ماجرای عجیب ازدواج یکتا ناصر با کارگردان معروف که با یک دعوا شروع شد
یکتا ناصر بازیگر جوان ایرانی است که چند سالی است با منوچهر هادی ازدواج کرده و یک دختر به نام سوفیا دارد. امروز در پرشین وی می خواهیم ویدئویی برای شما قرار دهیم که در آن ماجرای ازدواج یکتا ناصر و همسرش منوچهر هادی را مشاهده می کنید
ماجرای ازدواج یکتا ناصر
یکتا ناصر ماجرای ازدواج را تعریف کرد
ویدئویی روایت عجیب ازدواج بازیگر معروف
ازدواجهای عجیب به سبک بازیگران ایرانی
خواستگاری هنری کوروش تهامی از همسرش
کورش تهامی درباره ازدواجش گفت: نحوه آشنایی ما خیلی هنری بود. همسرم برای خرید یک سی دی موسیقی وارد مغازهای شد که من هم داشتم از آنجا خرید میکردم و اتفاقا من هم آن موسیقی را خیلی دوست داشتم. وقتی دیدم ایشان سخت مشغول توضیح دادن هستند و فروشنده هم متوجه نمیشود، وارد معرکه شدم و با توضیحاتم که البته کمی هم مخصوص بود، مغازه دار را متوجه کردم موسیقی کار کیست و خواننده آن آلبوم چه کسی است.
پونه یزدانی، همسر وی نیز میگوید: خیلی جالب بود، کورش عینک بزرگی زده بود و من نشناختمش آمد جلو و گفت بگذارید کمکتان کنم. فکر کنم دلش سوخته بود (میخندد). چون من هرچه توضیح میدادم فروشنده اصلا متوجه نمیشد. به هرحال کورش آمد و قسمتی از آن آواز را خواند و من با کمال تعجب گوش میکردم. بالاخره جناب فروشنده متوجه شد ما از کدام آلبوم و کدام خواننده حرف میزنیم. آن روز را فراموش نمیکنم، اتفاق بسیار جالبی بود.
کورش تهامی اظهار داشت: اولین جرقه آشنایی ما آنجا بود و بعد هم رفت وآمدهای معمول و خواستگاری و ازدواج.
ماجرای خواستگاری از شیلا خداد در مطب زیبایی
شیلا خدادا ماجرای ازدواجش را اینگونه شرح داد: من ازچندتا ازهمکاران بازیگرم والبته یکی، دوتا ازدوستانم شنیده بودم که کار ایشان خیلی خوب است. من خیلی روی جراحی بینی حساسیت داشتم واصلا دلم نمیخواست قیافهام عوض شود. سالها بودکه دکتر میرفتم اما دلم راضی نمیشدکه عمل کنم. اما بالاخره با تعاریفی که از کار دکتر شنیده بودم، پیش ایشان رفتم و قبول کردم که بینیام را عمل کنم. گویا قسمت این بودکه فرزین بینی من را عمل کند و ما از طریق این جراحی، باهم آشنا شویم و ازدواج کنیم.
دکتر سرکارات همسر شیلا خداداد: بعداز اینکه بینیاش را عمل کردم ودیدم خیلی خوب شده؛ گفتم خودم با ایشان ازدواج کنم! (میخندد) به هرحال ایشان به واسطه همین جراحی به مطب من رفت و آمد داشتند. طی همین رفت و آمدها متوجه شدیم که اشتراکاتی داریم، به همین دلیل معاشرتهایمان را بیشتر کردیم تا بیشتر آشنا شویم.
بعد از مدت کوتاهی هم به دلیل اینکه هیچکداممان به معاشرتهای طولانی و آشناییهای کشدار معتقد نبودیم، تصمیم به ازدواج گرفتیم. از طرف دیگر خانوادههایمان خیلی به لحاظ خاستگاه فرهنگی شبیه هم بودند وهمین مارابه اینکه زندگی مشترک تشکیل بدهیم، تشویق میکرد. بنابراین خیلی زود بانظر موافق مادونفر و خانوادههایمان، ازدواج کردیم.
اینستاگرام و ایلنا