ضارب شهید مرتضی ابراهیمی شناسایی و دستگیر شد!!
شهید مرتضی ابراهیمی شهید مدافع امنیت بود که چند روز پیش به دست اغتشاشگران در شهریار به شهادت رسید . ضارب او توسط نهادهای اطلاعاتی و امنیتی کشور شناسایی و دستگیر شده است . جزئیاتی درباره دستگیری ضارب شهید مرتضی ابراهیمی را در ادامه در پرشین وی می توانید بخوانید
دستگیری ضارب شهید مرتضی ابراهیمی
یکی از عوامل اصلی اغتشاش در شهریار و ملارد و ضارب شهید ابراهیمی دستگیر شد.
در ادامه فعالیت شبانه روزی نهادهای اطلاعاتی و امنیتی کشور برای شناسایی و بازداشت
عناصر اصلی اغتشاش، غارت و حمله مسلحانه به مردم و نیروهای انتظامی در نا آرامیهای
اخیر،ضارب شهید مرتضی ابراهیمی از کارکنان سپاه شهرستان شهریار دستگیر شد.
شهید ابراهیمی که بدون حمل سلاح و برای گفتوگو با معترضان به میان آنها رفته بود به
صورت ناجوانمردانه ای مورد هجوم آشوبگران قرار گرفت و به شهادت رسید.
دریابان شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی که چهارشنبه هفته گذشته در مراسم تشییع پیکر این
شهید مظلوم در شهریار شرکت کرده بود در گفتوگو با خبرنگاران اعلام کرد: تک تک اغتشاشگران
در هرجای ایران که باشند، شناسایی شده و به سزای عمل خود خواهند رسید.
گفتگو با مادر شهید مرتضی ابراهیمی
شهید مدافع امنیت پاسدار مرتضی ابراهیمی متولد ۱۳۶۳ و فرمانده گردان امام حسین(ع) ملارد بود
که در ناآرامیهای منطقه ملارد برای ایجاد امنیت در محل اغتشاش حضور داشت و توسط چاقوی اشرار
به شهادت رسید. او یکی از مدافعان حرم اهلبیت(ع) در سوریه نیز بود. شهید ابراهیمی فرمانده شهید
مدافع حرم، عباس آبیاری و همرزم شهید مصطفی صدرزاده و شهید محمد آژند بود. این شهید ۳۵ساله
ساکن شهریار بود که از او دو فرزند ۴۰روزه و ۷ساله بهیادگار مانده است.
اعرابی، مادر شهید مرتضی ابراهیمی از خصوصیات اخلاقی فرزندش میگوید: از بچگی در هیأت امام
حسین بزرگ شد، شوخطبع بود و با همه شوخی میکرد، بگو و بخند زیادی داشت، دل هیچ کس
را نشکست. هیچ کس از او بدی ندید و همه وقتی خبر شهادتش را میشنوند ناراحت میشوند.
خدا را شکر که به بالاترین درجهای که میتوانست یعنی شهادت رسید. لیاقتش شهادت بود، اگر میمرد
برای ما تأسف داشت، نوکر و مداح امام حسین(ع) بود، همیشه در هیأت برای امام حسین(ع) میخواند،
نمیدانم امسال چهچیزی و چگونه خواند که عین علی اکبر امام حسین(ع) به شهادت رسید و او را اِربا اِربا کردند.
گفتگو با مادر شهید امنیت مرتضی ابراهیمی
او ادامه میدهد: عازم سوریه بود که گفته بودند “جا پر شده، برگردید و بار دیگر اعزام شوید.”،
عاشق حضور در میدان سوریه بود، اما در تهران شهید شد فرمانده گردان بود، با سربازانش که داشتند
در منطقه گشت میزدند، سربازان گفتند “شما جلو نروید و در منطقه بمانید”، اما او گفته “من جلوتر میروم
تا اگر خطری باشد من با آن مواجه شوم.”، جانش را در دستش گرفت و رفت تا سربازانش به خطر نیفتند، شجاع بود و راضی نبود به پای کسی سنگ بخورد.
او ادامه میدهد: قاتل پسرم یک نفر نبود، یک لشکر او را دوره کردند و به شهادت رساندند. مرتضی برای خودش یلی بود و بهتنهایی کسی نمیتوانست حریفش باشد. قد و قامت بلندی داشت و تابوتی اندازهاش نمیشد. برای او جداگانه تابوت ساختند، مثل صاحب اسمش رشید و قوی بود، همیشه به من میگفت “مادر، نترس من حریف همه هستم”. رابطه مرتضی با شهدای مدافع حرم خیلی خوب بود با شهید صدرزاده و آژند و ابیاری اهل یک هیأت بودند و در هیأت با هم دوست شده بودند، همیشه میگفت “مامان، دعا کن برایم. من از رفقایم عقب ماندهام. آنها همه شهید شدند. مصطفی و محمد رفتند اما من ماندهام”. در نهایت هم به دوستان شهیدش پیوست.
مشرق