زندگی اکرم محمدی بازیگر ستایش از ازدواج تا طلاق و علت کم کاری |سبک زندگی افراد مشهور (۲۷۵)
اکرم محمدی بازیگر سریال پدر سالار تا کنون سریال های و فیلم های مطرحی را بازی کرده است. وی به دلایلی سال ها کم کار بوده و علت این کم کاری را نبود نقش های خوب و سطح پایین فیلمنامه ها عنوان کرده است. بازیگر سریال ستایش سال ها قبل با مجید جعفری بازیگر و کارگردان پیشکسوت ازدواج کرد و در نهایت از هم جدا شدند و ثمره این ازدواج دختری به نام مروارید جعفری می باشد. در ادامه با پرشین وی همراه شوید و درباره زندگی اکرم محمدی بازیگر ایرانی بیشتر بدانید.
زندگی اکرم محمدی بازیگر ستایش
اکرم محمدی متولد ۶ مرداد سال ۱۳۳۷ است و در تهران به دنیا آمده است. او همیشه زندگی شخصی آرامی داشته و در تمام این سالها از هرگونه حاشیهای دور بوده است.
اکرم محمدی اگرچه تا مقطع دیپلم بیشتر درس نخوانده اما در کلاسهای آزاد بازیگری شرکت کرده و دانش و تجارب زیادی به دست آورده است.
او از سال ۱۳۶۴ با نمایش خسیس وارد دنیای بازیگری شد و در همین دنیای سینما و هنر با همسر سابقش مجید جعفری آشنا شد. مجید جعفری کارگردان و بازیگر شیرازی است که از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۷۷ رئیس تئاتر شهر بود.
اکر محمدی مدتی از دنیای بازیگری دور بود. او در این باره گفته است: من تجربه بازی در پدر سالار و خانه سبز را داشته ام و به شدت دلتنگ بازیگری هستم. بعد از سالها فعالیت انگار بخشی از وجود بازیگر را با بیکاری از او می گیرند اما من همچنان اعتقاد دارم نباید به هر قیمتی کار کرد. از سال ۹۲ به بعد هیچ پیشنهاد بازی به من نشد.
من دلیل این کنار گذاشته شدن را نمی دانم. البته معدود پیشنهاداتی بوده اما به هر حال کارهایی نبوده که من بازی در آنها را دوست داشته باشم. برخی پیشنهادات نسبتاً خوب هم بوده که متاسفانه به سر انجام نرسید.
ازدواج و طلاق اکرم محمدی
اکرم محمدی با مجید جعفری ازدواج کرده است، این دو زوج صاحب یک دختر می باشند. اکرم محمدی و مجید جعفری زندگی خوبی را شروع کردند اما بعد از مدتی به این نتیجه رسیدند که ادامه زندگی مشترک برایشان مناسب نیست به همین دلیل طلاق را ترجیح دادند. این در حالی بود که آنها دختری به نام مروارید داشتند.
طلاق یکی از اتفاقات تلخ زندگی شخصی بازیگر نقش خانم بزرگ سریال ستایش ۳ است اما اتفاق تلختری نیز برای او رخ داده است. خودش در این باره میگوید:«خواهرزادهام جوان بسیار موفق و خوبی بود؛ اما در یک حادثه ناگهانی فوت کرد و شوک بسیار عمیقی به ما وارد کرد و تصویر او همیشه در ذهن من میماند. این اتفاق نهتنها برای من تلخ بود؛ بلکه تاثیر عمیقی بر همه اعضای خانواده گذاشت.»
زندگی اکرم محمدی و گفتگویی متفاوت با وی درباره علت کم کاری اش
اکرم محمدی چرا کم کار شده است؟
به واسطه بازی در فیلم هایی نظیر «مادر»، «دختری با کفش های کتانی»، «نرگس» و… به شهرت رسید و در سریال های ماندگار «پدرسالار» و «خانه سبز» به ایفای نقش پرداخت، اما مدتی است که کم کار شده!
می گوید: دلیل این کم کاری به خاطر عدم فیلمنامه های خوب و دستمزدهای به موقع است. او معتقد است در شرایطی که یک اثر نه به لحاظ مالی و نه موقعیت هنری شما را ارتقا نمی دهد، بهترین کار این است که در خانه بمانی و به خاطرات مردم احترام بگذاری. مصاحبه متفاوت ما را با او بخوانید.
در سریال های قدیمی عشق بود
خارج از این که بخواهم شعار دهم در سریال های قدیمی، نوعی عشق جمعی وجود داشت که از ابتدای کار شکل می گرفت و به همه افراد گروه، سرایت می کرد.
در وهله اول، وقتی شما فیلمنامه خوبی را می دیدی سر شوق می آمدید و بعد می دانستید
که همراه با کارگردان و عوامل قرای است کاری را انجام دهید که ماندگار شود و مردم آن را دوست
داشته باشند، اما زمانی که هیچ کدام از این عوامل از جمله فیلمنامه خوب، کارگردان و گروه نباشند،
شما به سمت کاری می روید که تنها منبعی برای درآمد باشد، همچنان که اکنون بسیاری
مجبور هستند به این شکل کار کنند.
محمدعلی کشاورز پدر همه ماست
من در سریال «پدر سالار» افتخار همبازی شدن با محمدعلی کشاورز را داشتم، ایشان نقش پدر را در سینما و تلویزیون ایران جاودانه کردند و به نوعی پدر معنوی تمام ما محسوب می شوند، هر روز دعا می کنم که ایشان بتوانند سلامتی شان را زودتر به دست بیاورند…
سریال «پدر سالار» به نوعی بهترین و کامل ترین سریالی بود که توانست به دلیل پتانسیل بالای
فیلمنامه و نوع داستان پردازی اش که برگرفته از فرهنگ بومی ما بود میان همه مردم ماندگار شود
و جالب این است که تاکنون در سینما و تلویزیون ایران سریال یا فیلمی مشابه با «پدر سالار»
ساخته نشده و این سریال همچنان پیشتاز و پیشرو است که تا سال ها بعد نیز برای مخاطبان
جذاب و باورپذیر خواهدبود.
چرا کم کار شدم؟
نقش ها به دلم نمی نشیند، متاسفانه طی سال های اخیر، سطح کیفی آثار پیشنهادی به شدت افت پیدا کرده است. اکثر آثاری که به دستم می رسد به لحاظ فیلمنامه در سطح پایینی قرار دارند.
از طرفی نحوه پرداخت دستمزدها هم همیشه با مشکل مواجه بوده و هیچ شفافیتی در مورد زمان
پرداخت و چگونگی آن وجود ندارد، وقتی که نه فیلمنامه، مرا برای کار ترغیب می کند و نه دستمزدها،
چنگی به دلم می زند ترجیح می دهم که به جایگاه خودم در عرصه بازیگری لطمه نزنم و اجازه دهم
مخاطب همان خاطرات خوشی که از من در ذهن دارد را حفظ کند.
نگران فراموش شدن نیستم
بعضی ها از من می پرسند نگران نیستی که با این کم کاری، فراموش شوید، جواب من به آنها «نه» است چرا نه، چون که بیشتر از فراموش شدن، نگران جایگاهم در عرصه بازیگری هستم.
تجربه در طول این سال ها نشان داده که مردم دوست دارند از هنرمندشان کار خوب ببینند… زمانی که شما در کار خوب حضور پیدا می کنید، هرچقدر هم که زمان از آن بگذرد، باز هم در ذهن شان فراموش نمی شوید و آنها با عشق و علاقه از شما یاد می کنند.
برای خانم های میانسال نقشی نیست
متاسفانه طی سال های اخیر، در تلویزیون اثری ساخته نشده که از شخصیت پردازی قوی
در گروه های سنی مختلف برخوردار باشد، اکثر نقش ها به لحاظ کیفی در سطح پایینی
قرار دارند و خب این موضوع در مورد خانم های میانسال هم شدت پیدا کرده است.
سال هاست که ما با ضعف فیلمنامه، در عرصه سینما و به ویژه تلویزیون مواجه هستیم،
اما طی سال های اخیر این موضوع پررنگ تر شده است، بی تردید بخشی از این مسئله
به این خاطر است که خلاقیت در نویسندگان ما کم شده و آنها قصه گفتن را فراموش کرده اند،
مردم طالب شنیدن قصه هستند و همین موضوع باعث شده «دنیا» به سمت فیلم و سریال قصه گو برود،
آن وقت ما با آن فرهنگ غنی که در امر قصه گویی داریم، از این موضوع مهم، فاصله گرفتیم.
از طرفی ما به لحاظ ساختار هم بسیار ضعیف عمل کردیم، آثار ما از این جنبه ها با ضعف های
جدی همراه است. مجموعه این عوامل باعث شده است که فیلمنامه ها، از کشش لازم برخوردار نباشند.
جایگزینی برای حرفه بازیگری
به دلیل ملاحظاتی که در بخش هزینه ساخت یک فیلم و سریال در تلویزیون وجود دارد عوامل
تولید سعی می کنند دستمزدها را به حداقل برسانند به همین خاطر به سراغ افرادی
در این بخش می روند که دستمزد کمتری بگیرند، وقتی هدف شما صرفا کم کردن دستمزد باشد،
پس در نتیجه ترجیح تان این است که به جای رفتن به سراغ بازیگران حرفه ای به سراغ بازیگران
غیرحرفه ای بروید تا بتوانید دستمزد کمتری را پرداخت کنید.
بازگشت اکرم محمدی به تئاتر پس از ۲۰ سال
اکرم محمدی پس از ۲۰ سال دوری از تئاتر، بازیگر نمایش “خورشیدهای همیشه” به کارگردانی بهاره رهنما میشود.
اکرم محمدی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون که فعالیت هنری خود را در سال ۶۴ با بازی در نمایش “خسیس” آغاز کرد، پس از وقفهای طولانی با نمایش “خورشیدهای همیشه” به کارگردانی بهاره رهنما دوباره به صحنه تئاتر باز خواهد گشت.
او درباره حضور دوباره خود در تئاتر گفت: با توجه به شرایط تلویزیون و سینما ترجیح دادم در نمایشی
ایفای نقش کنم. ضمن آنکه “خورشیدهای همیشه” اثری بسیار زیبا است که به واقعه کربلا
میپردازد و مخصوص ایامی است که اکنون در آن حضور داریم و این مسئله دلیل حضورم در این اثر نمایشی شد.
محمدی در ادامه با اشاره به اینکه حدود ۲۰ سال از آخرین تئاتری که در آن بازی کردهام، گذشته است، اضافه کرد: “خورشیدهای همیشه” روایت عاشقانه بانوان از آن دوره تاریخی است و من نقش امالبنین را در این اثر نمایشی ایفا میکنم.
زندگی اکرم محمدی و صحبت های وی درباره سینمای این روزها
اکرم محمدی: سینما دورهمی گروههای خاص شده
اکرم محمدی، بازیگر قدیمی سینما، تئاتر و تلویزیون گفت: این روزها شرایط سینما تبدیل به یک
دورهمی شده است که همه فقط گروههای خاص خود را دارند و خیلی از حضور پیشکسوتان
و تجربیاتشان در کارها استفاده نمیکنند.
اکرم محمدی بازیگر قدیمی سینما، تئاتر و تلویزیون فعالیت هنریاش را با نمایش «خسیس» در سال ۶۴ آغاز کرد و بازیگر نقش دوم زن در هشتمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم مادر شد.
او با کارگردانهای مطرحی همچون علی حاتمی کار کرد و بازیهای خوبی در سریال «خانه سبز»،
«مادر»، «دختری با کفشهای کتانی»، «ساحره»، «شیدا»، «سام و نرگس» و سریال «اولین شب آرامش» داشت.
محمدی که برای بازدید از جشنواره بینالمللی فیلم فجر در پردیس
چارسو حاضر شده بود، به سوالات ما پاسخ داد.
نظرتان درباره جدا شدن بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر و دادوستد
فرهنگی بین کشورها در این عرصه چیست؟
اگر کسانی که از خارج ایران به این جشنواره میآیند، همه کشورها را شامل بشوند و نه فقط یک تعداد کشورهای خاص، این رخداد میتواند اتفاق خوبی باشد و آنها سفیر کشور ما خواهند شد و سینمای ما به سطح جهانی تبدیل خواهد شد.
مشروط بر اینکه این روابط ادامه یابد و بعد از آمدن دیگر کشورها به ایران، این آثار منتقل شود؛
چه در زمینه بازیگری کارگردانی و سایر عوامل با هم مرتبط باشند. سینمای ما نیاز دارد که کارهای
مشترکی با سینمای دنیا انجام دهد. اخیرا هم کارهای مشترک با سینمای هند انجام شده و استقبال مردم هم خوب بوده است.
بنابراین اگر این روابط حتی شکل تجاری هم داشته باشد، باز هم تبادل فرهنگ و صنعت با هم رخ میدهد. این تبادلات به ما کمک میتواند تا سینمایمان شناختهتر شود بنابراین اگر هدف این باشد بسیار اتفاق خوبی است اما اگر فقط این باشد که جشنوارهای برگزار شود چند فیلم معرفی و دیگر نتیجهای نداشته باشد تنها هیاهویی برای هیچ است.
دست اندرکاران و مسئولانی که مهمانان را به جشنواره دعوت میکنند باید با برنامهریزی صحیح
این کار را انجام دهند تا اینکه تنها اینطور نباشد چند مهمان خارجی بیایند و بروند و هیچ اتفاقی
هم نیفتد، بلکه تأثیرات اینها باید بررسی شود، حتی فیلمهایی که اکران میشود تأثیرشان
بر سینمای ایران مشخص شود و در اولویت قرار بگیرد.
از فیلمهای ایرانی هم موفق به دیدن کار خاصی شدید؟
بله من تقریبا فیلمهای مختلفی دیدهام، چند کار خوب در عرصه دفاع مقدس مثل «تنگه ابوقریب» و «سرو زیر آب» تماشا کردم، البته کار آقای حاتمیکیا را فرصت نکردم ببینم.
کارهای دفاع مقدسی چطور بود؟
به نظر من الان برای این فیلمها خیلی خوب حمایت و سرمایهگذاری میشود، با توجه به اینکه فیلمها
به لحاظ جلوههای ویژه و امکانات خیلی خوب هستند، برای این کارها بسیار زحمت کشیده شده است
و کار سادهای هم بازسازی آن زمان و زنده کردنش نیست و حمایت از این کارها
خیلی خوب و قابل توجه بوده است.
شما چرا چند سالی است که بازی نمیکنید؟
من سالیان سال است که کاری نمیکنم، فعلا بیننده هستیم تا شرایط را بررسی کنیم.
علتش کارهای ضعیفی بوده که پیشنهاد میشود یا دلیل دیگری دارد؟
قطعا کارهایی که پیشنهاد شده خوب نبوده و من یک جایی گفته بودم در زمینه تلویزیون تکلیف مشخص است و کارها ضعیف است، امیدواریم اتفاقات خوبی بیفتد و کارها بهتر از این شود تا مخاطب را جذب کند، نه به زور بلکه خود مخاطب بخواهد که کارها را ببیند.
اما در زمینه سینما هم من یک جایی گفتم اتفاق دیگری در حال رخ دادن است، سینما تبدیل به یک دورهمی شده است که یک تعداد افراد دورهم جمع هستند، البته من نقدی به این قضیه ندارم که اصلاح شود؛ باید بگویم که سینما امروز
از پیشکسوتان خیلی کم استفاده میکند.
من مخالف حضور نسل جدید در کارها نیستم، منتها به نظرم در یک جایی دیگر اتفاقات
و شخصیتها تکرارشان خسته کننده و به روزمرگی میرسند درحالیکه در هنر نباید
این اتفاق بیفتد و مباحث و شخصیتها برای مردم جذابیتشان را از دست دهند.
باز هم میگویم که نقدی به حضور جوانان ندارم شاید علتش این باشد که یک گروه وقتی
با هم کار میکنند و راحت هستند، باز هم دوست دارند با هم ادامه دهند، اما قطعا
بعد از چند کار نتایج خوبی نخواهند گرفت.
سینما، هنر و یک ریسک است، نباید بترسیم که پیشکسوتان و جوانان را با هم وارد کار کنیم؛ چرا که اولین خاصیت سینما این است که دل به ماجراها بزنیم. در حال حاضر فیلمهای عزیزان ما یکی هم از یکی بهتر هستند این را نشان میدهد مثلا در یک جشنواره
شاهد هستیم که سه فیلم از یک نفر وجود دارد، این نمیتواند اتفاق خوبی باشد.
در نهایت باید باز هم بگویم که همه این حرفهایم به معنای کار کردن خودم یا کار نکردنم نیست،
من اگر کار مورد نظرم پیشنهاد نشود، به حرمت سی سال فعالیت هنریام شاید اعلام کنم
که دیگر کار نمیکنم اما این هم شاید مهم نباشد به نظرم اگر این روند جلو برود، روند جذابی نیست.
در همه جای دنیا مخصوصا در سینمای پیشرفته کسانی که جلوتر هستند و پرتجربهاند،
طوری دیگری به آنها نگاه میکنند چرا که حاصل سالیان سال تجربه را با خود دارند
و جوانان میتوانند از آنها استفاده کنند اما در ایران کاملا برعکس است
و این اتفاق خوبی برای مردم و سینمای ایران نیست.
در ایران از یک جایی تصمیم گرفته میشود که فلان فرد دیگر نباشد! این اتفاق پیش
پا افتادهای است و اساسا به لحاظ هنری کار خوبی نیست زمان نشان خواهد داد
که این روند تا کجا جلو میرود و به چه نتایجی میرسد.
امیدوارم به زودی کار خیلی خوبی از شما شاهد باشیم، چرا که شما برای نسل ما نوستالژی هستید…
من وقتی این حرف را از عزیزی میشنوم، برایم با ارزشترین صحبت است و فکر میکنم شنیدن این
حرف و حفظ آن به جرأت میگویم معادل ۱۰ کاری است که بخواهم در پروندهام اضافه کنم؛
اگر این نوستالژی برای افرادی وجود داشته باشد به شدت باعث افتخار است.
بنابراین به نظرم سه کار اضافه کردن به آمار کارها آنقدر تفاوت نمیکند
تا اینکه عدهای واقعا هنرمندان را دوست داشته باشند.
دوات آنلاین , مجله خانواده سبز , هنر انلاین , فارس