پنج شنبه, ۲۴ آبان , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

ازدواج دردسر ساز با مرد متاهل ۲۰ سال بزرگتر از خود

تاریخ نشر :پنج‌شنبه 10 ژوئن 2021
ازدواج دردسر ساز حوادث روز
ماجرای ازدواج دردسر ساز دختر جوان با مردی که 20سال از خودش بزرگتر بود

دختر جوان در حالی که به خاطر اعتیاد از پسرخاله اش جدا شده بود خود را در حالی اسیر دام اعتیاد دید که با مردی ۲۰سال بزرگتر از خودش ازدواج کرده بود. در ادامه در پرشین وی می خواهیم ماجرای ازدواج دردسر ساز دختر جوان را ببینیم

ازدواج دردسر ساز دختر جوان

روزی به خاطر اعتیاد از پسرخاله ام طلاق گرفتم تا بدبختی
و فلاکت را تجربه نکنم اما بعد از آن نه تنها شوهر دومم نیز معتاد بود
بلکه مرا هم به سوی مواد مخدر کشاند.

زن جوان پس از جدایی از پسر خاله اش با مرد متاهلی ازدواج کرد تا
زندگی اش تغییر کند اما در دام افیونی شوهر دومش گرفتار شد.

زن ۳۴ ساله که برای چاره‌جویی درباره مشکل اعتیادش وارد کلانتری آبکوه مشهد شده بود، با بیان این که تصمیم به ترک اعتیاد دارم و دیگر به خانه ام باز نمی گردم، به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: همواره آرزو داشتم با جوانی ازدواج کنم که کارمند باشد تا آخر هر ماه درآمدی برای هزینه های زندگی داشته باشم چون پدرم را می دیدم که برای یافتن کار هر روز سر گذر می رفت و بیشتر اوقات با شرمندگی به خانه باز می گشت، چرا که کاری پیدا نمی کرد. خلاصه به هر سختی بود درسم را خواندم و دیپلم گرفتم.

ازدواج دردسر سازازدواج دردسر ساز و اعتیاد دختر جوان

این زن جوان در ادامه افزود : در همان زمان بود که «قادر» به خواستگاری ام آمد. او پسرخاله ام بود و به گچکاری اشتغال داشت. با آن که فامیل نزدیک بودیم اما نمی دانستم قادر به مواد مخدر اعتیاد دارد. او کار سخت گچکاری را بهانه ای برای مصرف مواد مخدر قرار می داد اما من که آینده ام را سیاه و تاریک می دیدم، از او طلاق گرفتم چرا که علاوه بر اعتیاد، دست بزن هم داشت و مرا کتک می زد. در همان روزهایی که برای انجام امور طلاق از قادر به ادارات مختلف می رفتم، با فردی آشنا شدم که رئیس آن اداره بود.

ازدواج با مرد زن و بچه دار

«سینا» با آن که زن و فرزند داشت و ۲۰سال از من بزرگ تر بود، چنان مغزم را شست و شو داد که یک دل نه صد دل عاشقش شدم و تصمیم به ازدواج با او گرفتم چرا که نمی توانستم بعد از طلاق دوباره به خانه پدرم بازگردم و سربار آن ها باشم و از سوی دیگر سینا مدیر یک اداره بود و من احساس می کردم به آرزوهای دوران نوجوانی ام رسیده ام. آن زمان سینا و همسرش در مرز طلاق قرار داشتند و قرار بود حضانت فرزندانش را نیز به همسرش بسپارد اما ناگهان ورق برگشت و دو فرزند سینا نزد من آمدند.

به همین دلیل با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کردم تا این که
خودم بچه دار شدم. با وجود این روزی که فهمیدم سینا هم اعتیاد دارد
و به دنبال خوشگذرانی و رفیق بازی است، دنیا روی سرم خراب شد.

ازدواج دردسر سازازدواج دردسر ساز دختر جوان

ازدواج دردسر ساز دختر جوان

هر وقت به او اعتراض می کردم با توهین و فحاشی فریاد می زد «حالا این دختر گدا هم برای ما آدم شده است که باید مرا نصیحت کند!» تازه فهمیدم چرا همسر سینا حاضر شد از او طلاق بگیرد. با وجود این چند سال بعد سینا و همسرش آشتی کردند و من گرفتار این مرد زبان باز شدم. او مرا تا سرحد جنون عصبانی می کرد و سپس با ترغیب به مصرف مواد مخدر از من می خواست که آرامش خودم را حفظ کنم. این گونه بود که آرام آرام در چنگال مواد افیونی گرفتار شدم.

تا این که روزی سینا به من گفت تو خیلی جوان تر از من بودی و می ترسیدم
روزی رهایم کنی! به همین خاطر تو را به دام مواد مخدر انداختم و …
حالا هم به کلانتری پناه آورده ام تا راهی برای ترک اعتیادم بیابم.

شایان ذکر است، به دستور سرهنگ محمدی (رئیس کلانتری آبکوه)
پرونده این زن جوان در دایره مددکاری اجتماعی تحت رسیدگی قرار گرفت.

رکنا

گردآوری:

برچسب ها:
اخبار مرتبط: