اکران مردمی بمب یک عاشقانه با حضور بازیگران مشهور!
مراسم اکران فیلم سینمایی بمب یک عاشقانه با حضور بازیکرانی مانند پیمان معادی، سیامک انصاری و حبیب رضایی در پردیس کورش برگزار شد. تصاویر اکران این فیلم سینمایی را ببینید و در ادامه هم نگاهی به فضا و داستان بمب یک عاشقانه داریم. با ما همراه باشید.
اکران مردمی فیلم سینمایی بمب یک عاشقانه
فیلم «بمب:یک عاشقانه» تاکنون بیش از ۱,۵ میلیارد فروش داشته است.
نگاهی به بمب یک عاشقانه
فیلم: بُمب: یک عاشقانه/ نویسنده و کارگردان: پیمان معادی/
تهیهکننده: پیمان معادی، احسان رسولاف/
فیلمبرداری: محمود کلاری/
موسیقی: النی کاریندرو/
طرّاح صحنه: محسن شاهابراهیمی/
طرّاح لباس: سارا خالدیزاده/
بازیگران: لیلا حاتمی، پیمان معادی، ارشیا عبداللهی، حبیب رضایی، سیامک انصاری، سیامک صفری و محمود کلاری
نقد فیلم بمب یک عاشقانه
«بمب: یک عاشقانه» همانطور که از اسمش پیداست یک عاشقانهی
نوستالژیک سیاسی-اجتماعی در بستر جنگ است.
بمب از لحاظ دیداری و شنیداری حقیقتاً زیباست و داستان لطیفی را
هم دنبال میکند و لحظات کمیک و تراژیک را در کنار هم قرار میدهد
(درست مثل زندگی) و میتوان با خیال راحت در صندلی سینما لم داد
و از تماشای فیلم لذّت برد. امّا اگر به دنبال قصّهای پر فراز و نشیب و هیجان و پیچیدگی باشید، از تماشای بمب ناامید میشوید.
دومین ساختهی پیمان معادی، بعد از فیلم خوب «برف روی کاجها»،
دو قصّهی موازی را در سالهای آخر جنگ در طهران روایت میکند.
قصّهی اصلی، قصّهی ایرج و میتراست (پیمان معادی و لیلا حاتمی)
که به دلیلی نامعلوم با هم حرف نمیزنند و در یک اتاق نمیخوابند
و حتّی هنگام بمباران به پناهگاه نمیروند «زیرا دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد!»
البتّه دلیل سردی این دو با ورود پدر میترا با بازی محمود کلاری که
از پشت دوربین به جلوی آن آمده و اتّفاقا خوب هم بازی کرده آشکار میشود.
امّا تا پیش از آشکار شدن مشکل این زوج، در سکانسهای
خانهشان بیشتر شاهد سکوت هستیم و معادی با این کار دست به
ریسک بزرگی زده؛ به تصویر کشیدن و کارگردانی سکوت و سکون کاری
جسورانه و دشوار است که به اعتقاد نگارنده، کارگردان از پس این آزمون خودخواستهی سخت به خوبی برآمده است.
داستان فیلم بمب یک عاشقانه
معادی با عقب انداختنِ آشکار کردنِ دلیلِ دوری ایرج و میترا، قصدش
ایجاد تعلیق بیشتر نیست بلکه قصد دارد تماشاگرش سنگینی سکوت حاکم
بر فضای خانه و رابطهی این دو را بهتر و عمیقتر حس کند.
و امّا قصّهی دوم، روایت عاشقانهی فیلم است که در آن یک پسر نوجوان
(ارشیا عبداللهی) در پناهگاه چشمش به دختر همسایه میافتد و در همان نگاه
اوّل عاشق میشود و باقی ماجرا. وجه اشتراک این دو قصّه، دو وجه دارد.
وجه بیرونی آن است که ایرج ذکایی ناظم مدرسهی راهنمایی
نوجوان عاشقپیشهی فیلم است و هردو ساکن یک ساختماناند.
امّا وجه درونی همان سکوت است. هر دو عاشقاند و هر دو برای رسیدن
به عشقشان پشت دیوار سکوت گیر افتادهاند و نمیدانند
چطور این سکوت را بشکنند (ایرج به همکارش که او را تشویق به حرف زدن
با همسرش میکند در کمال صداقت میگوید که «خیلی سخته!»)
و هردو برای شکستن این سکوت نیاز دارند که شبهای بمباران و خاموشی
و پناهگاه ادامه پیدا کند. نیاز و حتّی آرزویی که موقعیتی پارادوکسیکال و جذّاب ایجاد میکند.
فیلم سینمایی بمب یک عاشقانه
«بمب: یک عاشقانه» در واقع نشانمان میدهد که گاهی تنها راه رسیدن
، حرف زدن است. به جای سکوت، فریاد، توهین، مرگ بر…،
و جنگ، میتوان گفتگو کرد. میترا، که معلّم خصوصی زبان انگلیسی است،
وقتی درمییابد که والدینِ شاگردش اختلاف دارند و در آستانهی جدایی هستند، شاگردش را تشویق میکند که با پدر و مادرش حرف بزند. ایرج و میترا هم تا زمانی که سکوت را نمیشکنند و حرفهای دلشان را نمیزنند، روز به روز سردتر و دورتر میشوند. و نوجوان عاشقپیشهی فیلم نیز سکوتش را با یک نامهی عاشقانه میشکند. نامهای که ناخواسته تأثیرش از یک نامهی عاشقانهی نوجوانانه فراتر میرود.
تصاویر اکران بمب یک عاشقانه
حبیب رضایی و ارشیا عبداللهی و پیمان معادی
حبیب رضایی و ارشیا عبداللهی
سینما سینما / سینما تیکت