انتشار عکسی دیدنی از فریبا نادری و فرزندش یارا
فریبا نادری بازیگر کشورمان مدتی پیش در خارج از کشور زایمان کرد. عکسی از فریبا نادری و فرزندش را در ادامه مشاهده میکنید.
عکس فریبا نادری و فرزندش
این بازیگر ۳۳ ساله صاحب یک دختر شده است و نام یارا را برای فرزندش انتخاب کرده است.عکس نوروزی فریبا نادری و فرزندش را در ادامه ببینید
عکسی از فریبا نادری و فرزندش منتشر شده است که در ادامه مشاهده می کنید.
فریبا نادری و فرزندش
بیشتر بدانید:فریبا نادری از داستان ازدواجش با مردی گفت که ۲۷ سال از او بزرگتر بود
اگر بخواهیم او را کوتاه تعریف کنیم باید بگوییم هیچ ربطی به نقش خود در ستایش ۲ ندارد
و حتما توانایی ویژهای داشته که توانسته آن نقش را تمام و کمال در بیاورد. با اینکه جوان است
پختهتر از سن خود صحبت میکند و انرژی مثبتی دارد. یک جورهایی جمع اضداد هم هست.
در لباس پوشیدن روی مد و به روز است اما دوست دارد سنتی رفتار کند.
خلاف خیلی از خانمها عاشق فوتبال است و در این گفتوگو از رازهایی میگوید که خواندنی است.
فریبا نادری از داستان ازدواجش با مردی گفت که ۲۷ سال از او بزرگتر بود
شایعه ازدواج با مهدی سلوکی
خیلی وقت است که دیگر با مجلههای زرد مصاحبه نمیکنم. برایم خستهکننده شده.
چرا باید مردم از این بدانند که من چه می خورم و چه نمی خورم یا اینکه قصد ازدواج دارم یا ندارم.
فکر میکنم مجلات زرد مردم را از واقعیت دور میکنند و نمیگذارند آن چیزی
که باید از زندگی هنرمندان و بازیگران و آدمهای موفق به مردم برسد. هر روز یک چیزی
را شایعه میکنند که فقط باعث فروش بیشتر خودشان میشود؛ مثلا یک روز شایعه میکنند فریبا نادری با مهدی سلوکی ازدواج کرده.
تمام مدرکشان هم برای حرفشان این است که مهدی سلوکی و فریبا نادری در ستایش ۲ همکاری کردهاند.
دوست دارم در مصاحبههایی که میکنم برادر و خواهرهایم حضور داشته باشند
اما به خاطر همین بیاخلاقیها آنها ترجیح میدهند خیلی آفتابی نشوند و حریم شخصی خودشان را داشته باشند.
آشنایی با مسعود رسام
هیجده، نوزده سالم بود که همراه دوست گریمورم به دفتر مسعود رسام رفتم
تا تست بازیگری بدهد. مسعود بازیگران فیلم «مروارید سرخ» را انتخاب میکرد
و از افراد مختلف تست میگرفت. من هم اصلا در این فکرها نبودم که از اتاق بیرون آمد و گفت:
نوبت شماست. گفتم: من برای تست نیامدم؛ دوستم آمده است. مسعود هم گفت
حالا که تا اینجا آمدهای بیا تست بده. آن روز خیلی خوشحال شدم اما میدانستم خانوادهام مخالفت میکنند.
در تست که قبول شدم برای مدتی به کلاسهای آموزشی بهروز بقایی رفتم
تا تواناییهای بازیگریام را تقویت کنم. در قراردادی که برای بازی در آن فیلم بستم قید شده بود
که خانوادهام بتوانند سر صحنه حاضر شوند. «مروارید سرخ» فیلمی بود که باعث شد با مسعود رسام آشنا شوم.
یک مسلمان دو آتشه
من یک مسلمان معتقدم. شاید ظاهرم مثل عرفی باشد که در جامعه وجود دارد
اما به احکام دینم پایبندم. نماز میخوانم و مرجع تقلیدم آیتالله مکارم شیرازی هستند
که بارها با دفترشان تماس گرفتهام تا در موارد مختلف سوال کنم و جوابم را بگیرم. خمس
و زکات هم جزو چیزهایی است که همیشه سر وقت آنها را پرداخت میکنم
و از واجبات زندگی من است. بیاندازه عاشقان امامان (ع) هستم و دوستشان دارم.
گفتگو با فریبا نادری
اینها عزیزدل هستند. به حرف مردم هم کاری ندارم که ممکن است چه فکری کنند.
وقتی برای زیارت به نجف و کربلا رفته بودم و عکسهای آن را در اینستاگرام گذاشتم
بعضیها حرفهایی زدند که نشان میداد هنوز فرهنگ و جنبه استفاده
از یک فضای مجازی جا نیفتاده. میگفتند چطور آنجا رفتهای چادر به سر کردهای
و وقتی برگردی دوباره کشف حجاب خواهی کرد. پیش خودشان فکر نکرده بودند
که شما در همین امامزاده صالح (ع) که میروی چادر میدهند تا سر کنی و
حرمت فضا را نگهداری. آن وقت از من توقع داشتند با پوشش همیشگیام که عرف شهر تهران است
در آنجا حضور پیدا کنم. امام رضا (ع)، امام حسین (ع) و حضرت علی (ع) بیشترین احترام را برای ایشان قائل هستم و من وظیفه داشتم که آن طور رفتار کنم.
دوران عاشقی
بعد از آشنایی با مسعود رسام و گذشت زمان حس می کردم که او احساس خاصی نسبت
به من دارد. مسعود عاشقم شده بود و یک روز آن را بر زبان آورد. من هم در مقابل عاشق شدم؛
یعنی او من را هم عاشق کرد. بعد از دوران عاشقی تصمیم گرفتیم که با هم ازدواج کنیم.
شاید خیلیها فکر کنند من از بیماری او خبر نداشتم که تن به این ازدواج دادم اما این جور نبود؛
من از سال ۸۳ میدانستم که مسعود سرطان دارد. سال ۸۵ که با من ازدواج کرد
دکترها میگفتند کمتر از شش ماه دیگر سرطان کار خودش را خواهد کرد
اما معجزه عشق، امید و همنشینی با هم باعث شد که تا سال ۸۸ با سرطان بجنگد.
این جور وقتها خیلیها آدم را قضاوت میکنند. ممکن است فکر کنند به خاطر ثروت مسعود رسام بوده
که من حاضر شدم با مردی که ۲۷ سال با من اختلاف سنی دارد ازدواج کنم.
کسانی که مسعود رسام را از نزدیک میشناسند از وضعیت زندگی او خبر دارند
و میدانند که او ثروتمند نبود. ازدواج با مسعود آنقدر عاشقانه و مهم بود که با وجود مخالفتهای خانواده این کار را کردم.
مسعود رسام همسر اول فریبا نادری
حتی پدرم حاضر نبود من را ببیند و این اتفاق نیفتاد تا زمانی که مسعود تسلیم سرطان شد و از دنیا رفت.
همه چیز در آن زمان کوتاه با مسعود برایم خاطرهانگیز بود و تا همین چند ماه پیش
با دختر او در یک خانه زندگی میکردیم. من همیشه در زندگیام آدم محافظهکاری بودم و دنبال این بودم
که بیدلیل خودم را در معرض قضاوت دیگران یا مشکل قرار ندهم اما دوست داشتن و عشق آنقدر قوی است که محافظهکاری نمیشناسد.
مسعود رسام از کودکی برایم بت بود و وقتی نام او و برادرش در تیتراژ میآمد لذت میبردم.
چهارشنبهشبها این اجازه را داشتم که بیدار بمانم و «خانه سبز» را ببینم. او خاطرات نسلی را رقم زده و برای همیشه در خاطرم میماند.
ماجرای پیشنهاد بی شرمانه در سینما
به نظرم این اتفاق بیشتر از همه به رفتار خود آدم بر می گردد. در هر شغل و حرفهای کسانی هستند
که بیاخلاقی میکنند و حد خود را نمیشناسند اما ربطی به این ندارد
که این موضوع را به هم نسبت بدهیم. اگر یک نفر در مواجهه با آدمهای دیگر درست رفتار کند
کسی این اجازه را به خودش نمیدهد تا به او پیشنهاد بیشرمانه بدهد
. این خانمی که به خارج از ایران رفته و این حرفها را راجع به سینمای ایران زده اصلا بازیگر نیست که بخواهیم به حرفهایش بها بدهیم.
دو تا جمله نصفه و نیمه در فیلمها گفته و حالا نظریهپردازی هم می کند.
اما در مورد یکی از دوستان دیگر که رفته باید بگویم دلیل رفتن او بیکاری بود.
وضع اقتصادی سینما و تلویزیون این روزها خیلی بد شده و کار کمی وجود دارد.
حتی فصل سوم ستایش با اینکه مخاطبان زیادی دارد هنوز به خاطر کمبود بودجه به جریان نیفتاده.
آن بازیگر هم خرج یک خانواده و یک بچه معلول را میداد و نیاز به درآمد داشت.
همین شبکهای که او را جذب کرده به خود من برای بازی در یک سریال رقم خیلی خوبی هم پیشنهاد کردند. راستش من نیازی نداشتم و نرفتم.
کامپک و میزان