نمایش «مرثیه ای برای یک دختر» مرگ دوشیزه جوان اجرا می شود
نمایش مرثیه ای برای یک دختر به کارگردانی مازیار شهزاد دولتشاهی از
چهارشنبه ۱۵ فروردین در سالن شماره ۲ تماشاخانه پالیز به صحنه می رود.
نمایش «مرثیه ای برای یک دختر» اقتباسی آزاد از نمایشنامه «مرگ و دوشیزه جوان»
نوشته آریل دورفمان است که توسط مازیار شهزاد دولتشاهی به نگارش درآمده است.
مرثیه ای برای یک دختر
دولتشاهی علاوه بر نویسندگی، طراحی و کارگردانی این نمایش را نیز برعهده دارد.
در نمایش «مرثیه ای برای یک دختر» که از ۱۵ فروردین ماه سال آتی در سالن شماره
۲ تماشاخانه پالیز به صحنه می رود، دیانا فتحی و روزبه حصاری به عنوان بازیگر به ایفای نقش می پردازند.
نورالدین حیدری ماهر مقام تهیه کننده، گلناز گلشن طراح لباس، علی کیانیان موسیقی،
علی کوزه گر طراح نور، محمد صادق زرجویان طراح گرافیک، محمد گودرزیانی دستیار کارگردان،
برنامه ریز و مدیر تولید، شیدا منوچهری منشی صحنه، عطا عارفی مدیرصحنه و امیر قالیچی
مدیر تبلیغات نمایش «مرثیه ای برای یک دختر» هستند.
درباره نمایشنامه مرگ و دختر جوان اثر آریل دورفمان بیشتر بدانید
«آریل دورفمان»، داستان و نمایشنامه و مقالهنویس، شاعر، روزنامهنگار و از فعالان
حقوق بشر اهل شیلی است. دورفمان در ششم ماه می ۱۹۴۲ در بوئنوس آیرس
آرژانتین از پدری اقتصاددان و مادری که استاد ادبیات بود به دنیا آمد. در دو سالگی
به علت اینکه پدرش از مخالفان خُوان پِرون، رئیسجمهور آرژانتین بود با خانواده، به ایالات متحده گریخت.
آنها پس از ده سال زندگی در نیویورک، در سال ۱۹۵۴ به شیلی مهاجرت کردند. دورفمان
پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی خود، در سال ۱۹۶۷، تابعیت شیلی را پذیرفت و پس
از آن با عنوان ژورنالیست، به فعالیت پرداخت و آثاری نیز منتشر کرد از جمله مطالعهای
بر نمایشنامههای پینتر (بازگشت به خانه). وی در ۱۹۷۰ استاد دانشگاه شیلی گردید.
کتاب های آریل دورفمان
از آریل دورفمان در ایران کتابهایی منتشر شده است از جمله «اعتماد» با ترجمه عبدالله
کوثری، اما کتاب «مرگ و دخترجوان» نام دارد و حشمت الله کامرانی آن را ترجمه کرده
و نشر ماهریز منتشرش کرده است در ایران با استقبال زیاد رو به رو شد و چند کارگردان
تئاتر از روی این متن نمایش اجرا کردند و حتی فیلمی از رویش ساخته شد.
در سایر کشورها هم نمایشنامه دورفمان آنچنان که در انگلستان مورد ستایش قرار گرفته بود
در ایالات متحده استقبال نشد. اما آن قدر مورد توجه قرار گرفت که نسخه سینمایی آن در
سال ۱۹۹۴ توسط رومان پولانسکی، ساخته شد. دورفمان این نمایشنامه را با الهام از قطعه
دختر و مرگ اثر شوبرت نوشته است. ( قابل توجه دوست خوبم آقای سینماتوگراف که عاشق
قطعات شوبرت است.) مضمون خائن و قهرمان مهم ترین مضمون نوشته های دورفمان است.
شخصیت های نمایش
پائولینا: زنی که در دوران دانشجویی یک مبارز انقلابی بوده و توسط نیروهای حاکم شکنجه شده
ژراردو: همسر پائولینا، که او هم مبارز بوده و الان پس از پیروزی نیروهای انقلابی توسط
رییس جمهور عضو کمیته تحقیق شده که کارش پیگیری و شناسایی افرادی است که در دور قبل باعث آزار و شکنجه مردم شده اند
روبرتو: تازه واردی که ورودش به خانه پائولینا و ژراردو باعث بازگشایی خیلی از رویدادها می شود.
روبرتو: (اعتراف می کند) … موسیقی شوبرت پخش می کردم، چون راهی بود برای
جلب اعتماد زندانی ها. ولی در عین حال، می دانستم که راهی است برای تسکین
درد و رنجشان… زندانی ها به کسی احتیاج داشتند که کمکشان کند و مراقبشان باشد،
کسی که بتوانند به او اعتماد کنند. …نقش من این بود که تشخیص بدهم زندانی ها
می توانند آن مقدار شکنجه و شک الکتریکی را تحمل کنند یا نه.
اوایل به خودم یمگفتم این خودش راهی است برای نجات دادن زندگی آدم ها، و همین طور هم بود، …
به آنها دستور می دادم شکنجه را قطع کنند، چون ممکن بود زندانی تلف شود.
اما کم کم خودم هم شروع کردم و نیکی و فضیلتی که احساس می کردم
ذره ذره به هیجان تبدیل شد، نقاب فضیلت و نیکی از صورتم افتاد و هیجان باعث شد
کاری که می کردم از نظرم پنهان بماند، نفهمم توی چه باتلاقی …
مهر و اخبار سینمای ایران