راه های مقابله با بحران ( قسمت چهارم )
پنج مرحله برای تغییر بحران ، فرایند تغییر شدید است و تا رسیدن
به پایان طبیعی خود ادامه پیدا می کند .
۵ مرحله ایی که مردم در شرایط بحرانی آنها را سپری می کنند ، صحبت می کنیم، ۱٫انکار ۲٫خشم ۳٫معامله
کردن ۴٫افسردگی و غم ۵٫پذیرش نمی توان گفت که در هر مرحله چه مدت طول می کشد و به چه
ترتیب اتفاق می افتد.فقط می توان امیدوار بود که این مراحل طی می شوند و حتی ممکن است در یک
زمان ، ما دو یا چند مرحله را با هم طی کنیم .
در این صورت هیچ چیز عجیب یا اشتباهی اتفاق نیفتاده است.
هر جا که هستید ، جایی است که باید باشید.
۱٫انکار •مرا تنها بگذار.
•همه اش یک اشتباه است.
•حال من کاملاً خوب است.
وقتی انکار می کنید ، نمی توانید پی ببرید که چه اتفاقی افتاده است.
نمی خواهید فکر کنید یا درباره آن صحبت کنید.
حتی ممکن است در کل ، حسی هم نداشته باشید.
بعد از شوک ناشی از بحران : انکار و بی احساسی می تواند موهبتی باشد.
این احساسات به تدریج می گذرند و شما وارد شرایط تغییر می شوید ، هر کدام در وقت خود.
۲٫خشم •کسی با من اینطور رفتار نکرد! •من او را هرگز نمی بخشم.
•این انصاف نیست.
•همه اش تقصیر اوست .
•تو نمی فهمی که این شبیه چیست.
وقتی متوجه می شوید که چه اتفاقی افتاده است ،ممکن است بی احساسی ، راهی برای خشمگین شدن پیدا می
کنید.
هیچ چیزی درست از آب در نمی آید.
در این مرحله ، سرزنش کردن مردم آسان است.
احساس خشم ، طبیعی و سالم است.
اما راه هایی برای ابراز آن وجود دارد که نه به شما و نه به دیگران آسیب نمی رساند.
۳٫معامله کردن •اگر تمام سال به کلیسا بروم ، خداوند اوضاع را روبه راه می کند.
•اگر کار خانه را انجام بدهم ، مجبور نخواهم بود که به دبدو بازدید بروم.
•ممکن است با دوستان یا افراد خانواده خود معامله کنید.
•حتی ممکن است با خدا معامله کنید.
معامله کردن ، راهی است برای کنترل تغییر یا به تاخیر انداختن مسائل اجتناب ناپذیر.
۴٫
افسردگی و غم •زندگی من بی معنی است.
•هدف چیست؟ •دلم نمی خواهد کاری انجام دهم.
•کاش فقط می دانستم .
•کاش فقط می شد ، همانطور که بود ، بماند.
بحران برای تمام چیزی بوجود می آید .
در بعضی جاها دچار رکود می شوید ، که در این صورت زندگی هرگز همان آرامش قبل را پیدا نخواهد
کرد.
شما برای آنچه از دست داده اید ، احساس غم و اندوه می کنید.
غم شما ممکن است به افسردگی تبدیل شود .
ممکن است انرژی بسیار اندکی داشته باشید.
از لحاظ فیزیکی ، ذهنی ،هیجانی و روحی احساس ضعف می کنید.
مثل شب که به دنبال روز می آید ،این همه اجزای فرایند است .
شما تا ابد یک جور احساس نخواهید کرد.
۵٫پذیرش •من بدست آوردم.
•بله ! •ذوباره احساس خوبی دارم.
و سرانجام ، زمانی می رسد که شما مسائل را به صورت متفاوتی می بینید.برایتان چیزی جا می افتد.حتی اگر
چیزی در بیرون تغییر نکند ، شما در درون خود احساس تغییر می کنید.این مرحله ممکن است خیلی ذور به
نظر برسد ، ولی شما قدرت رسیدن به آن را دارید.
پذیرش به معنای شکست نیست .
وقتی واقعیت را می پذیریم ، برنده می شویم.
ادامه دارد