بیوگرافی کامل زینب زارع ( مجری معروف تلویزیون )
زینب زارع یکی از مجریان توانمند تلویزیون می باشد .او علاوه بر اجرا در زمینه طراحی مانتو نیز فعالیت می کند .
همسر او نیما کرمی می باشد و حاصل ازدواج آنها دختری به نام نیل می باشد .بد نیست بدانید اولین آشنایی این زوج ,
از طریق رادیو بود و در سال ۱۳۸۵ با هم ازدواج کردند.نام برند مانتوهای طراحی شده او میس سان می باشد.
زینب زارع
آشنایی زینب زارع و نیما کرمی به رادیو بر می گردد و در آنجا با هم آشنا شدند.هر دو از مجریان خوب صدا و سیما می باشند.
این دو در نهایت در سال ۱۳۸۵ با هم ازدواج کردنند.
زینب زارع کارش را در دوران دانشجویی با نمایش تئاتر آغاز کرد و در برنامه معروف نیمرخ نیز اجرا داشته است.
وی علاوه بر اجرا طراح لباس نیز می باشد و همسرش نیز اکسسوری منزل را به عنوان شغل دوم انتخاب کردند.
کارگاه خورشید!
کرمی و زارع علاوه بر اجراهای تلویزیونی کارگاه کوچکی نیز دارند و در این کارگاه که خورشید نام دارد وسایل,
چوبی دستی میسازند. زینب زارع همچنین بهتازگی فعالیت درزمینهٔ طراحی مانتو را هم شروع کرده و نام برند ,
مانتوهای طراحیشده خود را نیز میس سان (بانوی خورشید) گذاشته است.
ایده اولیه کارگاه مشترک این زوج با آینه و شمعدان عروسیشان شروع شد.
بیشتر بدانید نیما کرمی و همسرش از زندگی و هنرشان میگویند
این روزها مجریهای صدا و سیما بیش از بازیگران مطرح سینما در صدر اخبار قرار میگیرند. روزی نیست که,
خبری در موردشان نشنویم و نخوانیم؛ از اخبار ممنوعالتصویری گرفته تا حواشی شخصی زندگیشان ,
که در رسانهها قرار میگیرد.
خلاصه اینکه مجریهای مشهور و محبوب برنامههای تلویزیونی به فهرست سلبریتیهای وطنی اضافه شدهاند.
شخصیت زینب زارع و همسرش
نیما کرمی و همسرش زینب زارع از استثناها هستند. این زن و شوهر آرام و هنرمند به گفته خودشان اجازه نمیدهند ,
حواشی به سمتشان بیاید و تا حد امکان از این ماجرا فرار میکند. کرمی و زارع علاوه بر اجراهای تلویزیونی ,
کارگاه کوچکی نیز دارند و در این کارگاه که خورشید نام دارد وسایل چوبی دستی میسازند.
زینب زارع همچنین بهتازگی فعالیت در زمینه طراحی مانتو را هم شروع کرده و نام برند مانتوهای طراحی شده,
خود را نیز میس سان (بانوی خورشید) گذاشته است.
در یک روز مهمان این زوج جوان و هنرمند شدیم و با آنها درباره اجراهای مشترک تلویزیونی، حاشیههای دنیای اجرا ,
در این روزها، فعالیتهای هنری، تجربه شیرین پدر و مادر شدن و برنامههایشان برای آینده شغلیشان ,
گپ و گفتی مفصل و خواندنی داشتیم.
زینب زارع: در دوران دانشجویی معمولا همه دوست دارند به استقلال مالی برسند و این موضوع هیچ ربطی,
به این ندارد که شما خانوادهای متمول یا بیپول داشته باشید.
درواقع این یک جور اشتیاق دوران جوانی است. سال ۸۲ من دانشجوی تئاتر بودم و یکی از دوستانم به من گفت ,
که برای گروه نیمرخ تست اجرا میگیرند. استودیوی این برنامه نزدیک دانشگاه ما بود، برنامه مربوط به ,
نوجوانان و مجری برنامه هم مژده لواسانی بود.
برای این برنامه مجری دوم میخواستند و اجرای من مورد قبولشان واقع شد که پس از آن به رادیو رفتم و کار اجرا را ,
ادامه دادم تا به امروز.
بازیگری را دوست داریم
علاقه نیما کرمی به بازیگری
نیما کرمی: در این سالها جسته و گریخته کار بازیگری را ادامه دادم. در چند تئاتر حرفهای و یک تلهفیلم بازی کردم.
در مورد تئاتر که باید بگویم برایم خیلی لذتبخش است و درواقع کاری دلی محسوب میشود ,
اما در مورد سینما و تلویزیون به دنبال یک موقعیت بسیار خوب هستم.
برای من که موقعیتم در حیطه اجرا تثبیت شده چندان مناسب نیست که در زمینهای دیگر و در کاری ضعیف ظاهر شوم.
دوست دارم اگر قرار است در فیلم یا سریالی بازی کنم، آنقدر خوب باشد که دیده شود و از اینکه در حیطهای,
دیگر کار میکنم لذت ببرم و یک کار موفق باشد؛ نه اینکه صرفا حضور داشته باشم.
زینب زارع: من کارگردانی تئاتر خواندهام، در دانشکده هم بازی کردهام اما خب، خیلی سال است از این فضا ,
دور شدهام. شاید اگر در همان حال و هوا میماندم میتوانستم بازی کنم. بازیگری هم مانند,
خلق کردن است و شما خالق نقشتان هستید.
انسان دوست دارد خالق باشد و اصلا به همین خاطر است که برخی از آدمها به سمت هنر میروند چون در این حیطه,
میتوانند با خلاقیت خود دست به خلق آثار مختلف بزنند.
در اجراهایمان خودمان هستیم و نقش بازی نمیکنیم
زینب زارع: اجرا کاری سخت و سنگین است؛ بهخصوص اگر روی آنتن زنده باشید. من شخصا اجراهای دونفرهمان را,
دوست دارم و فکر میکنم خوب از آب درمیآید چون رابطهمان در این اجراها همانی است ,
که در واقعیت هم وجود دارد و دوست نداریم برای مردم نقش بازی کنیم.
ما در این اجراها از فضای همیشگیمان دور نمیشویم و فقط سعی میکنیم کارمان به اصطلاح کادربندی شده باشد,
چون مردم برنامههایی را میپسندند که حواشی بیجهت نداشته باشد. خدا را شکر بازخوردی,
که از مردم گرفتهایم خوب است.
کارگاه زینب زارع و همسرش
کارگاه خورشید
نیما کرمی: ایده اولیه کارگاه مشترک من و همسرم با آینه و شمعدان عروسیمان شروع شد. دوستی که,
فامیلمان هم بود آینه و شمعدان عروسی ما را ساخت و کلی طرفدار پیدا کرد و این منجر به قرار کاری بین ما شد.
در ابتدا کار با شیشههای رنگی را شروع کردیم و نام برندمان را خورشید گذاشتیم. الان اما کارمان تلفیق,
کاشی و چوب یا فلز و چوب است.
زینب زارع: درواقع ما همان کاری را میکنیم که گذشتگانمان هم انجام میدادند اما در حال حاضر به خاطر,
کم کردن هزینهها به فوم و امدیاف روی آوردهایم. ما در کارهایمان چرم، کاشی و فلز را,
با چوب تلفیق میکنیم و محصولاتی برای طراحی داخلی منزل و محل کار میسازیم.
درواقع ما همان راه گذشتگان را ادامه میدهیم و البته حس و حال، ذوق و حال خوبمان را به کارها تزریق میکنیم.
جالب اینکه ایده اغلب این کارها از جمعهای دوستانه به دست میآید؛ مثلا دوستانمان میگویند,
به فلان وسیله نیاز داریم اما در بازار چیز خوبی پیدا نمیشود ,
و همین موضوع انگیزهای میشود تا تلاش کنیم آن چیزی را بسازیم که دوستانمان نیاز دارند ,
و شبیهاش در بازار وجود ندارد.
«میس سان» برند طراحی مانتوی ما
زینب زارع: خواهر من طراحی پارچه و لباس خوانده است. کار ما فعلا طراحی و دوخت محدود برای آدمهایی است ,
که به ما سفارش میدهند و لباسهای خاص دوست دارند. راستش من شخصا لباسهایی که دوست دارم,
را در بازار پیدا نمیکنم؛ لباسهایی که در عین سادگی شیک، زیبا و پوشیده باشند.
نظر زینب زارع درباره شهرت
شهرت همراه با محبوبیت لذتبخش است
زینب زارع: ما در دنیایی زندگی میکنیم که شهرت خیلی اهمیت دارد و حتی آدمها شغلهایشان را ,
بر این اساس انتخاب میکنند که مشهور شوند. در همه عرصهها دیده شدن به نفع آدمها تمام میشود,
و دنیای مجازی هم به این موضوع دامن زده است و به طی کردن مسیر شهرت کمک میکند؛
مثلا تا همین چند سال پیش ما ترانهسراها، موزیسینها، شعرا، نویسندهها و. . . را تنها از روی اسمشان,
میشناختیم و هرگز ندیده بودیمشان اما الان به لطف دنیای مجازی همه را به چهره میشناسیم,
و این دیده شدن خیلی برای همه مهم شده است.
الان شهرت مختص مجریان، بازیگران و ورزشکاران نیست. دنیای شهرت جذاب است؛ البته من آدم مشهوری نیستم ,
اما نیما را همه میشناسند و خوشبختانه همسرم در این مورد خیلی باحوصله است.
نیل یعنی آبی
زینب زارع: من هم دوست داشتم اسم دخترم خاص باشد؛ نیل یعنی آبی. به نظرم این اسم خوشآهنگ,
و زیباست و بار معنایی خوبی دارد. میدانستیم که در کشورهای انگلیسیزبان اسم نیل را روی پسرها,
میگذارند مثل نیل آرمسترانگ ولی ترکهای آذربایجان خودمان و ترکهای کشور ترکیه این اسم را روی دختر میگذارند.
بعدها دوستانمان در سریالهای ترکیهای این اسم را روی شخصیتهای زن داستان شنیدند و به ما گفتند ,
نیل اسم فلان شخصیت در یک سریال ترکیهای است.
تلفظ اسمهای تکسیلابی در فرهنگ ما سخت است. پدر من هنوز دخترم را نیلی یا نیل جان صدا میزند,
یا پدر همسرم او را نیل خانم جان صدا میکند. اوایل سخت بود ولی الان دیگر همه این نام را پذیرفتهاند.
حرف تازه , مجله زندگی ایده آل