زندگی هدیه تهرانی؛ از شکار شدن توسط آزیتا حاجیان و محمدرضا شریفی نیا تا تصادف وحشتناک!
هدیه تهرانی شاید تنها بازیگری باشد که به قطعیت می توان گفت که سینما دست از سر او بر نمی دارد . او متولد چهارمین روز از تیر سال ۵۱ می باشد و همچنین در زمینه عکاسی و رشته ورزشی تای چی چوان هم کار می کند . او برنده دو سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر میباشد. در این شماره از زندگی افراد مشهور در مورد هدیه تهرانی بیشتر می خوانید.
هدیه تهرانی
هدیه تهرانی چهرهای است که همیشه از مواجهه با رسانهها دوری کرده و کمتر گفتوگوی بلندی از او سراغ داریم و شاید هنوز مهمترین گفتوگوی او همچنان همان گفتوگو با نیما حسنینسب در مجلهی فیلم ۱۴ سال پیش است که اطلاعات این گفتوگو بدون نام بردن از منبع و بهشکلی جستهگریخته در سایتهای مختلف کپی شده است.
در آن گفتوگو تهرانی میگوید هیچوقت «بهصورت جدی و عاشقانه» پیگیر بازیگری نبوده
و خیلی هم برایش پیش میآمده که در «کوچه و خیابان» دستاندرکاران سینما جلویش را میگرفتند
و از او میخواستند بازیگر شود و او به همهشان پاسخ منفی داده است؛
تااینکه بالاخره در تابستان ۱۳۷۲ محمدرضا شریفینیا و آزیتا حاجیان او را
در یک «فروشگاه» شکار میکنند: «آنها را میدیدم که از پشت قفسهها با نگاهشان
تعقیبام میکنند و میدانستم هر لحظه ممکن است بیایند و بپرسند میخواهی فیلم بازی کنی؟
این اتفاق بارها افتاده بود و با این حس و نوع نگاهها آشنا بودم. بههرحال چند لحظه بعد
خانم حاجیان جلو آمد و پرسید شما تهران زندگی میکنید؟
جواب دادم بله و بعد گفت به بازیگری علاقه دارید؟ گفتم نه.»
اما حاجیان و شریفینیا از این «نه» دلسرد نشدند و از مادرش شماره میگیرند و او را
به دفتر «هدایتفیلم» دعوت میکنند تا در «روز واقعه» بازی کند و تهرانی
بعد از خواندن فیلمنامه بهدلیل اینکه نقش «راحله»، «نقش خیلی کوتاهی است که هیچ کار خاصی جز چندتا بله و خیر نمیکند و بیشتر یک تیپ ساده است تا شخصیت» این پیشنهاد را رد میکند:
«چون فکر میکردم ورود به دنیای سینما و بازیگری مسائلی با خودش همراه میآورد
که حضور اول آدم باید ارزشش را داشته باشد و شروع جدیتری لازم دارد…
بعدش هم که صحبتهای مالی و رقم دستمزد پیش آمد و دیدم از همین کار فعلی خودم بیشتر از این حرفها درمیآورم.»
زندگی هدیه تهرانی
تهرانی چندی بعد از یک تصادف بسیار شدید جان سالم بهدر میبرد و حدود شش ماه را در بیمارستان میگذراند.
بعد از مدتی از دفتر داریوش مهرجویی از او دعوت میکنند که در فیلم «لیلا» بازی کند،
اما او این بار هم پیشنهاد بازی را رد میکند:
«دوست نداشتم و قبول نکردم… این مضمون که مردی میخواهد زن بگیرد چون همسرش نازاست برایم قابل هضم نبود و فکر میکردم اصلاً چرا باید چنین موضوعی را مطرح کرد.»
پیشنهاد بعدی «بودن یا نبودن» کیانوش عیاری بوده که این بار تهرانی از قصه خوشش میآید
و میپذیرد در این فیلم بازی کند، اما اهالی سینما «زیرآبش را میزنند» و او هم
که قول همکاری به عیاری داده بوده، پیشنهادهای دیگر را رد میکند؛
تا اینکه مسعود کیمیایی از او دعوت میکند در فیلم «سیب سرخ حوا» بازی کند که ساخت این فیلم منتفی میشود و پروژهی «سلطان» پیش میآید و بالاخره بخت بسته باز میشود و هدیه تهرانی جلوی دوربین میرود.
البته اینکه تهرانی بازی در «سلطان» را پذیرفته، ربطی به نام و اعتبار کیمیایی نداشته است:
«اگر اینطور بود که باید “لیلا”ی آقای مهرجویی را هم قبول میکردم.
راستش یک دلیلش این بود که من خیلی به مسائل قدیم علاقه دارم؛ بناهای معماری گذشته و مبلمان و
اشیای قدیمی و کلا مخالف از بین رفتن این چیزها بودم و قصهی “سلطان” هم به این ماجراها مربوط میشد.»
بههرحال این اتفاق افتاد، اگرچه تهرانی از کلیت کار راضی نبود و فیلم را دوست نداشت،
اما کار از کار گذشته بود و سینما او را جذب کرده بود تا خیلی زود بدل به یک بازیگر پرکار شود.
او از سال ۱۳۷۷ تا ۱۳۷۸ در ۲۳ فیلم سینمایی بازی کرد که معرفی او در فیلم از
مسعود کیمیایی و سیمرغی که برای بازی در سومین فیلمش «قرمز» (۱۳۷۷)، در این پرکار شدن نقش عمدهای ایفا کرد.
هدیه تهرانی در بیستوچهارمین جشنوارهی فیلم فجر برای فیلم «چهارشنبهسوری» (۱۳۸۴)
دومین نامزدیاش در فجر را هم بدل به دومین سیمرغ کرد، اما یک دهه بعد این اتفاق
برای «اسرافیل» (۱۳۹۵) در جشنوارهی سیوپنجم رخ نداد تا او سیمرغ سومش را به لیلا حاتمی و مریلا زارعی ببازد.
تهرانی در آذرماه ۱۳۸۸ در اوج التهابات آن سال نمایشگاه عکسی در خانه هنرمندان برگزار کرد
که وام ۱۲۰میلیون تومانی حمید بقایی رئیس وقت سازمان میراثفرهنگی به او
برای برگزاری این نمایشگاه و بازدید اسفندیار رحیممشایی از نمایشگاه و شایعهی خریدن
گرانترین تابلو، تا مدتها او را به حاشیه برد که بر فعالیت سینمایی او هم تأثیر گذاشت و او را که در دههی ۱۳۸۰ به یکی از پولسازترین بازیگران سینمای ایران بدل شده بود،
به انزوا کشاند و شاید از همین رو بود که در فیلمهای «پل چوبی» (۱۳۹۰) و
«آشغالهای دوستداشتنی» (۱۳۹۱) بازی کرد. بههرروی سینما
با وجود تمام حواشی دست از سر این ستارهاش برنداشت و او را به پردهی نقرهای بازگرداند.
چهار فیلم برتر هدیه تهرانی را مرور میکنیم:
۴. شوکران (۱۳۷۷)
در این فیلم جنجالی، بهروز افخمی از همان ترکیب هدیه تهرانی و فریبرز عربنیای فیلم «سلطان» (۱۳۷۵) بهره برد.
هدیه تهرانی در این فیلم در نقش پرستاری بهنام «سیما ریاحی» بازی میکند
که صیغهی «مهندس محمود بصیرت» (عربنیا) میشود که با خانوادهاش در زنجان زندگی میکند
و در تهران با «سیما» وارد رابطه میشود. اکران فیلم در بهار ۱۳۷۹ با تحصن و اعتراضات پرستاران همراه شد و جنجالی که پیرامون فیلم شکل گرفت به فروش آن کمک کرد تا رقم فروش فوقالعادهی ۳۸۵میلیون تومانی را ثبت کند.
هدیه تهرانی برای بازی در این فیلم نامزد جایزهی بازیگری از چهارمین جشن خانهی سینما شد،
اما این جایزه به میترا حجار برای «متولد ماه مهر» (۱۳۷۸) رسید.
۳. نیوهمانگ (۱۳۸۵)
چهارمین فیلم بهمن قبادی مثل سه فیلم قبلیاش در فضای کردستان میگذرد و مثل «آوازهای سرزمین مادریام» (۱۳۸۱) موسیقی این خطه را دستمایهی ساخت فیلم کرد، اما این بار برخلاف فیلمهای قبلیاش از حضور بازیگران حرفهای مثل هدیه تهرانی، گلشیفته فراهانی و حسن پورشیرازی در فیلم بهره برد. هدیه تهرانی در این فیلم در نقش خوانندهای قدیمی بهنام «هشو» بازی میکند که صدایی آسمانی دارد، اما در تبعید و انزوا زندگی میکند و «استاد مامو» که ده پسر نوازنده دارد بالاخره او را راضی میکند با گروهش برای برگزاری کنسرت همراه شود. این فیلم قبادی که آخرین فیلم رسمی او در ایران است، در جشنواره سنسباستین اسپانیا بهروی پرده رفت و توانست صدف طلایی این جشنواره و جوایز بهترین فیلمبرداری و فیپرشی را به خود اختصاص دهد.
۲. قرمز (۱۳۷۷)
هدیه تهرانی پس از «سلطان» و «غریبانه» در سومین فیلمش در برابر دوربین فریدون جیرانی قرار گرفت که پس از یک دهه به عرصهی کارگردانی بازگشته بود تا دومین فیلمش را بسازد. پس از اینکه مسعود کیمیایی در «سلطان» از زوج تهرانی ـ عربنیا، و احمد امینی در «غریبانه» از ترکیب تهرانی ـ پورعرب استفاده کرد، جیرانی فروتن را در برابر تهرانی قرار داد تا زوجی موفق را معرفی کند که هر دو برندهی سیمرغ بلورین جشنوارهی فجر شدند. هدیه تهرانی در این فیلم در نقش «هستی مشرقی» زنی بیوه را بازی میکند که با مرد ثروتمندی بهنام «ناصر ملک» (فروتن) ازدواج میکند، اما «ناصر» دچار پارانویاست و او را مورد ضرب و شتم قرار میدهد و عرصه را بر او تنگ میکند تا جایی که در دادگاه درخواست طلاق میدهد.
۱. چهارشنبهسوری (۱۳۸۴)
این درام رازآلود و رمانتیک سومین فیلم اصغر فرهادی پس از «رقص در غبار» (۱۳۸۱) و «شهر زیبا» (۱۳۸۲) بود که بهلطف استفاده از هدیه تهرانی در کنار چهرههایی مثل ترانه علیدوستی و حمید فرخنژاد برخلاف دو فیلم قبلی توانست در گیشه هم موفق باشد و فرهادی را یک سطح به جلو ببرد تا او از معدود کارگردانانی باشد که هم در جشنوارهها و هم در جذب مخاطب به سالن سینما بسیار موفق عمل کند. در این فیلم هدیه تهرانی در نقش «مژده» بازی میکند؛ زنی که به رابطهی همسرش (فرخنژاد) و زن همسایه (پانتهآ بهرام) مشکوک است. او برای بازی در این فیلم هم سیمرغ بلورین جشنوارهی بیستوچهارم فجر و هم تندیس بهترین بازیگر زن دهمین جشن خانه سینما را بهدست آورد. فرهادی هم برای این فیلم جایزهی هوگوی طلایی جشنوارهی شیکاگو را از آن خود کرد تا حرکتش را بهسوی ساختن فیلمهای تحسینشدهی بعدیاش آغاز کند.
فیلم نت نیوز / آخرین خبر