عکس بسیار متفاوت و هیجان انگیز بند بازی آزاده زارعی
آزاده زارعی بازیگر ایرانی توانست در سریال آوای باران که اولین سریالی بود
که بازی می کرد مشهور شود او یک برادر مهندس به نام احمد زارعی دارد پدرش
هم در حرفه قلم زنی فعالیت دارد این بازیگر اهل اصفهان است و در اینستاگرام
خود عکسی از خود منتشر کرده است در ادامه عکس آزاده زارعی در طبیعت را مشاهده کنید.
آزاده زارعی در طبیعت
آزاده زارعی با انتشار این عکس در صفحه اش نوشت: طبیعت#وحشی#عکاسی#جنگل#بکر
در ادامه عکس آزاده زارعی در طبیعت را ببینید
گفتگو با آزاده زارعی
*درباره حضورتان در تلویزیون بگویید. چهرهتان برای مخاطب چهره جدیدی است.
-بله. در حقیقت «آوای باران» اولین سریالی است که بازی کردهام.
*پس قبلا تجربه حضور جلوی دوربین را داشتهاید.
-بله یک کار دیگر قبلا کار کردهام ولی همانطور که گفتم این سریال، اولین سریالی است که در آن حضور داشتهام.
در ادامه عکس آزاده زارعی در طبیعت را ببینید
*چه شد که برای حضور در این سریال انتخاب شدید؟
-در حقیقت تیم آقای سهیلیزاده با من تماس گرفتند و من به ایشان معرفی شدم.
از من تست گرفته شد و تا آخرین لحظه که جلوی دوربین آمدم، نمیدانستم که برای این نقش انتخاب شدهام.
*چقدر با نقش باران آشنایی داشتید؟ با پیچ و خمهای داستان آشنا بودید؟
– توضیحی که فقط به من دادند این بود که «باران» یک شخصیت ۲ وجهی است.
یک دختری است که بچگیاش را در یک خانواده مرفه گذرانده است. در واقع این
دوگانگی بود که هم ذات بچگیاش را نگه دارد با فرهنگی که درآن رشد پیدا کرده است
و هم وجهی که از نشست و برخاست با تیم شکیب در او رسوخ کرده است.
گاهی هم خیلی «لات» میشود.
نقش آزاده زارعی در سریال آوای باران
-دقیقاً طبق صحبتهایی که با آقای سهیلیزاده کرده بودم، باران فقط جاهایی که
عصبانی میشود، لحن لاتیاش بیرون میزند و در باقی موارد ذات دختر شاهزاده
و مؤدبش را دارد. فقط جاهایی که عصبانی میشد این لحنش بالا میرفت. یعنی در برخورد با موقعیتها لحنش عوض میشد.
*ایفای نقش یک لات برای یک دختر خانم که تجربه اول سریال خود را سپری میکند،
مقداری سخت است. برای رسیدن به وجه لاتی باران، مشاهداتی هم داشتید یا فقط تمرین کردید؟
-شیوه مشاهده که در مورد چنین آدمی راحت است. چون اطراف ما پر از آدمهایی است
که این ویژگیها را دارند. فقط کافی است نگاهی به سر چهارراهها و پشت چراغ قرمزها
داشته باشیم. مملو از خانمها و بچههای کار است که ما بدون توجه از کنارشان عبور میکنیم.
فقط کافی است مدتی در حرکات و رفتارشان دقت کنیم تا نوع لحنشان را پیدا کنیم.
من پیش از این مشاهدات با آقای سهیلیزاده خیلی حرف زدم و شخصیت باران با راهنماییهای
ایشان و البته شخصیتپردازی نویسندگان در فیلمنامه به «باران» رسیدم.
حتی یک جاهایی باران زیادی «لات» میشد که آقای سهیلیزاده جلوی آن را میگرفت و میگفت که نه زیاد است و کمش کن.
اولین حضور آزاده زارعی در سریال آوای باران
در مجموع تمام این چیزها، نویسنده، کارگردان و خود بازیگر به نظرم در مجموعهای اتفاق افتاد که این لحن و این بازی اتفاق افتاد.
*باران گاهی اوقات با همان لحن لاتی خود دیالوگهای وزندار و شعرگونه هم میگوید.
-آنها کاملا نوشته نویسندهها بود که من فقط تلاش کردم لحن درست را هنگام ادای آنها بگیرم تا به این دیالوگها لطمه وارد نشود.
*سریال پُرقسمت «آوای باران» اولین حضور شما در تلویزیون است. فیلمنامه کامل
نیست و شما هم به چنین فضاهایی اشراف نداشتید. این موضوع برایتان سخت نبود؟
-فکر میکنم نه. درست است که سریال است اما در زندگی عادی هم تو خبر نداری
که یک ساعت دیگر قرار است چه اتفاقی برایت بیفتد. اتفاقاً به نظرم این هوش و ذکاوت
تیم ما را میرساند که تو میروی بازی میکنی و نمیدانی بعدش چه اتفاقی قرار است
برایت بیفتد. این موضوع به نظر من کمک میکند به حس بازیگر. من اگر بدانم بعدا قرار است چه اتفاقی بیفتد ناخودآگاه روی بازیم تاثیر میگذارد.
*در سریال به شما میگویند «سیندرلا». آنچه که در کودکی برای او اتفاق افتاده شبیه
به ماجرای قصه سیندرلاست. البته همین موضوع این حس را برای مخاطب ایجاد میکند
که قرار است در آخر قصه نیز همه چیز شبیه داستان سیندرلا به خیر و خوشی تمام شود.
-واقعاً هم تا به حال یک بخشی از زندگیاش شبیه سیندرلاست. «باران» زندگی دیگری
دارد، مال یک جای دیگری است، کودکیاش چیز دیگری است و الان همه شرایطش عوض شده است.
سیندرلا در سریال آوای باران
*یعنی با توجه به سابقهای که شکیب از زندگی باران میداند به او لقب سیندرلا را داده است؟
-در حقیقت بچههایی که از کودکی با او بزرگ شدهاند و دیدهاند که در کودکی جنس
او با آنها فرق داشته لقب سیندرلا را برایش انتخاب کردهاند. حتی آفرین هم به باران
میگوید اینقدر تو ادا و اصول داری که با همه ما متفاوت هستی. بچهها به او این نام
را دادهاند و رویش مانده است. حتی در یک قسمتی شکیب به باران میگوید که تو با بقیه فرق میکنی.
اسم «سیندرلا» یک نوستالوژی برای خود باران دارد و در دوران کودکی هم قصهای که
زیور برای او تعریف میکند سیندرلا و ماجراهای نامادریاش است. تا اینکه بعدها وقتی
که در آن خرابه به او میگویند سیندرلا خودش هم با این نام انگار ارتباط برقرار میکند
و آن را دوست دارد. به خاطر اینکه یاد زیور میافتد و فکر میکند او نامادریاش بوده
و حالا او آواره شده. در حقیقت باران خودش از اسم سیندرلا استقبال میکند و تا آخر هم سیندرلا میماند.
۲۴ آنلاین و آریاپیکس