آنچه باید درباره رابرت مرداک مالک فارسیوان دنیا بدانید
کشور ما و نظرات مختلف درباره آن و همچنین جایگاه آن باعث شده است که از نظر فرهنگی و اطلاعات زیاد درباره آن دچار اختلافات و هجوم های فراوانی باشیم. برخی افراد تنها برای تخریب اجتماع ما فعالیت می کنند و برخی نیز برای تقویت مشکلات فرهنگی ما از هیچ کوششی فرو گذار نمی کنند. درباره رابرت مرداک مدیر شبکه فارسی وان و اقدامات او در ادامه بخوانید.
رابرت مرداک مدیر شبکه فارسی وان
همه فرکانس های یک صهیونیست پولدارروبرت، روپرت، رابرت، مردوخ، مرداخ، مرداک و یا هر چیز دیگری، نامش را هر
طور می خواهید تلفظ کنید، اصل داستان فرقی نمی کند؛ او هر وقت که بخواهد روی جریان رسانه ای جهان
تأثیر می گذارد….
حتی لازم نیست از دور هم دستی بر آتش داشته باشید، یک حساب سرانگشتی نشان می دهد راهاندازی شبکه ای
ماهواره ای مثل فارسیوان آنقدر پول می خواهد که از عهده هر کسی برنیاید.راستی چه کسی حاضر است این همه
پول هزینه کند و برای ایرانیان، یک شبکه ماهواره ای راه بیندازد که دیگر مجبور نباشند برای خواندن زیرنویس فیلم
ها به زحمت بیفتند!
اگر تا حالا گربه ای برای رضای خدا موش گرفته، «رابرت مرداک» هم همینجوری و برای
پر کردن اوقات فراغت فارسیزبان های دنیا، شبکهاش را راه انداخته.این گزارش، مرور زندگی مالک فارسیوان و صدها رسانه دیگر
دنیاست برای این که بدانیم او چطور از یک روزنامه معمولی در استرالیا به یکی از قدرت های رسانه ای
جهان تبدیل شده و این که اصلا چرا فارسیوان؟!
داستان رابرت مرداک مدیر شبکه فارسی وان
درباره آدم های معروف همیشه داستانهایی نقل می شود که
الزاما واقعی نیستند، گاهی پیازداغ داستان زندگی این آدم ها بیشتر و بیشتر می شود تا با جذابیت فوقالعادهای نقل
شوند.درباره مرداک می گویند وقتی چند سال قبل بهشدت بیمار شد، برخی رسانه ها به نقل از یکی از پزشکانش
نوشتند که حتی احتمال مرگ او هم وجود دارد.
هنوز خبر احتمال مرگ مرداک به اندازه کافی منتشر نشده بود که
قیمت ها در بازار بورس انگلستان تغییر کرد و این هیچ دلیلی نداشت جز احتمال مرگ یک آدم خیلی خیلی
پولدار.این ماجرا حتی اگر واقعیت نداشته باشد، باز چیزی از قدرت مرداک کم نمی کند، برای نشان دادن نفوذ او
در دنیا به اندازه کافی نشانه هست.اما واقعا این رابرت مرداک کیست؟!
رابرت هم نتوانست در برابر جذابیت های روزنامهنگاری
مقاومت کند و اولین کار جدی خود در حرفه روزنامه نگاری را در حین تحصیل در «دانشگاه آکسفورد» و در
روزنامه «دیلی اکسپرس» در شهر لندن از سال ۱۹۵۰ شروع کرد
جادوی سرب
آقای کیث مرداک و خانم الیزابت جوی گرین سال
۱۹۲۸ میلادی با هم ازدواج کردند.آنها صاحب ۴ فرزند شدند: ۳ دختر و یک پسر که سال ۱۹۳۱ به دنیا
آمد و اسمش را رابرت گذاشتند.
مدیر فارسی وان کیست؟
پدر خانواده، روزنامه نگار کهنه کاری بود که تجربه سال ها خبرنگاری برای بخش سیاسی روزنامه «عصر ملبورن» استرالیا را
داشت.«مرداک» پدر که در تأسیس انجمن روزنامه نگاران استرالیا مشارکت کرده بود، سال ۱۹۳۳ سردبیر روزنامه سیدنی مورنینگ هرالد (Sydny
Morning Herald) و بعدها مدیر گروه روزنامه ای هرالد اندویکلی تایمز (Herasd &weeklg Tims) استرالیا شد.
رابرت در سن ۱۰ سالگی با اصرار مادر به مدرسه «گیلانگ گرامر» فرستاده شد، ولی هرگز از تحصیل در این
مدرسه راضی نبود.
او هرطور بود، دوره ۷ ساله مدرسه را طی کرد و البته در این مدت، بیشتر، روزنامهنگاری و حال و
هوای چاپخانه، او را جادو کرده بود.رابرت نوجوان در مدرسه، مجله ای به نام«ایف» راه انداخت و این آغاز راهی
بود که کمتر از ۶۰ سال بعد به راهاندازی بیش از ۵۰ روزنامه ختم شد.او که به بوی تند جوهر،
صدای مهیب دستگاههای چاپ و فضای سنگین محل کار پدرش عادت کرده بود، بعد ها جایی در مرور خاطرات دوران
کودکی اینطور گفت: «زندگی یک ناشر بهترین نوع زندگی در سراسر جهان است.وقتی بچه ها در معرض آن قرار بگیرند،
بدون شک قادر نخواهند بود در مقابل جذابیت هایش مقاومت کنند.»
رابرت هم نتوانست در برابر جذابیت های روزنامهنگاری
مقاومت کند و اولین کار جدی خود در حرفه روزنامه نگاری را در حین تحصیل در «دانشگاه آکسفورد» و در
روزنامه «دیلی اکسپرس» در شهر لندن از سال ۱۹۵۰ شروع کرد.
۲ سال بعد و در ماه اکتبر اما پدرش مرد و تنها پسر خانواده، تحصیل در آکسفورد را موقتا نیمهکاره
رها کرد و به استرالیا برگشت تا بهعنوان ارثیه پدری، چرخ روزنامه «آدلاید نیوز» را بچرخاند.
ماجرای رابرت مرداک مدیر شبکه فارسی وان
رابرت برای اداره روزنامه از
همان ابتدا به شیوه خودش عمل می کرد و معتقد بود: «اگر شما می خواهید دستی در دنیای نشر و
ارتباطات داشته باشید، باید فقط آدم خودتان بوده و متکی به هیچ کس دیگر نباشید و اجازه ندهید که عمل
براساس روابط دوستانه، شما را وامدار دیگران کند.» این تئوری اساس زندگی او را شکل می داد و البته انگار
خیلی هم تئوری بدی نبود، چون او توانست کمتر از ۲ سال بعد مالک همه بخش های روزنامه شود و
بلافاصله بخشی از روزنامه «سیدنی قبل» را هم بخرد.زمان زیادی طول نکشید که هر دو روزنامه کوچک به سوددهی رسیدند.آن
روزها مرداک جوان فقط ۲۳ سالش بود…
ورود به امپراتوری
سال ۱۹۵۸ را باید سال طلایی زندگی مرداک دانست.او سرمایه گذاری اندکی در روزنامه «ساندی تایمز» کرد و خیلی زود
با سودی که به دست آورد، فهمید باید تا می تواند روزنامه بخرد! از این به بعد، هر روز باید
منتظر خبری جدید از فعالیت های رسانه ای او بود.سال ۱۹۶۰ NSW یک روزنامه حومه شهری و همچنین Daily Miror
در سیدنی و Truth در ملبورن را خرید.دو سال بعد هم تصمیم گرفت خودش را به روزنامه ها محدود نکند
و به این ترتیب ۲۵ درصد سهام ایستگاه شبکه ۹ استرالیا در سیدنی و ملبورن و ایستگاه تلویزیونی Wollangong را
به نام خودش سند زد.
۴ سال بعد یعنی در ۱۹۶۴ اولین روزنامه ملی استرالیا به نام TneAustralian را تأسیس و منتشر کرد و طی
مدت کوتاهی روزنامه هایش، استرالیا را تحت سلطه خود گرفتند.
او که حالا چندین و چند روزنامه و شبکه تلویزیونی داشت، تصمیم گرفت چندتایی هم شرکت انتشاراتی داشته باشد و
این کار را با خرید ۲۴ درصد شرکت انتشاراتی Wellington که بعدها منتقل و به بزرگترین شرکت رسانه ای «زلاندنو»
تبدیل شد، آغاز کرد.هنوز جوهر قرارداد این خرید خشک نشده بود که توانست سهامش را تا ۴۹ درصد برساند.
راه اندازی شبکه فارسی وان
مرداک سال ۱۹۸۵ تابعیت آمریکایی کسب کرد تا آزادی عمل بیشتری داشته باشد.در نتیجه خیلی زود توانست Herald American و
چندین روزنامه پرتیراژ در شیکاگو را هم بخرد
بهعنوان یک آمریکایی
تحصیل در آکسفورد و آمریکا کار خودش را کرد.او که در سال
های دهه ۱۹۵۰ دیدارهای منظمی از آمریکا داشت، با آگاهی و دید ویژه ای نسبت به آمریکا بزرگ شده بود
و زمانی که در آکسفورد به تحصیل اشتغال داشت، با پیچیدگی های «جنگ سرد» دست وپنجه نرم کرد.تا اینکه خیلی
زود اعلام کرد زمان آن رسیده که موقعیت آمریکا را بهعنوان یک قدرت فائقه جهانی بهرسمیت بشناسیم.او بهزودی دلباخته آمریکا
به ویژه شهر «نیویورک» شد.
مرداک دنبال جای پایی در بازار رسانه ای آمریکا بود و واقعا چه کاری بهتر از خرید SanAntonioNews در سال
۱۹۷۳ می توانست چنین کمکی به او بکند.
در همین سال ها بود که The news of the world و روزنامه سان The Sun را به دست گرفت.این
دو روزنامه، پایه های مطبوعات تابلوئید انگلیس محسوب می شوند.اما مرداک بیش از انگلستان دلباخته آمریکا بود و چشم به
رسانههایش داشت.
برای همین هر طور بود، نیویورک پست (News York Post) و نیویورک مگزین (New York Magazin) را تصاحب کرد.او
فقط برای News York Post مبلغ ۳۰ میلیون دلار و برای مجله های Newyork و Village Voice و New west
حاضر شد مبلغ ۲۶ میلیون دلار بپردازد و میلیونها دلار صرف خرید چندین نشریه دیگر کرد.مرداک پس از این، دامنه
کارهای مطبوعاتیاش را بهسمت آمریکا کشاند و سهام زیادی از چندین روزنامه آمریکایی را خریداری کرد.در اوایل ۱۹۸۰ بود که
تصمیم گرفت به حضور خود در آمریکا ثبات بیشتری ببخشد.برای همین شرکت نیوز کورپروشین (News Corporation) را راه انداخت و
از همان زمان بیشتر بهعنوان مدیر این شرکت پرآوازه معرفی می شود.
درباره شرکت نیوز کورپورشین
در طول مدت کوتاهی «نیوز کورپورشین» به یکی از
سودآورترین شرکت های جهانی تبدیل شد؛ بهطوری که تنها در سال ۲۰۰۲ مجموع درآمدهای آن به ۱۷ میلیارد دلار رسید.
مرداک سال ۱۹۸۵ تابعیت آمریکایی کسب کرد تا آزادی عمل بیشتری داشته باشد.در نتیجه خیلی زود توانست Herald American و
چندین روزنامه پرتیراژ در شیکاگو را هم بخرد.
اما وقتی مرداک همه حواسش به خریداری و تصاحب رسانه های آمریکا بود، آیا می توانست از انگلستان غافل شود.البته
که این اتفاق نیفتاد و سال ۱۹۸۱ تایمز The Times و ساندی تایمز Sunday Times را بهعنوان روزنامه های مرجع
انگلستان خرید و این آغاز دور جدید سلطه او بر رسانه های انگلیس بود.
مرداک خیلی زود یاد گرفت که باید چطور کار کند تا همه نسخه های روزنامههایش فروش بروند و آموخت که
برای مدیریت رسانه های خود از تمام ضربه ها استفاده کند.او در مدت کوتاهی توانست روزنامه «سان» را به یک
نشریه جنجالی تبدیل کند.بدین ترتیب که بهطور مرتب «صفحه سوم» روزنامه را به عکسهایی از زنان زیبا اختصاص می داد.از
این جا بود که دیگر همه دنیا او را بهعنوان یک صاحب رسانه شناختند.
اقدامات رابرت مرداک مدیر شبکه فارسی وان
مهم ترین اقدام مرداک راه اندازی شبکه تلویزیونی Fox در آمریکا بود.در اوایل دهه ۱۹۹۰ اقدام به توسعه امپراتوری رسانه
ای خود در انگلستان و آسیا کرد و چندین شبکه ماهواره ای را خرید یا تأسیس کرد.مرداک مبلغ ۲۲۵ میلیون
دلار برای خرید ۶۳ درصد از STAR TV و یک میلیارد دلار برای حق پخش فوتبال از شبکه Fox پرداخت
کرد و در سال ۱۹۹۳ خدمات اینترنت Del Phi را نیز صاحب شد.
با اینحال، کمتر کسی از فهرست دقیق رسانه ها و دارایی های او خبر دارد.از سال ۲۰۰۰ تاکنون او تا
دلتان بخواهد، روزنامه و رادیو و تلویزیون ماهواره ای و کابلی خریده و فروخته که البته یکی از مهمترین همه
آنها، خرید ۹ درصد از کانال ۱۰ رژیم صهیونیستی است و همچنین خرید جنجالی یک شرکت در سال ۲۰۰۷.او در
سن ۷۶ سالگی ۵ میلیارد دلار به مالکان «داو جونز» داد و این یکی را هم به فهرست اموالش اضافه
کرد.مدیریت ۱۰۵ ساله خانواده بن کرافت بر داو جونز با پیشنهاد ولخرجانه مرداک به پایان رسید و به این ترتیب،
تنها رقیب گروه رسانهای رویترز هم در اختیار مرداک قرار گرفت.
در همه این سال ها مهمترین راز موفیقت مرداک این بود: روزنامه ها و شبکه های ورشکسته را بخر، جریانسازی
کن و آن ها را هرطور شده، درست و حسابی بفروش! لطفا حواستان بهعبارت «هرطور شده» باشد تا بعد…
«من یک مسیحی ارتدوکس هستم» این را خود مرداک گفته و البته کیست که نداند او یک یهودی و حتی
یک یهودی متعصب است.برای بررسی این موضوع باید از دوران نوجوانیاش شروع کرد؛ جاییکه او تصمیم گرفت برای نام فامیلیاش
از عنوان «مرداک» که از نام اول پدربزرگ مادریاش گرفته است و ریشه یهودی دارد استفاده کند
ماجرای راه اندازی شبکه ماهواره ای توسط رابرت مرداک مدیر شبکه فارسی وان
این سال ها
حاصل اینهمه تجربه
و خرید و فروش در تمام این سال ها این است که مرداک دیگر بیشتر از هر چیزی به شبکه
های ماهواره ای در سرتاسر دنیا فکر می کند.بر اساس آخرین آمار که البته خیلی هم به روز نیستند، او
الان صاحب ۱۷۵ روزنامه، و ۶۰ شبکه تلویزیونی با ۱۳ زبان مختلف است و شبکه های او بیش از هر
چیزی برای جوان ها برنامهریزی می کنند.کسی درباره ثروت او اطلاع دقیقی ندارد
.براساس طبقه بندی نشریه (Forbes) از ۴۰۰ آمریکایی
پولدار در سال ۲۰۰۶، رابرت مرداک در رده ۳۲ است.اطلاعات موجود درباره نوع عملکرد، ثروت کنونی و حتی وضعیت خانوادگیاش
تا حدی ضد و نقیض بوده و عمدتا در پرده ای از ابهام قرار دارند.برای نمونه در حالیکه او در
ردیف ثروتمندترین مردان جهان قرار دارد، اعداد و ارقامی که از میزان ثروتش ذکر می شوند کاملا متفاوت است.چراکه عده
ای میزان سهام مرداک در هر یک از شرکتهای مطرح را در افت و خیز دائمی می دانند که البته
خود این نیز می تواند از شگردهای حرفه ای او باشد.فراموش نکنید که فقط روزنامه سان ۵ میلیون نسخه در
روز می فروشد…
نفوذ یک پولدار
یک نفر با این همه پول و رسانه چقدر می تواند نفوذ داشته باشد؟! چند داستان از ماجراهای واقعی زندگی
مرداک را بخوانید:
ماجرا به پرونده وایپنگ
۱- سال ۱۹۸۶ مرداک انتشار الکترونیکی روزنامه های خود را در انگلیس، آمریکا و استرالیا آغاز
کرد.این اقدام در انگلیس باعث شد تا ۶۰۰۰ کارمند رسانههای انگلیسی از کار اخراج شوند و این موضوع بهانهای برای
شورش سندیکاها بود که تا مدتی لندن را با بحران سیاسی مواجه کرد و بهطور جدی محبوبیت مارگات تاچر نخستوزیر
وقت را کاهش داد.این ماجرا به پرونده وایپنگ معروف است.
۲- آنطور که نیویورک تایمز گزارش داده در پاییز سال ۲۰۰۳، قانونی در کنگره به تصویب رسید که براساس آن،
مالکیت شرکت ها بر تلویزیون های محلی که در ۳۵ درصد از منازل آمریکایی ها قابلدریافت است، محدود می شد.ایستگاه
فاکس متعلق به مرداک تقریبا در ۳۹ درصد خانه ها قابلدریافت بود و این می توانست برای آن مشکلساز شود.اما
مرداک با استفاده از لابی های قوی ای که داشت، رایزنیهایش را آغاز کرد تا در پایان با حمایت کاخ
سفید در جلسه ای که در یک نیمه شب برگزار شد، رهبران کنگره را راضی کرد که درصد به ۳۹
تغییر پیدا کند.
رابرت مرداک مدیر شبکه فارسی وان در مجلات و رسانه ها
۳- مجله نیویورکر هم مدتی قبل در ویژهنامه ای درباره مرداک نوشت که چگونه وی در انتخابات شهرداری نیویورک در
سال ۱۹۷۷ با حمایت از نامزدی که در نظرسنجی ها شکست خورده اعلام شده بود، نقش تعیین کننده ای را
در انتخاب شهردار نیویورک ایفا کرد.«اد کوچ» که تا سال ۱۹۸۹ شهردار نیویورک ماند، گفته بود: حمایت «نیویورک پست» نتیجه
رقابت انتخاباتی مرا تغییر داد و من بدون مرداک پیروز نمی شدم.نیویورکر یادآوری می کند که چطور نخستوزیر آینده انگلیس
از سال ۱۹۹۵، ۱۴ هزار کیلومتر را برای شرکت در یکی از نشستهای نیوزکورپوریشن طی و نظر مرداک را به
خود جلب کرده بود.