واژگان فرش|آشنایی با برخی اصطلاحات فرش
واژگان فرش
واژگان فرش , معمولاً در ابتدا و انتهای طرح ترنج قالبی به همراه اجزا طرح کشیده میشود که اصطلاحاً به
آنها سرترنج میگویند.
ترنج:
به بخش مرکزی فرش که معمولاً مدور یا بیضی شکل است ترنج گفته میشود.
زمینه:
بخشی است در میان فرش که گلها و اجزا طرح بر روی آن نقش بستهاند و اغلب در رنگهای لاکی،
کرم و سرمهای انتخاب میشود.
حاشیه:
معمولاً به دو شکل باریک و پهن اطراف طرح مرکزی فرش را میپوشاند و وجود یک حاشیه پهن در میان
حاشیههای باریک باعث میشود تا تعداد آنها فرد باشد.
دار:
به دستگاه قالیبافی که از چوب یا فلز تهیه شده باشد اصطلاحاً دار گفته میشود که اجزا آن عبارتند از
سردار، زیردار و راست روها.
دارها بسته به نحوه قرار گرفتن بر روی زمین به انوع زیر تقسیم میشوند: الف) دارهای افقی: دارهایی هستند که
به موازات سطح زمین نصب میشوند و بافنده برای بافت بایستی روی آن بنشیند لذا عوارض حادی در انحنای ستون
فقرات و شکل لگن خاصره ایجاد میشود.
دارهای افقی مورد استفاده در خانوادههای کوچنشین فاقد راستروها میباشند تا عمل نصب و حمل و نقل به سهولت انجام
شود.واژگان فرش ب) دارهای عمودی: معمولاً در کنار دیوار نصب می گردند و به دو صورت گردان و ثابت تقسیم
بندی می شوند.
ابزار بافت: به وسایلی که برای بافت فرش مورد استفاده قرار میگیرند گفته میشود که اهم آنها عبارتند از: دفتین،
چاقو، بر پاکی، سیخ و …
پود رو ( پود نازک):
در این نوع بایستی از تعداد لاها و تاب بیشتری استفاده شود تا پود ضمن نازک بودن از استحکام لازم
نیز برخوردار باشد پود نازک از بالای ضربدری عبور داده میشود و پس از دور زدن چلههای زیر و رو
بر روی پود زیر به شکل زیگزاگ قرار میگیرد.
پود زیر (پود ضخیم):
در این نوع پود که نخ ها در یک جهت تابیده میشوند هر چه تعداد لاهای نخ و مقدار تاب
آن کمتر باشد بهتر است پود زیر ضخیم تر میباشد و از زیر ضربدری چلههای فرش به طور مستقیم عبور
داد میشود.
پود:
پودها نیز معمولاً از جنس پنبه میباشند و به صورت افقی در بافت فرش استفاده میشوند و وظیفه آن نگهداری
چلهها در کنار یکدیگر میباشد پودها را معمولاً به جهت رویت بهتر (در لابه لای چلهها) و رفع جمعشدگی رنگ
میکنند که این رنگرزی نیز به دلیل مقرون به صرف بودن و آسانتر بودن با نیل صورت میپذیرد.
پودها بسته به محل عبور آنها از بالا یا زیر ضربدری و یا ضخامت آنها به انواع زیر تقسیم میشوند.واژگان
فرش
سه لا گرد (سه لا سه گرد):
در مناطقی مانند کاشان و اصفهان و …
به منظور ایجاد استحکام در چلهها ابتدا نخهای نازک چله را در سه گروه و در جهت عقربههای ساعت (S)
تاب میدهند سپس این سه گروه را روی هم گذاشته و به منظور باز نشدن تاب اولیه در جهت عکس
عقربههای ساعت (Z) میتابند.
بدیهی است هر چه تعداد لاها و تاب نخ بیشتر شود استحکام نخ نیز بیشتر میشود.
کمانه:
چوب یا قطعهای لولهای شکل است که محل چلههای زیر و رو را در فرش تغییر میدهد و باعث میشود
تا یک ردیف ضربدری در چند سانتیمتری دم بافت به وجود آید.
چله کشی:
به نصب تار بر روی دار جهت بافت فرش به صورتی که تارها یک در میان زیر و رو باشند
چلهکشی میگویند چلههای زیر در پشت فرش قرار گرفته و توسط بدنههای پرز پوشانده میشوند و چلههای رو نیز در
داخل فرش قرار میگیرند عمل چلهکشی به سه روش فارسی وآذری و یا تلفیقی انجام میشود.
طول پرز:
به ارتفاع پرزهای فرش گفته میشود.
ریشه:
به پایه و اساس هر چیزی ریشه گویند که در فرش پایه و اساس را جفت چلهها (یک چله زیر
و یک چله رو) یعنی همان ریشهها انجام میدهند.
بدیهی است که اگر ریشههای فرش (جفت چلهها) را از ساختمان فرش خارج کنیم آن فرش کاملاً از هم گسیخته
میشود و این ریشهها هستند که پس از نصب بر روی دار امکان بافت را میسر ساخته و ابعاد و
رجشمار فرش را مشخص مینمایند.
رَج شمار:
به تعداد رج های بافته شده (یا گرههای زده شده) در یک گره ذرعی رجشمار میگویند.
اندازه گره ذرعی بستگی به سبک بافت فرش (آذری یا فارسی) دارد.
رَج:
به ردیف طولی و عرضی گرهها رج میگویند.
گره ذرعی:
به ۱۶/۱ ذرع و یا به ۴/۱ چارک گره ذرعی میگویند که در مناطق فارسیباف ۵/۶ سانتیمتر و در مناطق
آذریباف ۷ سانتیمتر است.
چارک:
به ۴/۱ ذرع، چارک گفته میشود که در مناطق فارسیباف ۲۶ سانتیمتر است و در مناطق آذریباف ۲۸ سانتیمتر است.
ذرع:
واحد اندازهگیری طول فرش از قدیم میباشد که در مناطق فارسیباف معادل ۱۰۴ سانتیمتر و در مناطق کرمانیباف ۱۰۸ سانتیمتر
و در مناطق آذریباف۱۱۲ سانتیمتر است.
گرهزدن:
به تاباندن خامههای پشمی یا ابریشمی به دور چلههای فرش در حین بافت گره زدن میگویند.
تار (چله):
نخ هایی هستند نازک، چند لا شده و پرتاب که معمولاً از جنس پنبه بوده و برای بافت فرش بایستی
بر روی دار بطور عمودی نصب گردند و وظیفه آن نگهداری گرههای فرش میباشند.
فرش ایرانی