فتحعلی اویسی و همسرش در نمک آبرود تصادف کردند| سبک زندگی وبیوگرافی افراد مشهور(۱۴۸) +تصاویر
فتحعلی اویسی تصادف کرد
زکریا اشکپور روز شنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود : بامداد امروزشنبه خودروی
این بازیگر از مسیر منحرف و واژگون شد.
وی ادامه داد : پس از تماس وقوع این حادثه به اورژانس غرب مازندران ؛ پرسنل اورژانس به محل
وقوع حادثه در منطقه هتل هایت نمک آبرود چالوس اعزام شدند.
سخنگوی اورژانس مازندران گفت : اویسی به همراه همسرش در این حادثه مجروح شدند و پس از اقدامات درمانی
پرسنل اورژانس پایگاه هچیرود به بیمارستان طالقانی چالوس منتقل شدند.
وی افزود : خوشبختانه آن دو آسیب جدی ندیدند و بعد از انجام ویزیت و اقدامات درمانی لازم از
بیمارستان مرخص شدند.
در نوروز سال ۹۶ با ۸۴ پایگاه ، اورژانس مازندران خدمات دهی به مسافران را انجام می دهد.
ورود مسافران نوروزی طی ۲ روز گذشته به مازندران شدت یافت .
اظهارات فتحعلی اویسی پس از تصادف
⭕️فتحعلی اویسی بازیگر سینما و تلویزیون در خصوص تصادفی که ساعاتی پیش با خودوری شخصی اش داشت گفت:
????در جاده
متل قو به سمت نمک آبرود و به همراه همسرم مشغول رانندگی بودم که ناهمگون بودن جاده و ماسه ای
که کف آن ریخته شده بود باعث بر هم خوردن تعادل و واژگونی خودروی من شد.
????بعد از واژگونی خودرو هشت بار به دور خود چرخید و خدا خواست تا زنده بمانیم.
در حال حاضر از بیمارستان مرخص شده ایم و حال عمومی هر دوی ما کاملاً خوب است(dot) ????خدا را شکر
می کنم که در آستانه سال نو رحمت خود را به من نشان داد و این بهترین پیام نوروز برای
من است.
????پس از تصادف مردم ناحیه و رهگذران بی نهایت به ما لطف داشته و کمک کردند تا از مهلکه
جان سالم به در ببریم.
فتحعلی اویسی
نام : فتحعلینام خانوادگی : اویسیتولد : ۱۳۲۴تحصیلات : لیسانس بازیگری و کارگردانیمحل تولد : فردو از توابع قم
فتحعلی اویسی بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر در سال ۱۳۲۴ در فردو از توابع قم متولد شد.او فارغ التحصیل کارگردانی
و بازیگری سینما از دانشگاه ایالتی تگزاس آمریکا در سال ١٣۵٣ است.در سال ١٣۵٣ به ایران بازگشت.
فعالیت سینمایی اش با بازی در فیلم قدغن (علیرضا داودنژاد) در سال ١٣۵٧ آغاز شد.پس از اتمام تحصیل به عضویت
سیمای جمهوری اسلامی درآمد و در دهه شصت در فیلمهای بسیاری بازی کرد چند فیلم ناموفق هم کارگردانی کرد(dot) در
اوایل دهه هفتاد دوباره به کارگردانی روی آورد و سومین فیلم بلندش (مریم و میتیل) فیلم موفقی از آب درآمد.
اما در چهارمین فیلمش (سربلند) به هیچ وجه موفق نبود.
فتحعلی اویسی در نیمه دوم دهه هفتاد در تلویزیون فعال بود و بازیهای زیبایی هم از خود به نمایش گذاشت.
در سینما هم بازی ماندگار او در فیلمهای ناخدا خورشید (ناصر تقوایی، ۱۳۶۵)، سرب (مسعود کیمیایی، ۱۳۶۷)، هی جو (منوچهر
عسگری نسب، ۱۳۶۷)، بانو (داریوش مهرجویی، ۱۳۷۰)، جهان پهلوان تختی (بهروز افخمی، ۱۳۷۶) و فیلم مومیایی۳ (محمدرضا هنرمند، ۱۳۷۸) در
یادها مانده است(dot) در تلویزیون هم نقش آفرینی او در یک قسمت از مجموعه تهران ۱۱ و مجموعه چمدانهای بسته
تحسین همگان را برانگیخت(dot) اوج هنرنمایی و موفقیت فتحعلی اویسی، بازی در مجموعه تلویزیونی بدون شرح بود.
فتحعلی اویسی این روزها در چه حالی است
فتحعلی اویسی کارگردان بازیگر تئاتر، سینما، تلویزیون ایرانی است.
او فارغ التحصیل کارگردانی و بازیگری سینما از دانشگاه ایالتی تگزاس آمریکا در سال ۱۳۵۳ است.
وی در همان سال به ایران بازگشت و آغازِ فعالیت سینمایی اش، بازی در فیلم قدغن از علی رضا داوودنژاد
در سال ۱۳۵۷ بود.فتحعلی اویسی
پس از اتمام تحصیل به عضویت سیمای جمهوری اسلامی درآمد و در دهه شصت در
فیلم های بسیاری بازی کرد چند فیلم ناموفق هم کارگردانی کرد.
در اوایل دهه هفتاد دوباره به کارگردانی روی آورد و سومین فیلم بلندش مریم و میتیل، فیلم موفقی از آب
درآمد.
اما در چهارمین فیلمش سربلند، باز موفق نبود.
فتحعلی اویسی در نیمه دوم دهه هفتاد در تلویزیون فعال بود و بازی های زیبائی هم از خود به نمایش
گذاشت.
سوئیس با فتحعلی اویسی" src="http://www.persianv.com/oldpostspic/353306844.jpg" style="margin:0 auto" title="فتحعلی اویسی و همسرش در نمک آبرود تصادف کردند| سبک زندگی وبیوگرافی افراد مشهور(۱۴۸) تصاویر">شباهت عجیب مجری سوئیس با فتحعلی اویسی
فتحعلی اویسی بازیگر عرصه تلویزیون وسینما گفت:این روزها هیچ کار تصویری جدیدی ندارم
و مشغول انجام دادن یک سری از کارهای شخصی ام هستم.
وی ادامه داد:هم اکنون ساخت و سازی در دست داریم که زمانم را به آن اختصاص داده ام(dot) بازیگر
سریال “تنهاترین سردار” همچنین تصریح کرد:در زمینه انجام کارهای تصویری پیشنهاد وجود داشته اما خودم قبول نکردم تا در کاری
حضور پیدا کنم.
وی در بخش دیگری از صحبت های خود با اشاره به اینکه مردم خواستار حضورش در
آثار مختلف هستند، خاطر نشان کرد :مردم ما را دوست دارند اما دوست داشتن آن ها برای ما فایده ای
نداشته است و مانند آب را در هاون کوبیدن است.
گفتنی است، فتحعلی اویسی که آثار تلویزیونی و سینمایی بسیاری در کارنامه هنری اش به چشم می خورد، با سریال
های طنز “کمربندها را ببندیم” و “بدون شرح” توانست محبوبیت بسیاری نزد مخاطبان تلویزیون به دست آورد.
گفتوگو با فتحعلی اویسی، برای نشاط جوانان هرکاری میکنم
در حال حاضر سر چه پروژهای هستید؟
سر هیچ کاری نیستم.
کاری نمیکنم.
چرا کاری نیست؟ شما که این همه سابقه بازی در نقشهای مختلف را دارید، چطور به شما نقشی پیشنهاد نمیشود؟ چون خیلی از پیشکسوتان هم همین درددل را دارند.
کار پیشنهاد میدهند، نه اینکه ندهند، ولی دستمزدی نمیدهند.
میخواهند مفت تمامش کنند.
پولی که قابل زحمت کشیدن باشد، نمیدهند.
پس چطور به این همه ستاره در سینما پول میدهند؟
مثل اینکه جوانها گوی سبقت را ربودهاند.
شنیدم خیلی از جوانها در کارهای تبلیغاتی ارقام خوبی میگیرند.
بله، ممکن است.
به ما که نمیدهند.
به هر حال شما جزو پیشکسوتان بازیگری هستید.
بفرمایید چه اتفاقی رخ داده؟ چون هر فیلمی نیاز به بازیگر پیر هم دارد.
من از بچههای همدوره خودم چیزی نشنیدم که دارند خوب کار میکنند؛ مثلا بگویند دارند پول درمیآورند، اویسی تو هم
بیا.
این روزها چه میکنید؟
هیچی.
اوقات فراغتتان را چطور پر میکنید؟
ما همیشه فارغ هستیم (میخندد).
واقعا طنز در خون شماست.
ژن است دیگر، کاری نمیتوان کرد.
شما حالتی دارید که وقتی جدی هستید، آدم از شما میترسد و وقتی شوخ میشوید، آدم را به قهقهه میاندازید.
این هم یک نعمت خدادادی است.
اگر اینطور که میگویید باشد، خداوند به ما نعمتی داده و ما قدرش را نمیدانیم.
ولی شما توانستید اتفاقا از این نعمت خدادادی طوری استفاده کنید که مردم با هر دو حالت شوخ و جدی
شما ارتباط برقرار کردند.
خیلیها به من همین حرف را گفتند که وقتی جدی هستی، آدم میترسد و وقتی شوخ هستی به قول شما
آدم به قهقهه میافتد.
حالا خودتان کدام یک از این دو را بیشتر دوست دارید؟
ما هر چهار تا هستیم (میخندد).
طنز شیرینتر است.
آدم با طنز زندگی میکند.
از خشونت خوشم نمیآید.
آن روی خشونت خیلی بد است.
انسان یعنی عاطفه، انسان یعنی احساس، یعنی خوشرویی و لبخند.
باور کنید همین دو روز پیش از طرف جامعه روانشناسان به من زنگ زدند بیا جلساتی است که جوانها در
آن نیاز به نشاط دارند.
از من خواستند شرکت کنم.
جامعه بینشاط یعنی جامعه خموده و بیحرکت.
جامعه باید بانشاط باشد که جلو برود و پیشرو باشد.
گفتم کاری از دستم برنمیآید.
گفتند همینکه بیایید و لبخندی بر لبها بنشانید؛ کافی است.
خواستند برنامههای بانشاط و شیرین تحویل بدهیم تا جوانها لحظاتی از این حالت خمود و افسرده دربیایند و نشاط پیدا
کنند.
گفتم نشاط وقتی است که کارها ریشهای حل شود.
با یک لبخند که نمیشود نشاط داد.
به جوان باید کار داد، باید ازدواج کند.
اینها فراهم شود، ما هم میآییم یک گوشه کار را میگیریم.
پس قبول نکردید؟
قبول میکنم.
برای جوانها هر کاری باشد، انجام میدهم.
اصلا چرا برخی جوانها بیدل و دماغ شدهاند؟
اتفاقا روانشناسها از من همین را میپرسیدند.
گفتند شما فکر نمیکنید جوانها به شادی و نشاط احتیاج دارند؟ گفتم بله حتما، اما با کارهای تصنعی که نمیشود.
به صورت سطحی و صوری که نمیتوان نشاط داد.
کار باید عمیق باشد.
اگر جوان کار داشته باشد، آیندهاش تامین باشد، ازدواج کند، خودش لبخند رضایت روی لبش مینشیند.
کار از همه چیز بهتر است.
الان فرزندان خودتان چطور هستند؟ نشاط دارند؟
نه، آنها هم از جامعه مستثنا نیستند.
آنها هم جزئی از همین جامعه هستند.
با آنها صحبت میکنید؟
کار ما همین است.
باید به آنها امید و نوید بدهیم.
شما چطور به خودتان نشاط میدهید؟
من خودم نیاز به نشاط دارم (میخندد).
خدمت یکی از همین روانشناسان میگفتم که من خودم نیاز به نشاط دارم، چطور به جوانها نشاط بدهم؟ به هرحال
موضوع قدری بغرنج است.
باید کسانیکه دستاندرکار هستند، کاری کنند.
کار من نیست که لبخندی ایجاد کنم که مثلا دو دقیقه هم جوان بخندد.
این مسائل ریشهای باید حل شود.
باید عدهای از روانشناسان و استادان دانشگاه بیایند و موضوع را ریشهیابی کنند.
بعدا ما هم در خدمتشان هستیم.
من اگر چیزی بگویم درست نیست، اما آنها میتوانند حلاجی کنند.
اگر هم از دست ما کاری برمیآمد، چرا نکنیم؟
صبا/ تابناک