پنجشنبه, ۲۲ خرداد , ۱۴۰۴
درخواست تبلیغات

دختر جوان سارق ایرانی و لحظه‌ای که حواس‌پرتی تمام برنامه‌های او را نابود کرد

2025-02-19T09:35:34+03:30 تاریخ نشر : ۲۰۲۵-۰۲-۱۹
حوادث روز
سرنوشت نافرجام دختر سارقی که لحظه ای حواس پرتی نقشه اش را بهم زد و گفتگو با دختر سارق که فرزند تاجر بود.

اخیرا یک دختر جوان نقشه عجیبی برای سرقت از خانه عمویش کشید که نافرجام ماند. این دختر که می دانست عمویش در خانه مقدار زیادی ارز و سکه دارد به همین دلیل با همدستی دوستانش اقدام به دزدی کرد اما با حواس پرتی برنامه های او نابود شد. در قسمت زیر جزئیاتی از اقدام نافرجام دختر جوان سارق ایرانی را قرار داده ایم. برای افزایش اطلاعاتتان در این زمینه در پرشین وی همراه ما باشید.

دختر جوان ایرانی

دختر جوان وقتی در میهمانی شبانه باخبر شد عمویش مقدار زیادی سکه و ارز در خانه نگهداری می‌کند، سناریوی سرقت از خانه او را با همدستی دوستش اجرا کرد.

دختر جوان ایرانیسرقت دختر جوان از خانه عمویش

سرقت میلیاردی از خانه پزشک جراح

چند روز قبل یک پزشک جراح با پلیس تماس گرفت و از سرقت میلیاردی خانه‌اش خبر داد. به دنبال این تماس تیم تحقیق راهی محل شدند. شاکی به مأموران گفت: امشب خانه خواهرم میهمان بودم و زمانی که به خانه برگشتم، متوجه شدم در گاوصندوق باز شده و مقدار زیادی سکه و یورو به سرقت رفته است.
در بازبینی دوربین‌های مداربسته محل سرقت مشخص شد که دو نفر با لباس‌های مردانه سناریوی سرقت را اجرا کرده‌اند. گرچه سارقان لباس مردانه به تن داشتند اما از جثه و نحوه راه رفتن آنها مشخص بود که زن هستند، همچنین سالم بودن درهای ورودی خانه نشان می‌داد که سارقان آشنا بوده و با کلید وارد خانه شده‌اند. از سوی دیگر در حالی که کارآگاهان پلیس مشغول بررسی صحنه جرم بودند، ناگهان صدای زنگ تلفنی ناآشنا به گوش رسید. تلفن زیر کاغذهای روی میز نزدیک گاوصندوق بود و کارآگاهان احتمال دادند که گوشی متعلق به سارق فراموشکار باشد. با بررسی گوشی حدس کارآگاهان درست از آب درآمد و خیلی زود موفق به شناسایی سارق شدند که کسی نبود جز برادرزاده شاکی.
با دستگیری دختر جوان، او هویت همدستش را نیز برملا کرد و دومین متهم پرونده نیز دستگیر شد.

سرقت نافرجامسرقت نافرجام دختر جوان

وسوسه سرقت از خانه عمو

چه شد که تصمیم به سرقت از خانه عمویت گرفتی؟

وسوسه شدم، من دختر یک تاجر بودم که از کودکی در ناز و نعمت بزرگ شده بود اما پدرم ورشکسته شد و زندگی سختی داشتیم. شب یلدا که در خانه مادربزرگم بودیم، شنیدم عمویم تلفنی با کسی صحبت می‌کرد و از ۵۰ هزار یورو و ۳۰ سکه طلا که در خانه‌اش نگهداری می‌کرد حرف می‌زد.

می خواستی با پول‌ها چه‌کار کنی؟

سفر برویم، مثلاً تور آفریقای جنوبی و کلی هم خرج خودمان کنیم.

گفتگو با دختر جوان سارق ایرانی

چرا پدرت ورشکسته شد؟

شریکش سرش کلاه گذاشت، پدرم چک های زیادی کشیده بود و اجناس را شریکش تحویل گرفته بود و درنهایت پدرم زمانی که به انبار رفت تا بارها را تحویل بگیرد، دید همه آنها به سرقت رفته است. ما خانواده ثروتمندی بودیم اما هیچ کدام از افراد خانواده پدرم به او کمک نکردند. عمویم دکتر زیبایی است و وضع مالی‌اش خیلی خوب است.

چطور سرقت را انجام دادی؟

وقتی ماجرا را به دوستم المیرا گفتم، او درنهایت قبول کرد. به بهانه میهمانی به خانه عمویم رفتم و در فرصتی مناسب دسته کلید خانه او را سرقت کردم. شبی که آنها میهمان بودند با المیرا وارد خانه عمویم شدیم و سرقت را انجام دادیم. البته بگویم ما لباس پسرانه پوشیده بودیم تا شناسایی نشویم.

چرا گوشی تلفنت را جا گذاشتی؟

آن شب به‌ قدری عجله و استرس داشتم که حواسم به گوشی‌ام نبود. یعنی یادم رفته بود زنگ گوشی تلفن را قطع کنم، زمانی که به صدا درآمد آن را قطع کردم اما یادم رفت گوشی‌ام را از روی میزی که گاوصندوق در نزدیکی آن بود، بردارم.

الف

گردآوری:

برچسب ها:
اخبار مرتبط:
حوادث روز
بیشتر >