عباس شیرخدا از زندگی شخصی و کاری اش می گوید / اصلیترین کاربرد زنگ زورخانه چیست؟!
«عباس شیرخدا»، نماد زنده ورزش زورخانه ای
بیش از نیم قرن است که ورزش باستانی و صبحگاهی ما ایرانیها
با نام این مرشد بنام پیوند خورده است.به همین خاطر، کمتر کسی است که با نام عباس شیر خدا آشنا
نباشد.
۱۷ شوال روز فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانهای بود؛ ورزشی که با قدمتی طولانی یکی از ورزشهای زیبای ملی وماندگارایرانیهاست.بنابراین
به گونهای که با فرهنگ و آداب و رسوم ما درهم آمیخته است.از این روی، شایسته دیدیم که سراغ یکی
از نمادهای زنده این ورزش؛یعنی عباس شیر خدا(۱۳۱۲) برویم.
بیش از نیم قرن است که ورزش باستانی و صبحگاهی ما ایرانیها با نام این مرشد بنام پیوند خورده
است.به همین خاطر، کمتر کسی است که با نام عباس شیر خدا آشنا نباشد.او سالهاست که همه روزه با نواختن
ضرب زورخانه و خواندن اشعار حماسی با صدایی رسا و تاثیرگذار مهمان هممیهنان سحرخیز است و شهرتش از گذشته تاکنون
زبانزد بوده است.
عباس شیرخدا در حماسه خوانی سبکی مخصوص دارد و ضرب زورخانه را با سرانگشتی هنرمندانه مینوازد.
به جرات میتوان گفت که شیرخدا مشهورترین حماسه خوان کشورمان است .
با او که خوش صحبت است از کودکی اش آغاز کردیم و تلاش کردیم زیر و بمهای ورزش زورخانهای را
به مدد دانش و تجربه بالای او در این ورزش بشناسیم؛ او که میگوید بیش از ۷۰ بار شاهنامه را
از اول تا آخر خوانده و با منش پهلوانان بنام ایرانزمین زندگی کرده است.
گفت و گوی ما را با او که حالا در آستانه هشتاد و سومین سال زندگیاش قرار دارد، بخوانید.
شما بچه کجای تهران هستید؟
بچه مولوی هستم، بازارچه سعادت.
به ما میگویند بچههای پایین.
کدام مدرسه میرفتید؟
مدرسه صبا.
حساب و هندسهام ضعیف بود.
کتاب فارسی را جلویم میگذاشتم، شاهنامه میخواندم و روی میز ضرب میگرفتم.
معلم فارسی از این سبک خواندنم خوشش میآمد و همیشه نمره ۲۰به من میداد.این در معدلم تاثیر داشت و جبران
نمره پایین ریاضیام میشد.
همان ضربزدنها شروع کارم بود.
معلم ورزشتان چه کسی بود؟
آقای پرویز والیزاده؛ پدر خسرو والیزاده؛ گوینده رادیو ورزش که برادرشان هم منوچهر والیزاده از دوبلورهای مطرح کنونی کشور است.
همان موقعها در مدرسه در یکی از کلاسها، زورخانه درست کرده بودم.
صبح به صبح ضرب میزدم و بچهها میآمدند ورزش میکردند.
آقا پرویز برنامهام را در مدرسه دید و از همان موقع که صدایم را شنید کم کم من را به
رادیو برد و مرشد رادیو شدم.
اولین بار که زورخانه بودید چند سالتان بود؟
در زورخانه به دنیا آمدم.
از بچگی عاشق و خاطر خواه زورخانه و ورزش پهلوانی بودم.
چه پهلوانهایی را در نوجوانی از نزدیک دیدهاید؟
خیلیها؛ مثل حاج اسماعیل قربانی.با پهلوان تختی هم دوره بودم.
پهلوانهای آن دوره چه خصلتهایی داشتند؟
آن موقع اگر کسی بیبضاعت بود، میآمد پیش یکی از پهلوانها و او برایش بی آن که کسی بفهمد پول
جمع میکرد، پسرش را داماد میکرد، دخترش را عروس میکرد و نمیگذاشت کسی بفهمد.
کسی میخواست مسافرت برود خانوادهاش را دست پهلوان میسپردند.
پهلوان آنقدر نجیب بود که به او اعتماد داشتند.
در جوانی بیشتر کدام زورخانه میرفتید؟
چون ضرب میزدم، تمام زورخانهها دعوت میشدم و میرفتم، اما به زورخانه سرپرست،
در محله یافت آباد بیشتر میرفتم.
الان هم هنوز آنجا میروم.
مدتی هم در باشگاه آقای تیزهوش در میدان شاهـپور کشتی میگرفتم.
سید علی اکبر حیدری بیشتر کشتیهای مرا دیده است.
این را هم بدانید که کشتی از زورخانه سرچشمه گرفته ولی کم کم از زورخانه بیرون آمد و عدهای تشک
انداختند و کشتی گرفتند؛ یعنی عدهای کشتی پهلوانی را بیرون زورخانه آوردهاند.
درحالی که کشتی پهلوانی مخصوص زورخانه است و آداب خودش را دارد.
از نظر معماری زیباترین بنای زورخانه در تهران کجا ست؟
زورخانه بانک ملی که زنده یاد کاظم کاظمینی آن را
بنا کرد و از قدیم هر مهمانی میآمد او را برای دیدن این ورزش به آنجا میبردند.
آن زورخانه اول خیابان فردوسی است و هنوز هم دایر است.
چرا زورخانهها گنبد دارند؟
یک علتش به خاطر پرتاب بلند میل به بالاست که به سقف نخورد و یک علتش
هم این است که در زمان گذشته وقتی گلریزان میشد، اگر یک پهلوان پاتختی به زورخانه دعوت میشد از بالای
گنبد، از میان پنجرههای هشت پر، گل روی سرش میریختند.
به این کار گلریزون میگفتند.
آن گلریزان با کاری که الان به نام گلریزان انجام میدهند، خیلی فرق داشت.
گنبدها به خاطر پنجرههای هشت پرشان نور طبیعی زورخانه را هم تامین میکردند.
بزرگترین زورخانهای که دیده اید کجا بوده؟
به تازگی در مشهد زورخانهای ساختهاند که بزرگ است، گودش هشت ضلعی است
و ۴۰ورزشکار در آن جا میشوند.
به نظرم از جهت بزرگی در ایران دومی ندارد.
قدیمی ترین زورخانه تهران کدام است؟
زورخانه باشگاه نیرو، شادی و زورخانه کوچه غریبون.
در یزد هم زورخانهای به نام خواجه خضر هست که سالها پیش ثبت ملی شد.
شلوغ شدن بعضی زورخانهها به چه چیزی بستگی دارد؟
به خوش آوازی مرشد و به ویژگیهای صاحب زورخانه.
تمام زورخانه دارها عاشق کارشان هستند، سرمایهشان را گذاشتهاند برای زورخانه تا بچههای من و شما بیایند ورزش کنند.
در و دیوار زورخانه معمولا به چه چیزهایی مزین است؟
قدیمها پرده قلمکار، قالیچه لچکی و چراغ فانوس بود.
آینه و عکس پهلوانها هم از قدیم روی دیوارها نصب میشده و هنوز هم هست.
یکی از اصلیترین اجزای زورخانه مرشد است.
مرشد باید به چه چیزی مسلط و چه خصایصی داشته باشد؟
مرشد باید با مردم معاشرت خوبی داشته و چشم
و دهان و دستش پاک باشد.
یک مرشد خوب باید اهل مطالعه باشد.
قدیمیترین مرشدهایی که میشناختید، چه کسانی بودند؟
زنده یادان آقا سید علی اکبر شریف شهیدی شیرازی، نصرتالله رهبر، مرشد کرهای،
احمد جزا و مهدی ابوالقاسم رسولی که هر کدام صدایشان یکه بود و از جان و دل مینواختند.
یادشان هیچوقت فراموش نمیشود.
در حال حاضر هم آقای قاسم خوش هیکل آزاد، جعفر سلمانی، مهران حقیقی، علی نعیمی از مرشدهای خوب ما هستند.
مرشد معمولا روزی چند بیت شعر میخواند؟
بستگی به میانداز دارد.
اگر خوب ورزش کند مرشد شعرهای قشنگ میخواند.
مرشد میگوید: همه پهلوانان ایران زمین/ کرم نام مولا علی بر نگین /علی سرور پهلوانان بود/علی زیور نامداران بود/ علی
هست امام و علی رهبر است/ به جمع خلایق علی سرور است….
تمام لذت عمرم همین است که مولایم امیرالمومنین است.اشعاری که در زورخانه خوانده میشوند بیشتر از فردوسی و حماسه سراهای
دیگر است.
در این سالها از شعرهای حافظ و غزل سراهای دیگر هم استفاده کردهاید؟
ببینید! وقتی ورزشکار کنده میزند مرشد اول
اندرز میکند و میگوید: به نام خدای جهان آفرین/ همان مرشد و پهلوان آفرین…
بعد به زنگ میزند.
آن وقت ورزشکاران شنا میروند.
اینجا باید حتما شاهنامه باشد.مرشد میگوید: همه پهلوانان ایران زمین …
و وقتی میل میگیرند باید غزل باشد: ملکا ذکر تو گویم که توپاکی و خدایی….
شما چقدر شعر حفظ هستید؟
۷۰ بار شاهنامه را از اول تا آخر خواندهام.
یکی از زیباترین صداها در زورخانه زنگ است، اصلیترین کاربرد زنگ زورخانه چیست؟
وقتی پهلوان و پیشکسوتی به زورخانه میآید؛
یعنی همان کسی که چندین سال زحمت کشیده، آدم تربیت کرده، منش درست به مردم یاد داده داخل که میآید
برایش زنگ میزنند.
دوم این که وقتی میاندار برنامهاش را در گود عوض میکند آن وقت هم مرشد زنگ میزند.
وقتی یکی وارد زورخانه میشود و مرشد زورخانه زنگ نمیزند معنی دارد ؛ به اصطلاح واردش میکند.در اینجا میگوید:
صفای قدمت….
یکی دیگر میآید و مرشد میگوید: خوش آمدید.بر جمال علی صلوات …
و همه صلوات میفرستند، ولی یکی میآید مرشد فقط میگوید خوش آمدید…
، هر کدام از اینها که وارد زورخانه میشوند جایگاه بخصوصی دارند،.
این جایگاه را فقط مرشد میداند.
یادم است یکبار یک جوان لاغری به زورخانه ما آمد، به مرشد گفتم بزن به زنگ.
همه گفتند آقای شیر خدا این ورزشکار نیست.
گفتم ایشان اصل پهلوان است و٢۴ تا مدرسه درست کرده و بچههای من و شما دارند در آن درس میخوانند.
بزرگترین و زیباترین زنگی که دیدید کدام زنگ بوده؟
بهترین زنگ را در زورخانه بانک ملی دیدم.
سه زنگه بود، سه تا زنگ روی هم که وقتی میزدی سه نوع صدا میداد.
الان باشگاه علی نعیمی هم که بهنام باشگاه پهلوان پور شناختهمیشود، زنگ زیبایی دارد.
همان طور که میدانید جنس زنگها از برنج خالص است.
موسیقی زورخانه در دستگاه چهارگاه است؟
درهمه دستگاهها هست.
ببینید! شروع که میکنم میگویم:ای ی ی ی ی بسمالله الرحمن الرحیم م م م …
این در دستگاه چهارگاه است، ولی وقتی شاهنامه میخوانم سه گاه میشود و میگویم: به نام خدای جهان آفرین…
اما در مناسبتهای مرثیهای آهنگها فرق میکند مثلا میگویم: بلبل به چمن نغمه سرای تو حسین …
این دستگاه شور است.
مرشدها همه نوع دستگاه بلدند، ولی باید هر کدام به جا باشد.
در گذشته ورزشکاران باستانی بدون لباس و فقط با شلوارهای طرح دار ورزش باستانی، وارد گود میشدند.
این به نوعی رهایی از قید و بندها معنی میداد که از سنتهای گذشته و فرهنگ جوانمردی به ارث رسیده
بود؟
درست است، اما توجه داشته باشید که در هر محلهای عدهای فقط با لنگ وارد گود میشدند و بدنشان
بیرون بود.
آن زمان بدن را از تصاویر برگرفته از داستانها و شخصیتهای شاهنامه خالکوبی میکردند، اما این روزها این مساله کم
شده و فقط در بعضی زورخانهها لخت میشوند.
حالا هم که تلویزیون زیاد تصاویر زورخانهها را پخش میکند، بیشتر با لباس به گود میروند.
چرا «در» زورخانه کوچک و کوتاه است؟
کسی که به زورخانه میآید از همان ورود خم میشود و خود را
کوچک میکند.
او درواقع با این کار خود را میشکند و کبر و غرورش را از بین میبرد.
شما برای سینما هم ضرب نوازی کردهاید؟
تمام ضرب و زنگهای فیلم قیصر را من زدهام.
سالی که میخواستند موسیقی قیصر را بسازند چند بار در چند ارکستر تلاش کردند آن را اجرا کنند، اما نشد.
سراغ تعداد زیادی مرشد رفتند آنها هم نتوانستند بزنند.این شد که سراغ من آمدند.
هر جا بازیگران پایشان را میکوبند، من وسط ضرب زدم تا حرکت با تعداد دفعات ضرب جور در بیاید.
اسفندیار منفردزاده بارها گفته که خروش موسیقی این فیلم با نوای زنگ و ضرب استاد حاج عباس شیرخدا بوده است.
برای فیلمهای دیگر مثل داش آکل هم ضرب زدید؟
نه! سعی کردم دیگر وارد سینما نشوم.
شما سالها در زورخانههای مختلف نواخته و خوانده اید، در این سالها چه کسی بهترین ریزه کاریها و چشمهها را
در میل بازی انجام میداد؟
پسر کم سن و سالی بود بهنام سعید طوقانی، نابغه ورزش باستانی و یکی از
بهترین شیرین کارهای ایران بود.
سعید زمان جنگ به جبهه رفت و شهید شد.
همه رقم شیرین کاری داشت، از جمله این که میل را از زیر کتف و زیر زانو و میان پایش
رد میکرد و تا بالای گنبد بالا میانداخت.
خیلی مهارت داشت.
یک باقر ترکه هم بود که هم میل باز قهاری بود.
یک شیخ سردار هم داشتیم که چهار میله بازی میکرد.
چرخیدن چه کسی در تهران زبانزد بود؟
همان سعید طوقانی، چرخش هم تک بود.
چرخیدن چه سبکهایی دارد؟
چرخ چمنی داریم، قجری، تیز، تک پر و سه پر.
وقتی مرشد میکوبد ورزشکار باید پاهایش را بالا و بعد پایین جفت کند.
حالا بهترین کباده کش تهران چه کسی است؟
زیاد داشتهایم.
اسم کسی را ببرم زنگ میزنند که آقای شیر خدا ما را چرا فراموش کردهاید؟! از قدیمیها مصطفی طوسی و
حاج اسماعیل قربانی، خوب کباده میزدند.
بهترین سنگگیر آن زمان چه کسی بود؟
هر محلی یک سنگگیر داشت.
سنگگیر میخوابید و سنگ میگرفت.
هر محلی یک کباده زن داشت.
در واقع؛ هر محل برای خودش یک استاد داشت و نمیشود اسم کسی را برد.
الان زورخانه سرهنگ سرپرست، پهلوانی دارد که قهرمان کباده است به نام آقای توکل.
٢٨ دوره قهرمان شده است.
با این همه، در نظر داشته باشید که قهرمان همه ما تختی بود .
او بود که با کشتیگیرروسیه کشتی گرفت و وقتی متوجه شد که کشتی گیر روس انگشتش را بسته تا آخر
کشتی دست روس را نگرفت.
برای این کار تختی خواندم، اما به من گفت برای من نخوان.
من کسی نیستم.
گفتم تو قهرمان دنیایی؛ صاحب بازوبند طلایی.
میگویی که برای شما نخوانم! برای شما نخوانم پس برای چه کسی بخوانم.
یک شاخه گل به من داد گفت برایم از علی مولایم بخوان.
آیا جایی هست که میلها و سنگهای پهلوانان نامی نگه داری شوند یا هنوز مورد استفاده قرار میگیرند؟
موزهای داریم
که در آن، چیزهایی که خیلی عالی و خوب است نگهداری میشود.
چطور خیلیها به سمت ورزش باستانی و ماندگار ایرانی میروند؟
شاعر میگوید: بوسه باید زد به دستان پدر/که دو دستانش
بود مانند زر/ بوسهای شیرینتر از قند و شکر/ او خدایی باشد از جنس بشر…
ببینید! وقتی پدر آدم ورزشکار باشد و میل و کباده بگیرد، فرزندش هم این گونه میشود.
وزن میلی که در خانه دارید چقدر است؟
در خانه سه رقم میل دارم؛ سبک، متوسط و سنگین.
هر سه را صبحها میگیرم.
صبح چه ساعتی بیدار میشوید؟
آن موقع که رادیو برنامه زنده داشتم، پنج بیدار میشدم و شش برنامه اجرا میکردم.
الان هر روز یک ربع به پنج بیدارم.
حالا صبحها کدام شبکه رادیویی برنامه دارید؟
رادیو جوان از یک ربع به شش تا شش برنامه دارم.
رادیو سلامت و تلویزیون هم برنامه دارم.
سالها در شبکه پنج برنامه داشتم و الان تازه فهمیدم خواندن چیست.
آن موقع میگفتم اااااااای بسم الله الرحمن الرحیم…
الان میگویم:ای ی ی ی ی بسم الله الرحمن الرحیم….
مردم میتوانند برای اوقات فراغت سراغ زورخانهها بروند؟
در باغ موزه قصر زورخانهای هست که ورود به آن برای عموم
آزاد است و خانوادهها و حتی خانمها هم برای دیدن ورزش زورخانه میتوانند در آنجا حضور پیدا کنند.
علاوه بر آن در طول هفته و به خصوص آخر هفته خیلیها مثل پدر و پسرها یا پسرهای جوان که
دوست دارند تابستان در محیطی سالم و گرم و صمیمی حضور داشته باشند، میتوانند به زورخانهها بیایند.
هماکنون در هر محله دو تا سه زورخانه هست، ولی اگر خانواده با هم بخواهند بروند زورخانه فقط به زورخانه
قصر میتوانند بروند.
بهترین وقت رفتن به زورخانه چه زمانی است؟
زورخانهها از ساعت هشت شب باز هستند، جمعهها هم از ١٠ صبح.
به بعضی از زورخانههای شهر هم باید با تماس قبلی بروید؛ چون یک روز در میان باز هستند.
به تازه واردها آموزش هم داده میشود؟
اگر وارد گود شوند بستگی به استعداد خودشان دارد.از حدود دو هفته تا
یکی دو ماه طول میکشد تا فرد یاد بگیرد.
چرا برخی مردم از بین این همه ورزش، ورزش باستانی را انتخاب میکنند؟
ببینید! ورزش زیاد هست، ولی اصل این
است که ورزش باید اصیل باشد.
راستی و درستی، مروت، معرفت و جوانمردی و فروتنی و پایبندی به اصول اسلامی، حق و حقیقت، مومن بودن باید
از معتقدات مذهبی یک ورزشکار باشد.
ورزش زورخانه به این صفات در ورزشکار بها میدهد.
ورزشکاری که به زورخانه میآید با خداست.
در زورخانه آدم نانجیب را راه نمیدهند.
شما سالها مرشدی کردهاید مهمترین مشکلات مرشدها چیست؟
مرشدها یک عمر ضرب گرفتهاند، اما از کمترین چیزها مثل بیمه محروم
هستند.
داستانشان غمانگیز است،.
انگار هیچ وقت مسئولان نمیخواهند به فکر مرشدها باشند و به دردشان برسند.
خوشبختانه ساخت خیلی از زورخانهها را مدیون شهرداری هستیم.
شهردار تهران در این چند ساله به ساخت این بناها که آثارملی ماست، اهمیت زیادی دادهاند و خیلی از آنها
را مرمت و به آنها رسیدگی کردهاند.
شما مدالهای زیادی گرفتهاید، شیرین ترینش کدام بوده؟
مدال زیاد گرفته ام، اما سعی میکنم مدال افتخار بگیرم.
آقای شیر خدا شما چند فرزند دارید؟
یک پسر دارم به نام حاج آقا فرهاد و دو دختر دارم.
همسرم خیلی برایم در این سالها زحمت کشیده است.
جایگاه انساندوستی
ورزش باستانی ورزش ملی ماست و باید از مدارس توسعه پیدا کند.
سخاوت، بزرگ منشی، فتوت، مردانگی، سلحشوری در خون همه ایرانیان است.
جوانان ما باید برای حضور در فضای معنوی زورخانه تقویت و با آیینها و سنتهای آن آشنا شوند.
اینجا مکان عشق و انسان دوستی و مکان دین و مذهب ماست.
ورزش باستانی تنها یک ورزش نیست، ادبیات و موسیقی مذهبی هم هست.
ورزش باستانی پاسدار حریم مقدس دین محمدی است و مروج فضایل اخلاقی.
ورزشکار وقتی سر از خاک بر میدارد، وضو میگیرد و خودش را از بدی شستوشو میدهد.
زورخانه مکتب انسانسازی است و وظیفهاش تربیت مرد با معرفت است.
رهبر فرمودهاند که آن روح معنوی عرفانی را که در این ورزش هست حتما حفظ کنید.
این بیشتر کار مرشدهاست.
هیچ مرشدی در ایران نیست که خواندنش را با بسمالله و نام خدا شروع نکند و هیچ مرشدی هم
پیدا نمیشود که در وصف ائمه اطهار نخواند.
پهلوانها از قدیم وقتی وارد گود ورزشی میشدند، بر خاک سجده میکردند و زمین را میبوسیدند.
آنها ورزش را با نام خدا شروع و با دعا تمام میکردند.
پهلوانها از همان قدیم در زورخانهها تعصب خاصی به اسلام و مولا علی داشتند.
همیشه ورد زبانشان حضرت ابوالفضل بود.
وب سایت همشهری شش و هفت