بازیگری که حاضر است نقش یزید را هم بازی کند + تصاویر
محرم که میشود بازار همه چیز داغ است و پرمخاطب جز فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی که به روز باشند
نه تکراری!
طی این چندساله البته و خوشبختانه رسانه ملی کارهایی ساخته که قصد تکراری شدن ندارند مثل “مختارنامه”.حتی اگر
مدام هم روی آنتن بروند اما قابلیت جذب مخاطب را دارند.اما مسأله این است که چرا همچنان دل به این
کارهای خوب، خوش کردهایم.این همه قصه اما چقدر ساختهایم؟
سیدجواد هاشمی هم بازیگر تلویزیون است و هم سینما و تئاتر
و به قولی دست بسیاری در کارهای جنگی و مذهبی-تاریخی دارد.این بازیگر در نشستی خبری کوتاه اما پربار در این
باره به صحبت کرد.
* اگر اجازه بدهید با توجه به سابقه شما در جبهه و همچنین بازیهای بسیار در نقش رزمنده در فیلمهای دفاع مقدسی از این حضور صحبت کنیم و آخرین آن یعنی “معراجیها”. که به نظرم علاوه بر آن تصاویر روحانی فضای جبهه، یک ایده آل برای صحنههای جنگی هم بود.
بله.من هم با شما موافقم که اگر سینمای جنگ را دقت کنیم، فیلمهای شاخص و طلایی دفاع مقدس چند فیلم
هست که من میتوانم بیان کنم.از حیث مضمون و همه چیز، شاید همه بگویند کار احمدرضا درویش یعنی “دوئل”.چون مثلاً
فیلم پر پروداکشنی بود.اما از جهت موضوعی به نظر من جنگ را هم زیر سئوال برده بود و به همین
دلیل داخل فیلمهای ماندگار دفاع مقدس نمیتوانم اسم ببرم.
اگر بخواهم بگویم به نظرم سینمای دفاع مقدس مدیون حاتمیکیا و مرحوم ملاقلی پور است.فیلم “آژانس شیشهای” که هیچ شکل
و شمایلی از جنگ نداشت ولی عین جنگ بود و “پرواز در شب” از کارهای رسول ملاقلیپور نیز به همین
شکل بود.
* فیلمهای دفاع مقدسی با بار طنز هم که نمود خوبی داشته باشد، کم نیست.
در ژانر کمدی من احساس میکنم “لیلی با من است” و “اخراجیها” فیلمهایی بودند که با همه انتقاداتی که به
آنها وارد بود اما توانستند یک مرزهایی را در نوردند که مهمترین آنها حضور تماشاگر در سینما بود که به
نظر من یک واجبِ بسیار بسیار مهم است.
فکر میکنم همه اینها به کنار، ما دو فیلم خیلی خوب هم داشتیم که صحنههای جنگ را خیلی خوب نشان
داد یکی “س جاده آتش” کار احمد مرادپور که من فکر میکنم ابهت عملیاتهای دوره دفاع مقدس با همه زحماتی که
در آن فیلم کشیده بود را به تصویر کشید.
دیگری هم ” معراجیها” که احساس میکنم صحنههای جنگی آن در سینما و تلویزیون بسیار کمنظیر بوده است.البته به
خود فیلم، کاری ندارم.
من همه جور سینما را اینجا مثال زدم گفتم “دوئل” به خاطر پروداکشن و سینمای ملاقلی پور و سینمای آقای
حاتمیکیا به خاطر صداقتش و سینمای کمدی دفاع مقدس به خاطر جذب تماشاگرش.در نهایت و غایت نوع نگاه به خود
عملیات و مظلومانه بودن بچهها در حین جنگ فکر کنم ” معراجیها ” این بخش را خیلی خوب به نمایش
گذاشته بود.
من خیلی با ” معراجی ها ” اشک ریختم.اصلاً بخشهای دیگر فیلم را موفق به دیدنش نشدم.فقط خود آقای دهنمکی
برایم پیامک داد که تخشهای جنگ را ببین؛ من دیدم و یک خسته نباشید خیلی خوب و بلندبالا را برایش
فرستادم.صحنههای جنگ را به صورت کم نظیر نشان داد.
* برسیم به فضای محرم؛ چیزیکه در فیلمهای حوزه جنگ ما کمتر دیده میشود! هشت سال دفاع کردیم که چندین ماه در ماه محرم و صفر میگذرد. اما خیلی پررنگ نیستند.
نه اینکه سراغ نمایش محرم و صفر نرفته باشند؛ مثلاً ما در فیلم “حماسه مجنون” شب عاشورا را داشتیم.در “حماسه
مجنون” آقای شورجه شب عاشورا را تقریباً هفت شب طول کشید تا فیلمبرداری کنیم.در صحنه شب عاشورا و شب عملیات
یک سری قرار بود بروند روی مین که بنده و آقای جهانبخش سلطانی، حسن عباسی و جعفر دهقان نقشهای اصلی
آن را بازی میکردیم.
خوب یادم است که صحنه شب عاشورای عملیات فیلم “حماسه مجنون” و البته تصویربرداری آن هم عجیب بود.
* شنیدهام خود شما هم برای بچه ها روضه میخواندید.
همینطور است؛ پشت صحنه برای بچهها، من روضه میخواندم و با روضه من گریه میکردند یعنی فیلمبردار، کارگردان، عوامل و
بازیگران گریه میکردند.یک اتفاق خیلی عجیبی افتاد که شب عاشورا در آن فیلم برایم خیلی ماندگار شد.فیلمهایی مثل “شب دهم”
ساخته شد و فیلمهای خاصی که گریز بزند به کربلا خیلی بود.حرف شما را خیلی قبول ندارم.
اتفاقاً به اعتقاد من به مناسبت کربلا و شهدای کربلا و بالطبع شهدای دفاع مقدس در فیلمهای جنگی خیلی توجه
شد ولی قبول دارم که از این دستمایه بزرگ میتوانست بیشتر استفاده شود.
* در این عرصه شاید خیلی ها بودند ولی ورود نکردند. البته سینمای دفاع مقدس هم حاشیه کم نداشت مثل کنایه عباس کیارستمی!
آقای کیارستمی به نظر من حرفش کنایه نبود بلکه بد تعبیر شد و یک کمی ایشان بی احتیاطی کرد والا
معلوم است که اصولا کسی در دنیا وجود ندارد که سربازی که به خاطر دین و میهنش به شهادت برسد
را مورد تمسخر قرار دهد و یا فیلمی در مورد این سرباز ساخته شود فیلم ارزشمندی نباشد.اصلاً همچین چیزی امکان
ندارد.
اسپیلبرگ هم میرود سراغ “نجات سرباز رایان” چرا میرود سراغش و حالا من شنیدم دروغ یا راستش اینکه مثلاً از
جنگ ما وام گرفته و از فیلمهای مستند شهید آوینی.دلیلش این است که همه معتقدند که یک سربازی که از
دین و وطنش دفاع میکند این سرباز قابل احترام است.
این حرفها را قبول ندارم که کسی بخواهد جنگ و دفاع مقدس را زیر سئوال ببرد.
* از همین فضای محرم گریزی به تولیدات تاریخی-مذهبی هم بزنیم که خوشبختانه در تلویزیون به همت برخی فیلمسازان شاهد کارهای خوبی بودیم.برخلاف سینما آن هم با این همه آثاری که در طول سال تولید و اکران میشود.در فیلمهای تاریخی کمتر بازی کردهاید، پیشنهاد نشده یا خودتان به سمت آنها نرفته اید؟
مثلا “مختارنامه” که آقای میرباقری مرا دعوت کرد و نقش تبیان را بازی میکردم که محافظ امام حسن مجتبی(ع)
است؛ شاید تنها کار تاریخی که من افتخار داشتم بازی کنم و شاید کمتر دیده شد.
ولی خیلی دوست دارم حتی در فیلمهای تاریخی نقش منفی بازی داشته باشم چون فقط در فیلمهای تاریخی میتوانم این
نقشها را بپذریم.حتی به آقای میرباقری گفتم و ایشان به شوخی به من گفت اگر یزید را بهت بدهم
بازی میکنی؟ گفتم از خدا میخواهم و خوب هم بازیاش میکنم.
* حتی در سریالهای روز، هم؟
نه در سریالهای به روز نه! نقش منفی بازی نخواهم کرد.
* چطور؟
چون در فیلمها و سریالهای به روز، مردم از من یک انتظار دیگری دارند و قشنگ نیست این انتظار شکسته
شود ولی در فیلمهای تاریخی چرا.حتی قرار بود در سریال “امام حسین(ع)” هم بازی کنم و نقش مسلم ابن عقیل
را هم داشتم که یکی از بهترین نقشها بود.آقای شهریار بحرانی قرار بود بسازد که نصفه کاره رها شد و
متأسفانه مرا در حسرت و آرزوی این نقش گذاشت.
ولی کلاً دعوت نمیشوم برای فیلمهای تاریخی؛ فکر میکنم یادشان میرود یا شاید چهرهام زیادی تکراری است! خودم فکر میکنم
که تکراریترین چهره بازیگری در ایران باشم چون هیچوقت ریشم را نتراشیدم و این باعث شده که برای بازیگری یک
کمی ریسک پذیری کارگردانها برای دعوت و انتخاب کم باشد.
به آنها هم حق میدهم ولی خیلی دوست دارم یک روزی نقشی را بازی کنم که بتوانم حداقل اندکی از
استعدادم را یا استعداد اندکم را نشان بدهم.
* ولی خب ما سالیانی باید بگذرید تا شاهد یک کار تاریخی خوب باشیم.همین آثاری که آقای میرباقری یا فخیم زاده ساخته.چرا کارگردانان کمتر سراغ فیلمهای الف ویژه میروند؟
آقای میرباقری اصولاً سریالها و فیلمهایش را خیلی گران میسازد و بدون شک ایشان در کار تاریخی بی نظیر
است.بعد از ایشان فکر میکنم شهریار بحرانی با “مریم مقدس” و “ملک سلیمان” ثابت کرد که هم علقه و هم
عرضه این کار را دارد و این خیلی مهم است که هم علقه و هم عرضهاش را داشته باشید.
ببینید ما کارگردانهایی که توان این کار را داشته باشند زیاد داریم اما آنهایی که علقه این کار را داشته
باشند کم هست.اگر آقای سلحشور را در نظر نگیریم که من فکر میکنم بار خیلی زیادی از “یوسف پیامبر” و
“مردان آنجلس” روی دوش آقای شورجه بود، فکر می کنم آقای میرباقری شایستهترین فرد برای ساخت کارهای تاریخی است.
به اعتقاد من ایشان به شدت با رعایت همه اصول تاریخی و با همه شرایط سختی که فیلمهای تاریخی دارد
کار میکند.احساس میکنم حیف است که اینها را کنار گذاشت ولی ایشان گران میسازد و این گران ساختن یک کمی
تلویزیون را دچار تعلل کرده است.
به قول شما اصلاً ای نوع کارهای تاریخی-مذهبی غیر الف، اصلاً نباید ساخته شود.ولی فکر میکنم کارهای تاریخی از جهت
هزینه باید منطقی باشد و همین باعث شده که ماجرا سخت شود.امیدوارم ولی ما باز از آقای میرباقری کار ببینیم.
* جدای از امثال میرباقری، در کلیت به نظر شما چه کسی باید سراغ ساخت فیلم از داستانهای قرآنی برود؟
به یک سری دلایل من فکر میکنم قصص قرآنی را نباید حرام کرد.
“ملک سلیمان” فیلم خوبی بود ولی نوشته جالبی نداشت.برعکس فیلمنامه اما کارگردانی فوقالعاده خوب بود و فراتر از نوشته.اتفاقات به
نظرم متن بسیار پاره پاره بود و آنچه که اتفاق افتاده بود در کارگردانی ارزش پیدا کرده بود.
* گذشته از این ما که داستان های قرآنی زیادی داریم ولی خب کسی به سراغ آن نمی رود! نمیدانم
ریسک است؟ میترسند و یا هرچیز دیگری.
در این حوزه هم ساختهایم.”معصومیت از دست رفته” کار بدی نبود.سریال “درواره ساعات” البته تله تئاتر بود.با این کار برای
اولین و آخرین بار شبکه سوم تله تئاتر پخش کرد.جالب اینکه تلویزیون متن را رد کرد و گفت هر کسی
که این را نوشته کافر است!
من چون نامه رد شده بود و با هزینه شخصی فیلم را ساخته بودم؛
رفتم دادم به آقای پورمحمدی(مدیر وقت شبکه سه) و ایشان با خانوادهاش دید و با من تماس گرفت و گفت
خانواده مرا کشتی! گفتم چرا؟ گفت چند خرج کردی؟ آنوقت دو برابرش را به من داد و ایشان با مدیریت
و قدرت خودش پخش کرد.
کار خیلی خوبی شد و اگر پول داشتم قطعاً این کار را یک سریال خیلی خوب میکردم.با پنجاه میلیون تومان
چهار قسمت که در دو قسمت پخش شد را ساختم و فکر میکنم هم خیلی اثرگذار بود.طوری بود که آقای
صادق آهنگران هر سال پنجاه الی شصت نفر را جمع میکرد و میگفت با تلویزیون تماس بگیرید به شبکه که
دوباره این را پخش کنند.
خودش با من تماس گرفت و گفت من این کار را انجام دادم و فکر میکنم که این کار را
هم دو سال پشت سر هم در روز اربعین پخش شد.
البته میشود کارهای اثرگذار با هزینههای کمتر ساخت.من نمیفهمم پولهای چند ده میلیاردی یعنی چه؟ واقعاً نمیفهمم و به اعتقاد
من میشود درستتر عمل کرد.کما اینکه کارگردانهایی را دیدم که اصلاً فکر نمیکنند که از بیت المال دارد هزینه میشود
و پول دارد میرود؛ فکر میکنند این کار یعنی کلاس؛ که هر چی بیشتر خرج کنند بهتر است.
البته فیلم خوب خرج دارد ولی باید منطقی باشد.نه کم و نه آنقدر زیاد که در آن، بخور بخور و
اسراف باشد.
* اگر مایل باشید از فیلم سینمایی “رستاخیز” هم سوال کنم!
به شدت به فیلم “رستاخیز” انتقاد دارم.فیلم از
جهت منظر بسیار عالی است اما با اینکه مستقیم وارد روضه کربلا شده ولی اثر ندارد.اگر غیر مستقیم وارد روضه
بشوید باید اثر داشته باشد چه برسد به اینکه مستقیم وارد شود.
به هرحال فیلم ارزشمندی است و معتقدم که باید بیاید در سینما و مردم هم استقبال کنند.
* سوال آخر اینکه شما مایلید که فیلمهای پرهزینه بسازیم؟ یا حداقل اینکه اگر بودجه زیادی هم داشته باشیم بهتر
است در کدام حوزه فیلمسازی خرج شود؟
من نمیدانم برای برخی فیلمهای حتی مذهبی چقدر خرج کردند ولی آنچه
که شنیدم درباره برخی از یکی از آنان، رؤیایی است چون با آن میشد ۷ هزار فیلم کودک خوب ساخت.خیانت
است که در این سینما کودکان را فراموش کرده ایم و سراغ فیلمهای پرهزینه میرویم.این پول را تقسیم کنند و
هزار تا فیلم برای بچهها بسازند.
خبرگزاری نسیم