تکه تکه شدن خیاط با قیچی خودش

شغل خیاطی ، شغلی است که انسان را به صبر  حوصله و آرامش دعوت می کند و باعث می شود تا آدمی
در سکوت و با تمام حوصله و هوش خود کاری را که شروع کرده است به پایان برساند در این میان خبر
مرگ خیاط بر اثر بی رحمی یکی از مشتریانش ، دل انسان را به درد می آورد ، خیاطان که با تمام حوصله
دقت خود سعی در دوختن بهترین لباس هم اندازه و هم قواره ی ما دارند چگونه ممکن است به جای تشکر
از آن ها به مرگ خیاط ها راضی باشیم و خودمان عاملی بشویم برای مرگ خیاط که انقدر برای ما زحمت کشیده
است . ماجرای تلخ مرگ خیاط را در پرشین وی بخوانید.

مرگ خیاط بر اثر بی رحمی مشتری اش

مرد جوانی که به‌خاطر یک سوء‌تفاهم پیرمرد ۹۰ساله را با پرتاب قیچی به قتل رسانده بود صبح دیروز در شعبه
دهم دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.

رسیدگی به این پرونده از سال ۹۵ به‌دنبال درگیری خونین در خیاط خانه‌ای واقع در پاکدشت شروع شد.

در این درگیری خیاط ۹۰ساله در اثر برخورد قیچی بشدت زخمی و به بیمارستان منتقل شد. اما پیرمرد در اثر
عمق جراحت جان باخت و ضارب که مرد جوانی به نام حسین ۳۵ساله بود بازداشت شد او به اتهامش اعتراف
کرد و صبح دیروز این متهم به اتهام قتل در شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قربانزاده و با
حضوریک مستشار پای میز محاکمه ایستاد.

مرگ خیاط بر اثر پرتاب قیچی به سمتش

شرح ماجرای تلخ مرگ خیاط

در ابتدای جلسه پسر مقتول به نیابت از خواهر و برادرانش که در کشور هلند و افغانستان زندگی می‌کنند
در جایگاه ایستاد. او ابتدا تقاضای قصاص کرد اما وقتی قاضی درباره چگونگی ارتکاب جنایت توضیح داد و گفت
که متهم ناخواسته مرتکب قتل شده است در تصمیم‌اش مردد شد و در نهایت از حق قصاصش گذشت.

سپس وقتی درباره وکالتنامه او تحقیق صورت گرفت و مشخص شد او نمی‌تواند از جانب خواهر و برادرانش
که خارج از کشور هستند نظر بدهد و باید با گرفتن وکیل و رفع نقص دراین باره ظرف مدت یک هفته نظرات
آنها را به دادگاه تقدیم کند.

سپس متهم در جایگاه ایستاد و در باره روز حادثه به قضات گفت: همسرم چند وقتی بود که بخشی از
لباس‌های این خیاط را در خانه دور دوزی می‌کرد. روز حادثه وقتی آنجا رفت من هم به‌دنبال او رفتم.
دیدم همسرم پشت پیشخوان ایستاده با دیدن این صحنه دچار بد گمانی شدم و با خیاط که پیرمردی
۹۰ ساله بود درگیر شدم.

سوء ظن عامل مرگ خیاط باشی شد

وقتی قیچی را به طرف او پرتاب کردم او زخمی شد و بعد هم جان باخت. سپس فهمیدم که وقتی
زنم به مغازه رفته بود تا دستمزدش را بگیرد پیرمرد برای اینکه مغازه کوچک بود به همسرم گفته پشت
پیشخوان بایستد تا او برود و از مغازه کناری پول بگیرد و به او بدهد.

من پشیمان هستم به خاطر تصمیم عجولانه‌ای که گرفتم و با پیرمرد درگیر شدم وزندگیم را به تباهی
کشاندم حالا از اولیای دم خواستار عفو و بخشش هستم.

پس از پایان جلسه قضات رسیدگی به این پرونده را به هفته آینده موکول کردند تا نتایج نظرات
سایر اولیای دم به دادگاه ارسال شود.
باشگاه خبرنگاران جوان