امکانات لاکچری در اتاق های vip زندان اوین برای زندانیان محترم !
این روزها زندان ها هم اگر پول داشته باشید می تواند جای قشنگی برای شما باشد اتاق های vip زندان اوین به قدری زیبا و لاکچری است که شبیه اتاق های هتل های چند ستاره است این اتاق ها امکانات بسیار ویژه ای دارند که تنها برای زندانیان خاص ارائه می شوند و هزینه اقامت در این زندان ها هم از سوی زندانیان پرداخت می شود .اتاق هایی شبیه هتل با امکانات لاکچری در زندان دیگر رویا نیست و تحقق یافته است . جزئیات اتاق های vip زندان اوین را در پرشین وی ببینید و بخوانید.
امکانات ویژه اتاق های vip زندان اوین
«بازداشتگاه اوین» به دلیل شرایط متفاوتی که با دیگر زندانهای کشور دارد، به «هتل اوین»
هم مشهور شده است. چرایی بهکارگیری این اصطلاح را بیشتر به برخورد بهتر و مناسبتر بازجوها
و مسئولان زندان نسبت میدهند؛ اما وقتی پای بندهای مالی این بازداشتگاه به میان میآید،
این اصطلاح کاملا معنای واقعی به خود میگیرد. «هتل اوین» با اتاقهای VIP و لاکچری برای متهمان
مالی که در آن حضور دارند، معنا پیدا میکند؛ اتاقهایی که هرچند نه درست مثل اتاقهای هتل
، اما بیشباهت به اتاقهای یک میهمانسرا نیستند.
اتاقهای VIP در اوین
اتاقهایی با فرشهایی ۱۴۰۰ شانه، السیدیهای بزرگ، یخچالهای خارجی و…، بندهایی با آشپزخانه
صنعتی، آبمیوهگیری صنعتی، لباسشویی اختصاصی و حتی توالتهای اختصاصی نمونهای از امکاناتی
است که در اختیار متهمان مالی در بازداشتگاه اوین قرار دارد. البته این امکانات را سازمان زندانها در اختیارشان
قرار نداده؛ بلکه این زندانیان هستند که با هزینه شخصی محصولات یا خوراکهای مورد نیاز را تأمین میکنند،
تلاش دارند زندگی اجباری خود را تحملپذیر کنند.
در چند سال اخیر افراد نامآشنایی در این بندهای مالی جا خوش کردهاند. افرادی که بارها و بارها در دادگاههای
ویژه رسیدگی به جرائم اقتصادی، نامشان بر سر زبانها آمده، همانطور که بیرون از زندان هم برای خود امپراتوری
به هم زده؛ به نظر میرسد که آنجا هم فرمانروایی خود را دارند و با پول خرجکردن بیشتر برای خود احترام میخرند.
برای تهیه این گزارش توصیفی، هم با برخی از متهمان مالی از نوع ویژه که نامشان را هم در دادگاهها شنیدهایم
، گفتوگو کردهام و هم با افرادی که به دلایل دیگری مانند ورشکستگی یا مهریه و… پا به این بازداشتگاه گذاشتهاند
و از قضای روزگار با سرویسدهی به متهمان پولدارتر، جای خواب و زندگی خوبی برای خود فراهم کردهاند
. آنها اغلب یا برای مرخصی به بیرون زندان آمدهاند یا با وثیقه، برخی هم البته از زندان آزاد شدهاند؛ اما ارتباط
خود را با داخل زندان قطع نکردهاند. نمیخواهند نامی از آنها به میان بیاید یا نام افراد مشهوری که به زبان
آوردهاند، در این گزارش روشن شود.
جزئیات اتاق های vip زندان اوین
بنا به وعدهای که به آنها دادهام، در این گزارش نامهای مستعار به کار میبرم و نام افراد مطرح را نیز به
اختصار میآورم. یکی از آنها که چندان وضع مالی خوبی هم ندارد، به «شرق» میگوید: «نگویید در کدام
بند بودیم، چون ممکن است اثر نامطلوب داشته باشد.
پولدار که چیزیاش نمیشود، باز هم با پول بیشتر، هرچه را میخواهد به دست میآورد؛ اما این ضعیفترها
هستند که ضرر میکنند… آخر میدانید، آنهایی که پول بیشتر دارند، برای اینکه آپشن بگیرند، زندانیهای
مالی ضعیفتر را حتی آزاد میکنند یا به آنها غذاها و امکانات بهتری میدهند، جابهجا هم بشوند، در بند/
جدید باز هم همین کارها را میکنند، ضعیفترها مثل روال این دنیا، باز هم ضرر میکنند…».
«شهردار» در زندان
رضا به اتهام تحصیل نامشروع در زندان به سر میبرد. هنوز اتهامش اثبات نشده؛ اما، چون دستش به دهانش
میرسد، هماتاقیهایی مثل خودش دارد. او هماتاقی «ح. ب. د» بود و خاطرات زیادی از او برای گفتن دارد. از
او میپرسم وضعیت بند مالی چگونه است؟ آنجا را اینگونه توصیف میکند: «بندی که من در آن بودم،
یک راهروی دراز به نام کریدور داشته که سه سالن دارد. وارد هر سالن که میشوید، ۱۰، ۱۲ اتاق دارد
که هر اتاق ۳۰ متر تا ۶۰، ۷۰ متر است. اتاق در ندارد، یک پرده دارد که باید کنار باشد تا افسرنگهبان
بتواند موقع عبور داخل اتاق را ببیند. دورتادور تخت است، یخچال و تلویزیون هم دارد».
وظیفه شهردار در زندان
پای حرفهایش مینشینم. ادامه میدهد: «آنجا زندانیها خرج زندان و خرج یکدیگر را میدهند. من دو
باری که زندان بودم، خرج یک اتاق را میدادم. در زندان هفتهای یک بار میوه، نان صنعتی، سبزی، بستنی
و لبنیات میآید. هر اتاق جداگانه برای خودش خرید میکند. هر اتاق «مسئول اتاق» و «شهردار» دارد.
وظیفه شهردار این است که کارهای خدماتی اتاق را انجام بدهد و مسئولیت اتفاقاتی که در اتاق میافتد
هم با مسئول اتاق است. معمولا فرد باسابقه را مسئول اتاق میکنند».
میخندد و به طعنه میگوید: «زندان تنها جایی است که سابقه زندانی ارزش دارد و هرچه باسابقهتر
باشید، سمت بالاتری میگیرید».
اتاق های vip زندان اوین مخصوص زندانیان خاص
«زندانیهایی که پول بیشتری دارند، حق بیشتری هم در زندان دارند. آنها حتی برای خود
سازمان زندانها هم خرج میکنند. به متهمان ضعیفتر رسیدگی میکنند. طبیعی است که
امکانات بهتر و بیشتری داشته باشند. مثلا دستشویی زندان خراب میشد، یک نفر هزینه
را پرداخت میکرد و طبیعتا امکاناتی در زندان به دست میآورد یا سیستم صوتی خراب
میشد، به چهار، پنج نفر میگفتند نفری فلان مبلغ بدهید. امکانی که ما داریم این است که
من به وکیلبند میگویم این مشکل را حل میکنم، ولی اتاقم خلوت باشد مثلا اتاق من از
۱۴ نفر شلوغتر نشود و او هم میپذیرد».
سفیر هلند در اتاق لاکچری اوین
رضا: «اتاق ما خلوت و تلویزیونمان بزرگتر بود و خیلی همتر و تمیز بود. ما افرادی را که به
اتاقمان میآمدند، انتخاب میکردیم. افراد شیک و تحصیلکرده بودند. یکی از کسانیکه به
اتاق ما آمد، سفیر ایران در هلند بود. بعد از بازنشستگی در یک شرکت خودروسازی رفته
بود و سرش را کلاه گذاشته بودند. در واقع امضاها با او بود و بهنوعی اتهامش مالی به
حساب میآمد».
۴۵ میلیون تومان خرج ماهانه یک اتاق VIP
میپرسم خرج اتاقهای لاکچری معمولا چقدر است؟ میگوید: «هر ماه حدود ۴۵ میلیون تومان
خرج اتاقمان میشد. (همه اعداد را به تومان میگفت، انگار پول خرد میشمرد) البته خرج زندان
اصولا زیاد است. مثلا زمانی که گوشت کیلویی ۱۲۰ تومان بود، ما کیلویی ۲۰۰ تومان میخریدیم.
یا شامپو خارجی ۴۵ تومانی را ۱۰۰ تومان میخریدیم. مثلا من میخواستم مام… بخرم، به
جای ۹۰ تومان، ۲۰۰ تومان میخریدم. اقلام دیگر هم به همین صورت».
امکانات خاص اتاق های vip زندان اوین
هر DVD موسیقی، یک میلیون تومان
به مورد جالبی اشاره میکند: «در اتاق ما دیویدی هم بود و هر دیویدی موسیقی
یک میلیون تومان هزینه داشت».
اسماعیل یکی از کسانی است که دستش به دهانش میرسید. بسازوبفروش بود، اما ورشکسته
شد و کارش به بند مالی اوین کشید. نگاهش مثل آن دو، چندان از بالا به پایین نیست. با این حال،
بسیاری از صحبتهای آنها را تأیید میکند. او میگوید: «بخشی که ما بودیم مثل جامعه خودمان بود
. هر کسی پول داشته باشد، قدرتمند است. میتواند برای خودش آشپز و خدمتکار داشته باشد
و خیلی چیزهای دیگر. اگر پول نداشته باشی زندگی سختی خواهی داشت.
کسانیکه پولدار هستند در زندان هم در رفاه هستند. مثلا افراد معمولی در اتاقهایی ۲۵ نفره بودند
، اما اتاقهای دیگری هم بودند که هفت، هشتنفره بودند؛ اتاقهایی حدود ۳۰ متر و در هر اتاق ۱۸
تخت بود. در آن اتاقهای VIP، زندانیان دیگر به یک نفر خدمت میکردند. مثلا یکی آشپز بود، یک نفر
مخارج اتاق را پرداخت میکرد و درواقع صاحب اختیار اتاق بود. یک نفر کارهای جاروکردن و شستن
لباس و ظرف را انجام میداد و…».
توالت اشرافی
او از بزرگتری در زندان میگوید: «بالاخره بین زندانیها یک نفر باید بزرگتر باشد که امور را درست کند
. هرجا کم میآمد سراغ «ف. ر» میآمدند. افراد دیگری هم که میخواستند کمک کنند، او بزرگتری
میکرد. الان در اندرزگاه… است و قاعدتا آنجا را هم مرتب میکند. علت این هیاهو این بود که سالن
… اندرزگاه… بهترین سالن زندانهای کشور است. آقای «ن» که ایشان هم ۸۰ میلیارد از بانک سرمایه
وام گرفته، خیلی دوست داشت به سالن… بیاید و نتوانست. مقالهای نوشت که توالت اشرافی
در زندان اوین است. بعد از این اتفاق اوضاع دگرگون شد».
زندگی اشرافی در اتاق های vip زندان اوین
باز هم تأکید میکند: «کسانی که در زندان هزینه میکنند، حق دارند از امکاناتی برخوردار باشند از
جمله ملاقات و استفاده از تلفن. بقیه امکانات بین همه، یکسان است. مثلا همه میتوانند لباسشان
را به زندان بیاورند و به خودت مربوط است چه لباسی استفاده کنی. همه میتوانند از فروشگاه
خرید کنند حالا در چه حدی و با چه قیمتی به خودشان مربوط میشود. اما اینکه زندان امکانات فردی
به کسی بدهد فقط «ملاقات» و «تلفن» است. «ف. ر» ملاقات هم ندارد، چون همسر و فرزندانش ا
یران نیستند و هر سه ماه یک بار ملاقات میگرفت».
متهمان اقتصادی، شطرنجبازان خوبی هستند
از یک خاطره در زندان میگوید که دردسر شد.
شهرام: «شایع شده بود پولدارترها در زندان با لوله پولیکا، زندانیان را کتک میزنند و پول میدهند. این
واقعا شایعه بود. ماجرا این بود که مثلا یک نفر میخواست پول کارشناسی بدهد و نداشت؛ به من
میگفت تو با فلانی شطرنج بازی کن و در ازای میزانی پول، بازنده باش. زندانیان اقتصادی تقریبا
همگی شطرنجبازان خوبی هستند. این یک قاعده است. «ح. ب. د» نابغه شطرنج بود. «ف. ر» هم ب
ازیاش خوب است. ما که این فن را بلدیم، اگر میخواستیم به کسی کمک کنیم و بهطور مستقیم
پول ندهیم، با کسی شطرنج بازی میکردیم و میباختیم.
شرط میبستیم که اگر تو، من را بردی سه میلیون تومان میدهم و اگر من تو را بردم سه تا لوله میزنم.
معمولا این شرطها، چون به قصد کمک انجام میشد، تعمدا میباختیم. گاهی هم که خودمان با هم
بازی میکردیم شرطمان زدن با لوله به شوخی بود. این اصلا ربطی به چیزی که میگفتند بردهداری
است ندارد. اتفاقا کسانی که اقتصادی بودند با شرط زدن با لوله با هم بازی میکردند. بعد از این شایعات
یکی از سرگرمیهای ما کلا جمع شد».
جزئیات جالب درباره اتاق های vip زندان اوین
با پول احترام میخری
با طعنه خطاب به «ن» میگوید: «آقای «ن» میخواست پولی خرج نکند، در عین حال احترام و قدرت
هم در زندان داشته باشد که چنین چیزی در زندان تحقیقا غیرممکن است. مثلا نصف تهران متعلق
به «ک. و» بود، اما در زندان خرج هم نمیکرد؛ بنابراین یک زندانی کاملا معمولی بود. هفتهای
۲۰۰ هزار تومان خرج میکرد. این آدم احترامی که بقیه داشتند را نداشت که طبیعی است،
ولی کسی که هزینه کند با اینکه سنش هم پایین باشد، صاحب احترام و ارج و قرب میشود».
از او که در بین دیگر متهمان در زندان، وضعیت بهتری دارد، درباره زندانیان با وضع مالی ضعیف
میپرسم. میگوید: «من کسانی را در زندان دیدهام که به خاطر ۲۰۰ هزار تومان زندانی شدهاند
. فرد محترمی هم هست و همسرش پولی ندارد فرزندش را دکتر ببرد. زندانیان بیملاقاتی هم
داریم. معنایش این نیست که کسی به ملاقات او نمیآید، بلکه به این معنی است که کسی
برایشان پولی واریز نمیکند.
مثلا کسی که در سعادتآباد بسازبفروش بوده و فلان ماشین را داشته، الان همه سرمایهاش
رفته و دنبال این است که یک خانه ۶۰ متری برای خانوادهاش فراهم کند. این آدم از عرش به فرش
رسیده. کارش به جایی رسیده بود که یک وعده غذایش را از اتاق ما میگرفت. این موارد در زندان
خیلی بد است. هزینهکردن عدهای در زندان، اخلاق را در زندان حفظ میکند».
دوباره به بند و اتاقهای لاکچری برمیگردیم. میپرسم چند اتاق لاکچری در بند شما بود. میگوید:
«بند ما چهار اتاق ویژه داشت. اتاق… مربوط به خانواده «ت» مسئولان مؤسسه «ک» بود.
اتفاقات جالب در اتاق های vip زندان اوین
آنها هزینه اتاق را میدادند. اتاق… متعلق به وکیلبند و دو سه نفر دیگر بودند. اتاق… من، «ا.
ح. آ» از مؤسسه «آ» و «ح. ب. د» بودیم. «ف. ر» هم در اتاق… بود. این اتاقها ویژه بودند.
اتاق ما خلوتتر از اتاقهای دیگر بود.
زمانی که اتاق «ف. ر» هفتنفره بود، اتاقهای دیگر مثلا ۱۴ نفره بودند. این اتاقها همیشه
نسبت به اتاقهای دیگر خلوتتر بودند. بعد از آن مطلب، شب رئیس زندان آمد و از اتاق ما
هرکس دستش به دهانش میرسید به جز «ح. ب. د» را جابهجا کردند. من را به اتاق ۶۰
نفره بردند. آن شب حاضر بودم یک میلیارد بدهم و در منزلم باشم. حالا به من احترام گذاشتند
و تخت دادند. بعد از یک هفته به اتاقمان برگشتیم، اما اتاقمان که ۱۴ نفره بود ۲۵ نفره شد».
اتاق های خاص در اوین
از شروط ویژه در اتاقهای VIP هم میگوید: «ما اتاق را مدیریت میکردیم که تمیز باشد. مثلا
با افراد شرط میگذاشتیم که افراد سیگاری نباشند. چندین نفر سیگار را ترک کردند که به اتاق
ما بیایند. یا هر روز باید دوش بگیرند و لباسشان را عوض کنند. ما به جای یک شهردار، سه
شهردار داشتیم که هر روز چند بار اتاق را تمیز میکردند. همه باید به خودشان عطر میزدند.
این اتفاقات به سلیقه خودتان ربط دارد به اینکه عادت کنید چطور زندگی کنید. اگر کسی باسلیقه
باشد و به خودش احترام بگذارد، در چادر هم که زندگی کند آنجا را مرتب میکند.
با این حال، او تأکید میکند: «آنچه را که در بندهای مالی رخ میدهد، خود زندانیها تهیه کردهاند و طوری
نیست که سازمان زندانها این تبعیض را قائل شده باشد. به گفته او، یک زندانی پولدار بوده و یکسری
امکانات را به زندان اهدا کرده است و باقی زندانیها هم از آن بهرهمند شدهاند؛ بنابراین نباید آن را
تبعیض بین زندانیان تلقی کرد».
روزنامه شرق