پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

آداب و سنن ایرانیان باستان به مناسبت عید نوروز

اشتراک:
فرهنگ و هنر و شعر
مراسم عید نوروز در جنوب شرق استان تهران شهر‌های پاکدشت، ورامین و پیشوا از نقاط تاریخی ایران محسوب می‌شوند و از قدیم‌الایام، آداب و رسوم ویژه‌ای در آیین‌های استقبال از بهار و عید نوروز بر این مناطق حاکم بوده و بسیاری از این آئین‌ها، هنوز پا برجاست شهرهای جنوب شرق استان تهران قدمت حدود ۷ […]

مراسم عید نوروز در جنوب شرق استان تهران

شهر‌های پاکدشت، ورامین و پیشوا از نقاط تاریخی ایران محسوب
می‌شوند و از قدیم‌الایام، آداب و رسوم ویژه‌ای در آیین‌های استقبال از بهار و عید نوروز بر این مناطق حاکم
بوده و بسیاری از این آئین‌ها، هنوز پا برجاست

شهرهای جنوب شرق استان تهران قدمت حدود ۷ هزار
ساله دارند، در ادامه تعدادی از آداب و رسوم عید و سال نو این خطه از کشورمان را بررسی
کرده‌ایم.

 آداب و سنن ایرانیان باستان به مناسبت عید نوروز

سمنوپزان

سنت سمنوپزان، حدود ۲۰ روز مانده به عید نوروز انجام می‌شود تا سمنو برای سفره هفت سین آماده باشد.

چهارشنبه سوری

اکثر مردم در شب چهارشنبه آخر سال، از بیابان‌ها علف و هیزم جمع می‌کردند، به خانه‌ها می‌بردند و در
این شب، کپه‌هایی از این هیزم‌ها را آتش می‌زدند و از روی آن می پریدند.

در داودآباد ورامین، کپه‌هایی از آتش را رو به قبله قرار می‌دادند و سه دفعه از روی آتش می‌پریدند؛ جهت
اول و آخر به سمت قبله و بار دوم پریدن آنها در جهت مخالف قبله می‌شد!

در شب چهارشنبه سوری،
عده‌ای پشت در، دیوار، پشت بام یا سر چهار راه می‌ایستادند و هر نیتی که داشتند به فال نیک یا
بد تأویل می‌کردند.شخصی که حرفها را به فال نیک گرفته بود، اگر به حاجت و نیت خود می رسید، برای
افرادی که حرفهای خوب می‌زدند، هدیه‌ای تهیه می کرده و به آنها می‌داد.

 شال اندازی

بعضی خانه‌ها سوراخی وسط سقف داشتند که از سوراخ، طاق شالی را به داخل خانه آویزان می کردند و صاحبخانه
به آن شال چیزی می پیچید و گره می‌زد.شخصی که شال را داخل انداخته بود، آن را بالا می کشید
و آنچه به شال پیچیده شده بود را برای شفای بیمار مفید می‌دانست.

قاشق‌زنی

دراین مراسم، به طور معمول، پسر بچه ها، جوانها یا دختران کوچک، چادری روی سر می انداختند و سعی
می کردند که شناخته نشوند و در پشت در یا دیوار هر منزلی با یک قاشق به داخل کاسه‌ای مسی
یا روی می‌زدند تا اینکه صاحبخانه بیرون بیاید و در کاسه آنها پول، شکلات، شیرینی یا آجیل بریزد.

آداب و سنن ایرانیان باستان به مناسبت عید نوروز

حاجت خواهی

در روستای ظهیرآباد، تعدادی جمع می شدند و هر یک حاجت خود را در نظر گرفته و نیت
می کردند و بعد اشیائی مانند دکمه، سنجاق، گیره و…
را داخل یک خمره می ریختند و در آن خمره نیز آب می ریختند؛ سپس فردی مسن، هر یک از
اشیاء رابیرون می آورد و شعر گونه ای می ساخت و می خواند.

هر کس با دیدن شیء خود و شنیدن شعری که برایش خوانده می شد، آن شعر را به فال
نیک یا بد برای حاجت خود تعبیر و تأویل می کرد(dot)

غذای شب چهارشنبه سوری
مردم شهرستانهای ورامین، پیشوا و
پاکدشت، در این شب، باید غذایی می خوردند که در آن سبزی باشد؛ غذاهایی مانند: سبزی پلو با ماهی(دودی)، برنج
و خورشت اسفناج و…

جمعه آخر سال
برخی اعتقاد دارند که چون هنگام سال نو برای خانه و خانواده خود تهیه و تدارکی می
بینند، روح اموات نیز منتظر خیرات است که نباید آنها را فراموش کرد.مردم نیز به همین منظور، یا سه شب
جمعه آخر سال یا از شب چهارشنبه تا شب جمعه آخر سال و یا فقط در آخرین شب جمعه، خیرات
می‌دهند.

آداب و سنن ایرانیان باستان به مناسبت عید نوروز

آداب استقبال از نوروز
ساکنان این مناطق، قبل از عید به خانه تکانی و تعمیر خانه می پرداختند، بدین
شکل که داخل اتاق را با خاک رس یا خاکی که از زمین زراعتی می آوردند، تعمیر می کردند و
سپس دوغآبی درست می کردند و دیوارهای خانه را با آن شرتک می زدند و تمیز و برّاق می کردند.

آنها به تعمیر و تمیز کردن اجاقها هم می پرداختند، سپس ظرفهای زیبایی مثل قندان های بلور، چراغ ها و
قاب‌های چینی، لاله‌ها و چراغ های گرد سوز را در طاقچه ها یا “رَف”ها که بالاتر از طاقچه بود (به
حالت دکورهای کنونی) قرار می دادند تا ظاهر خانه را تزیین کنند.

گلیم پنبه ای یا نمدی را که شسته بودند، در خانه پهن می کردند، دور سبزی هایی که قبلا سبز
کرده بودند، پارچه‌های باریک قرمز می‌بستند، سماور برنجی را برّاق می‌کردند، تخم مرغ‌ها را با روناس یا پوست پیاز رنگ
می‌کردند، دست و پای خود را حنا می‌بستند، لباس نو تهیه می‌کردند و اگر نداشتند، لباس خود را پشت و
رو می کردند یا وصله می‌زدند(dot)

نوروز خوانی

 آداب و سنن ایرانیان باستان به مناسبت عید نوروز

دو سه روز مانده به عید، جوانها به سوی خانه‌های اهالی
محل یا روستا می رفتند، در می زدند و پشت در شعری می‌خواندند، یکی از آنها دامنی به تن داشت
و آنچه به آنها می دادند، در دامنش جمع آوری می کرد.

اهالی روستا نیر آجیل، حلوا، باسمه، تخم مرغ و…
را به جوانها می دادند.

یکی از شعرهایی که آنها می‌خواندند و چیزی دریافت می کردند، چنین است:

بخوانم من امام اولین را / شه
کشور امیرالمومنین رازبان بگشایم و گویم سخن را / امام دومین یعنی حسن راامام سومین شاه شهیدان / حسینم کشته
با تیغ یزیدانامام چهارمین زین العباد است / گل باغ حسینم را مراد استامام پنجمین محمد باقر / به فریادم
برس در روز آخرامام ششمین جعفر صادق / که لطف احسنش سهم خلایقامام هفتمین موسی ابن جعفر / گل گلدستۀ
آل پیمبرامام هشتمین خوانم رضا را / رضا بخشندۀ روز جزا راامام نهمین جود است زمین را / تقی باشد
امام مرعالمین راامام دهمین آمد به میدان / ملائک بر سرش خوانند قرآنامام یازدهم را بنده ام من /غلامی می
کنم تا زنده ام منامام آخرین ورد زبانم / محمد مهدی صاحب زمانم

بدین وسیله خانه‌های مردم جنوب شرق استان
تهران، با نام ائمه متبرک می شد و آنها با نام ائمه معصومین(ع) به استقبال نوروز می‌رفتند

همشهری آنلاین

گردآوری:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
آرون گروپس