاد فاصله سنی ندارد، اما خوب شد.
شماها آخرین بقایای نسل طلایی کمدین های تلویزیون هستید. اگر شما هم نباشید دیگر چیزی برای تلویزیون باقی نمی ماند. با این حال همه می دانیم که کار کردن در این رسانه واقعا سخت است. انگار سروش صحت تحملش خیلی بالاست.
– سروش: من که الان دارم با ایمان صفایی، فیلمنامه فیلم سینمایی می نویسم، ولی بعدش می خواهم «فوق لیسانسه ها» را کار کنم.
با توجه به این که الان خیلی از کارگردان ها به سمت شبکه نمایش خانگی می روند، هیچ وقت وسوسه نشدید آنجا سریال بسازید؟
– سروش: پیشنهاد زیاد داشتم، ولی الان برنامه ام این است که اول سینمایی بسازم،
بعدش هم فوق لیسانسه ها را. راستش لیسانسه ها آنقدر انرژی داشت و آنقدر
به همه ما خوش گذشت که فکر می کنم همه مان دوباره دوست داشته باشیم دور هم جمع شویم؛
مگر این که تلویزیون شرایطش طوری باشد که دیگر نشود کار کرد.
یعنی فعلا تلویزیون را به خاطر همین لیسانسه ها دوستدارید؟
– سروش: تلویزیون در برخی موارد خیلی دلنشین است. با این که می گویند مردم زیاد تلویزیون نمی بینند اما من فکر می کنم اتفاقا بعضی از کارها را می بینند.
آنقدر مهم است که حاضرید تمام خط قرمزها، سانسورها و این سختی ها را به جان بخرید؟
– سروش: اینهایی که می گویید درست است اما من آنقدر در تلویزیون کار کرده ام که عادت دارم.
خیلی از کارگردان ها وقتی با چنین نکاتی روبرو می شوند، سعی می کنند حتی شده
در شبکه های اجتماعی هم این قهر بودن را نمایش دهند.
اما شما اصلا واکنشی نداشتید.
– سروش: چون خیلی ناراحت نمی شوم (می خندد) بیشتر از قسمت هایی که پخش می شود خوشحال می شوم.
آقای بنفشه خواه، هم نسل های شما که از همان کمدی های آیتمی شروع کردند همگی کارگردان شدند، چرا هیچ وقت فکر نکردید در کنار بازیگری کارگردانی هم انجام دهید؟
– بیژن: چرا فکر کرده ام، اما خب شرایطش نبوده.
مثلا چه شرایطی؟
– بیژن: خب، پیشنهاد هم نداشتم تا حالا، کسی به من نگفته بیا یک کاری بساز.
حتما خودتان هم تلاشی نکردید.
– بیژن: فکر کنم تلاشم کم بوده. مثلا تا به من گفته اند برو طرح بیاور، من هم رفته ام و دیگر نیامده ام.
– سروش: (با خنده) بیژن به آنها گفته بنشینید تا بیاورم.
– بیژن: خب البته مشکل فیلمنامه هم وجود دارد. بالاخره آدم یا باید خودش بنویسد یا بودجه ای داشته باشد که به یک نفر بگوید بیا برایم بنویس. تهیه کننده هم که برای یک کارگردان تازه کار نمی آید هزینه کند.
فکر نمی کنید اگر سن تان بالا برود، شاید دیگر نشود؟ یا اصلا زیاد برای تان مهم نیست؟
– بیژن: چرا، خیلی مهم است. همیشه توی فکرم هست ولی مشکل فیلمنامه خیلی جدی است.
مثلا آقای صحت که نمی آید بنشیند برای من بنویسد، برای خودش می نویسد و می سازد.
ما کلا در ایران نویسنده طنز خیلی کم داریم. به نظرم ۱۰ نفر بیشتر نیستند.
حالا همین ۱۰ نفر هم که نمی آیند فیلمنامه شان را بدهند من بسازم!
ولی اگر متن خوب پیدا کنم حتما می سازم.
بامزه ترین سکانس های لیسانسه ها ۲ از نگاه سروش و بیژن
دابسمش با سمفونی بتهوون
صحت می گوید همه سکانس ها را دوست دارد، اما از بین آنها چندتایی هست که خیلی بیشتر برایش جذاب است: «تمام سکانس هایی را که در آنها آواز می خواندند خیلی دوست داشتم. یکی از جذاب ترین سکانس ها همان بود که سه تا پسرها توی ماشین، بخشی از سمفونی شماره نه بتهوون را خواندند. یکی دیگر جایی بود که امیرحسین و هوتن، آهنگ تیتراژ سریال «عاشقانه» را خواندند که واقعا سر آن خندیدم.»
از بین سکانس های بیژن بنفشه خواه هم دوتا را از همه بیشتر دوست دارد: «یک سکانسی بود که
خانواده سروان مهمانی آمده بودند خانه آقای مهاجر. بیژن نشسته بود جلوی بهنام و رویا داشت
درباره قیافه امیرحسین توضیح می داد. آنجا را خیلی دوست داشتم مخصوصا بعدش که خانم ها شروع
به کل کل می کنند. یک جا هم آنجایی است که بیژن دارد از زنش تست کنکور می گیرد
و جواب ها را به او می رساند، اما حتی در این صورت هم درست تست نمی زند.»
آریا پیکس , باشگاه خبرنگاران جوان , هفته نامه همشهری جوان , مجله سیب سبز , افکار نیوز