استوری جدید عموپورنگ بعد از مدتها دوری از فضای مجازی
حوادث اخیر در کشور ما باعث شده است مردم بیش از پیش احساس غم داشته باشند کشته شدن هموطنان و روزهای سختی که هر روز خبرهایی از ناآرامی هایی در شهرهای کشور به گوش می رسد همه دوستداران وطن را متاثر کرده است . استوری جدید عمو پورنگ خطاب به مردم و دولتمردان را در پرشین وی ببینید.
استوری جدید عمو پورنگ
استوری جدید عموپورنگ بعد از مدتها دوری از فضای مجازی
بخشی از گفتوگوی روزنامهی «مستقل» با محسن ماندگاری، پژوهشگر علوم ارتباطات را در ادامه میخوانید:
*علت اصلی شروع این اعتراضات چه بود و چرا به خیابان کشیده شد؟
اگرچه در ظاهر به نظر میرسد مساله حجاب یا گشت ارشاد عامل شکلگیری اعتراضات اخیر است اما سادهانگاری است اگر فکر کنیم مشکل معترضان مساله حجاب است. فوت مهسا امینی در اداره پلیس، صرفا یک جرقه بود برای شعلهور شدن خشم انباشته شده در جامعه. خشمی که از مدتها قبل نشانههای آن آشکار شده بود و کارشناسان و جامعهشناسان زیادی نسبت به آن هشدار داده بودند اما حاکمیت علاقهای به شنیدن آن نداشت و به نظر میرسد حتی الان هم ندارد.
*این خشم انباشته شده ناشی از چیست؟
دلایل متعددی میتوان برای آن برشمرد اما به نظر من مهمترین دلایل، «فقر»، «تبعیض» و «تحقیر» سازمان یافته است. همانطور که میدانید در سالهای اخیر اقتصاد ایران روز به روز ضعیفتر شده و فقر به نحو کمسابقهای افزایش یافته است. بر اساس آمارها، جمعیت زیر خط فقر در ایران در سه سال اخیر دو برابر شده و بیش از ۷۰ درصد مردم یا زیر خط فقرند یا در محدوده خط فقر زندگی میکنند.
منتها فقر تنها عامل این اعتراضات نیست کما اینکه در برخی کشورهای دیگر علیرغم فقر شدیدتر، اعتراضات این چنینی را شاهد نیستیم. مردم در کنار فقر از تبعیض سازمانیافته هم رنج میبرند.
این اعتراضات نه رهبر دارد و نه خواسته مشخصی را دنبال میکند. جنبشهای بی سر و بدون برنامه چگونه میتوانند ادامه یابند؟
چرا فکر میکنید خواسته مشخصی ندارند؟ اتفاقا خواستههایشان خیلی واضح و روشن است. در سادهترین توصیف، آنها به دنبال بهبود وضعیت معیشت و کاهش فقر، رفع تبعیض و بیعدالتی و توقف تحقیر و احیای کرامت انسانی خود هستند.
در مورد نداشتن رهبر هم، متاسفانه بسیاری از تحلیلگران با نگاه کلاسیک این پدیده را تحلیل میکنند. این اعتراضات را- حالا هر اسمی برای آن بگذارید، جنبش یا اغتشاش یا شورش یا انقلاب- باید با نگاهی جدید تحلیل کرد. بعبارتی تعاریف کلاسیک انقلاب یا جنبش برای توضیح جنبشهای اعتراضی در عصر شبکههای اجتماعی کارآیی ندارد. مانوئل کاستلز در کتاب «شبکههای خشم و امید: جنبشهای اجتماعی در عصر اینترنت»، با تحلیل جنبشهای اعتراضی دو دهه گذشته بخوبی نشان داده که تعاریف کلاسیک دیگر جوابگو نیست.
من زیاد دیدم که حتی برخی تحلیلگران کارکشته میگویند چون این اعتراضات رهبر مشخصی ندارد پس به نتیجه نمیرسد. یا اخیرا دیدم گفتهاند چون این جنبش مانیفست و چشمانداز روشنی ندارد پس بزودی تمام میشود.
حالا یک موقع ما خواسته قلبیمان را به عنوان تحلیل ارائه میدهیم یا با هدف فضاسازی رسانهای برای کنترل بحران و توقف اعتراضات چنین حرفی میزنیم بحثی نیست اما ممکن است چنین تحلیلهایی حتی علاقمندان به نظام و مسئولان کشور را دچار اشتباه و خطای در تحلیل کند که تبعات زیانباری خواهد داشت.
اینستاگرام ـ انصاف نیوز