پنج شنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

شعرهای زیبای پروین اعتصامی

اشتراک:
فرهنگ و هنر و شعر
اشعار زیبای پروین اعتصامی صاف و دردغنچه‌ای گفت به پژمرده گلیکه ز ایام، دلت زود آزردآب، افزون و بزرگست فضاز چه رو، کاستی و گشتی خردزینهمه سبزه و گل، جز تو کسینه فتاد و نه شکست و نه فسردگفت، زنگی که در آئینهٔ ماستنه چنانست که دانند سترددی، می هستی ما صافی بودصاف خوردیم و […]

اشعار زیبای پروین اعتصامی

صاف و دردغنچه‌ای

گفت به پژمرده گلیکه ز ایام، دلت زود آزردآب، افزون و بزرگست فضاز چه رو، کاستی و گشتی
خردزینهمه سبزه و گل، جز تو کسینه فتاد و نه شکست و نه فسردگفت، زنگی که در آئینهٔ
ماستنه چنانست که دانند سترددی، می هستی ما صافی بودصاف خوردیم و رسیدیم به دردخیره نگرفت جهان، رونق منبگرفتش ز
من و بر تو سپردتا کند جای برای تو فراخباغبان فلکم سخت فشردچه توان گفت به یغماگر دهرچه توان کرد،
چو میباید مردتو بباغ آمدی و ما رفتیمآنکه آورد ترا، ما را برداندرین دفتر پیروزه، سپهرآنچه را ما نشمردیم، شمردغنچه،
تا آب و هوا دید شکفتچه خبر داشت که خواهد پژمردساقی میکدهٔ دهر، قضاستهمه کس، باده ازین ساغر خورد

شرط نیکنامی

نیکنامی
نباشد، از ره عجبخنگ آز و هوس همی راندنروز دعوی، چو طبل بانگ زدنوقت کوشش، ز کار واماندنخستگان را ز
طعنه، جان خستندل خلق خدای رنجاندنخود سلیمان شدن به ثروت و جاهدیگران را ز دیو ترساندنبا درافتادگان، ستم کردنزهر را
جای شهد نوشاندناندر امید خوشهٔ هوسیهر کجا خرمنی است، سوزاندنگمرهان را رفیق ره بودنسر ز فرمان عقل پیچاندنعیب پنهان دیگران
گفتنعیب پیدای خویش پوشاندنبهر یک مشت آرد، بر سر خلقآسیا چون زمانه گرداندنگویمت شرط نیکنامی چیستزانکه این نکته بایدت خواندنخاری
از پای عاجزی کندنگردی از دامنی بیفشاندن

گنجور

گردآوری:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
آرون گروپس