یکشنبه, ۹ اردیبهشت , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

درد دل‌های همسر مرحوم سبزی + عکس

تاریخ نشر :شنبه 09 جولای 2011 اشتراک:
درد دل‌های همسر مرحوم سبزی + عکس اخبار گوناگون
– مهر نوشت: در حالیکه این روزها همه به فکر پیشکسوتان افتاده‌اند اما روزهای سخت تنهایی، بیماری و مشکلات اقتصادی همسر مرحوم مجید سبزی ادامه دارد و او و فرزندش چشم انتظار تحقق وعده‌هایی هستند که سال‌ها قرار است عملی شود! در روزهایی که مدیران و جمعی از مدیران، مربیان و بازیکنان پیشین پرسپولیس بر سر […]
درد دل‌های همسر مرحوم سبزی/MS مثل خوره به جان همسر کاپیتان فقید پرسپولیس افتاده است
– مهر نوشت:

در حالیکه این روزها همه به فکر پیشکسوتان افتاده‌اند اما روزهای سخت تنهایی، بیماری و مشکلات اقتصادی همسر مرحوم مجید سبزی ادامه دارد و او و فرزندش چشم انتظار تحقق وعده‌هایی هستند که سال‌ها قرار است عملی شود! در روزهایی که مدیران و جمعی از مدیران، مربیان و بازیکنان پیشین پرسپولیس بر سر ارث و سهام این باشگاه لشکرکشی کرده و به مجادله لفظی در روزنامه‌ها و رسانه‌ها می‌پردازند، آنچه بیش از گذشته نادیده گرفته شده، پیشکسوتان فراموش شده این باشگاه و خانواده‌هایشان هستند.
این باشگاه پرطرفدار ایرانی که سال‌ها با بحران‌های مدیریتی مختلف مواجه شده و همین نداشتن ثبات مدیریتی باعث شده است، مدیرانی که در مقاطع کوتاه روی صندلی مدیریت آن می‌‎نشینند تنها به فکر موفقیت تیم فوتبال این باشگاه باشند و مسائل مهم دیگر را به فراموشی بسپارند.پرسپولیس که در سال‌های پیش و پس از انقلاب جای بهترین بازیکنان فوتبال ایران بوده و هست، امروز در نسل‌های مختلف پیشکسوتان بزرگی دارد که در سایه بی‌توجهی مسئولان و فعال نبودن کمیته‌‌ای به نام پیشکسوتان در انزوا، تنهایی و تحت فشارهای اجتماعی، روزهای سخت و تلخی را سپری می‌‌کنند.
متاسفانه در فوتبال و بهتر بگوئیم ورزش ایران پیشکسوت زمانی معنا می‌کند که دچار حادثه شده یا در بستر بیماری با مرگ دست و پنجه نرم می‌کند. این درحالی است که ارگان‌های مختلف تنها در خصوص حمایت از پیشکسوتان و خانواده‌ آنها در این چند ساله تنها شعار داده و هیچکس بیش از آنکه وضعیت پیشکسوت بحرانی شود، نمی‌خواهند آنها را مورد حمایت‌های معنوی و مادی قرار دهند.
موضوعی که مرحوم ناصر حجازی هم به آن اشاره کرده بود:&quotمتاسفانه هربار پیشکسوتی را ازدست می‌دهیم به یاد پیشکسوتان می‌افتیم و یادمان می‌افتد که از این عزیزان قدردانی کنیم، درحالیکه احترام به پیشکسوت باید امری دائمی وهمیشگی باشد و این عزیزان در زمان زنده بودنشان مورد تجلیل قرار بگیرند.&quot

بعد از سبزی خانواده‌اش را دریابید
روز هجدهم بهمن‌ماه سال ۱۳۸۴ روز تلخی برای خانواده پرسپولیس بود زیرا مجید سبزی که بر اثرسکته قلبی و سپس سکته مغزی دربخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان رجایی بستری شده بود، پس از دوهفته جدال تلاش پزشکان، دارفانی را وداع گفت.
مجید سبزی که سال ۱۳۵۸ از تیم هما به پرسپولیس رفت و ۸ سال پیراهن این تیم را به تن کرد و سپس از سال ۱۳۷۹ در تیم‌های پایه این باشگاه خصوصا به عنوان سرمربی تیم نوجوانان پرسپولیس بود، فعالیت کرد و پس از نشستی که با محمدحسن انصاریفرد مدیر عامل وقت باشگاه پرسپولیس برای دریافت مطالباتش داشت، در هنگام خروج از باشگاه دچار حمله قلبی شد.
تمام توجهات به سبزی و خانواده‌اش معطوف به دوران تشییع، خاکسپرای، مجالس سوم، هفتم، چهلم و سالگردش شد ولی هیچکس در اندیشه رقع مشکلات معنوی و مادی خانواده این پیشکسوت محبوب و بدون حاشیه فوتبال ایران نبود و خیلی زود هم آنها به جمع فراموش شدگان ورزش پیوستند، درحالی بیش از گذشته نیازمند کمک‌های مدیران و مسئولان ورزش و فوتبال بودند.
حسین یاریار مدیرعامل باشگاه هنرمندان که مجید سبزی مربی آن تیم بود و نزدیکی خاصی با این مربی داشت، در نخستین مراسم سالگرد درگذشت سبزی به جملات دردناکی اشاره کرد:&quot درحالی که تنها یک سال از فراغ مرحوم سبزی می‌گذرد، هیچ یک از هم دوره‌ای‌ها و شاگردانش در مراسم ختمش حضور نداشتند و همه او را فراموش کرده‌اند. برای جامعه ورزش تاسف آور است که این قدر زود قهرمانان و چهره‌‎های محبوب خود را فراموش می‌کند و دیگر سراغی از آنها نمی‌گیرد.&quot

امروز همسر مجید سبزی هم در سایه این بی‌توجهی‌ها دچار بیماری ام.اس شده و برای درمان این بیماری نیاز به حمایت‌های مادی و معنوی مسئولان دارد. شهناز باباپور که در این ۴-۵ سال تنها وعده و وعید شنیده، در مورد بیماری‌اش می‌گوید:&quot زمان کوتاهی پس از درگذشت مجید، پاهایم سست شد و پس از بستری شدن در بیمارستان کسری، پزشکان تشخیص دادند، دچار بیماری ام.اس شده‌ام.&quot

او این را می گوید و ادامه می دهد:« در آن روزهای نخست، خیلی‌ها به من وعده و وعید دادند ولی هیچکدام عملی نشد. با این وضعیت و به دلیل قرار داشتن خانه ما در طبقه چهارم، به سختی طبقات را بالا و پائین می‌رفتم. در نهایت تنها لطف استاد دانشگاه و پسرش که در طبقه اول ساختمان ما زندگی می‌کردند، شامل حال ما من شد و طبقه اول را به من اجاره دادند.پسرم بارها به من گفته‌ است خودت را کوچک نکن و پیش این و آن نرو اما من نه دیگر طلایی برای فروش دارم و نه وسیله‌ای در خانه. کار من شده است، نگاه کردن عکس مجید و گریه کردن.&quot

خانم باباپور در مورد اینکه علی پروین و مسئولان باشگاه پرسپولیس یادی از شما کرده و یا در صدد حل مشکلات‌تان بر آمده‌اند، گفت:«آن زمان خیلی‌ها قول دادند اما افسوس که هیچ کمکی نشد. باشگاه پرسپولیس کم کم بدهی مجید را داد که اصلا نمی‌دانم آن پول‌ها را به کدام زخمم زدم. در یک مراسمی هم علی پروین را دیدم و او به اطرافیانش گفت شماره من را بنویسند اما هیچ خبری نشد. در این مدت بارها هم به وی زنگ زدم اما امروز و فردا می‌کند و از سوی او و نه از سوی دیگران حرکتی برای حل مشکلات من صورت نمی‌گیرد.»

گردآوری:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
تصاویر خبری
بیشتر >
آرون گروپس