زندگی نرگس محمدی از گریم جنجالی تا ازدواج با علی موتوری و حاشیه های سفر برزیل |سبک زندگی افراد مشهور (۲۸۰)
نرگس محمدی بازیگری که با سریال ستایش وارد قاب تلویزیون شد و این سریال زمینه شهرت وی را فراهم کرد و اکنون در فصل سوم این سریال هنرنمایی می کند. وی علاوه بر بازیگری در عرصه مدلینگ نیز فعالیت دارد. گفتنی است نرگس محمدی همسر علی اوجی بازیگر و تهیه کننده مشهور ازدواج کرده است و خواهر وی سارا نیز در عرصه بازیگر فعالیت داشته و یک برادر به نام محسن دارد. وی در تئاتر جایزه بهترین بازیگر نقش اول را به دست آورده است. در ادامه با پرشین وی همراه شوید تا مروری کوتاه بر زندگی نرگس محمدی بازیگر ایرانی داشته باشیم
زندگی نرگس محمدی
نرگس محمدی در نهم فروردین ۱۳۶۴ در تهران به دنیا آمد و همزمان با تحصیل در رشته پرستاری دانشگاه در کلاس های بازیگری «کارنامه» هم شرکت می کرد و از آنجا بود که برای بازی در فیلم «مرگ یک پینوکیو» معرفی شد، نرگس محمدی پس از بازی در این فیلم حدود یک سال در تئاتر به فعالیت خود ادامه داد که در همین مدت موفق شد جایزه بهترین بازیگر زن را از جشنواره «ماه» حوزه هنری دریافت کند.
نرگس محمدی پس از تجربه ای که در تئاتر کسب کرد به سینما بازگشت و در فیلم هایی چون ریسمان باز، آناهیتا، سوپراستار و اخراجی های ۲ بازی کرد. وی با بازی در فیلم سینمایی آناهیتا نشان داد که استعداد خوبی در این زمینه دارد و پخش سریال ستایش نیز زمینه شهرت وی را فراهم کرد.
خانم محمدی اصالتا اهل سراب آذربایجان شرفی و فرزند بزرگ خانواده می باشد، یک خواهر بنام سارا و یک برادر کوچک تر بنام محسن دارد
ازدواج و زندگی نرگس محمدی و علی اوجی
نرگس محمدی در اردیبهشت ماه سال ۹۶ در سن ۳۳ سالگی با علی اوجی بازیگر و تهیه کننده ازدواج کرده است و متاهل می باشد. وی پیش از این در برنامه دورهمی گفته بود به دلیل اینکه تاکنون خواستگار نداشته است مجرد مانده است. گفتنی است مراسم خواستگاری آنها با هماهنگی لاله اسکندری در حرم مطهر امام رضا (ع) انجام شد.
علی اوجی بازیگر و تهیه کننده سینما و موسیقی است که متولد ۱۷ اسفند ماه ۱۳۵۶ در تهران می باشد و تاکنون در سریالهای نظیر پژمان و در حاشیه حضور داشته است . البته وی بیشتر در زمینه ی تهیه کننده گی و برگزار کننده گی برنامه های فرهنگی و هنری فعالیت دارد و دوستان سینمایی و موسیقیایی زیادی نیز دارد.
نرگس محمدی در برنامه دورهمی
صحبتهای صادقانه نرگس محمدی بازیگر سریال «ستایش» در برنامه «دورهمی» موجب شد، مهران مدیری پاسخهای صادقانه این بازیگر را تحسین کند. محمدی مهمان برنامه «دورهمی» با اجرای مهران مدیری بود.
او که در ابتدای ورود با اظهارنظر مدیری مبنی به حاشیهساز بودن او روبرو شده بود، گفت: «درگیری لفظی و چیزهایی از این دست که گفتید واقعا برای من اتفاق نیفتاده و وجود نداشته است.»
او در مورد ورود خود به دنیای بازیگری گفت: «مادرم نمیگذاشت وارد فضای بازیگری شوم، مگر اینکه بتوانم به دانشگاه بروم. خوشبختانه در رشته پرستاری وارد دانشگاه شدم و از همان ترم اول در کلاسهای بازیگری شرکت کرد.»
محمدی در پاسخ به این سئوال مدیری که این بازیگر تا چه حد، خود را بازیگری موفق میداند، چنین پاسخ داد: «خودم به خودم در بازیگری از ۱۰۰، نمره ۱۰۰ را میدهم. حالا اگر در فیلمی که خیلی خوب باشد بازی نکردهام تقصیر من نبوده است.»
او ادامه داد: «اگر شرایط بازی در فیلمهای مختلف به وجود نیامد به خاطر این بود که چهار سال درگیر «ستایش» بودم. البته پشت سر هم کار میکنم، اما فکر میکنم اگر وقفه میدادم شاید بهتر بود.»
محمدی در پاسخ به این سئوال مدیری که آیا خود او برای پذیرش گریم فرد ۵۰ ساله در بخش دوم «ستایش» مقاومت داشته است، گفت: «اصلا بحث مقاومت من نبود.
گریمور و کارگردان نهایت سعی را کردند که من را پیر کنند، اما خب فکر میکنم نمیشود
درکار خدا دست برد و من ۲۸ ساله را نمیشد ۵۰ ساله جلوه داد. به خصوص در یک سریال تلویزیونی.
اگر فیلم سینمایی بود امکانش وجود داشت، اما در سریال مجبور بودند با سایه کار کنند
و نتیجه کار با سایه هم همین از آب درآمد.»
محمدی در ادامه با اشاره به اینکه این روزها خیلی از بازیگران تلاش میکنند چنین جلوه دهند که به هنرهای دیگری غیر از بازیگری آراسته هستند، تاکید کرد: «من هیچ تمایلی به این ندارم که بگویم هنر دیگری غیر از بازیگری دارم.
اصلا واقعیت این است که من کمی در موسیقی خنگ هستم و هر کاری میکنم نمیشود. کلاس سنتور رفتم و آخرش آهنگ تولد یاد گرفتم و برای گیتار سه چهار ماه استاد به خانه ما آمد، اما الان هیچ چیزی از نواختن گیتار یادم نیست.»
او همچنین در پاسخ به این سئوال که چرا در سن ۳۲ سالگی ازدواج نکرده است، چنین پاسخ داد: « تا سن ۲۴ و ۲۵ سالگی خواستگار داشتم، از ۲۵ سالگی به بعد دیگر خواستگار نداشتم و به خصوص از وقتی وارد حرفه بازیگری شدم که دیگر اصلا خواستگار ندارم. فکر میکردم معروف شوم یک اتفاقی میافتد و یکی در خانه را میزند، اما باز هم کسی نیامد.»
محمدی در ادامه صحبتهای خود با اشاره به گفتوگویی که حدود ۲۰ سال قبل با مدیری داشته،
گفت: «آقای مدیری حدود سیزده چهارده سالم بود که سریال شما در تلویزیون پخش میشد،
خیلی به مادرم اصرار میکردم که امکان صحبت من را با شما فراهم کند، مادرم در تلویزیون
کار میکرد و شماره شما را از روابط عمومی گرفت.»
او گفت: «مادرم شماره را گرفت و من با شما صحبت کردم و شما گفتید تا یکی دو هفته
بعد اجازه میدهید من از نزدیک به پشت صحنه کارتان بیایم که حدود ۲۰ سال از آن قول گذشته است.»
مدیری در پایان سخنان محمدی، با تحسین صداقت او گفت: «خانم محمدی صادقانه و بیشیله پیله حرف زد و این خیلی خوب است.»
چهره شدن نرگس محمدی با نقش ستایش نادری
ستایش مجموعهای تلویزیونی در سه فصل به کارگردانی سعید سلطانی و به قلم سعید مطلبی است که نرگس محمدی با این سریال به تلویزیون معرفی شد و به شهرت رسید.
تصویربرداری فصل سوم سریال از فروردین ۱۳۹۷ آغاز شد و در اسفند ماه به پایان رسید. اکثر بازیگران این سریال در فصل سوم تغییر کردند. بازیگران جدید سریال کیهان ملکی، مریم خدارحمی، محمدرضا داوودنژاد، اسدالله یکتا، کمند امیرسلیمانی، مهتاج نجومی، بهزاد خداویسی، اکرم محمدی، رسول نجفیان، لاله مرزبان و… هستند.
داستان سریال ستایش با بازی نرگس محمدی
سریال ستایش ، قصهٔ یک دختر جوانی به نام ستایش را روایت میکند که برای نجات برادرش از خطری که در پی فرار او از خدمت سربازی وی را تهدید میکرد، به دوست برادر خود، طاهر فردوس، پناه برده و با تمهیداتی برادرش را راهی مرز مینماید.
محمد برادر ستایش در مرز کشته شده و طاهر به زندان میافتد. در نهایت با رضایت خانوادهٔ محمد از زندان آزاد شده و از آنجایی که مجذوب و شیفتهٔ ستایش شده بود، علیرغم مخالفت خانوادهٔ خود و خانوادهٔ ستایش و با وجود میل باطنی ستایش، با او ازدواج نموده و صاحب دو فرزند دختر و پسر میشود….
در فصل دوم این مجموعه، ستایش با دو فرزند خود نازگل و محمد و با نام مستعار رودباری (به جای فردوس) و پس از گذشت ۲۲ سال از آن قضایا در منطقهای در شمال کشور زندگی میکند و صاحب رستورانی محبوب در میان مردم است. پسر او محمد ماهی فروشی دارد و با موتور ماهی به خانهها میبرد.
به صورت اتفاقی حشمت فردوس با خانواده اش در شمال به ویلایشان آمدهاند، از محمد ماهی میخرند
و محمد هر بار با یک بهانهای به آن خانه میرود چون هم از نوه دختر حشمت فردوس خوشش
آمده و میخواهد پیش وی کار کند تا به مقامی بالا برسد و ثروتمند شود، حشمت
او را برای جارو کشی به محل کارش دعوت میکند و محمد راهی تهران میشود تا پیش او کار کند،
از طرفی دیگر استاد دانشگاه نازگل از او خواستگاری میکند و از ستایش و نازگل میخواهد
که به تهران نقل مکان کنند و عروسی را آنجا گرفته و ماندگار شوند. …
در فصل سوم، حشمت فردوس که به دنبال بازیابی اعتبار از دست رفته اش است، به واسطۀ نوه اش محمد به ستایش نزدیک می شود و در خانۀ او ساکن می شود. صابر که از رفتارش با حشمت پشیمان است، با نقشۀ پری سیما کشته می شود و پری سیما صاحب همۀ اموال حشمت فردوس می شود. انیس، توانایی تکلم خود را باز می یابد و تهدیدی بزرگ برای پری سیما محسوب می شود.
در همین گیر و دار، ستایش درگیر یک رابطۀ عاطفی با پسر همسایه اش می شود. رابطه ای که مشکلات جدیدی را پیش رویش می گذرد.حشمت فردوس با همراهی نوه اش محمد و همکاری زن باغداری به نام خانوم بزرگ موفق می شود بخشی از سرمایه های از دست رفته خود را زنده کند.
از طرفی نازگل، نوه حشمت با همکاری شوهرش موفق می شود اسنادی برای ابطال وکالتنامه حشمت فردوس به پسرش که موجب از دست رفتن اموالش شده است، به دست بیاورد. در همین اثنی، مهدی مظفری که به ستایش علاقمند شده از او خواستگاری
می کند، اما در اتفاقی ناگهانی تصادف می کند. ستایش، پس از این تصادف تصمیم
می گیرد به مهدی جواب مثبت بدهد. این تصمیم او با واکنش مثبت اعضای خانواده همراه نیست…
سکانسی از سریال ستایش که در شبکههای اجتماعی جنجال ساخت
این سکانسی از سریال ستایش است که حشمت فردوس سعی می کند دل خانم مورد علاقه اش را بدست بیاورد. این سکانس در شبکههای اجتماعی حسابی دست به دست شده و از ابتذال تا شیوه مخ زنی پیرمردها، لقبهایی است که گرفته است!
و اما ستایش ناگهان جوان میشود!
در نقطه شروع فصل سوم «ستایش» چیزی که بیشتر از همه به چشم آمد، تغییر گریم
نرگس محمدی بود. بلافاصله بعد از نمایش چهره این بازیگر، واکنشها نسبت به آن شروع شد.
نرگس محمدی که برای بازی در فصل دوم این سریال، با گریم سنگین، به زنی میانسال تبدیل
شده بود، حالا در شروع فصل سوم در قامت یک زن جوان ظاهر شده است!
آرمان زرینکوب، تهیهکننده سریال در پاسخ به اعتراضها و شوخیهایی که درباره این تغییر
گریم شکل گرفته، توضیحاتی به خبرگزاری مهر داده که هیچکدامشان
قانعکننده نیست. بیایید دلایل این تهیهکننده را بررسی کنیم.
جای خالی ابراز پشیمانی
نقل قول تهیهکننده: «ما در سریال «ستایش ۱» با یک زن ۲۰ ساله روبهرو بودیم و در فصل دوم با یک زن ۴۰ ساله و حالا در فصل سوم که این شبها روی آنتن شبکه سه میرود شاید در روند داستانی ما تنها چند ماه از فصل دوم گذشته باشد. زمان پخش «ستایش ۲» عدهای گفتند چرا ستایش پیر نشده و با یک عینک چهرهاش تغییر کرده، اما اگر به اطراف خود نگاه کنید خانم ۴۰ ساله پیر نیست که بخواهیم او را پیر کنیم و به صورتش چروک اضافه کنیم.»
مشکل اصلی اینجاست که فصل سوم دقیقاً در ادامه فصل دوم شروع شده و بازیگر اصلی
سریال نمیتواند یک شبه تغییر چهره دهد، بنابراین مخاطبان انتظار دارند ستایشی
را ببینند که چند روز قبلش در فصل دوم دیدهاند نه ستایشی با یک گریم متفاوت!
حرف آرمان زرینکوب درباره اینکه خانم ۴۰ ساله پیر نیست که بخواهند به صورتش چروک اضافه کنند
درست است، اما اتفاقاً این سؤال را باید از خود این تهیهکننده پرسید که چرا
در فصل دوم فکر میکرده چهره یک خانم ۴۰ ساله اینقدر پیر و شکسته است؟!
در فصل دوم، چهره نرگس محمدی را زنی دیده بودیم با چین و چروک دور چشم و روی
پیشانی که صورتش بیرنگ و رو است و همیشه عینک روی چشم دارد. حالا یکمرتبه
چطور میتواند با همان سن، یکشبه یا چند ماهه، اینقدر جوان شده باشد؟
به نظر میرسد علت پخش نشدن خلاصه فصلهای قبلی «ستایش»هم به همین گریم
برمیگشته. احتمالاً نمیخواستهاند گریمها را پشت سر هم نشان دهند،
چون در این صورت تغییرات خیلی بیشتر به چشم میآمده است.
ما هم منطق داریم!
نقل قول تهیهکننده: «بهنظرم عدهای کارشان این است که به محتوا دقت نمیکنند و از تماشای سریال
لذت نمیبرند، البته من نمیدانم منظور این افراد برای انتقاد از گریم ستایش چیست،
چون به نظر ما این گریم خیلی باورپذیر است.»
زرینکوب طوری توپ را به زمین مخاطبان معترض انداخته و گفته است عدهای به محتوا
دقت نمیکنند (!) که انگار یک مسئله جزئی بوده و مخاطبان بهجای
توجه به محتوا، دنبال ایراد گرفتن بودهاند!
گریم نرگس محمدی بهقدری تغییر کرده و جوان شده که خیلیها فکر کرده بودند با دو گریم
در دو نقش بازی کرده است. در این صورت چطور میتوان مخاطبان را مقصر دانست!
او در ادامه هم گفته که به نظر ما این گریم خیلی باورپذیر است! مگر میشود باورپذیر باشد؟
مهدی سلوکی در واقعیت، یک سال از نرگس محمدی بزرگتر است. آنها در سریال «بوی باران» خواهر و برادر بودند حالا چطور میتوانیم آنها را کنار هم ببینیم و فکر کنیم مادر و پسر هستند! بالاخره هر چقدر هم که مخاطبان را ایرادگیر بدانیم،
منطق آنها را که نمیتوانیم زیر سؤال ببریم!
آرامش بهجای بوتاکس
نقل قول تهیهکننده: «ستایش در فصل قبل مشکلات و نگرانیهایی داشت که در این فصل ندارد.
او در این فصل زنی صاحب انگیزه است، روابط، فرزندانش، زندگی روزمره و همه آنچه زندگی
او را در این فصل میسازد در فضایی آرامشدهنده است و اینها باعث شده که او بشاشتر شود
و ما این بشاش بودن و آرامش را در چهره او ببینیم.»
کاش زرینکوب، بهجای تحلیلهای عجیب و غریب، یک جمله میگفت از گریم ستایش
در فصل دوم پشیمان شده و در فصل سوم تصمیم گرفته اشتباهش را جبران کند!
در این صورت فقط به او میگفتیم این بار هم اشتباه کرده است و شخصیتهایش بهلحاظ
منطقی با هم همخوانی ندارند و ماجرا تمام میشد.
حداقل کاش در مصاحبهاش میگفت ستایش هم مثل خیلی از خانمها صورتش را بوتاکس کرده و به این دلیل است که چین و چروکهایش کمتر شده، نه اینکه بگوید تغییر چهرهاش بهخاطر آرامش است! شاید میتوانستیم بالاخره یکجورهایی با گریم
ستایش در فصل سوم قانع شویم، اما این توجیههای تهیهکننده به هیچوجه قانعکننده نیست.
در ادامه دلیل حمید گودرزی برای رد پیشنهاد بازی مقابل نرگس محمدی
در سریال ستایش ۳ را از زبان خودش می شنوید.
زندگی نرگس محمدی و گفتگویی متفاوت با وی درباره سفر برزیل
نرگس محمدی و خاطرات برزیل
شاید جالب باشد بدانید که خانم نرگس در برزیل چه تجاربی کسب کرد و چه خاطراتی از آنجا
با خود به ایران آورد… او هنوز در حال و هوای جام جهانی به سر می برد. به نظرمان رسید
خاطرات فوتبالی اش در برزیل را با هم مروری کنیم.
خانم محمدی، سفر برزیل چطور بود؟
– واقعا عالی بود؟ یک تجربه بی نظیر که خاطراتش را هیچ گاه فراموش نمی کنم. دو هفته تمام فوتبالی داشتیم، آن هم در کشوری که خودش را صاحب فوتبال می داند. حضور در جمع ۳۲ تیم برتر جهان که همگی طرفداران خاص خود را داشتند لذتبخش بود. همه مردمی که در برزیل جمع شده بودند تنها یک بهانه داشتند و آن هم فقط فوتبال بود!
قبل از آغاز جام جهانی اعتراضات مردمی برگزاری مسابقات را تحت الشعاع قرار داده بود، جو برزیل چطور بود؟
– اما همه چیز آرام بود و کاملا مشخص بود همه کسانی که به برزیل آمده اند، از فوتبال لذت می برند. فوتبال نقطه اشتراک مردم بود و همین موجب مهربانی همه آنها با یکدیگر شده بود.
قبل از رفتن به برزیل چقدر از نتیجه گرفتن تیم ملی مطمئن بودید؟
– برای من مهم این بود که تیم ملی کشورم به یک فستیوال بزرگ فوتبالی راه یافته و این
فرصت را دارد که بین تیم های بزرگ دنیا خودنمایی کند. از همان ابتدا هم بر این باور بودم
که ارائه بازی خوب توسط ملی پوشان راضی کننده است و نتیجه هم اگر به نفع ما باشد
که چه بهتر! مهم هیجان جام جهانی بود که توانست به مردم ما انرژی مثبت بدهد.
این هیجان به شما هم منتقل شد؟
– این بار اولی بود که به استادیوم می رفتم و از نزدیک فوتبال تماشا می کردم. فوتبال به خودی خود هیجان دارد چه برسد به اینکه در جام جهانی بخواهی فوتبال ببینی! واقعا لذتبخش بود و انرژی زیادی از من گرفت!
از بازی اول با نیجریه برایمان بگویید.
– خب، بازی اول حساسیت خودش را داشت. برای ما مهم نباختن در دیدار اول بود تا به
ادامه جام امیدوار باشیم. قبل از بازی هواداران دو تیم بیرون ورزشگاه به تشویق تیم هایشان
می پرداختند و با ورود به داخل ورزشگاه این تشویق ها به کری تبدیل می شد!
نمی دانم چرا ایرانی های حاضر در استادیوم جدا از هم نشسته بودند! به نظرم اگر تدبیری اندیشیده می شد که هواداران ایرانی به طور متمرکز در یک جا می نشستند، قدرت تشویق شان خیلی بیشتر می شد.
عکس العمل هواداران بعد از کسب مساوی برابر نیجریه چطور بود؟
– در طول ۹۰ دقیقه که در حد انتظار تیم ملی را تشویق می کردیم ولی بعد از بازی،
خیلی ها معتقد بودند حتی می توانستیم نیجریه را ببریم. مثلا اگر ضربه قوچان نژاد گل می شد،
کسب سه امتیاز در دیدار اول دور از دسترس نبود. به هر حال فکر می کنم در دیدار اول
توانستیم همه معادلات را به هم بزنیم.
و از آن بازی بزرگ با آرژانتین بگویید.
– واقعا بازی خاطره انگیزی بود. قبل از بازی، هواداران دو تیم کنار هم بودند و عکس یادگاری می گرفتند. حتی آنها صورت یکدیگر را رنگ می کردند. آرژانتینی ها به برد پرگل تیم شان خیلی خوشبین بودند.
اما ما ۹۰ دقیقه جانانه بازی کردیم.
– بچه های تیم ملی، بازیکنان بزرگ آرژانتین را با دفاع منطقی و حساب شده خود از جریان بازی محو کرده بودند. حتی در نیمه دوم چندین فرصت گلزنی داشتیم که اگر بخت با ما یار بود شاید اتفاقات دیگری می افتاد.
عکس العمل هواداران در صحنه خطا روی اشکان دژاگه چطور بود؟
– باور کنید کل کل جام جهانی یک طرف و انرژی که بابت اعتراض به آن صحنه داشتیم یک طرف بود! خیلی حیف شد، همه ایرانی ها آن لحظه تا حد آخر خود حرص می خوردند و دائما حسرت پنالتی گرفته نشده را می کشیدند!
از گل دقیقه ۹۱ مسی بگویید.
– بدترین لحظه ای بود که می شد تجربه کرد. اگر ۵- صفر می باختیم اینطور دلم نمی سوخت.
ما تا رسیدن به موفقیت فقط چند دقیقه کم آوردیم. جایی که ما بودیم کلی هوادار آرژانتینی
هم حضور داشتند که هنگام گل مسی به طور وحشتناکی خوشحالی می کردند.
من هیچ گاه در زندگی ام حسودی نکرده ام ولی در آن لحظه از شدت بغض زدم زیر گریه
و دلم سوخت چرا این شادی نباید قسمت مردم ما می شد!
حتما جو برای ایرانی ها بعد از بازی خیلی سنگین بود.
– اتفاقا هواداران آرژانتین بعد از بازی سراغ ما آمدند و دلداری می دادند. واقعا رفتار مهربانانه و احترام آمیزی با ما داشتند.
چرا بازی با بوسنی آنطور که انتظار می رفت نشد؟
– فکر می کنم اگر بچه ها به اندازه یک سوم بازی با آرژانتین انگیزه و انرژی داشتند، بوسنی را به راحتی می بردیم ولی فوتبال است دیگر! گاهی که شانس با شما یار نباشد، نتیجه دلخواه هم رقم نمی خورد.
انعکاس عکس ها و اخبار حضور هنرمندان در برزیل انتقادهایی را در ایران به همراه داشت.
– قشر هنرمند همیشه مخالف و موافقان خاص خودش را دارد. ما اگر تیم را تشویق نمی کردیم
می گفتند اینها چطور یار دوازدهم هستند؟ حالا هم که مثل یک هوادار دو آتشه تیم
را تشویق کرده ایم می گویند چرا صورت رنگ کرده اید؟ می خواهم بگویم من برای منتقدان همیشه احترام قائلم!
شایعه ازدواج
خبری در سایت ها منتشر شد که شما و سام درخشانی در برزیل ازدواج کرده اید؟
– خبری که در سایت ها منتشر شد کذب محض است و من در فضای مجازی سعی کردم این اطلاع رسانی را انجام دهم که این خبر ساخته ذهن شایعه سازان است.
گفتوگوی آزاده نامداری با نرگس محمدی
مقابل دوربین خودت را بازی میکنی؟
بازی میکنم اما نه خودم را. در ۱۰ سال اخیر بهخصوص در تلویزیون نقش خیلی عجیب و غریبی
برای خانمها اتفاق نمیافتد، وقتی صحبت در مورد نقش زنها میشود من همیشه
میگویم کار خاصی قرار نیست انجام بدهیم همه ما نقش یک زن معمولی و عادی
را در شرایط مختلف بازی میکنیم. جمله « در مورد لایههای نقشتان بگویید» خیلی خندهدار است.
نقشهای الان لایهای ندارند و مقصر سازندهها و نویسندگان کارها هستند که همه مسائل دیگر خیلی دم دستی شده است. به همین دلیل من فقط سعی میکنم چیزهایی را به نقش اضافه کنم که در خیلی از موارد کارگردان کار با این مسئله مخالف است و در نهایت بازیگر مجبور است با نظر کارگردان پیش برود. یک فیلمنامه خوب میتواند کمککننده باشد که همانطور که گفتم در تلویزیون خیلی کم وجود دارد.
زندگی معمولی و شخصی خودت را هم مثل نقشهای الان دمدستی میبینی؟
در کل من از روتین بودن زود خسته میشوم. فکر میکنم خدا مرا خیلی دوست داشته است
که من وارد این حرفه شدهام. اگر قرار بود کارمند باشم یا در رشتهای که خواندم میماندم
و پرستار میشدم و باید هر روز سر یک ساعتی سر کار میرفتم تا یک ساعت مشخص،
زندگی برایم خیلی سخت میشد. الان کلاسهای مختلف میروم، گیتار تمرین میکنم
و دائم در حال انجام کارهایی هستم تا از روزمرگی نجات پیدا کنم.
بزرگترین ایرادت چیست؟
خیلی زود به آدمها اعتماد میکنم و فکر میکنم هر کسی که به من نزدیک است
دوست من است و بابت این مسئله خیلی ضربه خوردهام
اما نمیتوانم در این مورد خودم را کنترل کنم.
زندگی نرگس محمدی : یکی دیگر از اخلاقهای بد من این است که وقتی خیلی خسته و گرسنه
هستم هر اتفاقی بیفتد داد و فریاد راه میاندازم. از برزیل که آمدم بعد از ۱۵ روز غذای
باب میل نخوردن، مادرم برایم ماکارانی درست کرده بود و من از ماکارانی متنفرم
و در برزیل کنار همه غذاها ماکارانی هم بود، به همین خاطر بعد از دیدن غذا گریه کردم!
اولینباری که عکست را روی جلد مجلات دیدی، چه حسی داشتی؟
وقتی کلاس بازیگری میرفتم آرزویم این بود که فقط یک سکانس بازی کنم. وقتی برای اولینبار
در مجله فیلم فقط اسمم را زدند حال خیلی خوبی داشتم ولی بعد از سریال
ستایش آنقدر همه چیز یکدفعه اتفاق افتاد که من متوجه نشدم چطور در یک روز ۱۰ مجله عکس مرا کار کردهاند.
آریا پیکس , خبر انلاین , روزنامه هفت صبح , فرارو , مجله خانواده سبز , مجله سیب سبز