پنج شنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

رو مسخرگی پیشه کن از اشعار طنزعبید زاکانی

اشتراک:
فرهنگ و هنر و شعر
رو مسخرگی پیشه کن رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموزخواهی که شود بخت تو فرخنده و پیروزخواهی که شود عید سعیدت همه نوروزخواهی که شود طالع تو شمع شب افروزخواهی که رسد خلعت و انعام به هر روزرو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموزامروز به جز مسخره رندان نپسندندعلم و هنر و فضل بزرگان […]

رو مسخرگی پیشه کن

رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموزخواهی که شود بخت تو فرخنده و پیروزخواهی که شود عید سعیدت
همه نوروزخواهی که شود طالع تو شمع شب افروزخواهی که رسد خلعت و انعام به هر روزرو مسخرگی پیشه
کن و مطربی آموزامروز به جز مسخره رندان نپسندندعلم و هنر و فضل بزرگان نپسندندادراک و کمالات به تهران نپسندندجز
مسخره در مجلس اعیان نپسندندرو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموزخواهی که شوی با خبر از کار بزرگانشکل تو کند
جلوه در انظار بزرگانچون موش زنی نقب(۱)به انبار بزرگانخواهی که شوی محرم اسرار بزرگانرو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموزنه
درس به کار آید و نه علم ریاضینه قاعده مشق و نه مستقبل و ماضینه هندسه و رسم و مساحات
اراضیخواهی که شوی مجتهد و حاجی و قاضیرو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز

چندی از اشعار عبید زاکانی

صد سال اگر درس بخوانی همه
هیچ استدر مدرسه یک عمر بمانی همه هیچ استخود را به حقیقت برسانی همه هیچ استجز مسخرگی هر چه بدانی
همه هیچ استرو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموزوافور بکش تا بودت ممکن و مقدوراز باده مکن غفلت از چرس(۲)مشو
دوربنشین به خرابات بزن بربط و تنبورخواهی که شوی پیش خوانین همه مشهوررو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموزدر مجلس
اعیان همه شب مست گذر کناول چو رسیدی دم در عرعر خرکنپس گنجفه(۳)را از بغل خویش به درکناز باده دماغ
همه را تازه و ترکنرو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموزهر چند که ریش تو سفید است و قدت خمرندانه
بزن چنگ بر آن طره خم خماز دولت محمود شدی میر مفخمای ارفع و ای امجد و ای اکرم و
افخمرو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموززنهار که از مجلس و اعضاش مزن دمگر نان تو تلخ است زنانواش مزن
دمگر کفش گران است ز کفاش مزن دمتا هست کباب بره از آش مزن دمرو مسخرگی پیشه کن و مطربی
آموزخواهی تو اگر در همه جا راه دهندتترفیع مقام و لقب و جاه دهندتزیبا صنمی خوبتر از ماه دهندتخواهی که
زرو سیم شبانگاه دهندترو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموزخواهی که شوی محرم آن بزمگه خاصدوری مکن از مطرب و
بازیگر و رقاصاسباب ترقی شودت گنجفه و آسخواهی که شوی زینت بزم همه اشخاصرو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموزخواهی
تو اگر راحت و آسوده بمانیرخش طرب اندر همه ایران بدوانیخود را به مقامات مشعشع برسانیهم داد خود از کهتر
و مهتر بستانیرو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز…

چرس:نوعی ماده مخدر که احتمالا برای همون زمان عبید بوده و
یا اگر الانم هستش اسمش عوض شده که من نمیدونم.
گنجفه و آس: یه نوع بازی قدیمی هستش که از رواج افتاده و تا جایی که من اطلاع دارم با
ورق پاسور باید باشه

شعر و ادب

گردآوری:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
آرون گروپس